شناسهٔ خبر: 32349679 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه فرهیختگان-قدیمی | لینک خبر

نگاهی به تناقض‌های اظهارات جدید همایون اسعدیان درخصوص پولشویی در سینما

سینمای ایران یا رخت‌شورخانه آل کاپون

صاحب‌خبر - همایون اسعدیان، رئیس هیات‌مدیره خانه سینما، روز ۲۸ فروردین‌ماه امسال مصاحبه‌ای با «ایسنا» داشت و در بخش‌های مختلف آن روی گزاره‌هایی که پیش از این نادرستی‌شان با استدلال‌های بدیهی زیر سوال رفته بودند، بدون طرح استدلالی جدید و با تکیه بر جملات نامرئی «دلمان می‌خواهد» و «فعلا چنین کنیم» مجددا تاکید کرد. به‌عنوان نمونه در آستانه سال جدید وزارت ارشاد یک میلیارد تومان پول به خانه سینما داد تا به‌عنوان عیدی بین اعضای صنوف مختلف تقسیم شود؛ اما صدای همه درآمد که پولی به دست‌مان نرسید. حالا اسعدیان با صراحت تمام گفت: «من در چنین مواردی به مساوات تقسیم شدن پول، آن‌طور که در برخی صفحات مجازی و کانال‌های تلگرامی عنوان شد باور ندارم و قبول ندارم... مثل همان یارانه ۴۵هزار تومانی که خیلی‌ها به آن احتیاج ندارند اما می‌گیرند. ما در خانه سینما هم برای عید سال قبل و هم امسال این کار را انجام دادیم و مبنا را بر این گذاشتیم که به مساوات چیزی را تقسیم نکنیم.» این مصاحبه بخش‌های مختلفی داشت و گزاره‌هایی که قبلا بی‌منطقی‌شان مشخص شده بود در آن متعدد هستند، اما بخشی از آن به بحث پول‌های مشکوک در سینما مربوط می‌شد که قبل از رسیدن به آن، بد نبود به اظهارنظر اسعدیان راجع‌به پولی که وزارت ارشاد برای تقسیم بین اعضای صنوف به آنها داد، توجه شود تا سبک نگاه او و همپیالگی‌هایش به مسائل مالی بیشتر مشخص شود. اسعدیان درباره پول‌های کثیف در سینما می‌گوید: «معتقدم پولشویی در سینما چیزی در حد شوخی است چون پولشویی رقم‌های ۲۰ میلیارد تومانی نیست، پولشویی دست‌کم میلیارد دلاری است.» پیش از این رضا میرکریمی که او هم رئیس قبلی خانه سینما بود و در دولت فعلی چند دوره متوالی ریاست جشنواره جهانی فیلم فجر را برعهده داشته و دارد وقتی هنگام برگزاری جشنواره ملی فیلم فجر در نشست خبری «قصر شیرین» راجع‌به منابع مالی «ما همه با هم هستیم» به تهیه‌کنندگی او و کارگردانی کمال تبریزی مورد سوال قرار گرفت، گفت: «قصه اصلا این نیست که منابع فیلم از کجا تهیه شده بلکه قصه این است که جریانی که چندین سال است سینمای ایران را با فیلم‌های سخیف در اختیار خود گرفته، به محض اینکه از ورود افراد تازه به چرخه تولید و اکران احساس خطر کرده، شروع به فضاسازی و گفتن صحبت‌هایی درباره استفاده از پول‌های کثیف در آثار دیگر می‌کنند» و به عبارتی این منتقدان فضای مشکوک مالی در سینما را بی‌هیچ استدلالی و در یک فرار روبه جلوی واضح، متهم به چیزی کرد که خودش در مظان اتهام آن قرار داشت. این روزها جشنواره جهانی فیلم فجر در حال برگزاری است و همان‌طور که اسعدیان عیدی ۲۰۰هزار تومانی اعضای صنوف خانه سینما را با یک نگاه اقتصادی به‌خصوص، همان‌طور که «دلش می‌خواست» و «فعلا زورش می‌رسید که این‌چنین کند» تقسیم کرد، میرکریمی هم برخلاف سنوات گذشته، امسال اصحاب رسانه و خبرنگارانی که در این رویداد شرکت داشتند را به دو دسته تقسیم کرد و به عده‌ای «کارت خرید ناهار از پردیس چهارسو» را داد و به عده‌ای دیگر نداد. این نوع نگاه اقتصادی، از پول‌های ریز و خرد مثل عیدی ۲۰۰هزار تومانی اعضای صنوف و کارت ناهار خبرنگاران گرفته تا مبالغ ده‌ها میلیاردی