به گزارش گروه نشریات خبری؛ از یک سو تارنمای 'میدل‌ایست.آی' ادعا کرده است که مایک پمپئو در سفر اخیر خود به عراق از عادل عبدالمهدی خواسته تا این پیام را به تهران برساند که آمریکا دنبال جنگ نیست و فقط یک توافق هسته‌ای جدید می‌خواهد. از سوی دیگر نشریه آمریکایی 'نشنال اینترست' نوشت که ظاهرا رئیس‌جمهور آمریکا سرانجام خواهان اخراج جان بولتون جنگ طلب از دولتش شده است.
برآیند این دو جریان خبری این است که برخی تحلیلگران چنین ارزیابی کنند که واشنگتن دنبال کنار گذاشتن راهبردهای افراطی و به تبع آن به‌کارگیری دیپلماسی است. این در حالی است که عده‌ای از کارشناسان این اخبار را در چارچوب سناریوهای فریب تحلیل می‌کنند.
این ارزیابی ها همچنین در فضای رسانه ای کشورمان نیز رصد و پیگیری می شود. به طوری که امروز اغلب رسانه های هر دو طیف سیاسی (اصلاح طلب و اصولگرا) اگرچه با رویکردی متفاوت، به آن پرداخته اند.
در حالی که رسانه های اصلاح طلب بیشتر توجه خود را معطوف به 'درخواست مذاکره از سوی آمریکا و میانجیگری برخی کشورها'، 'تبعات جنگ در منطقه'، 'عملکرد طرف های برجام'، 'وظیفه مسئولان ایرانی' کرده اند، در مقابل رسانه های اصولگرا اگرچه با اختلاف نظر، به برجسته سازی 'حملات به مراکز نفتی عربستان و فجیره' و 'اختلافات در کاخ سفید' همت گماشتند. به عنوان نمونه از یک سو روزنامه کیهان با قاطعیت می نویسد: یمنی ها با 7 پهپاد هجومی بزرگ‌ترین و یکی از موثرترین حملات پهپادی انتحاری را به مراکز نفتی عربستان انجام داده و ترس! را بر اندام فرزندان ابولهب انداخته‌اند. شاید عملیات فجیره در امارات نیز کار همین انقلابیون یمن باشد... و از سوی دیگر تارنمای جهان نیوز این حملات را 'نقشه و طراحی آشکار طرف عربی، عبری و غربی علیه ایران' و 'اقدامات ساختگی و حتی از پیش تعیین شده امارات و سعودی' می نامد و توصیه می کند: ایران باید نسبت به خنثی سازی این سناریوی در حال اجرا، فعال باشد.
جالب توجه است که این رسانه در بخشی دیگر این حوادث را 'موفقیت‌های پهبادی ارتش و مردم یمن در برابر عربستان' توصیف می کند و نتیجه می گیرد: ایران نیازی به اقدام نظامی و ضدامنیتی برای مقابله با امارات و عربستان ندارد. تکلیف فعلی ایران تنها رصد معمولی جنگ یمنی‌ها و آل سعود و آل نهیان است و بالاتر از آن فعلا تکلیفی ندارد.

رسانه های اصلاح طلب
...............................
**درخواست مذاکره از سوی آمریکا و میانجیگری برخی کشورها
حسن بهشتی پور،کارشناس مسائل بین‌الملل به آرمان گفت: توپ در زمین آمریکاست و این دونالد ترامپ است که باید تصمیم اساسی در این خصوص را اتخاذ کند. رئیس‌جمهور آمریکا باید با توجه به تجارب روسای‌جمهور پیش از خود متوجه شود تا زمانی که شرط و شروطی مبنی بر تعلیق غنی‌سازی هسته‌ای یا شروط غیرقابل پذیرش دیگری روی میز باشد، ایران حاضر به مذاکره نیست...این چه مذاکره‌ای است که از قبل از برگزاری نتیجه‌اش معلوم و مشخص است؟ مشخص است که چنین مذاکراتی به معنی تسلیم کامل است و ایران هرگز زیر بار آن نخواهد رفت. میانجی‌گری هیچ کشوری در این زمینه جواب نخواهد داد و این کشورها صرفا می‌توانند کمک کنند که یک راه‌حل میانی برای توافق پیدا شود و واشنگتن نیز از شروط غیرمنطقی خود کوتاه بیاید، شاید آن زمان بتوان امید داشت که مذاکرات آغاز شود.

پیروز مجتهدزاده، استاد علوم سیاسی کشورمان در گفتگو با آرمان: پمپئو اگر راست می‌گوید و ایالات متحده قصد جنگ با ایران را ندارد و فقط مقصودشان براساس این ادعای مطرح شده رسیدن به یک توافق هسته‌ای جدید با تهران است پس آن 12شرط چیست؟ سوال دیگری که در اینجا مطرح می‌شود این است که ایالات متحده چه احتیاجی دارد که به نخست وزیر عراق و یا پادشاه عمان پیام دهد؟ مگر دونالد ترامپ شماره تماسش را به سفارت سوئیس نداده است. پس چرا خود او از همان کانال با مقامات ایران گفت‌وگو نمی‌کند؟ آمریکایی‌ها براین تصورند که اصطلاحا با بچه طرف هستند. طی هفته‌های گذشته دکتر ظریف به عنوان وزیر امور خارجه ایران در آمریکا مساله تبادل زندانیان را مطرح کرد اما بولتون و پمپئو، وزیر خارجه کشورمان را به تمسخر گرفتند. پمپئو به‌صورت عملی به ملت ایران ثابت کرده که در گفتارش صداقت نیست و فقط به دنبال بهانه‌تراشی است.

