محمود صادقی در گفتوگو با روزنامه اصلاحطلب «اعتماد» پیرامون آینده تصویب FATF بعد از تروریستی خواندن سپاه از سوی ایالات متحده گفته است: «بهخاطر فشارهای آمریکا، بحث FATF را دنبال نمیکردیم؛ بلکه باتوجه به آنکه این گروه ویژه یک سازمان بینالدولی است و استانداردهایی بهلحاظ روابط بانکی و پولی دارد، ما نیز سعی داشتیم جهت ارتقای سطح شفافیت از این سازوکارها استفاده کنیم. البته علاوهبر این، بنا داشتیم به نحوی عمل کنیم تا دچار محدودیتهایی که عدم رعایت این استانداردها به دنبال خواهد داشت، نشویم. آنچه مسلم است، باید این مسائل از یکدیگر تفکیک شود. هرچند به لحاظ روانی، اقدام کاخ سفید فضای سنگینی علیه بحث FATF ایجاد کرده، اما باید در هر بحثی، منافع ملی در نظر گرفته شود.»
نجفی خوشرودی هم به باشگاه خبرنگاران جوان در همین مورد گفته: «لزوما ارتباطی میان FATF و تحریم سپاه پاسداران وجود ندارد. سازوکارهای داخلی مجمع تشخیص مصلحت نظام قصد ارتباط میان این لوایح با اقدام اخیر آمریکا را ندارد، اما به لحاظ روانی و سیاسی تردیدها در ایران نسبت به تصویب این لوایح که آمریکاییها در آن نفوذ دارند، افزایش خواهد یافت.»
هرچند در این میان اظهارنظرهای مخالف این نظر مانند ابراز نظر احمد توکلی در باب منتفی شدن FATF وجود دارد، اما لازم است در این خصوص نکات مهمی گفته شود.
مدافع وحدتیم اما، کدام وحدت و با چه شرایطی؟
اول: همچنان که در شماره روز گذشته درخصوص حمایتهای گروههای سیاسی و جناحهای مختلف حتی منتقدان، از سپاه پاسداران گفتیم، وحدت امروز نیروهای سیاسی داخلی در حمایت از قانون اساسی کشور و بخش جداییناپذیر آن یعنی سپاه پاسداران بهعنوان نیروی رسمی نظامی کشور آنچنان پرقوت و یکپارچه است که شاید نظیر آن تا پیش از این در کشور دیده نشده بود.
دیروز نوشتیم که از پوشیدن لباس سپاه توسط نمایندگان مجلس بهویژه اصلاحطلبانی چون محمدرضا عارف و محمود صادقی و انتشار توئیتهایی از جنس حمایت رمضانزاده، جلاییپور و مصطفی تاجزاده از سپاه، هم باید تقدیر کرد و هم آن را به فال نیک گرفت، اما نباید از یاد برد که فشارهای بیسابقه هیات حاکمه آمریکا بر جمهوری اسلامی ایران در سالهای اخیر دارای ریشههایی است که اگر کشف و درمان نشود، ممکن است مجددا موجب آسیبهایی به کشور شود.
لجامگسیختگی رفتارهای جان بولتون، مایک پمپئو و نهایتا دونالد ترامپ که از خروج آنها از برجام آغاز شد، با تشدید تحریمها و حتی اعمال تحریمهایی مانند قانون اعمال محدودیت ویزا برای مسافران ایران تقویت شد و حالا به تروریستی خواندن سپاه هم رسیده است، بیشک ریشه در زمینهسازیهای گذشته در فضای سیاسی داخلی کشور دارد. واضح است که امروز تحلیل دولتمردان آمریکا این است که «راهبرد مقصر خواندن نهادهای حاکمیتی مانند سپاه در افزایش تحریم و ایجاد گرانی و در نتیجه تفکیک مردم از حاکمیت، جواب داده و حالا نوبت آخرین ضربههاست تا نظام جمهوری اسلامی تمام شود.» و از اینرو به خود اجازه میدهند هر اقدامی را در برنامه خصمانه خود بگنجانند.
