شناسهٔ خبر: 32666422 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

کارگران جوان را دریابید

کرمان - ایرنا - این روزها که دوران بازنشستگی را پس از 28 سال کار دشوار و طاقت فرسا سپری می کند و هنوز سختی های گذشته کار در معدن و تبعات منفی آن بر روح و جسمش سنگینی می‌کند، می گوید: نمی‌خواهم کسی را متهم کنم اما انتظار تامین امنیت شغلی کارگران جوان را از مسئولان دارم .

صاحب‌خبر -

یدالله خراسانی یکی از صدها کارگر معدنی بازنشسته استان کرمان است که در گفت و گوی روز چهارشنبه خود با خبرنگار ایرنا افزود: این روزها وقتی به خاطرات گذشته اش رجوع می کنم حالم از زمانی که کار معدن را شروع کرده بهتر نیست زیرا که سردی روزهای کار در معدن هنوز جسم و روحم را همراهی می‌کند.
او در نهایت از خودگذشتگی بسان سال های کار در معدن نمی‌خواهد کسی به علائمی که بر بدنش سال‌ها از سختی کار به ‌جای مانده یا به خطوط مبهمی که بر پیشانی‌اش ایجادشده توجهی کند، او تنها از مسئولان می‌خواهد بسیار جدی‌تر به کارگران جوان توجه کنند که امروز به ‌عنوان کارگر تنها دلمشغولی‌شان از دست ندادن کارشان است تا بلکه بعد از بازنشستگی حداقل بتوانند تأمین‌کننده معاش خانواده باشند.
خراسانی می گوید: پدرش در کار کشاورزی مشغول بود و 30 سالگی نیز به ‌عنوان استخراج و آتش‌بازی در معدن شروع به کار کرد و سرانجام در 65 سالگی بازنشسته شد اما هنوز سه سال از بازنشستگی او نگذشته بود که براثر بیماری آسم درگذشت.
وی افزود : تمام دوران بچگی را در روستای هروز سفلی گذراندم و سال 1376 که 22 ساله بودم در معدن هجدک پنج کیلومتری زادگاهم به کار استخراج زغال‌سنگ مشغول شدم.
این کارگر ذوب‌آهن که تا 48 سالگی به‌عنوان استادکار استخراج، کار کرده و در نهایت بعد از 28 سال سابقه کار بازنشسته تأمین اجتماعی شده است گفت : اینک 52 سال سن دارم و پدر سه فرزند هستم، کار سخت در معدن فرصت درس خواندن را از من گرفت، 8 ساعت در نوبت صبح و عصر کار می‌کردم که البته شب و روز برایمان تفاوتی نداشت چراکه در هر صورت باید با چراغ، داخل تونل می‌رفتیم.
خراسانی ادامه داد: 6 یا 7 کارگاه استخراج پنج و 6 نفره داشتیم که در هر کارگاه یک یا دو دهنه به‌ صورت شمالی و جنوبی وجود داشت و 50 تا 100 واگن زغال بیرون می‌داد و سه افق یکصد تا 300 متر داشتیم و زمانی که از آسانسور پیاده می‌شدیم 700 تا هزارمتر را پیاده می‌رفتیم تا به کارگاه استخراج زغال برسیم و در آنجا با شیب 45 درجه زغال را با پیکور کنده و استخراج می‌کردیم.
از شیب تند، زغال داخل واگن ریخته و بارگیری و به خارج از تونل انتقال داده می‌شد و در سیلوهای بیرون از محدوده ذخیره و توسط ماشین‌ها برای کارخانه زغالشویی زرند بارگیری و با قطار به کارخانه ذوب اصفهان و کوره‌های ذوب فلزات انتقال می‌دادند.
هشت ساعت در زیرزمین بدون نور آفتاب ،آب ،غذا و ماسک بر روی صورت و به همراه کلاه ایمنی و بر دوش داشتن یک کپسول نجات واقعاً طاقت‌فرسا و سخت بود اما پذیرفته بودیم که قانون کار در معدن همین است.
ریزش زغال، کوه، تونل و همچنین انفجار براثر گاز و تولید جرقه توسط لوکوموتیوهای حمل و انفجار معدن زغال همگی خطراتی بود که ما را هر لحظه در معدن تهدید می‌کرد.
آموزش‌های لازم برای وارد شدن به معدن و کار در معدن به‌صورت دقیق و طولانی‌مدت به ما داده می‌شد اما در هرصورت تنها با احتیاط می‌توانستیم خطرات را کنترل کنیم.
*تجربه دو حادثه تلخ