به نوشته روزنامه ایران رصد تحولات دیپلماتیک در چند روز گذشته حکایت از آن دارد که پشت پرده اقدامات رسانه‌ای و روانی امریکایی‌ها علیه ایران، اتفاقات دیگری در مسیر کاهش تنش‌ها در جریان است... در کنار برخی برجسته‌نمایی‌ها درباره اعزام ناو امریکایی آبراهام لینکلن به منطقه خلیج فارس و انتشار خبر کذب اعزام 120 هزار نیروی جدید امریکایی به منطقه، جزئیاتی از دیدار مایک پمپئو با عادل عبدالمهدی نخست وزیر عراق منتشر شده که نشان از روی دیگر تحرکات کاخ سفید علیه ایران دارد. روی دیگری که آنچه در آن برجسته است، عدم تمایل واشنگتن برای درگیری نظامی با تهران است. ظاهراً امریکایی‌ها خیلی هم مصر بوده‌اند که این پیام را از طریق دوستان ایران به گوش مسئولان ایرانی برسانند.
بر اساس این گزارش پیش از این کشورهای دیگری همچون ژاپن، عمان و ترکیه و برخی دولت‌های اروپایی هم آمادگی خود برای میانجیگری بین تهران- واشنگتن را اعلام کرده‌اند اما به نظر می‌رسد عزم عراقی‌ها با توجه به روابطی که با دو کشور دارند، از بقیه کشورها در این مسیر جزم‌تر است.
گفتنی است پیش از این دونالد ترامپ، رئیس جمهوری امریکا هم در اظهار نظری که در آن نشانی از پیش‌شرط‌های دوازده گانه سابق کاخ سفید برای گفت‌وگو با ایران نبود، در تشریح پیشنهاد تکراری خود برای مذاکره با تهران تنها به این بسنده کرد که ما می‌خواهیم ایران هسته‌ای نباشد.

به نوشته تارنمای فرارو نیز علاوه بر عراق، برخی رسانه‌ها احتمال مشارکت کویت و قطر در وساطت میان ایران و آمریکا را هم مطرح می‌کنند.

بنا به گزارش روزنامه اعتماد رسانه‌های بین‌المللی، در طول یک هفته گذشته خبرهای متعددی در مورد محتوای مذاکرات نخست‌وزیر عراق با وزیر خارجه امریکا منتشر کرده است، از رویکرد مثبت و پیام‌های واشنگتن برای تهران گرفته تا دعوای شدید میان دو طرف در مورد ایران. هر چند روز گذشته تعدادی از منابع عراقی خبر از میانجی‌گری بغداد میان تهران و واشنگتن و پیام توافق جدید میان دو کشور دادند، اما در برابر خبرگزاری رویترز از تهدید تند پمپئو در مورد احتمال درگیری نظامیان امریکایی با گروه‌های هوادار ایران در عراق نوشته است. ادعا در مورد تهدید نیروهای عراقی به ویژه حشدالشعبی علیه منافع امریکا در شرایطی مطرح می‌شود که به تازگی برخی از رسانه‌های نزدیک به واشنگتن انفجارهای مشکوک در نزدیکی سواحل امارات متحده عربی را به ایران نسبت داده‌اند و دولت امریکا اعزام نیروهای جدید به خلیج فارس برای رویارویی با آنچه «تهدید ایران» می‌خواند را عملی کرده است.

محمد جواد جمالی، عضو هیأت رئیسه کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در گفتگو با ایسنا
در واکنش به هشدار اخیر آمریکایی‌ها به کشتیرانی‌های فعال در آب‌های خاورمیانه درباره تهدید ایران اظهار داشت: این اقدامات آمریکا در راستای ایران هراسی انجام می‌شود. آنها جنگی چند جانبه علیه ما راه انداختند که نمونه آن تحریم نفتی و تلاش برای به صفر رساندن فروش نفت و اخیراً تحریم فلزات است.
وی افزود: موضوع دیگر جنگ روانی آمریکایی‌هاست که هدف آنها مردم و به خصوص جوانانی است که زمان دفاع مقدس نبودند. آنها در فضای منطقه هم به گونه‌ای رفتار می‌کنند تا نفتی از ما صادر نشود و اگر هم بخواهیم دفاع کنیم آن را به عنوان تهدید تلقی کرده و به منطقه و جامعه بین‌الملل تزریق می‌کنند و مثلاً می‌گویند که ایران تهدید کرده که می‌خواهد تنگه هرمز را ببندد.