اما اینکه چرا آمریکاییها به این نتیجه رسیدهاند، دلایلی دارد که عمده آنها مربوط به خطاهای استراتژیک برخی سیاسیون داخلی است؛ همانهایی که دستاوردهای موشکی و منطقهای سپاه را مینواختند و میگفتند دنیای فردا دنیای موشک نیست، دنیای گفتمان است، یا شکست برجام را نتیجه اقدامات سپاه تصویر میکردند. از اینرو باید گفت زمانی میتوان مدافع وحدت نیروهای داخلی در مقابل آمریکا بود که دستاوردهای دفاعی سپاه که چه از لحاظ حقوقی و چه از لحاظ سیاسی هیچ ربطی به تحریمهای آمریکا، زیر میززدنها و بدعهدیهای اوباما و ترامپ و دیگران ندارد، برای مقاصد سیاسی بهعنوان دلایل مشکلات خارجی، مشکلات اقتصادی و وقایعی چون فروریختن برجام عنوان نشود و در برهههایی مانند انتخابات با زدن بخشی از قانون اساسی و تخریب رکنی از ارکان آن یعنی سپاه پاسداران، به دنبال جمعآوری رای نباشند.
این البته درخصوص مسائلی چون FATF هم به خوبی صادق است و باید به این نکته توجه کرد که در این برهه و پس از اقدام اخیر ایالات متحده اجرای برنامه اقدام به صلاح کشور نیست و دلایل آن هم مشخص است، که در ادامه میآید.
اجرای خواستههای FATF به معنای تضعیف سپاه
دوم: دلایل قابلتاملی چه از لحاظ فنی و حقوقی و چه از لحاظ سیاسی برای این مساله وجود دارد که تحریم سپاه و تروریستی خواندن آن در رابطه مستقیم با FATF است و آنهایی که معتقدند این دو مساله ربطی به هم ندارد، در اشتباه بزرگی به سر میبرند.
الف: مسائل فنی و حقوقی
بارها و بارها در گذشته گفته شده که ایالات متحده آمریکا توانسته قوانین داخلی خود و مطالباتش از فضای بینالمللی را بر نهادهایی چون FATF تحمیل کند و نهتنها در این مسیر موفق بوده، بلکه ترتیبی اتخاذ کرده که ذیل آن مسئولان دولتی ایالات متحده مسئولیت مستقیم در FATF داشته و خواستههای دولت آمریکا را از این مسیر دنبال کنند. از اینرو به سادگی قابلفهم است که چه رابطه عمیقی بین تحریم سپاه و FATF وجود دارد. به چند نکته زیر دقت کنید:
1 مارشال بیلینگزلی که دستیار وزیر خزانهداری آمریکاست؛ در حال حاضر ریاست FATF را برعهده دارد.
2 دیوید کوهن، معمار تحریمهای ایران و معاون اطلاعات مالی و مبارزه با تروریسم وزارت خزانهداری آمریکا در دولت اوباما، در رابطه با نقش شفافیت در موفقیت تحریمها میگوید: «موفقیت تحریمهای آمریکا بستگی عمیق به شفافیت بانکی دارد. از طریق جمعآوری اطلاعات کلیدی، افرادی که درنهایت از تراکنشهای بانکی بهره میبرند، شناسایی میشوند. به این دلیل، شفافیت بانکی هسته اصلی ماموریت وزارت خزانهداری است.»
3 خوان زاراته، معاون سابق مبارزه با تروریسم و جرایم مالی در وزارت خزانهداری آمریکا: «برای قرار دادن ایران در تنگنا و سختتر کردن شرایط برای این کشور، به حضور کامل FATF نیاز است. دنی گلاسر و چیپ پونسی، دو دیپلمات برجسته در فضای مالی جهانی و متخصص در بحث مبارزه با پولشویی از سوی ایالات متحده مسئول راهاندازی دوباره فرآیند FATF قدیمی شدند تا کشورهای مشکلدار را در لیست سیاه جای دهند. گلاسر و پونسی یک فرآیند مطمئن را درون نظام FATF گنجاندند که رژیم ایران را تحت نظارتهای دقیق قرار میداد، نهفقط با استفاده از استانداردهای ضدپولشویی، بلکه با استانداردهای مقابله با گسترش سلاحهای کشتار جمعی و استانداردهای مبارزه با تامین مالی تروریسم که وزارت خزانهداری پس از حمله یازدهم سپتامبر اصرار بر قرار دادن آنها در FATF داشت.»