خراسانی می گوید : طی این 28 سال دو اتفاق بد را نیز تجربه کردم که اگر ایمنی را کارگران رعایت کرده بودند شاید هرگز چنین اتفاقاتی نمی‌افتاد، اولین حادثه مربوط به سال 1388 معدن باب نیز 17 کیلومتر بعد از معدن هجدک بود که به ما خبر دادند انفجاری در معدن رخ‌داده و علت آن گویا جرقه زدن لوکوموتیو داخل تونل بود.
این کارگر بازنشسته افزود:در ساعات اولیه به‌ عنوان امدادگر در آنجا حاضر شدیم اما متأسفانه 12 نفر در داخل تونل براثر انفجار گاز متان دچار گازگرفتگی شده بودند و فوت شدند و براثر شدت انفجار به راسته تونل پرتاب‌شده بودند و پیدا کردنشان سخت شده بود ضمن اینکه در زمان جستجو هر زمان امکان ریزش دوباره تونل وجود داشت و باید بسیار احتیاط می‌کردیم.
دومین اتفاق نیز مربوط به 23 آذر 89 بود که تونل شماره یک معدن هجدک اشکیلی در عمق 600 متری حول‌وحوش ساعت 13 تا 14بعدازظهر رخ داد و چهار نفر از همکارانمان دچار سانحه شدند.
در همان ساعات اولیه عملیات امداد نجات برای حادثه دیدگان با همکاری کارگران شروع شد و جسد یک نفر از حادثه دیدگان از معدن خارج شد و سه نفر دیگر هنوز گرفتار بودند.
وی گفت : به دستور مسئولان شرکت زغال‌سنگ یک تونل انحرافی زیر کارگاهی که سه نفر در آن مدفون‌شده بودند به طول 118 متر داخل سنگ با دستگاه آتشباری حفر کردیم و به مدت 36 روز تونل را با سه نوبت‌کاری مداوم حفر کردیم و نزدیک 2 هزار مترمربع خاک و سنگ روی اجساد بود، بیش از 1100 واگن سنگ را از تونل خارج کردیم که مدت 5 الی 6 ماه طول کشید تا به اجساد رسیدیم.
روزهای اول این حادثه به مدت 8 تا 10 روز داخل تونل بودیم فرصت درآوردن چکمه هامان را نداشتیم گاهی که بعد از یک روز بیرون از تونل می‌آمدیم فکر نمی‌کردیم که بیش از یک شبانه‌روز داخل تونل مانده بودیم و دیگران می‌گفتند که شما دو روز هست که داخل تونل رفتید.
گرچه آموزش‌های ایمنی به‌صورت کامل انجام می‌گیرد اما افراد باید تمام جوانب ایمنی را رعایت و احتیاط کنند تا آسیبی متوجه آن‌ها نشد.
معاونت امور معادن سازمان صنعت و تجارت استان کرمان با اشاره به سختی و دشواری کار در معدن گفت: آموزش و ایمنی و نظارت درست بر کار یک کارگر و اطمینان از تجهیزات ارائه‌شده برای کار در معدن یک ضرورت است که توسط اداره صنعت و معدن و اداره کار و نظام‌مهندسی به‌طورجدی انجام می‌شود.
مجید پویان با بیان اینکه تمرکز بر سلامت و ایمنی کارگران یکی از مهم‌ترین مسائلی است که می‌تواند همه‌چیز را برای جلوگیری از وقوع یک فاجعه آماده سازد گفت: خوشبختانه طی چند سال گذشته به دلیل نظارت و رفع اشکالات و نواقص و کنترلی که بر معادن از طریق دستگاه‌های ذی‌ربط صورت می‌گیرد دیگر به مسائلی از قبیل انفجار و ریزش و گازگرفتگی در بخش معادن برخورد نکرده‌ایم.
وی افزود: کارگران معادن به علت آلودگی معادن و سختی کار با مشکلات بسیاری از جمله مشکلات درمانی و پیری زودرس و فرسودگی روبه‌رو هستند و گرچه حداقل حقوق کارگری از سوی اداره کار به کارگران زغال‌سنگ پرداخت می‌شود اما حقوق آن‌ها مساوی با سختی کار آن‌ها در معادن زغال‌سنگ نیست.
پویان بحث حقوق کارگری در معادن زغال‌سنگ را یک مساله مهم اعلام کرد و گفت: کار در معدن به‌ویژه معادن زغال‌سنگ شرایط خاص خود را دارد و درست است که حقوقی که به آن‌ها پرداخت می‌شود تابع حقوق اداره کار است اما از لحاظ معیار حقوقی با برخی معادن که آن‌ها هم شرکتی هستند قابل‌ مقایسه نبوده و کاملاً این تفاوت احساس می‌شود و البته موضوع یاد شده نیاز به توضیح مدیران عامل شرکت‌ها و اداره کار دارد.
9889/ 5054

نظر شما