شناسهٔ خبر: 32997858 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایکنا | لینک خبر

علی مطهری:

شهید مطهری، آزادی بیان را هم‌ردیف تأیید باطل نمی‌دانست/ امام راحل به مردم اعتماد به نفس داد

گروه ادب ــ نائب‌رئیس مجلس شورای اسلامی گفت: آزادی که مدنظر شهید مطهری بود با آزادی غربی متفاوت است. او آزادی را منطبق بر منطق می‌دانست و باور داشت به بهانه آزادی بیان نباید اندیشه‌های باطل را تأیید کرد.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرنگار ایکنا؛ بیست‌و‌هشتمین نشست نقد کتاب با حضور علی مطهری، نائب رئیس مجلس شورای اسلامی و مهدی جمشیدی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و منتقد، عصر روز گذشته، ۲۹ اردیبهشت‌ماه، در کتابخانه عمومی پیروزی برگزار شد. در این جلسه کتاب «آینده انقلاب اسلامی» که حاصل جمع‌آوری سخنرانی‌ها و مصاحبه‌های شهید مطهری بود، نقد و بررسی شد.
 
در ابتدای این جلسه علی مطهری ضمن ابراز خوشحالی از حضور در جمعی کتاب‌خوان، اظهار کرد: برایم لذت‌بخش است در جمعی حضور دارم که کتاب‌خوان هستند، زیرا در چنین جمعی تفکر ویژگی بارز جلسه است. در ضمن حرکت‌هایی این‌چنینی که در آن به‌صورت ماهانه کتابی نقد می‌شود را بسیار می‌پسندم، اما به‌هرحال این کتاب که محصول مرکز گردآوری چاپ و نشر آثار شهید مطهری است، سعی کرده بیشتر تصویرگر اندیشه‌های استاد شهید در ماه‌های آخر پیروزی انقلاب باشد، البته سخنرانی‌های وی بدون هیچ‌گونه کم و کاستی به چاپ رسیده است.

وی افزود: در این کتاب موضوعات متعددی مورد ارزیابی قرارگرفته است که در این جلسه به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنم؛ برای مثال اولین موضوع بحث آزادی و عدالت‌خواهی است که شهید مطهری به آن پرداخته و به شبهاتی که پیرامون این موضوع وجود دارد، پاسخ داده‌اند. در این کتاب گفته می‌شود که در انقلاب اسلامی آزادی به‌شدت مورد احترام است، به شرطی که موضوع موردنظر باطل نباشد؛ برای مثال به بهانه اینکه آزادی وجود دارد نباید به افرادی که تبلیغ شرک و بت‌پرستی می‌کنند آزادی عمل داده شود.
 
وی افزود: پیش از اشاره به موضوعات دیگر کتاب لازم می‌دانم نکته‌ای را متذکر شوم. در این کتاب به سؤالاتی پاسخ‌ داده‌ شده که امروز موردنظر بسیاری از جوانان است. این امر نشان از وسعت دید شهید مطهری می‌دهد که در سال ۵۷ چه نکته‌ای را مورد توجه قرار می‌دادند، البته همان‌گونه که گفته شد این کتاب حاصل سخنرانی‌ها و مصاحبه‌های وی است و بعد از شهادتشان چاپ‌ شده است، در صورتی‌ که اگر در زمان حیات وی این کتاب چاپ می‌شد و خودشان به روی نشر و چاپ نظارت داشت، اتفاقات بسیاری بهتری در این کتاب رخ می‌داد.
 
عدالت در انقلاب اسلامی متفاوت با عدالت در دیگر انقلاب‌ها
نائب‌رئیس مجلس ادامه داد: وقتی شهید مطهری درباره عدالت در جامعه اسلامی حرف می‌زند، مثال‌های روشنی هم از صدر اسلام می‌آورند، چون بی‌عدالتی به‌واسطه لغزش و خطا به وجود می‌آید؛ برای همین ممکن است این خطا در صدر اسلام هم رخ دهد؛ همانند اتفاقی که در دوران خلیفه سوم رخ داد و شاهد برخی اتفاقات نادرست در حکومت اسلامی بودیم که نتیجه آن نیز قیام مردم کوفه و مصر بود. نکته دیگری که شهید مطهری به آن اشاره داشتند خاص بودن انقلاب اسلامی است. او می‌گوید که انقلاب اسلامی شبیه هیچ انقلابی در دنیا نیست. بحث‌هایی که در انقلاب اسلامی پیرامون عدالت مطرح می‌شود را کاملاً متفاوت با چیزی می‌داند که در برخی انقلاب‌ها رخ‌ داده است؛ برای نمونه عدالت از دیدگاه وی متفاوت با عدالت از منظر انقلاب‌هایی نظیر انقلاب روسیه است.
 
وی متذکر شد: شهید مطهری در ضمن به‌شدت مخالف برخی ادغام‌ها و یکی‌شدن‌ها بود؛ برای مثال‌ رویکرد جریان‌های چپ که اسلام را در کنار مارکسیست می‌خواستند را به‌هیچ‌وجه قبول نداشت، حتی پیرامون این موضوع قبل از پیروزی انقلاب بحث‌هایی داشتند؛ وی حاضر نبود برای مبارزه با رژیم شاه از ظرفیت سازمان مجاهدین استفاده کند و می‌گفت که راه ما از آن‌ها جداست، نکته‌ای که امام راحل نیز آن را تصدیق کرده بودند. تجدد‌گرایی موضوع بعدی بود که مطهری با آن مشکل داشت و در این کتاب به آن پرداخته‌ شد. همچنین مطهری در سخنانش بر ریشه‌های انقلاب اسلامی هم تأکید داشت. استاد شهید معتقد بود که در ابتدا انقلابی روحی در مردم شکل گرفت که در نهایت آن امر، موجب انقلاب اجتماعی شد. در بخش‌هایی از این کتاب روی تصمیمات اشتباه شاه هم بحث شده است. وی سیاست‌گذاری‌های رژیم گذشته را متضاد با خواست اسلامی مردم توصیف کرد و همین عامل را یکی از علل سقوط رژیم پهلوی می‌دانست.
 