4 سیگال مندلکر، معاون وزیر خزانهداری در امور تروریسم و اطلاعات مالی: «ما مصر هستیم ایران بهصورت موثر و خیلی دقیق رژیم مبارزه با پولشویی و تامین مالی تروریسم را اجرا کند که منجر به بهبود شفافیت، از بین رفتن فساد و تامین مالی تروریسم شود یا ایران را از سیستم مالی بینالمللی حذف کند.»
5 نکته نهایی اینکه بیانیه کاخ سفید در تروریستی اعلام کردن سپاه پاسداران بهطور واضح و مشخصی این ایده را مطرح میکند. در بخشیهایی از این بیانیه آمده: «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ابزار اصلی دولت ایران برای هدایت و اجرای کارزار تروریسم بینالمللی آن [رژیم] است... . این اقدام، گستره و میزان فشار حداکثری ما بر رژیم ایران را به میزان چشمگیری گسترش خواهد داد. این اقدام همچنین خطرات دادوستد با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یا ارائه پشتیبانی به آن را کاملا شفاف و روشن بیان میکند.» اگر به همین نکته اکتفا کنیم، به سادگی متوجه خواهیم شد که شفافیت مدنظر آمریکا همان شفافیتی است که FATF از ایران میخواهد و از آنجایی که آمریکا دسترسی کاملی به FATF دارد، واضح است که مقدمات یک فشار گستردهتر به اجزای دولت و مردم ایران، با تروریستی خواندن سپاه فراهم آمده است.
ب: مسائل سیاسی
چندسالی است که در قبال تهدید و کارشکنی کشورها در برابر ایران در فضای بینالمللی، واکنش درخور توجهی از سوی دولت و حتی مجلس ایران بروز نمیکند و صرفا همه چیز منحصر به چند اظهارنظر و بیانیه و نهایتا نوشتن در شبکههای اجتماعی مانند توئیتر شده است. در این شرایط نه در قبال خروج آمریکا از برجام تدبیری میشود و نه درقبال بدعهدی اروپاییها در تامین منافع ایران و اتفاقا نه درخصوص جدیت آنها در به رسمیت شناختن تحریمهای ایالات متحده در میدان عمل. حالا اما با دلایلی که به لحاظ فنی و حقوقی درخصوص رابطه FATF و تحریم سپاه مطرح شد، لازم است در قبال اقدامات خصمانهای که هم آمریکاییها و هم اروپاییها علیه ایران وضع کردهاند، اقدام موثری صورت پذیرد و از ادامه وضعیت قبلی جلوگیری شود. امروز و در این برهه نباید بهگونهای رفتار کرد که غرب باور کند حتی با تحریم سپاه، ایران حاضر است هر کنوانسیون تحمیلی و بیخاصیتی از پالرمو تا CFT را بپذیرد. این البته مضاف بر این نکته است که محمدجواد ظریف و دیگر مقامات دولتی تاکنون دلیلی بر حل مشکلات کشور پس از اجرای کامل برنامه اقدام FATF ارائه نکردهاند و تنها گفتهاند که میخواهند بهانهای را از ایالات متحده بگیرند. درخصوص این اظهارنظر ظریف همانگونه که قبلا هم گفته شده بود، آمریکاییها برای اقدامات خصمانه خود نیازی به بهانه ندارند و تا هرکجا که بخواهند جلو میروند و این ایران است که باید بتواند با اقتدار خود آنها را عقب براند، وگرنه به فرض که بهانهای هم از آمریکا گرفته شود، این کشور بهانه دیگری برای فشار و تحریم ایران میسازد.
