محمد حسن نیک بین
«عمر البشیر» پس از گذشت حدود 30 سال از حکمرانی بر مردم سودان، سرانجام در سایه اعتراضات مردم و با کودتای ازتش، از مقام خود خلع شد و در حال حاضر نیز ارتش این کشور را اداره میکند. این اتفاقاتی است که طی هفتههای اخیر کشور آفریقایی سودان شاهد آن بوده است.
اما، به نظر میرسد که این آغاز یک مرحله سیاسی توام با نا آرامی جدید است و در میان کارشناسان و تحلیلگران، کسی فکر نمیکند که در سودان، دورهای پایان یافته و دوره سیاسی جدیدی آغاز شده است.
در عرصه تحولات میدانی، کودتای ارتش با واکنش منفی مردم همراه شده و آنها همچنان به تحصن خود ادامه میدهند. مردم سودان معتقدند که ارتش این کشور خیز انقلابی را به نفع خود مصادره کرده است. برای اینکه علت این بدبینی شهروندان سودانی نسبت به نظامیان را درک کنیم، نگاهی به رویدادهای یک دهه اخیر این کشور خواهیم داشت.
چرایی و چگونگی سرنگونی «عمر البشیر» را باید در سالهای قبل جست و جو کرد. سودان در سالهای اخیر با مشکلات زیاد اقتصادی دست بهگریبان بوده است ، به طوری که در سالهای گذشته ، زندگی عادی سودانیها دچار اختلال شد. اما این نارسایی اقتصادی و سختیهای معیشتی را باید در رخدادهای سیاسی سودان که در سالهای قبلتر از آن رخ داده ، جستوجو کنیم. سودان همواره روابط توام با تنشی را طی چند دهه گذشته با بخش جنوبی خود تجربه کرده است.سودان جنوبی در طول سالهای گذشته همواره به دنبال فرصتی بود تا بتواند از خارطوم جدا شود و کشور جدیدی را تاسیس نماید. جدایی طلبان سرانجام توانست با پیگیری و تنشهای فراوان ، اواخر سال 1390 و طی یک همه پرسی، از سرزمین اصلی جدا شده و استقلال یابد.
این اتفاق مهم سیاسی ، ابتدای مصائب برای البشیر بود. سودان جنوبی بیش از یک سوم منابع نفتی سرزمین اصلی سودان را از آن خود کرد و بیشتر سرزمینهای حاصل خیز و قابل کشت سودان هم در بخش جنوبی این کشور قرار دارد. بنابراین، منابع اقتصادی که دولت از طریق نفت کسب میکرد، را از دست داد و همچنین محصولات کشاورزی خوراکی در سودان هم به شدت نایاب شد.
اشتباه استراتژیک البشیر
البشیر در این میان ، یکاشتباه استراتژیک نیز مرتکب شد؛ او از کشورهای مستقل منطقه فاصله گرفت و به جبهه آمریکا، رژیم صهیونیستی و عربستان نزدیک شد. در این مقطع، او که کشور را در آستانه یک بحران اقتصادی میدید برای دریافت کمکهای مالی، دست به سوی متحدان عرب خود دراز کرد. عربهای حامی البشیر و در راس آنها عربستان، شرط اعطای کمکهای بلاعوض به خارطوم را قطع روابط کامل با جمهوری اسلامی بیان میکند و برای البشیر خط و نشان میکشد که تنها در این صورت است که به دلارهای نفتی عربستان خواهد رسید. در اواسط شهریور 1393 ، سودان خبر تعطیلی تمام مراکز فرهنگی ، سیاسی و درمانی وابسته به جمهوری اسلامی ایران در خارطوم را اعلام کرد.
اما این اقدامات نتوانست جبهه نزدیک به آمریکا در منطقه را خرسند کند و این کشورها عمر البشیر را با مشکلات داخلی خود رها کردند. البشیر هم در این میان، برای اینکه به متحدان خود دهن کجی بکند و علاوهبر آن ، به همه نشان بدهد که در دیپلماسی ، فردی مستقل است، در ماههای اخیر به سوریه سفر و با «بشار اسد» دیدار کرد. البشیر همچنین ، در صدد تقویت روابط با قطر بر آمد. هیچ کدام از این اتفاقات برای آلسعود خوشایند نبود.
