شناسهٔ خبر: 31916409 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: میزان | لینک خبر

«فداکاری مظنون X» یک تریلر جنایی با دورن‌مایه‌ای عاشقانه

خبرگزاری میزان- «فداکاری مظنون X» نوشته کیگو هیگاشینو با ترجمه محمد عباس‌آبادی یک تریلر جنایی با دورن‌مایه‌ای عاشقانه است.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری میزان، «فداکاری مظنون X» عنوان کتابی است که به زیبایی، عناصر ادبیات ژاپن را در خود جای داده و در آن شخصیت‌ها با وفاداری و نیرنگ، عشق و سوءظن گرد هم جمع شده‌اند و به تدریج روابط احساسی رنگ‌و‌بویی دیگر به داستان می‌دهند.

مضمون این کتاب روایتگر عشق نابغۀ ریاضی به همسایه دیوار به دیوارش است. یاسوکو هانائوکا، مادری مجرد است که فکر می‌کرد بالاخره از شر همسر سابق خود، توگاشی، خلاص شده است. اما وقتی یک روز سر و کله‌ توگاشی برای گرفتن پول و اخاذی پیدا می‌شود و هم یاسوکو و هم دختر نوجوانش، میساتو، را تهدید می‌کند، شرایط خیلی سریع به خشونت کشیده می‌شود.

ایشیگامی، که در همسایگی یاسوکو زندگی می‌کند، نابغۀ ریاضی است و همواره توجه زیادی به محیط اطرافش دارد، اما آنچه حقیقتاً توجهش را به خود جلب کرده همسایۀ دیواربه‌دیوار اوست. با اینکه آن‌ها چندان مکالمه‌ای با هم نداشته‌اند، ولی ایشیگامی خود را مسئول یاسوکو و دخترش می‌داند. علاقه‌ای که ایشیگامی به یاسکو دارد، عشقی که در دل او جوانه زده و پا گرفته و حالا وی را اسیر خود کرده است. عشقی که سبب شده این ریاضی‌دان منزوی که اساس زندگی‌‌اش تاکنون بر منطق استوار بوده تا احساس، درگیر احساسات شود و سعی در محافظت از یاسوکو هانائوکا داشته باشد و..

«فداکاری مظنون X» مطرح‌ترین اثر کیگو هیگاشینو استو جوایز متعددی را برای او به همراه داشته که از جمله جایزۀ نائوکی از مهم‌ترین جوایز ادبی ژاپن است.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:

اسمش ایشیگامی بود. یاسکو شبی که اسباب‌کشی کرده بود برای معرفی خودش به آپارتمان او رفته بود. همان‌موقع بود که فهمید معلم است. مرد درشت‌هیکلی بود، با صورتی بزرگ و گرد که چشمان ریزش را مثل نخ باریک نشان می‌داد. مو‌های کوتاه و کم‌پشتی داشت که او را حدوداً پنجا‌ه‌ساله نشان می‌داد، هرچند ممکن بود خیلی جوان‌تر باشد زیاد توجهی به مُد نداشت و همیشه یک‌جور لباس می‌پوشید. زمستان امسال، وقتی برای خرید ناهارش آمده بود، همان پالتو را روی پلیوری قهوه‌ای به تن داشت. با این حال آن‌طور که از وجود گه‌گاه یک جارختی در بالکن کوچکش معلوم بود، خودش لباس‌هایش را می‌شست. مجرد بود و طبق حدسِ یاسکو نه طلاق گرفته بود، نه زنش مرده بود.

به گذشته اندیشید و سعی کرد به خاطر بیاورد که چه چیزی ممکن بوده ایشیگامی را به او علاقه‌مند کرده باشد، ولی چیزی به ذهنش نرسید. او برایش حکم تَرَک دیوار آپارتمانش را داشت. می‌دانست که وجود دارد، ولی هیچ‌وقت توجه زیادی به آن نکرده بود. ارزش توجه کردن را نداشت.

لازم به یادآوری است، کیگو هیگاشینو یکی از مهم‌ترین رمان‌نویسان جنایی ژاپن است. هیگاشینو جدای از این که رمان‌های جنایی و کارآگاهی می‌نویسد و گاهی نیز در حوزه ادبیات کودکان فعالیت می‌کند تا به امروز هفتاد و هشت عنوان کتاب به زبان ژاپنی را به چاپ رسانده است.

انتهای پیام/

نظر شما