شناسهٔ خبر: 32402319 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: خبرآنلاین | لینک خبر

مجرمانی که مجری صحنه می‌شوند

«خط باریک قرمز» در قالب رویکرد مستند داستانی، با اتخاذ یک الگوی روایی آشنا اما موثر و بهره‌گیری از مایه‌های ملودراماتیکِ موضوعش، می‌کوشد مضمون رهایی و تقابل آزادی/حبس را این‌بار از زاویه‌ای تازه و درآمیختن با مقوله هنر و نمایش و بازیگری به تصویر بکشد.

صاحب‌خبر -

سوژه جذابِ گروهی از بزهکارانِ نوجوانِ کانون اصلاح و تربیت که برای اجرای نمایش در جشنواره تئاتر فجر انتخاب می‌شوند و از مسیر اجرای این نمایش قرار است شکل‌های مختلفی از آزادی و اخلاقیات و جور دیگر بودن را تجربه کنند، با گزینش شخصیت‌های جذاب و پروسه آشنایی‌شان با بازیگری و دنیای نمایش آغاز می‌شود و تا انتها با تمرکز بر این انتخاب جلو می‌رود و پا به‌پای کاراکترهای واقعی‌اش در جستجوی لحظه‌ها و وضعیت‌هایی است که بشود واقعیتِ زندگی تلخ و بزهکارانه و اعتراف‌های تکان‌دهنده هر یک از این چند شخصیت را با دنیای نمایش تلفیق کرد و از تقابل این تز و آنتی‌تز به رویکردی تازه در مواجهه با این مضمون و آدم‌ها رسید.

روایت‌های عجیب کاراکترها از زندگی و بازسازی صحنه‌های منجر به دستگیری‌شان به عنوان زیر متن تاثیرگذار به این مسیر کمک کرده و اجرای دقیق و شکیل فیلمساز در این لوکیشنِ پر دردسر، فیلم را تا انتها سرپا نگه می‌دارد. «خط باریک قرمز» با این رویکرد، تعمدا در بخش‌هایی از رئالیسمِ آشنای فضای کانون و زندگی در آن شرایط فاصله می‌گیرد و موقعیت‌های از پیش فکر شده را در کنار اتفاق‌های بداهه به شکل موازی جلو می‌برد. استفاده از بازیگرهای آشنا و مطرح در بخش‌های مختلف، بر این تقابل و تلاش برای آشتی دادن این نوجوان‌های مجرم با دوگانه بازی/زندگی تاکید می‌کند و تلفیق متن و تمرین‌های تئاتری با واقعیتِ زندگیِ عجیب و خشنِ آنها به شکلی از تراپی با درام و نمایش تبدیل می‌شود که این یکی ظاهرا از انگیزه‌ها و الگوهای اساسی ساخت فیلم بوده است.

فیلمسازی در فضای کانون اصلاح و تربیت و جلب اعتماد متولیان و بزهکاران برای مجوزهای لازم و حضورشان مقابل دوربین، کاری دشوار و پیچیده است که از مهمترین امتیازهای فیلم محسوب می‌شود. جذابیت و تاثیر دراماتیک این حضورِ راحت مقابل دوربین باعث شده تا فیلم فرصت لازم برای ورود به درونیات کاراکترهایش را پیدا کند. فیلم می‌توانست سویه ملودرام ماجرا را متعادل‌تر نگه دارد و تاکیدش بر مولفه‌های آشنا و کلیشه‌هایی مثل تقابل حبس و آزادی با نماهای مختلف از نیروهای انتظامی، دیوار و سیم خاردار و نمادپردازی‌هایی از جنس پرنده و قفس و الخ، امکانِ مواجهه بی‌واسطه تماشاگر با موضوع را به قیمتِ اطمینان از تاثیرگذار بودن رها می‌کند، ولی در مقابل موفق می‌شود لحظه‌های موثری از خلوت یا حضور و کنش این کاراکترها را شکار و در قاب‌های چشم‌نواز مرتضی پورصمدی ثبت و ضبط کند.

فرزاد خوشدست (کارگردان) و دری رضایی (مجری طرح فیلم) پس از تجربه قبلی در ساخت مستند موفق «در زندان زنان»، حالا با فیلم تازه نشان می‌دهند که دغدغه‌های مشخصی دارند و با تجربه و آگاهی از دشواری‌های تولیدشان سراغ موضوع می‌روند. در روزگار تنبلی و سهل انگاری، این تعهد و جدیت و پیگیری امتیاز است و تماشای نتیجه کار هم تماشاگر را پشیمان نخواهد کرد. فیلم می‌کوشد و در بخش‌هایی موفق می‌شود مخاطب را تحت تاثیر موضوع و نگاه و پرداختِ سازنده قرار دهد و مجرمان خطرناکِ صحنه زندگی را - گیرم برای چند روز و ساعت حتی - به مجریان توانایی برای نمایش و صحنه تبدیل کند.

۵۷۵۷

نظر شما