شناسهٔ خبر: 31858943 - سرویس اقتصادی
نسخه قابل چاپ منبع: ایران آنلاین | لینک خبر

وزیر نیرو در گفتوگو با «ایران:»

با ایران خشک سازگار شویم

«از همان ابتدا هم بنا نبود که کشورم را برای همیشه ترک کنم. رفتم که تجربه‌های جدیدی به دست آورم و برای ادای دین نسبت به وطنم قوی‌تر بازگردم. الآن هم افتخار می‌کنم که در حال خدمت به کشورم هستم.»

صاحب‌خبر -

 وزیر نیرو این موضوع را می‌گوید. رضا اردکانیان که دانشمند آب در سطح جهانی است، 10 سال مدیر ارشد سازمان ملل متحد و استاد تمام دانشگاه درسدن آلمان بوده است. او در این گفت‌و‌گو از شب‌هایی صحبت می‌کند که در آلمان به ایران فکر می‌کرده و  با بررسی عملکرد کشورهای جهان به دنبال راهی برای آبادی ایران بوده است.   او می‌گوید به شرایط کنونی که فرصتی برای خدمت به هموطنان در اختیارش قرار داده، افتخار می‌کند و امیدوار است در پایان خدمتش رفتار مصرفی مردم کشور بویژه در زمینه‌  آب و برق را تغییر داده باشد.
شما زمانی که به ایران بازگشتید از ادای دین به ایران  صحبت کردید. بزرگترین مأموریت خودتان را در وزارت نیرو چه می‌دانید؟
از همان ابتدا اساس برنامه‌ای که نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی برمبنای آن به وزیر پیشنهادی نیروی دولت دوازدهم رأی اعتماد دادند، مدیریت توأمان عرضه و تقاضا بود. یعنی ما در دورانی به سر می‌بریم که می‌بایست همپای بحث تأمین و عرضه، به بحث تقاضا و مصرف هم بپردازیم و این به معنای یک ارتباط سازمان یافته، منظم و گسترده با مردم است. برقراری این ارتباط بر اساس یک همکاری نزدیک با پل‌های ارتباطی است که رسانه‌ها از جمله مهم‌ترین‌هایشان هستند. این گفت‌وگو اصلاً جنبه یک مصاحبه معمولی و هرازگاهی را ندارد بلکه به معنای هموار کردن یک معبر مهم، اساسی و ارتباطی برنامه‌مند و هدفمند برای تأثیرگذاری روی اصلی‌ترین مبحث فرهنگی یعنی فرهنگ مصرف است که در حال تبدیل شدن به یک نقطه ضعف ماست.
نیاز است که گریزی به مسائل سیاسی بزنم. شخصاً اعتقاد دارم این‌که مشمول تحریم واقع می‌شویم، عادات مصرفی ما هم در این تحرک تأثیرگذار است. نه به این معنا که اگر ما نقطه ضعفی در زمینه مصرف نداشته باشیم دشمنان دست از سر ما برمی دارند اما اگر علامت‌هایی از خودمان بروز دهیم که مردمانی سازگار در مدل‌های مختلف معیشت از حیث خوراک، پوشاک و سایر مقتضیات و جنبه‌های زندگی هستیم، طبیعتاً این بخش‌ها، عرصه فشارآوردن به ایرانیان نمی‌شود و یا به این میزان نخواهد بود.
اگر نشان دهیم که می‌توانیم معیشت خودمان را بدون اتکا به نفت هم تدارک ببینیم، این گونه برنامه‌ریزی سنگین روی موضوع صادرات نفت، توقف آن و تأثیرگذاری بر آن نمی‌شود. لذا ما همگی بیش از هر چیز نیازمند هستیم که به موضوع مصرفی بیشتر از گذشته بپردازیم.
آیا در بخش آب و برق کشور نشانه‌هایی از تأثیر بدمصرفی و سوء استفاده دشمن از آن دیده اید؟
بله. وضعیتی که بویژه در تابستان سال 97 با آن مواجه بودیم، بسیار سخت بود. ما گرفتار یکی از خشک‌ترین سال‌ها در پنج دهه گذشته بودیم. اگر باران‌های فروردین و اردیبهشت نبود به جرأت می‌گفتیم خشک‌ترین سال در 50 سال اخیر ولی با توجه به آن بارش‌ها، خشک‌ترین سال در 48 سال اخیر بود. این خشکی و کم‌آبی و کاهش تولید برق از نیروگاه‌های برق آبی در کنار آن عادات مصرفی که وجود داشت، شرایط سختی را رقم زد.
