اروپا درصورت وقوع هرگونه جنگي با ايران حتي اگر در آن دخالت نكند با تبعات سنگيني مانند قطع جريان صدور نفت از خاورميانه، افزايش قيمت نفت و گاز و بسته شدن بخشي از راههاي تجارتي خود مواجه ميشود. اين مساله تنها درصورتي است كه اروپا تنها نظارهگر جنگ باشد نه شريك در حمله؛ زيرا حضور در ائتلاف نظامي عليه ايران، از سوي ايران بيپاسخ نخواهد ماند.
همين تبعات هرگونه تنش نظامي با ايران باعث شده است اروپا حتي از بلوف نظامي آمريكاييها در برابر ايران نگران باشد و به دنبال راهي براي كاهش تنش در دوطرف برآيد. نشريه آمريكايي آتلانتيك در گزارشي به قلم «يسمن سرحان» به بررسي افزايش شكافها ميان اروپا و آمريكا بر سر موضوع ايران پرداخته و نويسنده اين گزارش نوشته است: «زماني كه فرانسه و آلمان با تهاجم ائتلاف نظامي ايالات متحده به عراق در سال 2003 مخالفت كردند، دولت جرج دبليو بوش، رئيسجمهور وقت آمريكا اين دو كشور را كه نمايندگان «اروپاي قديمي» بودند، ناديده گرفت؛ حتي با وجود آنكه بريتانيا در اين جنگ در كنار آمريكاييها بود. بيش از 10 سال بعد، واشنگتن و تمام شركاي اصلياش در سراسر آتلانتيك (اقيانوس اطلس) بار ديگر خودشان را در طرفهاي مخالف ميبينند؛ اين بار درباره نحوه برخورد با ايران.
اين اختلاف در هفته گذشته بار ديگر بالا گرفت؛ زماني كه وزارت دفاع بريتانيا بيانيهاي در حمايت از افسر ارشد ارتش بريتانيا صادر كرد. ژنرال ارشد ارتش بريتانيا «كريس چيكا» در مصاحبه با خبرنگاران ادعاهاي ايالات متحده درباره افزايش تهديدات ايران در خاورميانه را رد كرده بود. اين اظهارات بهسرعت نيز توسط فرماندهي مركزي ايالات متحده رد و اين فرماندهي مدعي شد اظهارات اين نظامي بريتانيايي در جهتي مخالف با اطلاعات قابل اعتمادي است كه آمريكا و متحدانش درباره تهديدات ايران به دست آوردهاند.
چنين اختلافات عياني بهخصوص در ميان متحداني مانند لندن و واشنگتن كه داراي روابط دفاعي عميق هستند، بسيار نادر است. اما موضوع ايران ثابت كرد كه ميتوان بهطرزي باورنكردني بين آمريكا و متحدان اروپايياش تفرقه انداخت. دولت ترامپ و متحدان آن در فرانسه، آلمان و بريتانيا درباره ايران در وضعيت بدي هستند. اين وضعيت از آنجا آغاز شد كه دونالد ترامپ تصميم نهايياش را سال گذشته اتخاذ كرد و آمريكا را از «توافقنامه هستهاي ايران» كنار كشيد و دوباره تحريمهاي فلجكننده را براي تهران احيا كرد؛ حركتي كه نهتنها امضاكنندگان اروپايي آن را محكوم كردند بلكه فعالانه براي دور زدن آن دست به فعاليت زدند.
بيش از يكسال است، اروپاييها در حال تلاش هستند تا توافق را زنده نگه دارند. آنها به هشدارهاي ايالات متحده درباره تهديدات جديد از جانب ايران بهعنوان بخشي از تلاش جهت تضعيف توافق هستهاي با ايران توجه دارند. هرچه ايالات متحده فشارها بر ايران را افزايش ميدهد، احتمال بيشتري وجود دارد كه تهران گامهاي انتقامجويانهاي را بردارد كه ميتواند بنبست شكننده موجود در منطقه را بشكند و به يك درگيري ختم كند. اين واگرايي ترانس آتلانتيكي در هفتههاي اخير در ذيل اقدامات تنشزا بين آمريكا و ايران تشديد شده است.
نخستين مورد در دو هفته قبل اتفاق افتاد و كشتيها و بمبافكنهاي ايالات متحده در منطقه خاورميانه براي جلوگيري از آنچه آمريكا تهديدات ايران تلقي ميكند، استقرار يافتند. خود اين حركت ذاتا نامعمول نبود (همكاران من كتي گيلسينان و مايك گيلگيو گزارش دادهاند موضعگيري نظامي اخير بهعنوان بخشي از ماموريتهاي در دست اقدام از قبل برنامهريزي شده بودند.) جان بولتون، مشاور امنيت ملي ترامپ در يك بيانيه اعلام كرد: «اعزام اين ناوگان يك پيام روشن و بدون اشكال براي رژيم ايران است تا بداند هرگونه حملهاي عليه منافع آمريكا يا در مورد متحدان ما با پاسخ بيرحمانهاي روبهرو خواهد شد.»
