شناسهٔ خبر: 32366085 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: مهر | لینک خبر

سلسله مباحث مهدویت-۴۶

غیبت امام زمان از ناحیه ماست/ امکان ملاقات با امام عصر(عج)

مرحوم خواجه نصیرالدین طوسی می فرماید «و غیبته منا» غیبت امام زمان از ناحیه ماست. این ما هستیم که در رفتار خود با امام مشکل داریم.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرنگار مهر، متن زیر جلسه چهل و ششم از سلسله مباحث مهدویت است که توسط حجت الاسلام سیدمحمدباقر علوی تهرانی ایراد شده است.

بحث ما این است که آیا در دوره غیبت کبری امکان ملاقات اختیاری از ناحیه ما با امام وجود دارد یا نه؟

ما وظیفه نداریم عبادات و ریاضاتی را متحمل بشویم تا به ملاقات امام برسیم. اما اینکه ما برای رفع مشکلات و رفع حوائج خود عباداتی انجام دهیم که توسل به امام باشد، این خالی از اشکال است و اصلاً ضروری است. لذا باید بین این دو نکته تفکیک قائل شویم. پس توسل با ملاقات متفاوت است. وظیفه ما تشرف نیست بلکه تشبه است.

امام عصر در توقیعی می‌فرماید «فلیدعوا عنهم اتباع الهوی و لیقیموا علی اصلهم الذی کانوا علیه و لا یبحثوا عما ستر عنهم فیأثموا و لا یکشفوا ستر الله عزوجل فیندموا» یعنی پس منکران و کسانی را که در شک و تردید هستند بخوانید تا دست از متابعت هوی و هوس بردارند و همان اصول [یعنی برنامه منظم ائمه معصومین (ع)] را که پیروی می‌کردند رعایت کنند و همان راه را دنبال نمایند. از آنچه از آنها پوشیده است در گذرند و از بحث و فحص در آن خودداری کنند، که به گناه آلوده خواهند شد. اسرار الهی را فاش نکنند، که موجب پشیمانی آنان خواهد شد.

لذا فرمایش حضرت این است که شما وظیفه ندارید که دنبال من بگردید بلکه وظیفه دارید از من پیروی داشته باشید.

امام در فرمایش دیگری می‌فرمایند «مَنْ بَحَثَ فَقَدْ طَلَبَ، وَ مَنْ طَلَبَ فَقَدْ دَلَّ، وَ مَنْ دَلَّ فَقَدْ أَشاطَ وَ مَنْ أَشاطَ فَقَدْ أَشْرَکَ» یعنی حضرت مهدی (عج) در خصوص کسانی که در جستجوی او بوده اند فرموده است: آن که بکاود، بجوید و آن که بجوید دلالت دهد و آن که دلالت دهد به هدف رسد و هر که [در مورد من] چنین کند، شرک ورزیده است.

یعنی فرد نمی‌تواند این سر را نگه دارد و هر کس این سر را بنمایاند، مشرک شده است. اگر هم افرادی باشند که از امام خبر دارند، آنقدر اهل سر هستند که بیان نمی‌کنند که اگر بیان کنند، امام فرمود مشرک شده است.

لذا هرکس بگوید من می دانم امام کجاست، بنا بر این فرمایش امام مشرک است.

از آیت الله مکارم شیرازی سوال کرده اند که آیا از جمله تکالیف ما در عصر غیبت درخواست و تقاضای دیدار با امام است؟ پاسخ این است که «در پاسخ به این پرسش که «نه؛ ما مأ‌مور نیستیم که اصرار به دیدن حضرت داشته باشیم. کسی ممکن است خدمت حضرت مشرف بشود؛ امّا آنانی که مشرّف شدند، خبری نمی‌دهند. آنان، تظاهر به این مسائل نمی‌کنند. بر اساس رواج همین تفکر غلط، خیلی‌ها می‌آیند پیش ما و می‌گویند: «آقا! دعا کنید تا حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را ببینیم.»

اساساً در ارتباط با امام محدودیت وجود دارد و برخی به دروغ ادعا می‌کنند.

آیت الله فاضل لنکرانی در این باره می‌گویند «نباید این مطلب را در جامعه گسترش دهیم که باید بیابان‌ها و کوه و دشت را طی کنیم تا آن حضرت را ببینیم. خود آن حضرت نیز فرموده‏اند: «هر کسی ادعای مشاهده نموده، بایستی او را تکذیب کنید.» اصلاً ما نیازی به این حرف‌ها نداریم. آنچه وظیفه ما و همه شیعیان و دوستداران آن حضرت است، اشاعه فرهنگ صحیح «مهدویّت»، «مهدی زیستی» و «ترویج افکار ائمه (علیهم السلام)» است.»

مثلاً اگر هم کسی به محضر حضرت مشرف شده باشد، این را اعلام نمی‌کند چون طبق روایت باید تکذیب شود و یا اینکه طبق روایت نمایاندن دیدار با حضرت باعث می‌شود، فرد مشرک می‌شود.

حرف دوم ما این است که ممکن است در دوره غیبت کبری مورد عنایت امام عصر قرار بگیرند که ما این را انکار نمی‌کنیم. سیدمرتضی می‌گوید «همانا ممتنع نیست که امام برای برخی دوستانش آشکار شود؛ از افرادی که از سوی آن‌ها ترسی وجود ندارد.» افرادی مثل سیدبحرالعلوم، علامه حلی، سیدابوالحسن اصفهانی و… شخصیت‌هایی که ترسی از ناحیه آنها وجود ندارد و ادعای عجیب و غریبی هم نکرده اند و صرفاً یک تشرف و اکرام از ناحیه امام بوده است. ما با این هم مشکل نداریم.