نوذر شفیعی عضو سابق کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس به ایسنا گفت: آمریکایی‌ها به یک دلیل فعلاً طالب جنگ نیستند، این است که هر گونه جنگی بدون تردید، ورود ترامپ به کاخ سفید را با مانع جدی مواجه می‌سازد، در نتیجه یک سیاستمدار محتاط مثل ترامپ در شرایط فعلی چنین ریسکی را نمی‌کند.
این کارشناس مسائل سیاسی همچنین اظهار کرد: دلیل دیگری که می‌تواند موجب امتناع از جنگ شود، ابهام‌آمیز بودن آینده جنگ‌ها است، معمولاً در طول تاریخ این بوده که می‌شود جنگ را شروع کرد، ادامه داد و یا غلبه کرد و همچنین در اغلب جنگ‌ها مشاهده شده که شروع، آسان بوده اما مدیریت و غلبه دشوار بوده است. نهادهایی که بدنه تصمیم گیری آمریکا را تشکیل می‌دهند، می‌خواهند ترامپ را به این نقطه جلب کنند که آمریکا در ونزوئلا گرفتار است، در کره شمالی تا نیمه راه آمده و در افغانستان، عراق و سوریه دچار بن بست جدی شده، لذا مطلقاً جنگ به صلاح نیست.

جان تیرمن مدیر اجرایی و پژوهشی مرکز مطالعات بین‌المللی دانشگاه ام‌آی‌تی آمریکا در گفتگو با ایلنا
معتقد است: مذاکره با ترامپ بسیار دشوار است؛ چراکه او به هیچ توافقی متعهد نیست. او می‌خواهد حاکمیت در ایران را عوض کند و دستاوردهای دولت اوباما را از بین ببرد. برجام یکی از این دستاوردهاست. برجام دستاورد مشترک ایران و اوباما است که دولت ترامپ در پی نابودی آن است.

احد آزادی‌خواه، سخنگوی کمیسیون فرهنگی مجلس در گفت‌وگو با ایسنا با اشاره بیانات اخیر مقام معظم رهبری درباره درخواست مذاکره از سوی آمریکایی‌ها تصریح کرد: مذاکره با اهلش در موقع خودش خوب است اما مذاکره با آمریکا در این برهه زمانی اصلا قابل شنیدن هم نیست چه رسد به قابل بررسی کردن.
وی در پاسخ به این پرسش که مذاکره مدنظر جمهوری اسلامی ایران دارای چه مختصاتی است، گفت: با این ادبیات و رفتار غیرمحترمانه آمریکا، ایران واقعا هیچ مذاکره‌ای مدنظرش نیست. بله، اگر اتحادیه اروپا حاضر شود درباره نوع صادرات نفت، میزان استخراج و قیمت نفت به نحوی با جمهوری اسلامی ایران مذاکره کند که ایران بتواند علاوه بر آنکه متضرر نشود، منافعی را از امتیازات کشورهای عضو اتحادیه اروپا ببرد، می‌توان درباره مذاکره تصمیم گرفت اما این معنا از مذاکره در آمریکا به هیچ وجه صدق پیدا نمی‌کند؛ چراکه آمریکایی‌ها دنبال توانمندی‌های ماست و تضعیف این توانمندی‌ها هستند و با این رویکرد شرایط مذاکره شکل نمی‌گیرد.

** تبعات جنگ در منطقه
'هشدار فجیره' عنوان یادداشتی در روزنامه شرق است که در بخشی از آن آمده است: حادثه فجیره صرف‌نظر از نیت عوامل آن، هشداری است به کشورهای این منطقه که میلیاردها دلار برای آبادانی و آینده کشورهای خود سرمایه‌گذاری کرده‌اند و اکنون باید در شرایطی شکننده و با نگاهی متحیر به دورنمای نامعلوم اقتدار سیاسی و اقتصادی خود، نظاره‌گر باشند. ائتلاف عربی و آمریکایی که بسیار بی‌تدبیرانه و عجولانه، اسرائیل را هم دربر گرفت، ائتلافی کور و نامتجانس بود که بی‌شک نتیجه‌اش برخلاف انتظار، به‌جای جنگ عرب و عجم، جنگ اعراب با اعراب را رقم خواهد زد. اولین آن، جنگ عربستان با یمن و سپس انشقاق بین قطر و بقیه کشورها، نمونه این تفرقه‌افکنی‌هاست.
جنگ اقتصادی امروز ابرقدرت‌ها جنگ زرگری است. جنگ اصلی، تقسیم میراث هزاران‌ساله منطقه خاورمیانه است و بر سر این تقسیم ارث، ترک و فارس و عرب و ... هیچ تفاوتی برای قربانی‌شدن با یکدیگر ندارند.

