شناسهٔ خبر: 32772450 - سرویس ورزشی
نسخه قابل چاپ منبع: همشهری آنلاین | لینک خبر

روی پیراهنم می‌نویسم: زنان مظلوم ورزش ایران

مجتبی هاشمی: مریم ایراندوست در تیم بانوان ملوان همان جایگاهی را دارد که زمانی علی پروین در پرسپولیس داشت.

صاحب‌خبر -

مربی، بازیکن، مدیر و همه‌کاره. حتی اینکه زمانی می‌گفتند همه دارایی‌های پرسپولیس در صندوق‌عقب ماشین پروین جا می‌شود هم در مورد او صدق می‌کند. دارایی‌های ایراندوست در ملوان این روزها آن‌قدر ناچیز است که در بازی یکشنبه مقابل آذرخش حتی ۱۱بازیکن نداشت ترکیب اصلی گلادیاتورها را بچیند. پس یک دروازه‌بان را به خط میانی برد و خودش هم در ۴۰سالگی ناگهان آستین‌ها را بالا زد و به میدان برگشت تا برای تیمش ۳پاس گل بدهد و برایش تیتر بزنند «او شگفت‌انگیز است.» گفت‌وگوی همشهری ورزشی را با این مربی-بازیکن بخوانید. گفت‌وگو با زنی که برای دو ساعت همه‌مان را ملوانی کرده بود.

  •    خانم ایراندوست، آن‌قدر بازیکن کم آوردید که بالاخره خودتان پا به توپ شدید! توضیح می‌دهید چه اتفاقی برای ملوان افتاده است؟

ما اول فصل طبق وعده‌های باشگاه قول‌وقرارهایی با بازیکنان گذاشتیم اما مالک باشگاه نتوانست به تعهداتش عمل کند و پول‌ها پرداخت نشد. به همین دلیل یک هفته به پایان نیم‌فصل ۵بازیکن خودمان را از دست دادیم. ۳بازیکن هم بعدا به‌خاطر مشکلات مالی نتوانستند سر تمرینات حاضر شوند. اینها باعث شد ۱۱بازیکن خوب و آماده برای این بازی در اختیار نداشته باشیم. چون آن ۵، ۶بازیکنی که روی نیمکت بودند هم از این بازیکنان تستی بودند که هنوز تجربه بازی ندارند و نمی‌توانستیم آنها را به زمین بفرستیم. بنابراین یک دروازه‌بان را به خط حمله فرستادیم و خود من هم به زمین رفتم و بازی کردم.

  •    شما آخرین باری که رسما در زمین بازی کرده بودید چه زمانی بود؟

من ۲۲اسفندماه ۹۲رسما از بازی فوتبال خداحافظی کردم و بعد از آن به‌عنوان سرمربی در خدمت باشگاه ملوان بودم. سال گذشته وقتی تیم دوباره شروع به فعالیت کرد چون لیگ‌یک قوانین خاص خودش را دارد و نمی‌شود  از بازیکن غیربومی استفاده کرد ما مشکل کمبود بازیکن داشتیم. بنابراین من ۳بازی در لیگ‌یک به زمین رفتم و همراه با بچه‌ها تیم را به لیگ برتر برگرداندیم. این اتفاقات در تابستان۹۷رخ داد و به این ترتیب بازی این هفته چهارمین بازی من طی یک سال گذشته بود. البته امسال تیم را بهتر و با مهره‌های بیشتری بسته بودیم که دیگر لازم نباشد خودم بازی کنم. اما با اتفاقاتی که افتاد مجبور شدم باز هم در لیگ برتر بازی کنم.

  •   گویا مصدومیت‌هایی هم از قبل داشتید؟

بله مصدومیت‌ها که زیادند. مهم‌ترین مصدومیتم از ناحیه مچ پا بود که ۳بار گچ گرفته بودم. این مصدومیت کهنه دوباره عود کرده و یکی دو هفته‌ای اجازه تمرین به من نداده بود. اما با تلاش‌های پزشک ملوان برای این بازی آماده شدم.

   در فوتبال ایران تنها کسی که به‌خاطر می‌آوریم در ۴۰سالگی مربی-بازیکن بوده باشد علی پروین است. او در یکی دو سال آخر دیگر انرژی دویدن نداشت، همان وسط میدان قدم می‌زد و با تیزهوشی خاصش پاس‌های خوبی می‌داد.