عالم با تمام جزئیاتش نزد امام حاضر است و امام احاطه به همه امور دارد و خبر دارد و خیلی از امور را خودشان اداره می‌کنند. در توقیعی که از ناحیه حضرت به شیخ مفید صادر شد، می‌فهمیم شیخ مفید چه شخصی است که امام در مورد او عبارت «اخ السدید» یعنی برادر محکم را به کار می‌برد. اینها ولی خدا هستند. ولی خدا کسی است که امام به او مدال می‌دهد.

بیان امام در توقیعی که به شیخ مفید صادر شده است این است که «نحن و ان کنا ثاوین بمکاننا، النائی عن مساکن الظالمین، حسب الذی أراناه اللَّه تعالی لنا من الصلاح ولشعیتنا المؤمنین فی ذلک ما دامت دوله الدنیا للفاسقین فانا نحیط علما بأبنائکم و لا یعزب عناشی ء من أخبارکم و معرفتنا بالذل الذی أصابکم، مذ جنح کثیر منکم الی ما کان السلف الصالح عنه شاسعا و نبذوا العهد المأخوذ وراء ظهورهم کأنهم لایعلمون انّا غیر مهملین لمراعاتکم ولا ناسین لذکرکم ولو لاذلک لنزل بکم اللاواء واصطلمکم الاعداء» یعنی گر چه، ما اینک آنچه خداوند (بر اساس حکمت خویش) برای ما و پیروان باایمانمان، صلاح اندیشیده است، تا هنگامی که حکومت دنیا در دست فاسقان و استبدادگران است، در مکانی دور از قلمرو بیدادگران سکونت گزیده ایم، اما بر اوضاع و اخبار شما و جامعه شما به خوبی آگاهیم. چیزی از رخدادهای زندگی شما بر ما پوشیده نمی‌ماند و شرایط غمبار و دردناکی که شما بدان گرفتار آمده اید، آنگونه که هست برای ما شناخته شده است؛ از آن زمانی که بسیاری از شما به راه و رسم ناپسندی که پیشینیان شایسته کردارتان از آن دوری می‌گزیدند، روی آورده و پیمان فطرت را، به گونه‌ای پشت سر انداختید که گویی هرگز بدان آگاه نیستید. و آنگاه (به کیفر گناهان) به این شرایط غمبار و خفت انگیز گرفتار گشتید. ما از سرپرستی و رسیدگی به امور شما کوتاهی نورزیده و یاد شما را از صفحه خاطر خویش نزدوده ایم، که اگر جز این بود، موج سختی‌ها بر شما فرود می‌آمد و دشمنان بدخواه و کینه توز، شما را ریشه کن می‌ساختند.

ما باید بدانیم با امام زمان در چهل مورد عهد داریم و ما این عهد را پشت سر گذاشتیم و به این دلیل گرفتار مشکلات هستیم. این چهل عهد را در آینده خواهیم گفت.

مسئله این است که امام ما را فراموش نکرده است که در غیراینصورت اجماع دشمنان شیعه را از بین برده بود. اگر ما بر سر عهد خود باشیم، لازم نیست خیلی از کارها را بکنیم تا به محضر امام برسیم بلکه امام به ما سر می‌زند.

مرحوم خواجه نصیرالدین طوسی می‌فرماید «و غیبته منا» غیبت امام زمان از ناحیه ماست. این ما هستیم که در رفتار خود با امام مشکل داریم.

باید ابتدا بررسی کنیم که چه نوع از ارتباط با امام مراد ماست؟

اول اینکه ارتباط به معنای رویت امام باشد ولی این رویت بدون شناخت امام اتفاق بیفتد. این امکان پذیر است که فرد به خدمت امام برسد ولی حضرت را نشناسد. امام صادق می‌فرماید «وَ یَمْشِی فِی أَسْوَاقِهِمْ وَ یَطَأُ فُرُشَهُمْ وَ لاَ یَعْرِفُونَهُ» یعنی در بازارهایشان گام بردارد و قدم بر فرشهای ایشان گذارد و آنان او را نشناسند.

دوم اینکه ارتباط به معنای ملاقات باشد. اینکه امام را ببیند، در حین ملاقات او را می‌شناسد و اعتقاد و اطمینان دارد که کسی را که دیده است، امام عصر است. این مسئله از ناحیه خودش اتفاق افتاده نه از ناحیه امام.

سوم اینکه ارتباط به شکل فیض حضور (درک محضر کند و استفاده کند) باشد. یعنی در محضر امام باشد و با امام مکالمه داشتنه باشد و در این مکالمه امام به وی رهنمود داشته باشد. به این معنا که حضرت را می بیند و می‌شناسد و به گفتگو می‌پردازد و از مسائل علمی سوال می‌کند و امام پاسخ می‌دهند.

چهارم اینکه به شکل شهودی باشد. اینها سالک حق و اهل معنا هستند. اینها می‌توانند مدعی شوند. مراد من متصوفه و ابن عربی و صدرالمتالهین نیست. اینها اگر سالک هم باشند، این انتزاع ماست که می‌گوییم اینها سالک اند. اما ملاک سالک بودن را باید اهل بیت بدهند. سالکی که من در مورد او صحبت می‌کنم، سلمان فارسی است.

پنجمین شکلی که در ارتباط وجود دارد، ارتباط با امام در عالم رویا است.

مورد بحث ما در مورد دوم و سوم است. یک دیدگاه جناب شیخ مفید، نعمانی و کاشف الغطا می‌گویند ارتبط با حضرت به صورت ملاقات و فیض حضور ممکن نیست. مستند اینها برخی روایاتی است که در جلسه بعدی به آنها اشاره خواهیم کرد.

نظر شما