تارنمای خبرآنلاین در یادداشتی نوشت: اغلب تحلیلها گواهی می دهد بسیار سخت است تصور نمود آمریکا و یا کشورهای عربی هم پیمان آمریکا علاقه واقعی به انجام حمله ای داشته باشند: تجربه تلخ عراق هنوز در پیش چشم آمریکایی‌هاست. چه منفعتی می تواند کشته شدن هزاران سرباز آمریکایی و هزینه هفت تریلیون دلاری آمریکا در جنگ با عراق را توجیه نماید. ترامپ بیش از دیگران از دادن چنین هزینه ای در خاورمیانه اظهار ناخشنودی کرده و با وعده کاستن از درگیری‌ها و مشکلات آمریکا در خاورمیانه بر سرکار آمده است... برخی کشورهای عربی چون عربستان و امارات برای فشار بر ایران دست و پا می زنند اما آنها بهتر از دیگران می دانند شعله ور شدن جنگ در خلیج فارس برای آنها و اقتصاد لوکس آنها چه معنایی دارد. در صورت وقوع جنگ، شهر زیبای دوبی که با سرمایه گذاری نجومی آنها به این درجه از شکوه و شهرت رسیده است با چه سرنوشتی روبرو خواهد شد؟ البته دوبی تنها یک نمونه است.
در ادامه این تحلیل آمده است: در میان دشمنان ایران، بی گمان تنها و تنها یک کشور است که از حمله آمریکا به ایران سود خواهد برد. اسرائیل در خلیج فارس هیچ چیزی برای خراب شدن و در نتیجه هیچ دلیلی برای نگران شدن ندارد. نه پالایشگاهی و نه پایگاهی.

ابتکار در گزارشی با تیتر 'آیا ترامپ روی دولتش کنترل دارد؟' به نقل از یک سایت خبری آمریکایی نوشت: یک چیز درست نیست یا به عبارتی یک امر مشکوک وجود دارد. جان بولتون، مشاور امنیت ملی ترامپ، یا درست‏تر «مامور اسرائیل» تیمی متشکل از خودش، بنیامین نتانیاهو نخست‏وزیر رژیم صهیونیستی، ولیعهد امارات محمد بن زاید و حاکم عربستان محمد بن سلمان جمع کرده است. هدف این تیم، تولید یا ایجاد یک اتفاق ساختگی به مثابه بهانه‌ای برای حمله واشنگتن به ایران است.

علی خرم، تحلیلگر و استاد حقوق بین‌الملل در یادداشتی در روزنامه آرمان نوشت: به نظر‌ می‌آید آنچه در ذهن ترامپ از این همه انتقال سلاح‌های استراتژیک به خلیج فارس می‌گذرد، صرفا فشار حداکثری است و در نگاه ما هم صرفا یک بلوف است. ولی عده‌ای دیگر پشت پرده دارند آن را تهدید تلقی می‌کنند.
وی در ادامه افزود: در روابط بین‌الملل اگر کشوری بلوف طرف مقابل را تهدید فرض کند خطرناک است. در حالت اول انرژی کشور هدر می‌رود و ارکان و اجزا را درگیر می‌نماید ولی در حالت دوم امنیت ملی کشور را به خطر انداخته و ممکن است باعث درگیری شود. چگونگی تشخیص این دو حالت از یکدیگر معمولا برای کشورها دشوار است و از یکسو نیازمند اشراف کشور خودی به شرایط بین‌المللی و از سوی دیگر نیازمند آگاهی کامل به نیات و اهداف کشور دشمن نسبت به کشور خودی است. حالت سوم، نیازمند بهره‌مند بودن از افرادی متخصص و دارای دانش و تجربه که بتوانند با توجه به شرایط درونی و بیرونی کشور، حدودا تشخیص دهند که کدام یک بلوف است و کدام یک تهدید. و حالت چهارم مدیرانی می‌خواهد مدبر که تصمیم‌گیری صحیح و سنجیده بنمایند.

** عملکرد طرف های برجام
شرق در تحلیلی نوشت: درست است اروپا با محدودیت‎هایی روبه‌رو است و از نابرابری‌های قابل‌توجهی در وزن‎کشی با آمریکا رنج می‎برد، با‌این‌حال، قادر بود در این فرصت کافی تعهدات برجامی خود را در قبال تهران که 14 فقره تأییدیه پایبندی به برجام را از آژانس دریافت کرده، انجام دهد تا حداقل کارنامه قابل قبولی از خود به جای می‎گذاشت.
به نوشته این روزنامه اروپا بدون آنکه تاکنون ما‎بازایی پرداخت کرده باشد، منتفع نخست برکات برجام بوده است... حال آنکه شکرانه نعمت ایجاب می‎کرد و می‎کند آنها آنچه را که موسوم به سود سهام صلح (peace dividend) است، بپردازند؛ چراکه برجام دغدغه‎های امنیتی‎شان را مرتفع کرده و به آنها آرامش خیال داده است. اروپا نه‌تنها تعهد قانونی و قراردادی دارد که به زنده‌ماندن برجام کمک و ترک فعل یا تعلل خود را در این زمینه جبران کند و نه تنها تعهد اخلاقی و سیاسی دارد که آمریکا را تشویق به بازگشت به برجام و تمکین از این میثاق چندجانبه دارای پشتوانه شورای امنیت کند، بلکه مسئولیت تاریخی بس خطیری دارد که نگذارد جنگ در منطقه‎ای که حساس‎ترین نقطه عالم است، شعله‎ور شود که در آن صورت، نه از تاک نشان خواهد ماند و نه از تاک‌نشان!