دخالتهای عربستان و امارات
با توجه به این سوابق و دیدارهایی که سران کودتا در سودان ، به ویژه « عوض بن عوف» وزیر دفاع و رئیسسابق شورای انتقالی سودان با مقامات ریاض و به ویژه شخص «محمد بن سلمان» ولیعهد رژیم سعودی ، داشته است، برکناری البشیر از قدرت، در راستای تحقق آرمانهای انقلاب مردمی تلقی نمیشود و رد پای امارات و عربستان را به راحتی میتوان در کودتای ارتش سودان دید.
اولین سند بر ادعای فوق را میتوان این طور تشریح کرد ، «عوض بن عوف» وزیر دفاع سودان پس از برکناری البشیر و ادای سوگند به عنوان رئیسشورای نظامی انتقالی، چیزهایی را در بیانیه خود گنجاند که از طرف رژیم سعودی دیکته شده بود، او در این بیانیه گفته بود که کمیته عالی امنیتی مسئولیت کامل امور کشور را به مدت دو سال بر عهدهدارد، به مدت سه ماه در سودان حالت فوقالعاده و یک ماه نیز منع رفت و آمد برقرار میشود و انتخابات هم پس از دو سال! در کشور برگزار خواهد شد.
اما ، مردم و تظاهرکنندگان وقتی دیدند که رو دست خوردهاند ، بیاعتنا به این تحولات و وعدههای سران ارتش ، به اعتراضات ادامه دادند.
البته ، مردم سودان به اندازه کافی از سوی نظامیان خلف وعده دیدهاند و حق دارند که اصلا به آنها اعتماد نداشته باشند. به عنوان مثال، عمر البشیر که در سال 1389 علیه دولت وقت دست به کودتا زده بود، در واقع مردم را فریب داد و اصلا در مسیر ایجاد یک حکومت غیر نظامی و دموکراتیک، قدمی بر نداشت.
به همین خاطر و زمانی که بن عوف متوجه شد نمیتواند جلوی اعتراضات مردم را بگیرد، از ریاست شورای نظامی انتقالی استعفا داد و سرهنگ «عبدالرحمن » یک فرمانده دیگر ارتش سودان جایگزین او شد.
البته ، از هم اکنون مشخص است که انتخاب عبدالرحمن، مردم را آرام نخواهد کرد، زیرا سودانیها میدانند که عبدالرحمن گزینه مناسب برای عربستان هست، چرا که وی مدتی فرمانده 8000 نظامی سودانی در جنگ علیه یمن بوده است.
یک روز پس از تعیین عبدالرحمن به عنوان رئیسجدید شورای انتقالی نظامی سودان و در حالی که تظاهرات همچنان علیه کودتا چیان در جریان بود، ریاض و ابوظبی حمایت کامل خود را از کودتا و عبدالرحمن اعلام کردهاند. پادشاهی سعودی در حمابت از کودتا و عبدالرحمن، بیانیهای صادر کرد و در آن، با تاریخی خواندن روابط دو کشور، آمده است که ریاض تحولات سودان و بیانیه شورای انتقالی نظامی را پیگیری و حمایت خود را از اقدامات این شورا اعلام میکند.وزارت خارجه امارات نیز در بیانیهای، تحولات سودان را تاریخی خواند و تعیین عبدالرحمن به عنوان رئیسشورای انتقالی نظامی را به وی تبریک گفت و تأکید کرد که به قدرت مردم و ارتش سودان برای عبور از تهدیدات اعتماد کامل دارد. به عبارت دیگر، در این بیانیهها، به نقش ارتش در تحولات جاری سودان، رسمیت داده شد.
این در حالی است که مردم و گروههای سیاسی سودان تلاش میکنند که ارتش را به حاشیه ببرند و از نظامیان کودتا چی میخواهند که خود را کنار بکشند.