اين داستان سپس در نيويوركتايمز دنبال شد. اين روزنامه دوشنبه هفتهگذشته گزارش كرد كه دولت ترامپ طرحي براي جنگ با ايران تهيه كرده كه شامل اعزام بيش از 120هزار سرباز است. گرچه ترامپ اين مساله را تكذيب و به خبرنگاران در خارج از كاخ سفيد اعلام كرد: «من نقشهاي براي جنگ با ايران ندارم»، با اين حال او با ايده ممكن بودن جنگ با ايران مخالفت نكرد و گفت: «اگر هم بخواهيم چنين كاري كنيم، خيلي بيشتر از اين نيرو ميفرستيم.»
در پاسخ به كمپين «فشار حداكثري» ايالات متحده، رهبران اروپايي خواهان «حداكثر خويشتنداري» هستند. فدريكا موگريني، ديپلمات ارشد اتحاديه اروپا هفتهگذشته اعلام كرد اتحاديه اروپا از مايك پمپئو وزير امور خارجه آمريكا ميخواهد كه از تحريك و تشديد تنش نظامي اجتناب كنند. جرمي هانت، وزير امور خارجه بريتانيا نيز هشدار داد كه عدم انجام چنين كاري ممكن است خطرناك باشد و اعلام كرد: «يك درگيري ميتواند با يك تحريك غيرعمدي از سوي هر دوطرف اتفاق بيفتد.»
گرچه ايالات متحده گامهاي اضافهاي پس از آن برنداشت و حتي مايك پمپئو، وزير امور خارجه در حقيقت اعلام كرد كه ايالات متحده جنگ با ايران را نميخواهد اما متحدان اروپايي آن [آمريكا] نشان دادند اگر [آمريكا] اقدامي درباره [جنگ] انجام دهد با آن مخالفت خواهند كرد. دولت اسپانيا روز سهشنبه هفتهگذشته اعلام كرد ديگر در ناوگروه به رهبري آمريكا در خليج فارس مشاركت نميكند، اين تصميم اسپانيا به اين دليل است كه مقامات آمريكايي هدف اصلي ماموريت اين ناوگروه را روي تنشهاي رو به افزايش با ايران متمركز و منحرف كرده است. (اسپانيا يكي از متحدان وفادار ايالات متحده در حمله به عراق بود.) يك روز با وجود هشدار وزارت امور خارجه آمريكا در بغداد نسبت به تحركات نيروهاي مورد حمايت ايران در عراق، آلمان اعلام كرد ميخواهد سفارت و نيروهاي كنسولياش را در عراق حفظ كند. هلند نيز در اين زمينه موضعي مشابه آلمان اتخاذ كرد.»
منبع: روزنامه فرهيختگان؛ 1398،03،01
گروه اطلاع رساني**2059**9131
∎
همين تبعات هرگونه تنش نظامي با ايران باعث شده است اروپا حتي از بلوف نظامي آمريكاييها در برابر ايران نگران باشد و به دنبال راهي براي كاهش تنش در دوطرف برآيد. نشريه آمريكايي آتلانتيك در گزارشي به قلم «يسمن سرحان» به بررسي افزايش شكافها ميان اروپا و آمريكا بر سر موضوع ايران پرداخته و نويسنده اين گزارش نوشته است: «زماني كه فرانسه و آلمان با تهاجم ائتلاف نظامي ايالات متحده به عراق در سال 2003 مخالفت كردند، دولت جرج دبليو بوش، رئيسجمهور وقت آمريكا اين دو كشور را كه نمايندگان «اروپاي قديمي» بودند، ناديده گرفت؛ حتي با وجود آنكه بريتانيا در اين جنگ در كنار آمريكاييها بود. بيش از 10 سال بعد، واشنگتن و تمام شركاي اصلياش در سراسر آتلانتيك (اقيانوس اطلس) بار ديگر خودشان را در طرفهاي مخالف ميبينند؛ اين بار درباره نحوه برخورد با ايران.
اين اختلاف در هفته گذشته بار ديگر بالا گرفت؛ زماني كه وزارت دفاع بريتانيا بيانيهاي در حمايت از افسر ارشد ارتش بريتانيا صادر كرد. ژنرال ارشد ارتش بريتانيا «كريس چيكا» در مصاحبه با خبرنگاران ادعاهاي ايالات متحده درباره افزايش تهديدات ايران در خاورميانه را رد كرده بود. اين اظهارات بهسرعت نيز توسط فرماندهي مركزي ايالات متحده رد و اين فرماندهي مدعي شد اظهارات اين نظامي بريتانيايي در جهتي مخالف با اطلاعات قابل اعتمادي است كه آمريكا و متحدانش درباره تهديدات ايران به دست آوردهاند.