جان تیرمن مدیر اجرایی و پژوهشی مرکز مطالعات بین‌المللی دانشگاه ام‌آی‌تی آمریکا در گفتگو با ایلنا: اروپا در مقابل آمریکا و برای اجرای تعهداتش ضعیف است، همواره ضعیف بوده است و توسط قدرت‌های قوی‌تر هدایت و رهبری می‌شود.

دانیل لاکاله اقتصاددان اسپانیایی نیز به ایلنا می گوید: اتحادیه اروپا نمی‌تواند به سادگی با تحریم‌های آمریکا مخالفت کند، اما اعتقاد دارم که بیشتر کشورها با تحریم‌ها موافق نیستند.

اعتماد: در رابطه میان امریکا و ایران، روس‌ها همواره بازیگر تعیین‌کننده‌ای بودند. اگرچه در دوره اخیر مذاکرات که به برجام منتهی شد و بیشتر مذاکرات میان ایران و امریکا بود، این واقعیت را نباید نادیده گرفت که روس‌ها در مواقع حساس نقش خود را ایفا می‌کنند. آنها یا به عنوان میانجی یا به عنوان بازیگری که سعی داشته نزدیک به ایران عمل کنند وارد صحنه شده‌اند اما در حال حاضر می‌توان گفت با توجه به افزایش تنش میان ایران و امریکا هنوز روسیه وارد فاز کاهش تنش میان طرفین نشده است. ولی مواضع سیاسی روس‌ها در سطح بین‌المللی روشن و مشخص است. آنها تا زمانی که اوضاع بغرنج‌تر و پیچیده‌تر نشود ما شاهد تحرک جدی از سوی روس‌ها نیستیم چرا که آنها بر این عقیده هستند که تنش هم از سوی ایران و هم از سوی امریکا کنترل می‌شود. اکنون اوضاع از کنترل هیچ یک از طرفین خارج نشده است. آنها زمانی وارد این بحث به صورت جدی می‌شوند که این احساس را داشته باشند اوضاع در حال خارج شدن از کنترل طرفین است و احتمال وقوع یک درگیری نظامی بسیار بسیار افزایش پیدا می‌کند. در آن شرایط است که باید منتظر ورود روس‌ها و تحرک آنها باشیم. در حال حاضر روس‌ها موضوع را به این شکل نگاه می‌کنند که امریکا یک تعهد بین‌المللی را نقض کرده و به ایران نیز حق می‌دهند که بخواهد بخشی از تعهدات خود را کنار بگذارد و انجام ندهد.

** وظیفه مسئولان ایرانی
حسن بهشتی پور،کارشناس مسائل بین‌الملل به آرمان گفت: اصلاحات اساسی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی که می‌تواند به مردم کمک کند تا شرایط زندگی بهتری داشته باشند باید در دستور کار قرار گیرد. به‌ویژه موضوع اصلاحات اقتصادی بسیار اهمیت دارد، زیرا کمک می‌کند که سلاح تحریم‌ها کند یا کم‌اثر شود. ما نباید بنشینیم و نظاره کنیم که دونالد ترامپ در دور آینده انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا رأی می‌آورد یا یک دموکرات پیروز می‌شود. ما باید به داخل کشور توجه کنیم و مجموعه اقداماتی را انجام دهیم که دونالد ترامپ و تیم سیاست خارجی افراطی او به این نتیجه برسند که تحریم یا اثر ندارد یا اثر بسیار اندکی دارد. آنگاه‌ است که آنها حاضر می‌شوند در شرایط برابر با ایران به گفت‌وگو بنشینند و حقوق ملت ایران را بپذیرند. در غیر این صورت شرایط ما هم در داخل کشور و هم در خارج، سخت خواهد شد و مسئولان برای عبور از بحران فعلی کار سخت و طاقت‌فرسایی در پیش خواهند داشت.

نعمت احمدی، حقوق‌دان در یادداشتی در روزنامه شرق نوشت: نوشت: در ایران باید هوشیارانه متوجه حرکات طراحی‌شده و دامی بود که قصد گستردن آن را دارند. باید تهدیدات ترامپ و تیم جنگجوی ساکن کاخ سفید را با خارج‌کردن بهانه‌ها از دست آنان خنثی کرد. این همه هزینه حمل‌ونقل ادوات جنگی و آرایش‌جنگی‌گرفتن لابد در پس آن قصد و برنامه‌ای وجود دارد. از خلال گفته‌های دولتمردان آمریکایی، به‌ویژه وعده‌های انتخاباتی دونالد ترامپ، می‌توان به این نتیجه رسید که آمریکا قصد ندارد هزینه جنگی جدید را در منطقه حساس و پرآشوب خاورمیانه بر مالیات‌دهندگان آمریکایی تحمیل کند. اما اگر جنگی نیابتی پیش‌رو داشته باشند نه فقط هزینه‌ای متحمل می‌شوند، بلکه با رونق کارخانه‌های اسلحه‌سازی و فروش آن به طرف اماراتی و عربستانی علاوه‌بر دریافت هزینه جنگ نیابتی، رونق اقتصادی را هم در سر می‌پرورانند.

