دو نکته از «گلستان» سعدی به مناسبت روز بزرگداشت او
این گلستان همیشه خوش باشد
صاحبخبر - آرانیان- فردا اول اردیبهشت ماه جلالی است و آغاز این ماهِ خوشرنگ و بوی بهاری با نام «سعدی» شیراز پیوند خورده است؛ شاعر و نویسنده بزرگ قرن هفتم که اگر آثارِ شگفتانگیزش نبود، شاید اثری هم از زبان فارسی با جایگاه امروزی اش نبود. سعدی بود که در هنگام حمله مغول به ایران و تصرف آن به دست فرزندان چنگیزخان با سرودن و نوشتن بوستان و گلستان، زبان فارسی را استوار نگه داشت و آن را از بلای نابودی و زوال حفظ کرد و به آیندگان از جمله حافظ شیرازی سپرد. به مناسبت روز بزرگداشت سعدی به بررسی دو نکته از گلستان میپردازیم که در ادامه خواهید خواند. سعدیِ سخندان «گلستان» سعدی یکی از نمونههای برجسته نثر فارسی است که خوشآهنگ و روان بودنِ آن به گوش هر فارسی زبانی آشناست. سعدی در گلستان در هشت باب به خوانندگانش «داروی تلخ نصیحت به شهد ظرافت برآمیخته» میخوراند. او محتوای هر باب را بر اساسِ عنوانش تنظیم کرده است. برای مثال، باب «در فواید خاموشی» طبق عنوانش که در ستایش سکوت است، کوتاهترین باب گلستان هم هست. نمونه دیگر حکایتهای باب «در عشق و جوانی» است که تعدادشان دو برابر حکایتهای باب «در ضعف و پیری» است؛ که انسان پیر نصف یک جوان نیرو دارد. سعدی در بخش «در فضیلت قناعت» هم به جز در حکایت «مشتزنی را حکایت کنند» به کم گفتن قناعت کرده است. اینها همه نشاندهنده این است که سعدی بی قاعده و بینظم سخن نگفته است. قند کلامِ سعدی «نرود میخ آهنین در سنگ»، «مشک آن است که خود ببوید»، «تو نیکی میکن و در دجله انداز/ که ایزد در بیابانت دهد باز»، «تربیت نااهل را چون گردکان بر گنبد است»و... اینها همه مثلهایی هستند که شاید در طول روز به زبان بیاوریم و ندانیم منشأ آنها کجاست؛ مثلهایی شیرین که جزئی از زبان روزمرهمان شدهاند و گوینده آنها کسی نیست جز سعدی.کتاب گلستان منبع حدود 400 ضرب المثل زبان فارسی است. ضرب المثل ضمن این که به یک داستان یا نکته عبرتآموز اشاره دارد، سخن را هم مختصر میکند و جلوی زیادهگویی را میگیرد. سعدی در حکایتهای گلستان با توجه به همین نکته سخن می گوید و با کمترین واژهها بیشترین معنی را به مخاطب منتقل میکند.∎
نظر شما