شناسهٔ خبر: 32700313 - سرویس علمی-فناوری
نسخه قابل چاپ منبع: همشهری آنلاین | لینک خبر

تلاش برای کاغذ

زهره آشتیانی- روزنامه‌نگار:بر هیچ‌کس پوشیده نیست که حال اقتصادی کشور خوب نیست؛

صاحب‌خبر -

نخبگان و کارشناسان این حوزه مدت‌هاست که با جداولی که آمار و ارقام قابل پیش‌بینی را مطرح می‌کنند، در جلسات مختلف حضور می‌یابند و نسبت به روند پیش‌رو هشدار می‌دهند، ولی آنچه مشهود است اینکه ظاهرا توقفی نداریم. البته این حرکت پرسرعت متاثر از تحریم‌هایی است که آمریکا وارد ساخت و تا مدتی قبل برخی کالاها را شامل می‌شد، اما اکنون حوزه گسترده‌ای را دربرمی‌گیرد؛ هرچند که سعی داریم با اتکا به فرایند اقتصاد مقاومتی و تقویت تولید ملی از این بحران عبور کنیم که البته مسیر سختی را پیش‌رویمان قرار می‌دهد، ولی نمی‌توانیم نقش بسیج افکار عمومی برای تقویت روحیه سرزمین‌محوری و وطن‌خواهی را نادیده بگیریم که قطعا درصورت جابه‌جایی نقش رسانه‌های سنتی به شبکه‌های اجتماعی محوریت اثربخش دچار خدشه خواهد شد.

لذا باید گفت که نقش اطلاع‌رسانی بموقع و شفاف ‌برای آگاهی‌بخشی به افکارعمومی دارای اولویت است، چراکه تنها در این صورت است که می‌توانیم به ایجاد همدلی و انسجام‌نظر جهت مقابله با فشارهای داخلی و خارجی بپردازیم و البته این موضوعی است که به‌نظر می‌رسد مسئولان مختلف پذیرفته‌اند ولی جالب توجه است که مدتی است حال مطبوعات و خبرگزاری‌های ما خوب نیست و قابل‌تامل‌تر آنکه ظاهرا تاکنون کسی صدای آنها را نشنیده است.

آنچه اکنون به روالی معمول تبدیل شده، ‌گعده‌های مسئولانه با مدیران رسانه‌هاست که گاهی در طول یک روز به ۳ جلسه طولانی‌مدت نیز می‌انجامد ولی آیا دعوت مدیران مسئول و سردبیران به جلسات متعدد خصوصی به‌معنای تعهد نسبت به تقویت اثربخشی یک رسانه است‌؟ چطور می‌شود هر روز دستورالعمل‌هایی الزام‌آور برای اطلاع‌رسانی به مردم از طریق رسانه‌ها داشته باشیم اما نسبت به اقتصاد رسانه‌ها بی‌تفاوت باشیم. اینک مسله تامین کاغذ و زینک برای مطبوعات و از سویی اصلاح قیمت آگهی‌های دولتی که سال‌هاست به نرخ قبلی محاسبه می‌شود، به چالشی جدی تبدیل شده که حیات آنها را با خطر روبه‌رو می‌سازد.

عجیب‌تر آنکه درحالی‌که این روزها مطبوعات اصلی و اثربخش کشور روزانه برای تامین کاغذ مصرفی خود به طرق مختلف تلاش می‌کنند، برخی نشریات ناشناخته که صرفا مجوز دریافت کرده‌اند و شاید هرگز منتشر نشده‌اند، یارانه و سهمیه‌هایی به اندازه رسانه‌های مؤثر و مطرح دریافت می‌کنند و این سؤالی است که تاکنون مسئولان مرتبط با تامین این مسئله بدان پاسخ نداده‌اند! اکنون ۱۲۰۰نشریه دارای مجوز یارانه می‌گیرند درحالی‌که طبق آیین‌نامه می‌بایست به نشریاتی که دارای ۳۰۰۰نسخه تیراژ هستند، تعلق گیرد اما تعداد قابل‌توجهی از نشریات استانی که فاقد اثربخشی و نظم انتشار هستند، در صف اول پرداخت‌ها قرار دارند و این عدم‌شفافیت می‌تواند فضای غبارآلودی را میان کانال‌های اطلاع‌رسانی با دولت ایجاد کند.
باید بدانیم اینگونه اما و اگرهای ابهام‌انگیز مدیران مطبوعات را با چالش ذهنی درباره تصویر دولت و سایر قوا نسبت به مطبوعات مواجه می‌سازد که عواقب آن نه‌تنها فاصله رسانه‌ها از سیاست‌های کلان قوای سه‌گانه برای اطلاع‌رسانی به مردم بلکه تعطیلی و البته بیکاری جمعیت کثیری از روزنامه‌نگاران است.

در یک دهه گذشته در اغلب اوقات توقیف مطبوعات بود که ما روزنامه‌نگاران را با بیکاری عجین می‌کرد ولی اکنون تعطیلی ناشی از عدم‌حمایت برای تداوم حیات است که روزنامه‌نگاران را خانه‌نشین می‌سازد با این تفاوت که اکنون صفحات شبکه‌های اجتماعی ملجأ آنها برای بیان ناگفته‌ها خواهد بود.

در ۲‌ماه اخیر کمیته صنفی شورای مشورتی مدیران مسئول دفتر رئیس‌جمهور با برگزاری جلسات متعدد و البته همراهی آقای واعظی اقدام جدی را نسبت به حل چالش پیش‌روی مطبوعات و خبرگزاری‌ها صورت داد، ازجمله آنکه پیشنهادهای معینی نسبت به تغییر جایگاه و نقش کمیته کاغذ و البته بازنگری در نرخ آگهی‌های دولتی مطرح شده که منجر به حرکت جمعی دستگاه‌های مختلف برای این مهم شده است، ولی آنچه مبرهن است اینکه باید مافیای واردات کاغذ شکسته شود و مسئله کاغذ و حواشی آن با همکاری وزارت ارشاد به‌خود رسانه‌ها واگذار شود که رویکرد فعلی نیز دایر بر همین مهم است. امید است که بتوانیم با خروج از گفتاردرمانی و جلسه‌محوری اقدام جدی را نسبت به حفظ شاکله و هویت مطبوعات و خبرگزاری‌های کشور داشته باشیم.

برچسب‌ها:

نظر شما