'توطئه برای نفت' تیتر یک روزنامه همدلی است که در ذیل آن آمده است: شکی نیست که آرزوی رژیم اسرائیل مرتبط کردن این حملات به جمهوری اسلامی است تا دستاویز و بهانه بیشتری برای فشار به ایران ایجاد کرده و به همان نسبت احتمال حمله نظامی به ایران را قوت بخشد. اما نکته شگفت‌انگیز آنجاست که شماری در داخل کشور نیز این آب آلوده را به آسیاب اسرائیل می‌ریزند!
با این‌که سیاست رسمی جمهوری اسلامی در چنین شرایطی، نه گفت‌وگو ــ نه جنگ و مقاومت است، با این همه نباید از رصد توطئه‌ی بدخواهان غافل شد و از سویی باید این خردگرایی را در داخل جا انداخت که برخی، خواسته و نخواسته کشور را در دام نقشه‌های احتمالی که برایش کشیده‌اند، نیندازند.

**حمله به مراکز نفتی عربستان
آرمان به نقل از پیروز مجتهدزاده در خصوص این تحلیل که ایالات متحده از یک سو به دنبال درگیر کردن احتمالی ایران و عربستان و ازسوی دیگر دنبال بهانه‌ای برای ورود به موضوع و درگیری است. نوشت: بعید به نظر می‌رسد این تحلیل درست باشد. به عبارت دیگر هم ریاض، واشنگتن را تحریک می‌کند و هم واشنگتن، ریاض را تحریک می‌کند. عربستان و ایالات متحده متحدان استراتژیک بوده و سناریوهای هماهنگ با یکدیگر دارند و این مساله را به‌کرات اثبات کرده‌اند. مواضع چندپهلوی مقامات سعودی به نوعی شگردهای دیپلماتیک بوده تا به نوعی نوک پیکان اتهامات و هجمه‌ها را متوجه ایران کنند و هم اینکه این گونه وانمود کنند که قصدمان افزایش تنش و جنگ نیست. این مسائل بازی‌های متداولی است که به اشکال گوناگون عملیاتی می‌شود. آنچه مسلم است این که نه ایالات متحده قدمی را بدون مشورت متحدین محلی‌اش در منطقه انجام می‌دهد و نه عربستان سعودی و امارات بدون اجازه واشنگتن هیچ موضعی را مطرح می‌کنند.

** اختلافات در کاخ سفید
مجتهدزاده همچنین در خصوص اختلافات در کاخ سفید به آرمان گفت: اخباری که مبنی بر برکناری جان بولتون از جایگاه مشاور امنیت ملی ایالات متحده معنی خاصی ندارد ممکن است کنار گذاشتن بولتون توسط ترامپ عده‌ای را در داخل و یا خارج از کشور بر این تصور اشتباه بیندازد که با کنار رفتن بولتون ترامپ به دنبال صلح خواهد بود، اما با صراحت می‌گویم که این تصور کاملا نادرست و اشتباه است. به قول یک ضرب المثل انگلیسی، این مباحث هیچ گونه محلی از اعراب ندارد. خواه جان بولتون بر سر کار به عنوان مشاور امنیت ملی آمریکا باشد، یا نباشد.

رسانه های اصولگرا
...........................
** حملات به مراکز نفتی عربستان و فجیره
کیهان در این باره نوشت: یمنی‌ها که بیش از 4 سال است تحت شدیدترین و وحشیانه‌ترین حملات ائتلاف سعودی قرار دارند و تقریبا صد در صد کشورشان از سوی این ائتلاف به ظاهر سعودی و به واقع آمریکایی-صهیونیستی نابود شده، طی این مدت به توانایی‌های نظامی خوبی دست یافته‌اند. با 7 پهپاد هجومی بزرگ‌ترین و یکی از موثرترین حملات پهپادی انتحاری را به مراکز نفتی عربستان انجام داده و ترس! را بر اندام فرزندان ابولهب انداخته‌اند. شاید عملیات «فجیره» در امارات نیز کار همین انقلابیون یمن باشد، نمی‌دانیم... بازنشر همراه با شادی این خبر، ترسوها را به لرزه انداخته است! می‌گویند خوشحالی فلان روزنامه یا توییت فلان خبرنگار منافع ملی را به خطر می‌اندازد! آری درست شنیدید از منافع ملی می‌گویند که با توییت زدن به خطر می‌افتد!

