شناسهٔ خبر: 32392045 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

جناب آقای الوندی جهت استحضار

یک ملت در دو قاب - فرشاد محسن زاده *

تهران- ایرنا- وفاق ملی که در اشکال مختلف و بعضا در گوناگونی شرایط تلخ و شیرین یک ملت پدیدار می شود گاه تا مراتب اقتدار ملی ارتقا می یابد که ای بسا این اقتدار محصول شرایط بسیار دشواری نظیر دفاع مقدس سرزمینی و یا همیاری و همدلی با مصیبت زدگان واقعه طبیعی چون سیل باشد.

صاحب‌خبر -

سیلاب اخیر که از شمال تا جنوب کشور در گستره پهناور جغرافیایی هموطنان زیادی را زمین گیر کرده و تقریبا همه دسترنج ها و داشته های آنان را در گل ولای پوشانده و حتی با ستاندن برخی عزیزان برای بسیاری سیه روزی به همراه آورده اما حمّیتی را در دیگر ایرانیان فارغ بال از این بلای طبیعی برانگیخته و نوع دوستی را که شاید سال ها زنگار بر آن نشسته را شسته و به زیبایی آشکار کرده است.
انبوه کمک های سرازیر شده به سوی هموطنان آسیب دیده و حضور داوطلبانه و مشتاقانه برای امداد رسانی و اعطای داشته های نقدی و غیرنقدی به سیل زدگان یادآور اوج از خود گذشتگی ایرانیان در دوران دشوار سال های نه چندان دور دوران تنهایی کشور در ایام دفاع مقدس است که از مال تا جان ، همه را در طبق اخلاص ارزانی می داشتند.
روزگاری نه چندان دور، ملتی متحد چونان مشتی منسجم و پشت به پشت هم ، چون کوهی استوار و خشت به خشت در کنار هم همانند سدی سدید برابر دیو و دد تا به دندان مسلح بعثی ها و بدخواهان این سرزمین تا پای جان ایستادن و با هدیه جان شیرین شهد شهادت نوشیدن اما ذره ی از این خاک به دشمن نسپردن و رنج وطن و هموطن در بند اهریمنان را برنتابیدن و به یاری یار و دیار شتافتن و در این راه با خون خود غسل شهادت ساختن.
اکنون نیز که قهر طبیعت در شمایل سیل و سیلاب به صورت جمع کثیری ازهم میهنان لت زده و بار و بنه از آنان ستانده و خانه و کاشانه بر آنان آوار کرده و فرش را از آنها دریغ کرده و به جایش گل ولای بر کف خانه هایشان گسترانده ، متاع کمیاب و غریب سال های اخیر ، یعنی نوع دوستی و همبستگی و برادری به جنبش در آمده و وجدان خفته برخی از ماها با تلنگری بیدار شده و به خویشتن خویش یعنی انسانیت بازگشتیم که اساس خلقت و هدف آفرینش نیز در همین اصل نهفته است.
اما پرسش اینجاست چگونه ملتی که وقتی به مصیبتی گرفتار می آید به بهترین وجه ممکن انسانیت را که هدف آفرینش آن از سوی خالق او رسیدن به این درجه ازمرتبت انسانی و حتی خلیفه اللهی است ، معنی می بخشد اما بخش قابل توجهی از همین ملت از خود ، خدا و خویشتن خویش غافل می شود و از مراتب انسانی سقوط می کند به طوری که به جای خدا و خلق خدا فقط خود را می بیند.
آیا علت این نقیصه را باید در سبک زندگی ایرانی و عدم رعایت حقوق دیگران جستجو کرد و برخلاف ادعای ما ایرانیان، دنیا طلبی و خود بینی در میان ما بیش از آنچه که می نماییم ، هست؟ و بین ظاهر و باطن و گفتار و کردار ما فاصله ای زیاد وجود دارد؟ و یا اینکه بازخورد واژگانی چون راستگویی ، درستکاری ، نوع دوستی ، خداترسی و نیکوکاری در زندگی ما ایرانیان چقدر است؟
به تعبیری در این تعریف نسبی می توان یک ملت را در دو قاب دید اگر کمی به عقب بازگردیم و تلاطم و بحران یک سال گذشته اقتصاد کشور که آنهم از سوی دشمنان به دولت و ملت ما تحمیل شد ، بنگریم خواهیم دید بخشی از این ملت با سودجویی بی حد و مرز از نمد بحران زدگی ، کلاهی برای خود ساخته و دست در جیب دیگران کرده و نان از سفره دیگری برداشته و بر خوان خویش افزوده است.
سودجویان دنیا طلب طی یک سال گذشته از بازار ارز و سکه تا دارو و درمان هموطنان بیمار ، از نان و پیاز سفره مردم تا اختلاس های چند هزار میلیارد تومانی بیت المال ، از خرده فروشان حاشیه خیابان تا خودروسازان و خودروفروشان و...... همگی نوع دوستی را به دست نسیان سپرده و منفعت طلبی را به بهای خاکسترنشینی و فقر دیگری ترجیح دادند و هر روز دستان خویش را عمیق تر در جیب دیگران برده و از سفره هموطنان مستمند بیشتر و بیشتر برداشته اند.
این دو گانگی در فرهنگ یک ملت که عده ای همواره از رنج دیگران برای خود گنجی بسازند و عده ای با نثار جان و مال خویش از محنت دیگران بکاهند به مثابه نبرد خیر و شری می ماند که توامان در یک ظرف نمی گنجند به خصوص براساس آموزه های دینی و ملی ما ایرانیان بر پلیدی نکوهش و نیکوکاری سفارش شده است.
پس شایسته آن است که مطابق وجه انسانی و هم به موجب وجوه آموزه های ملی و مذهبی ، وفاق ملی که پیش زمینه اقتدار ملی است در تمامی شرایط تلخ و شیرین زندگی ما ایرانیان پیوسته ساری و جاری باشد، نه اینکه رانت جویان و رانت خواران و فرصت طلب ها و ابن الوقت ها تا فرصت را در بحران های اقتصادی همانند یک سال گذشته غنمیت یافته اند از داروی حیات بخش انسان ها تا قوت لایموت هموطنان برای خود طرفی ببندند و همه را با محک سود جویی غیرانسانی بسنجند.
بنابراین تردیدی نیست ضمن پای فشردن به آموزه های دینی و ملی باید برای توسعه یافتگی بر مدار قانون استوار بود و برای مسئولیت پذیری اجتماعی هیچکس از قاعده قانون مداری مستثنی نباشد و با سبک زندگی منظم و معقول نظام اجتماعی ثبات و قوام یابد و اخلاق و فرهنگ در زیستن، جایگزین دوزیستی اجتماعی شود تا دیگر از یک سو شاهد احتکار شیر خشک نوزاد و پوشک کودکی و از سوی دیگر باد نوع دوستی در غبغب نباشیم .

نظر شما