مردی که میخواســت متفاوت باشد
صاحبخبر - علی مغانی بعضیها بیآنکه بخواهند ذاتا متفاوت و پیشرو هستند، آنهایی که تاریخ را به قبل و بعد از خودشان تقسیم میکنند. مثل ناصر حجازی که وقتی چشم رایکوف را گرفت و از باشگاه دسته دومی «نادر» به تیم ملی رسید، تاریخ دروازهبانی ایران را به قبل و بعد از خودش تقسیم کرد. قبل از حجازی، سبک دروازهبانی گلرهای مطرح ایران عموماً شباهتی به آنچه که در کشورهای صاحب فوتبال مرسوم بود، نداشت و حتی دروازهبانانی کوتاهقامت گاه با قدی کمتر از 170 سانت، به پیراهن شماره یک تیم ملی میرسیدند اما ناصر حجازی خوش چهره، قد بلند، خوش استیل، با دستهای کشیده و بسیار متفاوت از گلرهای نسلهای پیشین، به سرعت تبدیل به یک ستاره محبوب شد. در دورانی که تماشاگران الفبای ستاره پروری در فوتبال را مشق میکردند، ناصر حجازی مدل ایرانی ستارگانی مثل گوردون بنکس و لئو یاشین بود. گلرهایی که با شیرجههای تماشایی و رفلکسهای حیرت انگیز به پست دروازهبانی «شخصیت» داده بودند. با ظهور ناصر حجازی، استانداردهای دروازهبانی تغییر کرد و او در یک دهه پرافتخار همراه تیم ملی، از مرزهای آسیا گذشت و به جام جهانی رفت و تا زمانی که با قانون عجیب و غریب «27 سالهها» از حضور در تیم ملی منع نشد جایگاهش را در تورنمنتهای مختلف حفظ کرد. حجازی اگرچه در آن سالها، رقیبی جدی مثل منصور رشیدی داشت اما هر کجا که پای بازیهای مهم و حساس در میان بود، این ناصر بود که به منصور ترجیح داده میشد. ناصر حجازی در دورانی که دروازهبان اصلی تیم ملی هم بود، ترجیح میداد «متفاوت» باشد. مثل زمانی که از استقلال سابق (تاج) به تیم تازه صعود کرده شهباز رفت و به همان هم اکتفا نکرد و در چند بازی از جمله مقابل تیم سابقش، چند دقیقهای بهعنوان مهاجم بازی کرد. بدین ترتیب، حجازی نخستین دروازهبان ایرانی شد که در یک بازی رسمی، پست دیگری را هم امتحان میکند. کاری که بعدها بهروز سلطانی و حجتا... شاهنباتی هم آن را تکرار کردند. حجازی کمتر از دو سال بعد از اینکه در فینال جام باشگاههای تهران (معتبرترین رویداد فوتبالی آن روزها) در بازی با شاهین، پنالتی محمدحسین ضیایی را مهار کرد و با استقلال قهرمان شد، باز هم راه متفاوتی در پیش گرفت؛ سفر به بنگلادش و بازی در تیم ناشناخته محمدان. درباره حضور ناصر حجازی در محمدان بنگلادش، گفته میشود که مربی وقت تیم که هندی بوده، حجازی را در جام جهانی 1978 آرژانتین به خاطر داشته و همزمان بهعنوان دستیار هم از نظرات او استفاده میکرده. تا اینکه مربی اخراج میشود و تیم را به حجازی میسپارند. او وقتی با محمدان بینام و نشان خبرساز شد که با گلزنی بیژن طاهری، توانست پرسپولیس را در جام باشگاههای آسیا حذف کند و از کیلومترها دورتر، مایهای برای شعارها و کریخوانی تماشاگران استقلال فراهم کند. با آغاز دهه هفتاد، ناصر حجازی که حالا در قامت مربی به فوتبال ایران برگشته بود، خیلی صبر کرد تا بار دیگر به تیم محبوبش استقلال برگردد. دورانی که استقلال بعد از قهرمانی آسیا به شدت افول کرده بود و حتی مجبور شد با تصمیم عجیب فدراسیون وقت، یک سال را در دسته سوم سپری کند! در آن دوران مربیانی آمدند و رفتند؛ بیژن ذوالفقارنسب، رضا نعلچگر، سکوموروخوف، پری بیلفسکی، نصرا... عبداللهی و باز هم منصور پورحیدری که در این رفت و آمد مربیان، به جز سال 73، هیچگاه استقلال به قهرمانی نزدیک نشد. تا عاقبت از آغاز لیگ 77-76 بود که بالاخره طلسم شکسته شد و نیمکت آبیها به ناصر حجازی رسید. نخستین فصل حضور ناصر حجازی روی نیمکت استقلال با موفقیت همراه بود؛ قهرمانی در لیگ. هرچند که در آن سال با برنامهریزی سراسر اشتباه فدراسیون، بازیهای عقب افتاده پرسپولیس آنچنان زیاد شد که امکان پایان لیگ با حضور پرسپولیس وجود نداشت و با تصمیمی خلقالساعه، قرمزها از لیگ کنار گذاشته شدند تا بقیه تیمها برای قهرمانی رقابت کنند. یک سال بعد، استقلال میزبان مرحله نهایی جام باشگاههای آسیا بود. در مرحله نیمه نهایی که به صورت تک بازی برگزار میشد، استقلال در ورزشگاه آزادی در یک بازی دشوار و نفسگیر 4-3 دالیان چین با ملیپوش ایرانیاش، رضا شاهرودی را شکست داد و راهی فینال شد اما ناصر حجازی که از نمایش دروازهبان اصلی تیمش، پرویز برومند ناراضی بود، در بازی فینال مقابل جوبیلو ایواتا، تصمیمی «متفاوت» گرفت. مردی که همه عمر فوتبالیاش، مسیر متفاوتی پیموده بود، اینبار هم ترک عادت نکرد و محمدعلی یحیوی را در بازی فینال به زمین فرستاد. استقلال در آن بازی روی قامت کوتاه یحیوی، دو گل خورد و تا آخر بازی هرچه زد، فقط یک بار توانست گلهای خورده را جبران کند و این برای جبران شکست کافی نبود. حجازی، مربی محبوب سکوها، قهرمان فصل گذشته لیگ، بعد از اینکه قهرمانی آسیا را از دست داد، به ناگاه موقعیت گذشتهاش را از دست داد. فقط ده روز بعد از شکست مقابل جوبیلو، استقلال در لیگ و در حالی که 3-یک از سایپا جلو افتاده بود، در نهایت با اشتباههای عجیب و غریب پرویز برومند و مدافعان، بازی را 4-3 باخت و همان شب بود که حکم برکناری ناصر حجازی امضا شد. این یک «پایان تلخ» برای مردی بود که بیتردید یکی از محبوبترین ستارگان تاریخ آبیها بود اما «تلخی بیپایان» وقتی اتفاق افتاد که حجازی هشت سال بعد بار دیگر به نیمکت استقلال برگشت و در پایان هفته چهاردهم، در حالی که فقط پنج برد به دست آورده بود، اخراج شد تا شاید فیروز کریمی آن تیم بحرانزده را نجات دهد. ناصر حجازی تا آخرین روزهای عمرش در بهار 1390 ترجیح داد که منتقدی «متفاوت» باشد. متفاوت از سایر فوتبالیستهای همنسلش، حتی در گفتار، رفتار و کردار.∎
نظر شما