کاووس حسنلی امروز در گفتوگو با خبرنگار فارس در شیراز، ضمن تشریح موضوع علمی یادروز حافظ، در ابتدا به بیان مقدمهای از مفهوم انسان نزد متفکران پرداخت و پس از آن، انسان را از دیدگاه حافظ مورد بررسی قرار داد.
وی در تشریح نگاه متفکران به انسان گفت: از گذشتههای دور تاکنون «انسان و مفهوم انسانی» از سوی بسیاری از اندیشمندان جهان بارها و بارها تعریف و بازتعریف شده و مکاتب فکری گوناگون تعریفهای مختلفی از انسان و مفهوم انسانی دارند. حافظ نیز در جایگاه یکی از شاعران اندیشمند نامآور جهانی نگاه ویژه خود به این مفهوم بنیادی دارد که در لابهلای سرودههای بلندش بازتاب یافته است. از سوی دیگر انسان معاصر و روابط انسانی در جهان امروز با روابط انسانی در چندین قرن پیش بسیار تفاوت کرده است.
عضو هیات علمی دانشگاه شیراز افزود: مرکز حافظشناسی و کرسی پژوهشی حافظ که موضوع علمی سالانه حافظ را اعلام میکند برای یادروز حافظ در سال 1398 موضوع «حافظ و انسان دیروز و امروز» را تعیین کرده است. درواقع این مفهوم را از چندین زاویه میتوان نگریست که در یک نگاه کلی میتوان همه را در 2دسته جای داد: یکی بررسی مفهوم انسان در اندیشهی حافظ است و دیگری نگاه انسان معاصر به شعر حافظ. به سخنی دیگر هم نگاه حافظ به انسان در کانون توجه است و هم نگاه انسان امروز به حافظ.
وی اضافه کرد: البته واژهی «انسان» در غزلیات حافظ چندان در کانون توجه نبوده و پرکاربرد نیست، اما مفهوم انسان و انسان متعالی در سراسر دیوان حافظ بهگونهای فراگیر گسترده است.
*انسان مطلوب حافظ کیست؟
این استاد دانشگاه ادامه داد: پرسشهای گوناگونی را میتوان درافکند که انتظار میرود حافظپژوهان بدانها توجه کنند: برای نمونه حافظ در سده هشتم به انسان چگونه مینگرد؟ انسان متعالی ازنظر او کیست؟ رفتارهای شایسته انسان معتدل و متعادل چیست؟ آیا وقتی بهروشنی و بدون ابهام و تأویلپذیری میگوید: «مکن به فسق مباهات و زهد هم مفروش»، دنبال چگونه انسانی است؟ نظر به چه نوع انسان دارد؟
حسنلی در ادامه طرح پرسشهای مذکور در دیوان حافظ، یادآور شد: نسبت جسم و جان و تن و روان در نگاه حافظ چگونه است؟ آیا تن آدمی زندانی ست که روح او در آن گرفتار آمده است؟ آیا به همین دلیل باید هر چه زودتر و هرچه قویتر به تخریب این زندان پرداخت؟ و روح را آزاد کرد؟ یا نه ملازمت جسم و جان از زمینههای پرورش انسان میتواند باشد؟ آیا انسان آفریدهشده است تا در بهسازی جامعه پیرامون خود و در ارتقای معنوی و اخلاقی دیگران هم بکوشد تا سعادتمند گردند یا آمده است تا با ریاضت جسم و پالایش روح، خود را به آسمان برگرداند؟ حافظ در اینگونه مقولات انسان را چگونه میبیند؟
وی ادامه داد: حافظِ لسانالغیب از انسان چه همتی را خواهان است؟ دنبال چه نوع همتی است که میگوید: «ذره را تا نبود همت عالی حافظ / طالب چشمه خورشید درخشان نشود.» آن طایر قدسی که باید همتش را بدرقه راه حافظ کند کیست؟ و چیست؟ آیا انسانی را که حافظ در جستجوی آن است باید در آسمان جست یا روی زمین هم هست. بهعبارتدیگر آیا انسان موردنظر حافظ انسانی فرازمینی است یا میتواند در دسترس باشد؟ خاستگاه اندیشگانی حافظ کجاست که میگوید: «با دوستان مروت با دشمنان مدارا»؟ حافظ خواستار چه نوعدوستی میان انسانهاست که اینهمه بر مفهوم دوستی پای فشرده است؟