گفته دیگری که فرضیه مشارکت عربستان در کودتای سودان را تقویت میکند ، توئیتی است که یکی از سران اماراتی در حساب کاربری خود منتشر کرده است؛ «ضاحی خلفان» مرد پر حاشیه اماراتی و فرمانده سابق پلیس دبی در توئیتی نوشت :« آنچه امروز برای عمر البشیر رئیسجمهور سودان رخ میدهد به خاطر ارتباط و پیوندش با تمیم بن حمد آل ثانی امیر قطر است.»
در هر حال، فاصله گرفتن البشیر از محور مقاومت در منطقه و دل بستن او به سران مرتجع عرب، جایگاهش را نه تنها محکمتر نکرد، بلکه به سقوط وی انجامید. در حال حاضر البشیر و مقامات نزدیک به وی ، در بازداشت به سر میبرند. آینده البشیر همچنان مبهم است و عمان هم درخواست پناهندگی او را رد کرده است.
گروههای مخالف کودتا در سودان ضمن مخالفت با اقدام کودتاچیان، اعلام کردند که تنها با برآورده شدن هفت شرط آنها، اعتراضات خیابانی پایان مییابد. این شرطها عبارتند از: بازداشت و محاکمه تمامی مسئولان دستگاه امنیتی و اطلاعاتی که مرتکب جنایت علیه ملت شدهاند ، بازسازی دستگاه امنیت و اطلاعات، انحلال شبهنظامیان وابسته به نظام سابق ، بازداشت فوری رهبران فاسد دستگاههای دولتی و نظامی ، انحلال تمامی دستگاهها و سازمانهای فاسد و محاکمه عادلانه این افراد، آزادی فوری تمامی زندانیان سیاسی و نظامی از جمله افسرانی که از انقلاب حمایت کردند، لغو فوری تمامی قوانین و محدودیتهای اعمال شده برای آزادیها. گروههای سیاسی سودانی همچنین اعلام کردند که از هیچ یک از شروط خود کوتاه نخواهند آمد.
در بیانیه «گروههای آزادی خواه و تغییر طلب» آمده است: « تا زمان تحقق اهداف و آرمانهای مشروع ما مبنی بر تحویل قدرت به دولت انتقالی مدنی، تحصنها ادامه خواهند داشت.» در این بیانیه از تمامی ساکنان پایتخت و مناطق نزدیک به آن خواسته شده است تا در تحصن شرکت کنند.
جمعبندی
سودان اکنون در شرایط بسیار حساسی به سر میبرد؛ از یک طرف مردم میدانند که برکناری البشیر، حاصل اعتراضات خیابانی آنهاست و قصد دارند به اعتراضات خود تا شکل گیری یک دولت غیر نظامی ادامه دهند. از طرف دیگر، ارتش میخواهد به خواسته قدرتهای جهانی و منطقهای تمکین کند و تحولات سودان را به سمتی که آنها میخواهند، منحرف کند.
در این میان، چیزی که مانع مانور ارتش میشود، آگاهی مردم و بدبینی آنها نسبت به ارتش است.
در صورتی که مردم در این قیام و انقلاب خود پیروز شوند و یک دولت غیر نظامی مبتنی بر آرا مردمی روی کار بیاید، این دولت برای تثبیت اوضاع داخلی، رشد و توسعه اقتصادی و در برابر نیروها و دولتهای مداخله گر خارجی، را سخت و درازی را در پیش خواهد داشت. بنابراین، میتوان گفت که پیش زمینه تحقق خواستههای مردم انقلابی سودان، وقوع تحولات مثبت در کل منطقه است و در غیر این صورت ، تازمانی که آمریکا، رژیم صهیونیستی و آلسعود دست به شیطنت بزنند، سودانیها نیز مانند مردم سایر کشورهای منطقه، مثل بحرین، یمن و لیبی، با مشکلات زیادی مواجه خواهند شد و لذا ، پیشاپیش باید به اعتراضات خود، رویکرد ضدآمریکایی و ضد صهیونیستی بدهند.
نظر شما