من از نظر دوندگی مشکلی ندارم. خدا را شکر ما ژنتیک استقامت‌مان خوب است و دونده‌ایم. پدرم بازیکن جنگنده‌ای با استقامت بالا بود و این خصلت به من هم ارث رسیده است. اما در بازی با آذرخش خیلی نیازی به دویدن نبود. من آمادگی داشتم که برگردم و در دفاع به تیمم کمک کنم اما تیم حریف ضعیف بود و نیازی به برگشتن من نبود. بیشتر در همان میانه میدان می‌ماندم و سعی می‌کردم با پاس‌های تکضرب بازیکنانم را راه بیندازم.

  •    ۳پاس گل دادید ولی گلی نزدید. موقعیتی بود که خراب کنید؟

موقعیتی که خراب کنم نه. ولی یک شوت زدم که دروازه‌بان خیلی خوب واکنش نشان داد و گرفت. در کل دنبال گلزنی نبودم و بیشتر دوست داشتم به سارا قمی پاس بدهم. همه بازیکنان ملوان سعی می‌کنند سارا گل بزند چون گلزنی سارا بیشتر خوشحال‌مان می‌کند.

  •    بله در جریان هستیم که همه برای خانم گلی سارا قمی تلاش می‌کنید. الان ۹گل از زهرا قنبری عقب‌تر است؟ بله؟

بله. ۹گل.

  •    البته قنبری در تیم صدرنشین لیگ احتمالا هیچ‌یک از مشکلاتی که شما در ملوان دارید را ندارد. کلا چه باشگاه‌هایی در لیگ بانوان مشکل مالی ندارند و حقوق‌هایشان پرداخت می‌شود؟

چند باشگاه هستند. شهرداری بم، شهرداری سیرجان، سپاهان و ذوب‌آهن اصفهان و حتی راهیاب‌ملل مریوان خیلی خوب تیم‌های خود را ساپورت می‌کنند.

  •    مبالغ قرارداد بازیکنان در چه سطحی است؟ مثلا بالاترین دستمزدی که داده شده چه رقمی بوده است؟

سقف قرارداد حدود ۸۰تا ۹۰میلیون است. این‌طور که خود بازیکنان می‌گویند شهرداری بم به بازیکنان درجه‌اول و ملی‌پوش این سقف را پرداخت می‌کند و به بقیه کمی کمتر. سپاهان و ذوب‌آهن و راهیاب‌ملل هم به بازیکن‌های خوب‌شان ۳۵میلیون می‌دهند.

  •    و این قراردادها تمام‌وکمال پرداخت می‌شود یا مثل آقایان همیشه یک درصدی باقی می‌ماند؟

نه آن چند باشگاهی که گفتم مشکل مالی ندارند تمام و کمال می‌دهند. شهرداری بم در این سال‌ها هرگز نشده که پرداخت‌هایش به تعویق بیفتد. ۵۰درصد قرارداد را قبل از شروع بازی‌ها می‌دهند. همان روزی که قرارداد می‌بندند ۵۰درصد می‌دهند و بقیه را هم در طول فصل. سارا قمی ۲سالی که ملوان تیم نداشت در بم بود و می‌گفت که قبل از پایان بازی‌ها با بازیکنان تسویه‌حساب می‌کنند.

  •    در ملوان قرارداد بازیکنان در چه حد و حدودی بوده است؟

اینجا همه بازیکنان از فصل قبل طلبکار بودند. توافق‌ها این شکلی بود که مثلا بازیکنی که ۱۳میلیون طلبکار بوده آن ۱۳میلیون را بخشیده و یک قرارداد ۱۳میلیونی برای این فصل بسته است. هر کس هر مبلغی طلب داشته دقیقا به همین شکل. در واقع بچه‌ها قرارداد سفید با باشگاه امضا کرده‌اند. آنها قبول کرده‌اند در ازای گرفتن طلب قبلی، یک فصل مجانی برای ملوان بازی کنند.

  •    که همان طلب را هم نگرفتند. بله؟

بله. حتی یک هزار تومانی هم نگرفتند.

  •    یعنی سارا قمی هم درحالی‌که می‌توانست در شهرداری بم بازی کند و پول خوبی بگیرد، بدون پول در ملوان مانده؟

بله دریافتی او هم صفر بوده، درحالی‌که از بم پیشنهاد ۷۵میلیونی داشت و می‌توانست بیشتر از این هم از آنها بگیرد.