حسین حاجیلو، کارشناس تحریم:
تصویب لوایح FATF، اقدام آمریکا علیه سپاه را تکمیل میکند
پس از اینکه آمریکا نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را وارد لیست تروریستی خود کرد، گمانهزنیها درباره اثر این اقدام آمریکا بر تصویب کنوانسیونهای مربوط به FATF آغاز شد. موافقان FATF ادعا میکنند که تصویب این کنوانسیونها ارتباطی به شناسایی سپاه بهعنوان تروریست ندارد و مجمع باید بدون توجه به این اقدام آمریکا، کنوانسیونهای پالرمو و CFT را تصویب کند.
اما واقعیت چیست؟ با قرار گرفتن سپاه در لیست تروریستی، خطرات پیوستن به کنوانسیونهای مربوط به FATF، افزایش یافته یا تغییری نکرده است؟
از آنجایی که کنوانسیون مقابله با تامین مالی تروریسم (CFT) هیچ لیست مرجعی برای شناسایی مصادیق تروریسم ندارد و صرفا از تروریسم یک تعریف ارائه کرده است، بنابراین مصادیق تروریسم از نظر کنوانسیون CFT، برعهده کشورهاست و ملاک تروریستی شناختن یک گروه، لیست ملی کشورهای مختلف است. در نتیجه پس از ورود سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به لیست ملی آمریکا، موضوع پیوستن ایران به کنوانسیون CFT حساستر خواهد شد. در صورت پیوستن ایران به کنوانسیون CFT، در حقیقت کشورمان به همه اعضای این کنوانسیون تعهد خواهد داد که به لیست ملی آنها احترام گذاشته و هر گروهی را که کشورهای عضو در لیست تروریستی خود قرار دهند، ایران برای برخورد با آن گروه، همکاری داشته باشد.
به بیان دیگر، از آنجایی که آمریکا عضو کنوانسیون CFT است و از سوی دیگر سپاه را بهعنوان گروه تروریستی شناخته، بنابراین در صورت پیوستن کشورمان به این کنوانسیون، دولت ایران به دولت آمریکا تعهد حقوقی میدهد که با سپاه پاسداران برخورد کرده و جلوی ارائه خدمات مختلف امنیتی و اقتصادی این نهاد انقلابی را بگیرد. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به واسطه دور زدن تحریمها، جلوی بدتر شدن وضعیت اقتصادی مردم را گرفته و آمریکا قصد دارد با محدود کردن سپاه به دست خودمان، فشار بر معیشت مردم را بیشتر کند.
بنابراین با قرار گرفتن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در لیست تروریستی آمریکا، خطرات پیوستن به کنوانسیونهای مربوط به FATF بسیار بیشتر شده است و اعضای محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام، باید توجه داشته باشند که در صورت تصویب این کنوانسیونها، در واقع محدودیت سپاه را تصویب خواهند کرد.
ابوالفضل ظهرهوند، سفیر پیشین ایران در کشورهای ایتالیا و افغانستان با اشاره به قرار گرفتن نام سپاه پاسداران در فهرست سازمانهای تروریستی وزارت خارجه آمریکا درباره تاثیر این موضوع بر فرآیند بررسی لوایح مرتبط با FATF، به «فرهیختگان» گفت: «واضح است که در شرایط کنونی پیوستن به کنوانسیونهای پالرمو و CFT امری غیرمنطقی و خلاف منافع ملی بوده و اساس آن زیر سوال است.»
وی افزود: «در مجمع عمومی FATF که 35 کشور حضور دارند، تصمیمات بهصورت اجماعی گرفته میشوند و ایران با پیوستن به کنوانسیونهای FATF در فضایی که آمریکا و رژیم صهیونیستی نیز حضوری پررنگ و تعیینکننده دارند، تعهدی را میپذیرد که نمیتواند از مزایای آن بهره ببرد و به آنها دست یابد.»