این درحالی است که تارنمای جهان نیوز 'نقشه و طراحی آشکار طرف عربی، عبری و غربی علیه ایران' و 'اقدامات ساختگی و حتی از پیش تعیین شده امارات و سعودی' و دانسته و می نویسد: حمله به تأسیسات نفتی عربستان به فاصله کوتاهی بعد از اقدام خرابکارانه در الفجیره امارات انجام شد. آنچه از شواهد و رصد منابع عربی و غربی فهمیده می‌شود، این است که آنها به دنبال این هستند که پای ایران را مستقیم و یا غیرمستقیم به این ماجرا باز کنند... این نقشه و طراحی آشکار طرف عربی، عبری و غربی علیه ایران در پرونده اخیر امنیتی خلیج فارس است.
مدیرمسئول این تارنما در ادامه توصیه می کند: طبیعی است که ایران باید نسبت به خنثی سازی این سناریوی در حال اجرا، فعال باشد. به همین دلیل طبق یک سنت درست و منطقی مقامات وزارت خارجه در همان ساعات اولیه خواهان روشن شدن موضوع انفجارها شده‌ایم و با هرنوع اتهام به ایران نیز در حال مقابله هستیم...موفقیت‌های پهبادی که ارتش و مردم یمن در برابر عربستان کسب کرده اند، نشان داد که هم اکنون آنها به تنهایی برای پیچیدن طومار امارات و عربستان کفایت می‌کنند و آل سعود و آل نهیان قبل از اینکه بخواهند به ایران فکر کنند باید چاره‌ای به حال خود در جنگ یمن کنند.در نتیجه ایران نیازی به اقدام نظامی و ضدامنیتی برای مقابله با امارات و عربستان ندارد. تکلیف فعلی ایران تنها رصد معمولی جنگ یمنی‌ها و آل سعود و آل نهیان است و بالاتر از آن فعلا تکلیفی ندارد...از هم اکنون ایران پیروز اقدامات ساختگی و حتی از پیش تعیین شده امارات و سعودی در پرونده انفجارهای اخیر خواهد بود.

** اختلافات در کاخ سفید
وطن امروز نوشت: برخی منابع کاخ سفید فاش کرده‌اند رئیس‌جمهور بلهوس آمریکا قصد دارد برای سومین بار طی 3 سال، مشاور امنیت ملی خود را عوض کند که این نه تنها نشان از تشتت کامل دیدگاه امنیتی دونالد ترامپ و تیمش دارد، بلکه شکست سیاست ضد ایرانی او را آشکار می‌کند.
بر اساس این گزارش به نظر می‌رسد تحولات اخیر خاورمیانه و پیام‌های آشکاری که واشنگتن از خاورمیانه مبنی بر تسلیم‌ناپذیری ایران دریافت کرده، سرانجام ترامپ را واداشته از شر آقای جنگ‌افروز خلاص شود و برای این مهم می‌خواهد او را پی نخود سیاه بفرستد.

کیهان: انتشار خبر اخراج قریب‌الوقوع جان بولتون، ضدایرانی‌ترین مقام حال حاضر آمریکا در این شرایط، می‌تواند پیامی از سوی آمریکایی‌ها به ایران باشد. یعنی جنگ بی‌جنگ.

جوان نیز در این باره نوشت: در شرایطی که مقامات امریکایی سیگنال‌های نظامی برای مقابله با رفتار‌های منطقه‌ای ایران ارسال می‌کنند، گزارش‌های غیررسمی از افزایش اختلافات او با تیم امنیتی کاخ سفید حکایت دارد. برخی منابع آگاه گفته‌اند که در پی افزایش این اختلافات، ترامپ ممکن است جان بولتون را برکنار کند.
در ادامه می خوانیم: هرچند مقامات واشنگتن در مقابله با رفتار‌های منطقه‌ای ایران با یکدیگر اشتراک نظر دارند، اما بر سر نحوه مقابله اختلاف‌نظر‌های جدی دارند که می‌تواند به تعدیل عناصر تندرو در کاخ سفید منجر شود...جان بولتون یکی از جنگ‌طلب‌ترین سیاستمداران امریکاست که می‌توان او را ضد ایرانی‌ترین مقام امریکایی در سال‌های اخیر قلمداد کرد. بولتون هم‌اکنون یکی از پایه‌های اصلی تصمیم‌سازی امریکا در عرصه سیاست خارجی است که پروژه فشار حداکثری علیه ایران را پیش می‌برد. برخی ناظران بر این باورند که اخیراً اختلافاتی میان بولتون و ترامپ بر سر مسائل مختلف و از جمله رویکرد جنگ‌طلبانه وی بروز یافته است، تا جایی که برخی منابع امریکایی عنوان کرده‌اند که ترامپ در برابر اقدامات جنگ‌طلبانه بولتون دچار کلافگی شده است. ترامپ هفته گذشته در سخنانی با مشاورانش گفته بود که امریکا با فرمان بولتون باید در چند نقطه دنیا جنگ می‌کرد.

