شناسهٔ خبر: 33017105 - سرویس ورزشی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه ایران‌ورزشی | لینک خبر

هادی ساعی: کارشکنی سفارت انگلیس بهانه‌جویی است

حرف‌های خنده‌دار زیاد می‌شنویم

صاحب‌خبر - آزاده پیراکوه هادی ساعی مدتی است که در نقش منتقد فدراسیون تکواندو شناخته می‌شود اما چه کسی می‌تواند بعد فنی پرافتخارترین ورزشکار المپیکی ایران را نادیده بگیرد و حرف‌هایش را نشنود. ساعی نتایج ورزشکاران ایران در رقابت‌های جهانی منچستر را رصد کرده و ناراحت است از آنچه ثبت شده. او ارتباط مستقیمی بین این نتایج و آنچه قرار است در بازی‌های المپیک به نام ایران رقم بخورد، قایل است و می‌گوید، «زنگ خطر برای تکواندوی ایران، خیلی وقت است که به صدا درآمده.» ساعی در لابه‌لای حرف‌هایش تاکید می‌کند اگر نتایج ضعیف رقم خورده، به واسطه برنامه‌ریزی است که برای تیم شده و مربیان و ورزشکاران ابزار لازم را برای نتیجه گرفتن در رقابت‌های قهرمانی جهان در اختیار نداشته‌اند. رقابت‌ ورزشکاران ایران در قهرمانی جهان را رصد کردید؟ بله. حرفی برای گفتن نمی‌ماند جز ابراز تاسف. این نتایج در سال پیش از المیپک نگران‌کننده است. برای نگرانی دیر شده است. من سال قبل اعلام کردم با شرایطی که در تیم ملی ایران وجود دارد، ما در المپیک توکیو حرفی برای گفتن نداریم. خیلی قبل‌تر از اینها باید همه اهالی تکواندو نگران می‌شدند. من سال قبل به مربیان تیم ملی گفتم که با این روش در المپیک نتیجه نمی‌گیریم و کارمان برای توکیو سخت است. گفتم به فکر آدم‌های جدید باشید و اگر قرار است افراد جوانتر را به تیم اضافه کنید، در همان اوزان المپیکی باشد. نباید این را نادیده بگیریم که ویزای دو نفر از ورزشکاران صادر نشد. در حالی ‌که اگر میرهاشم و عرفان می‌رفتند، شاید نتایج دیگری رقم می‌خورد. اینها بهانه است و حرف‌های خنده‌دار. اگر هم ویزا صادر نشده، به احتمال زیاد کم‌کاری از طرف خودمان بوده است. احتمالا یا دیر اقدام کرده‌ایم یا مشکلی وجود داشته است. به نظر شما سفارت انگلیس در ترکیه اینقدر بیکار است که بخواهد پیگیر این باشد که در چه وزنی ورزشکار انگلیسی حضور دارد که بخواهد در آن وزن به ما ویزا ندهد؟ یا اینکه فدراسیون به سفارت‌شان چنین چیزی را اعلام می‌کند؟ چند کشور دیگر هم ویزا نگرفته‌اند؛ آیا با همه آنها مشکلی وجود داشته است. اگر دیر اقدام شده بود، ویزای همه نمی‌رسید. به احتمال زیاد مدارک بچه‌ها نقص داشته و دیرتر از موعد تکمیل شده و به همین خاطر کارشان دیر انجام شده است. اصلا اگر بپذیریم که سفارت کارشکنی کرده، چرا ما باید بهانه دست‌شان بدهیم. مگر نمی‌دانیم که همه دنیا با ما بد هستند. چرا بهانه دست‌شان می‌دهیم. مطمئن باشید اگر همه چیز شسته و رفته، انجام شود، اتفاقی نمی‌‌افتد. بعد از این ماجراها، حرف خنده‌دار و عجیب دیگری که شنیدم، این بود که می‌گویند منتظرند IOC برای بچه‌هایی که به مسابقه نرسیده‌اند، تصمیم بگیرد! واقعا فکر می‌کنیم که کمیته بین‌المللی المپیک به این موضوع ورود می‌کند؟ مگر برای یک کشور چارچوب قانونی خود را تغییر می‌دهند؟ در این رقابت‌ها ویزای چند تکواندوکار از کشورهای دیگر هم صادر نشد. آیا باید برای آنها هم شرایط ویژه در نظر گرفته شود؟ IOC می‌تواند برای ما تصمیمی بگیرد و برای آنها نگیرد؟ من تعجب می‌کنم از این حرف‌ها. انگار که نمی‌دانیم در سطح بین‌المللی چه اتفاقی می‌افتد و چه شرایطی وجود دارد. نکند انتظار داریم توافق کنند که بخشی از امتیاز المپیکی را به ما بدهند؟ بپذیریم که فارغ از آنچه در مورد صدور ویزا اتفاق افتاد که آن هم به ما مربوط می‌شود، خودمان نتوانسته‌ایم نتیجه بگیریم و باید دنبال علتش در ایران باشیم نه اینکه فرافکنی کنیم. من می‌دانم که الان با گفتن این حرف‌ها به بچه‌ها و کادر فنی، حرف‌های بدی در مورد من می‌زنند اما حرف من در مورد پشتیبانی از یک تیم است. برنامه‌های تدارکاتی؟ سرمربی و ورزشکار برای موفقیت ابزار می‌خواهند. نمی‌شود دست و پای مربی را ببندند و بگویند نتیجه بگیر. من از سکوتی که بزرگان تکواندو پیش گرفته‌اند، تعجب می‌کنم. من سوال دارم که سجاد مردانی به چه کسی باخت؟ از لحاظ قد و قامت از سجاد بهتر بود یا قدرت؟ اما سجاد خیلی راحت باخت. برای سروش احمدی چه اتفاقی افتاد؟ اگر مسابقه‌های بچه‌ها را بررسی کنیم، متوجه می‌شویم که ما به خودمان باخته‌ایم. بعضی از حریفان ملی‌پوشان ما اصلا حرفی برای گفتن نداشتند. نمی‌خواهم بگویم بچه‌های ما توانمند نیستند. ورزشکاران خوبی داریم اما در این مسابقه‌ها ضعف داشتند و شکست‌شان باید در این رقابت‌ها بررسی شود. در یکی از مسابقه‌ها، با خودم گفتم اگر من با کت و شلوار روی شیاپ‌چانگ بودم، برنده بیرون می‌آمدم. این حرف به این معنا نیست که من خیلی قوی‌ام. می‌خواهم شرایط حریفان را برایتان توصیف کنم. روزی که همه بزرگان تکواندو را به خانه فرستادند یا با دادن یک کاغذ به دست‌ آنها، ساکت‌شان کردند، باید فکر می‌کردند که تیم ملی اینطور تضعیف شود. ذوالقدر، مهماندوست، افلاکی، مقانلو، بی‌باک و ... کجا هستند؟ مدام می‌گوییم در فدراسیون جهانی قدرت داریم. قدرت‌مان در این حد است که سه روز پرچم کشورمان در سالن مسابقات نباشد و صدای کسی در نیاید؟ شاید اعتراض صورت گرفته باشد اما انتظار می‌رفت اعتراض تندتری انجام شود؟ من تعجب می‌کنم و باورم نمی‌شود سه روز پرچم ایران در سالن مسابقات نباشد، بعد ما همینطور به مسابقه ادامه داده‌ایم. من اگر بودم، مسابقات را متوقف می‌کردم و تا این مشکل رفع نمی‌شد، اجازه نمی‌دادم تیمم مسابقه بدهد. آیا همه این اتفاق‌هایی که در ورزش می‌افتد، به خاطر این نیست که پرچم ایران بالا برود؟ بعد می‌رویم به یک مسابقه و اجازه می‌دهیم پرچم کشورمان مقابل چشمان ما در سالن نباشد؟ فکر می‌کنید مهم‌ترین ضعف تکواندو در حال حاضر چیست؟ وقتی یک سوپرمارکت‌دار - که شغل شریفی است - به مسوولان فدراسیون مشورت می‌دهد و بزرگان تکواندو ساکت‌اند، باید هر روز منتظر اتفاق‌های بدتر هم باشیم. شرایط تغییر کرده و ما باید هم‌راستای زمان پیش برویم اما این راهی که می‌رویم اشتباه است و متاسفانه مسوولان نمی‌خواهند بپذیرند که اشتباه می‌کنند. با این وضعیت من آینده خوبی برای تکواندو تصور نمی‌کنم و در المپیک هم به نتیجه خوبی نمی‌رسیم مگر اینکه کلا تغییر رویه بدهیم. همه آنچه در رقابت‌های قهرمانی جهان رقم خورد، نشان می‌دهد که حال تکواندو خوب نیست.

نظر شما