ظهرهوند با بیان آنکه ایالات متحده با این اقدام نشان داد به هیچیک از قواعد بینالمللی پایبندی ندارد، خاطرنشان کرد: «با این وصف هیچ تضمینی وجود ندارد که بهرغم پذیرش تعهدات باقیمانده به واسطه الحاق به کنوانسیونهای یادشده، این موضوع آورده خاصی را برای ایران به دنبال داشته باشد، لذا منطق سیاسی حکم میکند وقتی شما به محدودیتی مشخص تن دادید، باید در ازای آن از مزایایی مشخص بهره ببرید و اگر غیر از این بود، باید از آن خودداری کنید.»
این کارشناس مسائل بینالملل با بیان اینکه بیشترین آسیب اکنون ناشی از تحریمهای ثانویه است، خاطرنشان کرد: «وقتی سپاه در ردیف سازمانهای تروریستی قرار میگیرد، تحریمها عمیقتر میشوند.»
وی در توضیح این مساله گفت: «اگرچه پیش از این نیز تحریمهایی علیه سپاه وجود داشت، دور زدن آنها امکانپذیر بود. اما در شرایطی که این مجموعه، تروریستی اعلام میشود هر نوع تعاملی با آن چه در داخل و چه در خارج، مشمول سیاستهای تحریمی گستردهای میشود و این یعنی تعمیق تحریمها.»
ظهرهوند با اشاره به برخی تحلیلها مبنیبر تمایزگذاری میان اقدام اخیر آمریکا و FATF ادامه داد: «رئیس FATF معاون وزارت خزانهداری آمریکا – بهعنوان کانون طراحی تحریمها علیه ایران- است و همین مساله به اندازه کافی ارتباط میان این دو مقوله را به اثبات میرساند.»
سفیر اسبق ایران در ایتالیا ریشه فشارها بر ایران برای الحاق به CFT و کنوانسیون پالرمو را نیز تحمیل قانونمند محدودیتها بر ایران آنهم بدون ارائه تضمینی روشن برای خروج از لیست کشورهای پرریسک دانست و اضافه کرد: «در چنین شرایطی عقل و منطق حکم میکند در شرایطی که مزایای خاصی برای آن مترتب نیست، پیوستن به این کنوانسیونها را منتفی بدانیم.»
وی ادامه داد: «با تروریستی خواندن سپاه از این به بعد شرایط در FATF برای ایران کاملا تیره و تار خواهد بود و در این فضا در نظر گرفتن حق شرط نیز اساسا موضوعیت نخواهد داشت.»
ظهرهوند افزود: «یکی از مهمترین چالشها در مسیر تصویب این لوایح مساله حقالشرط بود و حامیان الحاق ایران به کنوانسیونهای پالرمو و CFT عمدتا حقشرطهای ایران را امری مصونیتبخش برای تضمین ارتباطات مالی با گروههای مقاومت – بهعنوان مصادیق تروریسم از نگاه FATF - تلقی میکردند، اما جدا از آنکه اساسا حقشرط نمیتواند در تضاد با روح معاهده و اهداف اصلی کنوانسیون باشد، حالا بخشی از حاکمیت رسما در ردیف سازمانهای تروریستی قرار گرفته و این یعنی - با توجه به تعریف مصادیق تروریسم از سوی آمریکاییها- هم نفس حقشرط و هم استفاده از آن برای مبادلات مالی با سپاه فاقد موضوعیت است.»
وی این توجیه را نوعی خودفریبی دانست و گفت: «نتیجه قطعی و بدیهی آن تحمیل اراده بیگانه بر کشور خواهد بود؛ موضوعی که متأسفانه همچنان نسبت به آن مقاومت وجود دارد و برخی درباره آن اصرار به دادن آدرس غلط دارند.»
این کارشناس مسائل بینالملل یادآور شد: «امروز بهانهای طلایی و محکمهپسند برای نپیوستن به کنوانسیونهای پالرمو و CFT در اختیار ایران قرار گرفته که باید آن را غنیمت شمرد و حداکثر استفاده را از آن برد و با این وصف ایران باید مطالعهگر باشد و تن به پذیرش محدودیتهای جدید ندهد.»
* نویسنده : علی جمشیدی دبیرگروه سیاسی
نظر شما