** ادعای برجسته سازی احتمال حمله نظامی در داخل کشور
کیهان در یادداشت روز خود نوشت: فلسفه اعزام گاه و بی‌گاه ناوهای غول‌پیکر این کشور به این نقطه یا آن نقطه از دنیا مگر چیزی جز ترساندن و امتیاز گرفتن است؟ چرا برخی می‌ترسند؟ یا نه بهتر بگوییم، به دنبال ترساندن مردم هستند؟ برای یافتن پاسخ این سؤال باید دید، ضمن ترسیدن یا ترساندن، آدرس کجا را می‌دهند، پاسخ همانجاست. آنها آدرس «مذاکره با ترامپ» را می‌دهند آن هم وقتی تمام دنیا به این نتیجه رسیده که این آدم غیر قابل اعتماد است و روزانه چیزی بین 4 یا 5 بار دروغ می‌گوید...می‌گویند سایه جنگ آمده پس برویم بر سر سلاح‌هایمان معامله کنیم! کدام آدم ذی‌شعوری در آستانه جنگ بر سر سلاحش معامله می‌کند؟ این منطق یعنی، سایه جنگ که آمد سلاح را بردار و تقدیم دشمن کن! حالا که اصلا از سایه جنگ هم خبری نیست! امروز نه در وضعیت جنگی (نظامی) قرار داریم، نه زمان مذاکره است. اگر هم بود، آدم عاقل در وضعیت جنگی بر سر سلاحش مذاکره نمی‌کند.
کسانی که از روی جهل یا خیانت، در این مدت بر طبل «ترس از جنگ» کوفتند بدانند، نه شرایط ایران مثل شرایط عراق، افغانستان یا سوریه است نه آمریکا و نوچه‌های منطقه‌ای آن آنقدر احمقند که جنگی را علیه کشورمان شروع کنند پس نترسید! نه مذاکره می‌کنیم نه جنگ می‌شود.

وطن امروز نیز در همین راستا نوشت: طی روزهای گذشته برخی مطبوعات اصلاح‌طلب، بی‌آنکه جنگی در میان باشد، در نقش ستاد تبلیغات جنگی دولت ایالات متحده ظاهر شدند...هدف این شامورتی بازی جدید هم ناگفته مشخص است: تبلیغ «مذاکره با ترامپ و فروش کلی کشور» از طریق «تزریق کاتالیزور ترس به بدنه افکار عمومی».
کانال‌ها و پیج‌‌های طرفدار جریان اصلاحات در فضای مجازی اما باز هم دست‌بردار نیستند و مدام سرگرم مخابره عرض، طول، وزن، ارتفاع و تعداد تجهیزات نظامی اعزامی آمریکا به منطقه خلیج‌فارس بوده، مردم را از جنگی قریب‌الوقوع می‌ترسانند. براستی در برش مضحکی از تاریخ ایستاده‌ایم! کسانی که در 6 سال گذشته مدام گفته‌‌اند باید برجام را امضا کنیم تا سایه جنگ از کشور دور شود و برای ایجاد آنچنان رونقی، چشم بسته تکرار کرده‌‌‌‌اند، حالا 3 سال پس از اجرای برجام، نه‌تنها پاسخگوی نتایج اقتصادی ناشی از آن نیستند، انگار که به صورت تخصصی، خبرنگار حوزه جنگ هم شده‌‌اند و «وای جنگ، وای جنگ» می‌کنند! همان جنگی که قرار بود برجام سایه‌‌‌‌اش را از سرمان دور کند! حفظ تعادل و سلامتی همزمان با حمل این حجم از تناقضات، کار آسانی نیست، غرب‌گرایان ایرانی اما استعداد عجیبی در این زمینه دارند!

** عملکرد اروپا
به ادعای کیهان: صغری و کبری می‌چینند تا بگویند، موفق شده‌ایم بین اروپا و آمریکا اختلاف اندازیم اما نمی‌گویند خانم موگرینی همین دو سه روز پیش گفت اگر قرار باشد جنگی رخ دهد، ما قطعا در کنار آمریکا خواهیم ایستاد! کاری که امروز کاسبان ترس می‌کنند، دقیقا همان کاری است که نیکی هیلی می‌کرد. یعنی همصدا شدن با ترامپ برای ترساندن مردم برای دادن سایر مولفه‌های قدرت.

** رویکرد ثابت دولت های مختلف آمریکا علیه ایران
تسنیم نوشت: برای آنها که ادبیات تند و نمایش‌های جنگ‌طلبانه این روزهای دولت «دونالد ترامپ»، رئیس‌جمهور آمریکا را خارج از بافت تاریخی در نظر می‌گیرند این دولت ممکن است خطرناک‌ترین و شرورترین دشمن جمهوری اسلامی نسبت به 6 دولت قبلی آمریکا در طول چهار دهه گذشته به نظر برسد. دولت ترامپ از زمان ورود به کاخ سفید شهروندان ایران را از ورود به آمریکا منع کرده، به مشارکت آمریکا در برجام پایان داده، چندین دور تحریم علیه ایران اعمال کرده، در اقدامی غیرمعمول سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در فهرست سازمان‌های اصطلاحاً «تروریستی» قرار داده و گفته که قصد دارد صادرات نفت ایران را به صفر برساند.
تمام این اقدامات اما، هنگامی که در چارچوبی گسترده‌تر و از دریچه تاریخ نگریسته شوند این واقعیت را آشکار می‌کنند که دولت ترامپ نه از لحاظ اصل خصومت‌ورزی علیه ایران تفاوتی با پیشینیانش دارد و نه از لحاظ شدت اعمال آن؛ بر خلاف برخی تصورات، شخص ترامپ و دولت او اتفاقاً ویژگی‌هایی دارد که موجب می‌شود او در اعمال فشار بر ایران، ضعیف‌تر و شکننده‌تر از روسای جمهور قبلی عمل کند.(این نوشته در تارنمای مشرق نیوز بازنشر شده است.)
پژوهشم**9026**