*تاثیر کلام وحی بر حافظ
مدیر مرکز حافظشناسی خاطرنشان کرد: در دیدگاه حافظ، رابطهی انسان با اجتماع و رابطهی انسان با خداوند چگونه بازتعریف شده است؟ آیا سرنوشت انسان محتوم و تغییرناپذیر است؟ آیا انسان قدرتی برای تغییر سرنوشت خود دارد یا ندارد؟ آیا باید بر دانش یا تقوای خود تکیه کرد یا باید توکل کرد و آرام گرفت؟ رابطه انسانهای مختلف با باورها و اندیشههای گوناگون چگونه باید باشد؟ حافظ که معتقد است «که رستگاری جاوید در کمآزاریست» آیا به حقیقتی ویژه اشاره دارد؟ وقتی میگوید: «مباش در پی آزار و هرچه خواهی کن / که در شریعت ما غیرازاین گناهی نیست» آیا همین است؟ چه کسی حقیقت را میفهمد؟ انسان دینی چگونه انسانی ست؟ دنیا برای انسان چه جایگاهی دارد؟ آیا دامگاهی است که ناگزیر در آن فروافتاده و اینک باید از آن بجهد و بدان پشت و پا بزند؟
این استاد دانشگاه ادامه داد: حافظ چه انسانی را در نظر دارد که میگوید: در چمن هر ورقی دفتر حالی دگر است/ حیف باشد که ز حال همه غافل باشی.خلاصه انسان آرمانی حافظ کیست؟ پیوند آشکار حافظ با کلام وحی چه تأثیری در اندیشهی انسان شناسانهی او داشته است؟ انسان حافظ عشقی اگزیستانسیالیستی دارد یا یک عشق عرفانی؟ آیا میان «انسان و مفهوم انسانی» دیوان لسانالغیب با انسان اندیشمندان دینی دیگر تفاوتی وجود دارد؟ انسانِ موردپسند حافظ با انسانِ موردپسند متفکران دیگر بشری چه همانندیها و چه ناهمانندیهایی دارد؟
*آیا حافظ یک منظومه فکری مشخص دارد؟
وی خاطرنشان کرد: دسته دیگر پرسشها مربوط میشود به پیوند انسان امروز با شعر و اندیشه حافظ: یعنی انسان معاصر چگونه میتواند به حافظ نگاه کند؟ شعر حافظ چه نیازی از انسان معاصر را پاسخ میگوید؟ آیا انسان امروز که فاصله زیادی با انسان سده هشتم دارد، میتواند از آموزههای انسانی حافظ بهرهمند باشد؟ اگر آری چگونه؟ آیا شعر حافظ برای تنگناهای معرفتی جهان معاصر و برای و ناهنجاریهای روانی مردم امروز پیشنهادی دارد؟ و بالاخره سؤال پایانی این که: آیا اصلاً میتوان برای حافظ – به دلیل خلقوخوی شاعرانگی و رفتارهای هنری او - یک منظومه فکری روشن تصویر و تصور کرد؟ و اگر نه آیا باید از پیجویی چنین پرسشهایی دست کشید؟
*محققان حرف نو بزنند
حسنلی در پایان نیز گفت: این سؤالات و دهها پرسش ازایندست میتواند پرسشهایی باشد که در یادروز حافظ در سال 1398 در کانون توجه خواهد بود. مرکز حافظشناسی و کرسی پژوهشی حافظ، همچون سالهای پیش از همهی اندیشمندان و حافظپژوهان دعوت میکند که دستاوردهای تحقیقاتی خود را بهشرط اینکه با نگاهی نو صورت گرفته باشد و سخنی تازه داشته باشد، به مرکز حافظشناسی ارسال کنند.
یادآور می شود هر ساله یادروز حافظ با حضور مسؤولان بلندپایه کشوری و استانی بیستم مهرماه در شهر شیراز و در جوار آرامگاه این شاعر بلندآوازه برگزار می شود که نشست های علمی این روز نیز در حاشیه مراسم، برپا خواهد بود.
خواجه شمسالدین محمد ملقب به حافظ شیرازی، شاعر، عارف و غزلسرای نامی کشورمان در قرن هشتم هجری قمری است که به سبب حفظ قرآن در 14روایت مشهور به این لقب نامیده شد.
انتهای پیام/76018/و
نظر شما