چنين اختلافات عياني بهخصوص در ميان متحداني مانند لندن و واشنگتن كه داراي روابط دفاعي عميق هستند، بسيار نادر است. اما موضوع ايران ثابت كرد كه ميتوان بهطرزي باورنكردني بين آمريكا و متحدان اروپايياش تفرقه انداخت. دولت ترامپ و متحدان آن در فرانسه، آلمان و بريتانيا درباره ايران در وضعيت بدي هستند. اين وضعيت از آنجا آغاز شد كه دونالد ترامپ تصميم نهايياش را سال گذشته اتخاذ كرد و آمريكا را از «توافقنامه هستهاي ايران» كنار كشيد و دوباره تحريمهاي فلجكننده را براي تهران احيا كرد؛ حركتي كه نهتنها امضاكنندگان اروپايي آن را محكوم كردند بلكه فعالانه براي دور زدن آن دست به فعاليت زدند.
بيش از يكسال است، اروپاييها در حال تلاش هستند تا توافق را زنده نگه دارند. آنها به هشدارهاي ايالات متحده درباره تهديدات جديد از جانب ايران بهعنوان بخشي از تلاش جهت تضعيف توافق هستهاي با ايران توجه دارند. هرچه ايالات متحده فشارها بر ايران را افزايش ميدهد، احتمال بيشتري وجود دارد كه تهران گامهاي انتقامجويانهاي را بردارد كه ميتواند بنبست شكننده موجود در منطقه را بشكند و به يك درگيري ختم كند. اين واگرايي ترانس آتلانتيكي در هفتههاي اخير در ذيل اقدامات تنشزا بين آمريكا و ايران تشديد شده است.
نخستين مورد در دو هفته قبل اتفاق افتاد و كشتيها و بمبافكنهاي ايالات متحده در منطقه خاورميانه براي جلوگيري از آنچه آمريكا تهديدات ايران تلقي ميكند، استقرار يافتند. خود اين حركت ذاتا نامعمول نبود (همكاران من كتي گيلسينان و مايك گيلگيو گزارش دادهاند موضعگيري نظامي اخير بهعنوان بخشي از ماموريتهاي در دست اقدام از قبل برنامهريزي شده بودند.) جان بولتون، مشاور امنيت ملي ترامپ در يك بيانيه اعلام كرد: «اعزام اين ناوگان يك پيام روشن و بدون اشكال براي رژيم ايران است تا بداند هرگونه حملهاي عليه منافع آمريكا يا در مورد متحدان ما با پاسخ بيرحمانهاي روبهرو خواهد شد.»
اين داستان سپس در نيويوركتايمز دنبال شد. اين روزنامه دوشنبه هفتهگذشته گزارش كرد كه دولت ترامپ طرحي براي جنگ با ايران تهيه كرده كه شامل اعزام بيش از 120هزار سرباز است. گرچه ترامپ اين مساله را تكذيب و به خبرنگاران در خارج از كاخ سفيد اعلام كرد: «من نقشهاي براي جنگ با ايران ندارم»، با اين حال او با ايده ممكن بودن جنگ با ايران مخالفت نكرد و گفت: «اگر هم بخواهيم چنين كاري كنيم، خيلي بيشتر از اين نيرو ميفرستيم.»
در پاسخ به كمپين «فشار حداكثري» ايالات متحده، رهبران اروپايي خواهان «حداكثر خويشتنداري» هستند. فدريكا موگريني، ديپلمات ارشد اتحاديه اروپا هفتهگذشته اعلام كرد اتحاديه اروپا از مايك پمپئو وزير امور خارجه آمريكا ميخواهد كه از تحريك و تشديد تنش نظامي اجتناب كنند. جرمي هانت، وزير امور خارجه بريتانيا نيز هشدار داد كه عدم انجام چنين كاري ممكن است خطرناك باشد و اعلام كرد: «يك درگيري ميتواند با يك تحريك غيرعمدي از سوي هر دوطرف اتفاق بيفتد.»
گرچه ايالات متحده گامهاي اضافهاي پس از آن برنداشت و حتي مايك پمپئو، وزير امور خارجه در حقيقت اعلام كرد كه ايالات متحده جنگ با ايران را نميخواهد اما متحدان اروپايي آن [آمريكا] نشان دادند اگر [آمريكا] اقدامي درباره [جنگ] انجام دهد با آن مخالفت خواهند كرد. دولت اسپانيا روز سهشنبه هفتهگذشته اعلام كرد ديگر در ناوگروه به رهبري آمريكا در خليج فارس مشاركت نميكند، اين تصميم اسپانيا به اين دليل است كه مقامات آمريكايي هدف اصلي ماموريت اين ناوگروه را روي تنشهاي رو به افزايش با ايران متمركز و منحرف كرده است. (اسپانيا يكي از متحدان وفادار ايالات متحده در حمله به عراق بود.) يك روز با وجود هشدار وزارت امور خارجه آمريكا در بغداد نسبت به تحركات نيروهاي مورد حمايت ايران در عراق، آلمان اعلام كرد ميخواهد سفارت و نيروهاي كنسولياش را در عراق حفظ كند. هلند نيز در اين زمينه موضعي مشابه آلمان اتخاذ كرد.»
منبع: روزنامه فرهيختگان؛ 1398،03،01
گروه اطلاع رساني**2059**9131
نظر شما