  •   در این فصل تیم مردان ملوان هم اصلا شرایط مالی خوبی نداشت. در باشگاه چه می‌گذرد؟ مالک باشگاه هیچ توضیح و توجیهی برای این شرایط ندارد؟

مالکان باشگاه برادران رفیع‌نیا هستند که رفته‌اند و اصلا ایران نیستند. الان ۳۰درصد سهام ملوان متعلق به نیروی دریایی و ۷۰درصد دیگر متعلق به بخش خصوصی یعنی همین برادران رفیع‌نیا است که فعلا حضور ندارند. حالا مسئولان هیات فوتبال، شورای شهر و بقیه قول داده‌اند که برای هزینه سفرها و رفت‌وآمد تیم کمک کنند تا این فصل سپری شود و این ۸بازی باقیمانده هم به پایان برسد. چرا شما این‌قدر درباره مسائل مالی می‌پرسید!؟ تمام مصاحبه به حرف زدن درباره پول گذشت!

چون ظاهرا پررنگ‌ترین مسئله‌ای که در فوتبال بانوان وجود دارد همین است. به‌خصوص در باشگاه شما با توجه به آنچه از صحبت‌های خودتان برداشت کرده‌ایم مسئله اصلی همین مشکلات مالی است. شما ببینید بهانه این مصاحبه بازی کردن شما در سن ۴۰سالگی است و چیزی که باعث شده شما خودتان به زمین بروید و بازی کنید همین مسائل مالی بوده است. اگر پول داشتید که بازیکن‌ها جدا نمی‌شدند و خودتان مجبور نمی‌شدید به زمین بروید.

بله درست است. ولی مسائل دیگری هم هست. مثلا فوتبال زنان مشکل امکانات سخت‌افزاری دارد، مشکل نگاه قهرمانی دارد. مدیران هنوز آن‌طور که باید و شاید به این بخش از فوتبال و یا اصلا به ورزش بانوان نگاه قهرمانی ندارند. این مشکلات اگر حل شوند، ما جوان‌ها و استعدادهای بسیار خوبی در میان دختران کشورمان داریم. استعداد دختران ما بالاست. دیدید که تیم‌ملی بد نتیجه نگرفت و تیم جوانان از آنها هم بهتر بود و با اختلافی ناچیز حذف شد. اگر به دختران ایران امکانات بدهیم و نگاه قهرمانی داشته باشیم اتفاقات خوبی می‌افتد.

  •    کارنامه ورزشی شما یک پارادوکس جالب دارد. در جوانی مربی تیم‌ملی شدید و در ۴۰سالگی دارید بازی می‌کنید! چطور شد که این مسیر را رفتید؟

من از همان شروع فوتبالم مربی-بازیکن بودم. چون فوتبال بانوان تازه راه‌اندازی شده بود و ما نخستین نسل از زنان فوتبالیست بودیم همان اول در کلاس مربیگری هم شرکت کردیم. در آن کلاس ۲۱نفر بودیم و هر کدام از ما برای راه‌اندازی تیم در یک استان اقدام کرد. من جزو جوان‌ترین‌های آن کلاس بودم و در ۲۶سالگی دوره مربیگری را تمام کردم تا در ملوان و تیم‌ملی به سرمربیگری بپردازم. الان مربیان تیم‌ملی در رده بزرگسالان و نوجوانان از همان همدوره‌های من هستند. کتایون خسرویار، سرمربی تیم‌ملی جوانان هم متعلق به یک نسل بعد از ماست و در تیم‌ملی بازیکن من بوده است.

  •    این مشکل کمبود بازیکن تا پایان لیگ هم همراه‌تان هست؟ چون ظاهرا ۸هفته از لیگ مانده و جداشده‌های ملوان هم که قرار نیست برگردند. دیگر هر هفته باید خودتان بازی کنید؟

بله. این هفته که یک بازیکن ۳اخطاره و محروم هم داریم. ان‌شاالله که بتوانیم تیم را جمع‌وجور کنیم.

  •    لابد مجبور می‌شوید یکی از آن نیمکت‌نشین‌های تازه‌کار و بی‌تجربه را به زمین بفرستید.

بله دقیقا. شاید هم از این فرصت استفاده کرد و درخشید. کسی چه می‌داند.

  •    شما به‌عنوان سرمربی برای بازی کردن مشکل قانونی نداشتید؟ کارت بازی داشتید؟

بعد از این همه سال آن‌قدر با مشکلات آشنایی دارم که پیش‌بینی همه چیز را کرده بودم. از همان ابتدای مسابقات حدس می‌زدم به اینجا برسیم و کارت مربی-بازیکن گرفته بودم.