پروژه‌های سینمایی، در یک خط و مطابق با یک منطق پیش می‌رود. سرمایه‌گذار فیلم «ما همه باهم هستیم» محمد صادق رنجکشان است که اخیرا پول‌های هنگفت و بی‌حسابی را وارد سینما و تئاتر کشور کرده و به لحاظ اقتصادی هم هیچ منطقی پشت این هزینه‌ها وجود ندارد. مجید مظفری هنرپیشه‌ای که سابقا چهره مطرح‌تری در سینما و تلویزیون ایران بود و سال‌هاست حضورش کم‌رمق و کم‌اثر شده، جزء مباشران اصلی رنجکشان در فعالیت‌های اقتصادی- هنری اوست. به نظر می‌رسد دو نوع گزاره برای توجیه پول‌های کثیف در سینمای ایران تابه‌حال ردیف شده‌اند. یک عده مثل میرکریمی و بهروز افخمی و... می‌گویند که «هر کس دم از ورود پول‌های کثیف به سینما زد، خودش آلوده به پول‌های کثیف است و الکی به دیگران تهمت می‌زند» و عده‌ای دیگر مثل اسعدیان و رامبد جوان و... می‌گویند: «سینمای ایران کوچک‌تر از حد و اندازه‌های پولشویی است» گزاره امثال اسعدیان را مجید مظفری هم قبلا بیان کرده بود. او در آبان‌ماه ۹۷ به «مهر» گفت: «مگر مجموع گردش مالی در سینمای ایران چقدر است که بخواهد محملی برای پولشویی‌های کلان باشد؟ هزینه تولید یک فیلم معمولی در سینمای ایران به‌طور متوسط سه میلیارد تومان است و کمی بیش از این مقدار هم در گیشه فروش می‌کند. اما رقم معمول پولشویی در این سال‌ها در کشور، ارقامی بسیار کلان‌تر از این حرف‌ها بوده است، در حد هزار میلیارد تومان. پس به نظر منطقی نمی‌رسد کسی برای پنج، 6 میلیارد تومان پولشویی بخواهد روی ظرفیت گردش مالی سینما حساب کند.» سست و بی‌اساس بودن این گزاره که «هرکس از ما درباره منابع مالی‌مان و پول‌های مشکوک سوال کرد، خودش آلوده به پول کثیف است»، واضح‌تر از آن به نظر می‌رسد که نیاز به پاسخ داشته باشد. فیلمی که به لحاظ مالی سودده نیست و میلیاردها خرج آن شده و گفته می‌شود تولید آن در بخش خصوصی صورت گرفته، باید درخصوص ساده‌ترین ضرب و تقسیم‌های ناهمخوان اقتصادی‌اش پاسخگو باشد و کسی که در این‌باره می‌پرسد، از حداقل‌های علم ریاضیات بهره برده و یک نفر باید پاسخ بدهد که او بر چه اساسی به خاطر این پرسش باید متهم شود که خودش از «معلوم نیست چه کسی؟!» پول کثیف گرفته است؟ اما از سویی توجیه نوع دوم هم بسیار عجیب است. این شگفت‌آور است که عده‌ای از اهالی سینما برای توجیه فعالیت‌های اقتصادی‌شان، تعاریف علم اقتصاد در مورد پدیده‌ای به اسم پولشویی را حتی بدون ذره‌ای زحمت دادن به خودشان برای دست‌وپا کردن توجیهی استدلالی‌تر و قوی‌تر، زیر سوال می‌برند و می‌گویند: «سینمای ایران کوچک‌تر از حد و اندازه‌های پولشویی است.» با این وصف، رخت‌شورخانه آل کاپون که معروف‌ترین بنگاه پولشویی در تاریخ معاصر به حساب می‌آید هم بسیار کوچک‌تر از آن بود که میلیون‌ها دلار پول قاچاق مشروب و قمار را توجیه‌پذیر کند. تمام این افراد باید پاسخی صریح به این جمله دادستان تهران بدهند که در ۲۳ بهمن‌ماه ۱۳۹۷ بیان شد: «مهم‌ترین مصداقی که برای پولشویی وجود دارد، همین ماجرای محمد امامی است؛ همان سریال خانگی معروفی که تولید شد(شهرزاد). در پرونده‌های دیگری هم این ردپا را می‌بینیم. فرهنگ و سینما مسیر خوبی برای توجیه پولشویی است. اصل اینکه در فیلم‌سازی افرادی به اسم تهیه‌کننده این پول‌های مشکوک را خرج می‌کنند تایید می‌کنم، اما صرفا محدود به این پرونده نیست و در حال حاضر پرونده‌هایی داریم که این ردپا‌ها معلوم است، اما هنوز برایشان کیفرخواستی صادر نشده است.»

نظر شما