به عقایدی احترام می‌گذاریم که منطبق با واقعیت باشد
مطهری با بیان اینکه همراه شدن جامعه دانشگاهی و مردم رمز موفقیت انقلاب اسلامی بود، تصریح کرد: در سال ۴۲ هم حرکت‌های مردمی علیه رژیم شاه رخ داد، اما صرفاً آن جریانات مردمی بود، اما در سال ۵۷ در کنار مردم جریانات دانشگاهی هم با مردم همراه شد. این امر تأثیر بسیاری در پیروزی انقلاب اسلامی داشت. در بخش دیگری از این کتاب استاد مطهری روی این امر بحث می‌کند که به آراء و عقایدی احترام می‌گذاریم که منطبق با واقعیت و عقل باشد؛ برای همین در جمهوری اسلامی اندیشه‌های انحرافی مورد تأیید نیست. این روش متضاد با آن آزادی بیان غربی است که می‌گوید هر انسانی آزاد است که هر حرفی را بزند، حال آن حرف اگر شرک‌آمیز هم باشد ایرادی ندارد.
 
نائب‌رئیس مجلس تأکید کرد: شهید مطهری معتقد بود بزرگ‌ترین مزیت برای هر انقلابی رهبری آن انقلاب است. رهبر موفق باید بتواند اعتماد به‌ نفس را به مردم منتقل کند. این امر توسط امام راحل در انقلاب اسلامی ایران رخ داد. وی درباره روحانیت نیز نظرات روشنی داشت. او می‌گفت که روحانیت باید تلاش خود را چندین برابر کند تا بتواند به سؤالات و شبهات پاسخ دهد، همچنین وی تأکید داشت که روحانیت پست‌های دولتی را تا حد امکان اشغال نکنند؛ تنها در شرایطی این امر را مجاز می‌دانستند که ضرورت‌ آن را اقتضا می‌کرد.

در ادامه این جلسه مهدی جمشیدی، منتقد برنامه، در سخنانی اظهار کرد: این کتاب دومین متنی است که شهید مطهری درباره انقلاب اسلامی نوشتند. شهید مطهری سه ماه بعد از پیروزی انقلاب زنده بودند و در ادامه به شهادت رسیدند. این کتاب را بار‌ها خوانده‌ام. وی در این کتاب نگران بود انقلاب مصادره به مطلوب شود. پس وی می‌گوید نگاه داشتن انقلاب از انقلاب کردن سخت‌تر است.
 
نظریات این کتاب بار تئوریک ندارد
وی افزود: نقدی به این کتاب دارم، آن‌هم این است که در بحث عنوان، ساختار و هماهنگی موضوعی در این کتاب اشکالاتی وجود دارد. در ضمن مطهری را مغز متفکر انقلاب نمی‌دانم، چون زمانی انقلابی شد که قطار انقلاب راه افتاده بود. مطهری واقعیات را برنمی‌تابید و در برخی مواقع دچار تنگ‌نظری می‌شد. مواضع مطهری کاملاً انتزاعی و نظری است و برعکس اندیشه‌های بهشتی نظریه ساختاری دارند. همچنین نظریه‌هایی که از مطهری در این کتاب بیان می‌شود به‌هیچ‌وجه بار تئوریک نداشت. مطهری در تفسیر جمهوری اسلامی هم دچار اشتباه شده است.

وی ادامه داد: اگر مطهری زنده بود اتفاقات بسیاری در ایران اسلامی رخ می‌داد، زیرا مطهری تنها کسی بود که امام(ره) بدون کوچک‌ترین حرفی قبول می‌کرد. در ضمن اگر مطهری زنده بود با بسیاری از مقامات و مسئولان انقلاب اسلامی با مشکل مواجه می‌شد.

در بخش دیگری از این جلسه مطهری در جواب به برخی نقد‌ها گفت: درباره نام کتاب ایراد گرفتند که عنوان کتاب فراگیر نیست، این شاید در ظاهر قابل‌قبول باشد، اما چون می‌خواستیم از حرف‌های مطهری نام کتاب وام گرفته شود این عنوان را انتخاب کردیم. در ضمن خودخواسته تصمیم گرفتیم مطالب وی را تفکیک نکنیم. برای همین سخنرانی‌های وی را همان‌گونه که بوده آورده‌ایم. درباره این‌که مطهری مغز متفکر انقلاب نبوده هم باید بگویم وی در آن دوران (پهلوی) زندانی بوده‌اند، البته شاید به‌اندازه طالقانی و منتظری زندانی نشده باشد، اما وی حتی سابقه زندان در سال ۴۲ هم داشتند.

وی در پایان تأکید کرد: مطهری صرفاً به دنبال انقلاب نبود، بلکه به این‌که بعد از انقلاب قرار است چه‌کار کنیم تأکید داشتند. بی‌انصافی است بگویم مطهری تکثر را برنمی‌تابید، درصورتی‌که وی به‌شدت در این زمینه سابقه خوبی دارند. مطهری جایی که می‌دید دورویی وجود دارد کوتاه نمی‌آمد، اما وقتی صداقت را می‌دید آن را می‌پذیرفت؛ برای مثال رابطه خوبی که وی با مهندس بازرگان داشت رابطه بسیار خوبی داشت، حتی وی بازرگان را به‌عنوان رئیس دولت موقت به امام معرفی کرد.

گزارش از داوود کنشلو

انتهای پیام

نظر شما