  •    چه جالب. کس دیگری هم در کادرتان هست که برایش کارت بازی گرفته باشید؟

به سرپرست تیم گفته بودم کارت بگیرد ولی حرفم را گوش نکرد. خانم مینا قنبرزاده سال‌ها دفاع چپ ما بود و یکی از بهترین بازیکنان ملوان هم بود. به او گفتم کارت بازی بگیرد ولی گویا برای سرپرست تیم این کار امکان‌پذیر نبود. اگر بود الان خیلی به درد ما می‌خورد. بازیکن خوبی است و الان هم در تمرینات پابه‌پای بچه‌ها می‌دود.

   در بازی قبلی روی پیراهن همه بازیکن‌ها تبلیغ اسپانسر تیم وجود داشت به جز پیراهن شما! با لباسی بازی کردید که برخلاف همه لباس‌ها هیچ نوشته یا طرحی رویش نداشت.
بله به من که پیراهن بازیکن ها را نداده بودند. این پیراهن را خودم برای خودم خریدم. می‌بینید که نه تبلیغات دارد و نه لوگوی باشگاه. بعد از گل می‌خواستم لوگوی ملوان را ببوسم تازه دیدم لوگویی در کار نیست (با خنده) رفتم پیراهن سارا قمی را بوسیدم.

  •    شماره پیراهن هم که ۱۰بود. تیم‌تان قبل از این ماجراها شماره۱۰نداشت؟

نخیر. شماره۱۰شماره سابق خودم بوده که بعد از من هیچکس نمی‌پوشید. بارها گفته‌ام هر کسی دوست دارد می تواند ۱۰را بردارد. اما سارا قمی و بقیه تصمیم گرفته‌اند تیم شماره۱۰نداشته باشد.

  •    چه جالب. پس پیراهن شما بایگانی شده! مثل شماره۹تیم مردان که متعلق به مرحوم سیروس قایقران بود؟

بله، همین‌طور است. آن پیراهن را هم مدتی مازیار زارع پوشید و بعد از آن دیگر کسی نپوشید.

  •    در تاریخ ملوان مربی-بازیکن مثل شما داشتیم؟ چه در تیم بانوان چه آقایان؟

در بانوان که نه ولی در آقایان بهمن صالح‌نیا مدتی مربی-بازیکن ملوان بوده‌اند.

  •    تیم شما تماشاگران خیلی زیادی هم دارد. با همان ۳هزار نفری که به بازی‌های شما می‌آیند احتمالا پرتماشاگرترین تیم لیگ بانوان هستید؟

نه تنها در فوتبال بلکه در کل ورزش بانوان ما پرتماشاگرترین تیم ورزش بانوان در کل خاورمیانه هستیم.

  •    با این شرایط قاعدتا باید یک اسپانسر برای تیم‌تان پیدا می‌شد. چطور اسپانسری پا پیش نگذاشت؟

یک پیشنهادهایی بود اما می‌خواستند اسم تیم را عوض کنند و ما راضی نبودیم اسم ملوان را از روی تیم بردارند. حتی یکی از اسپانسرها پیشنهاد نیم‌میلیاردی داد و ۵۰۰میلیون تومان همه مشکلات ما را حل می‌کرد. اما هرگز راضی نمی‌شدیم تیم مردان به اسم ملوان باشد و تیم بانوان به یک اسم دیگر. عشق مردم انزلی به ملوان قابل وصف نیست. ملوان مثل بچه ماست. مگر می‌توانیم اسم بچه‌مان را عوض کنیم.

  •    بسیار عالی. ما برای شما و تیم‌تان آرزوی موفقیت می‌کنیم خانم ایراندوست.

ممنونم. امیدوارم رسانه‌ها هم بیشتر به فوتبال بانوان بپردازند تا اسپانسرها ترغیب شوند و بیشتر به این حوزه کمک کنند.

   ان‌شاالله. در پایان فقط یادتان باشد برای هفته بعد لوگوی ملوان را روی پیراهن‌تان بزنید!
خوب شد گفتید. یادم باشد فردا بروم بگیرم. اما تبلیغ اسپانسر را نمی‌زنم. لباس را خودم خریده‌ام و دوست ندارم تبلیغ مربوط به مالک باشگاه روی پیراهنم باشد.

  •    اگر خودتان اسپانسر پیراهن‌تان هستید، پس می‌توانید هر چیزی دل خودتان می‌خواهد رویش بنویسید!

بله.

  •    اگر قرار باشد یک جمله روی پیراهن بنویسید چه می‌نویسید؟

چه ناگهانی و فی‌البداهه... (فکر می‌کند) می‌نویسم: زنان مظلوم ورزش ایران...

برچسب‌ها:

نظر شما