این موضوع در آستانه تحریکاتی که دشمنان این مملکت سازمان داده بودند، آنقدر برایشان وسوسه‌انگیز شده بود که حتی در رسانه‌ها آمدند و شروع کردند به ارتباط با روستاها که از این اخبار علیه کشور استفاده کنند. فکر کردند که این کم‌برقی و کم‌آبی آستانه تحمل مردم را پایین می‌آورد و بعد آن‌ها می‌توانند برنامه‌های اصلی‌شان را طراحی کنند و اتفاقاتی را
سازمان دهند.
اما به لطف خدا، صبوری مردم و البته برنامه‌ریزی و تلاشی که در مجموع در خانواده صنعت آب و برق صورت گرفت که واقعاً چشمگیر و افتخارآمیز بود، قادر شدیم از آن شرایط سخت عبور کنیم. البته در زمینه فرهنگی هنوز باید کار شود. برای مثال بنده به یکی از استان‌های گرمسیری سفر کردم. در آنجا زمانی که دمای محیط خیلی هم بالا نبود و حدود 37، 38 درجه سانتیگراد بود، من به فرودگاه، دفتر استاندار، اتاق فرماندار، دفتر امام جمعه، دفتر شرکت زیرمجموعه وزارتخانه رفتم و بدون استثنا در یک منطقه گرمسیر در حالی که دمای مطبوع حدود 25 درجه سانتیگراد است، دمای این اتاق‌ها و سالن‌ها 17 یا 18 درجه بیشتر نبود. مفهوم آن چیست؟ سالانه 800 هزار کولر گازی وارد کشور می‌کنیم که بنا بر گزارش‌ها حدود 70 درصد آن استاندارد نیست و مصارف بالایی دارند. برای آن باید رقم بالایی سرمایه‌گذاری و نیروگاه احداث کنیم. چرا؟ چون می‌خواهیم در استان‌های گرمسیرمان هم یک شرایطی مانند اسکاندیناوی ایجاد و زندگی کنیم. این جز عادت بد، هیچ چیز دیگر نیست.
ما الآن ماهواره به مدار زمین می‌فرستیم؛ در صنایع مختلف واقعاً دستاوردهایمان شگفت‌انگیز است. اما به خاطر تحریم‌ها مقداری ارتباطمان با مردم کشورهای دیگر کم بوده است. با تکیه بر این موضوع هرازگاهی شیطنت‌هایی شده ولی هر بار که گشایشی مانند برجام رقم خورده، افرادی تحت عنوان جهانگرد و توریست به کشور آمدند و متوجه شدند که چه فاصله چشمگیری بین واقعیات ایران و آنچه که در دنیا منعکس می‌شود، هست.
اما به رغم همه این پیشرفت‌هایی که داریم، بپذیریم که در زمینه مصرف حتی عقبگرد هم کرده‌ایم، با یک عادات بدی متخلق و آلوده شدیم که باید حتماً همه به هم کمک کنیم و از این دست برداریم.
در کشورهای دیگر نظیر آلمانی که شما در آن زندگی کرده اید، عادات مصرفی مردم چگونه است؟
در اروپا که معروف به قاره سبز است یکی از مشکلات مردم به ویژه در کشورهای اروپای مرکزی یا غربی مانند بریتانیا یا آلمان، تعداد فراوان روزهای پربارش است. اما در همین اروپا مناطقی هست که این آب فراوان را تا چندین بار تصفیه و باز مصرف می‌کنند و در این سیکل می‌چرخانند تا دوباره به رودخانه باز گردانند. مجدداً این آب را از رودخانه می‌گیرند و تصفیه می‌کنند.
در همین اروپا با وجود گستردگی فضای سبز قوانین بسیار سختی برای از بین بردن یک بوته و گیاه وجود دارد که اگر بی‌مبالاتی در نگهداری از آن صورت گیرد باید جرایمی پرداخت شود. این حاکی از آن است که در زندگی توسعه یافته یک موضوع مقدم بر شرایط اقلیمی است و آن هم پایبندی به اخلاقیات است. یکی از عرصه‌های آن اخلاق مصرف می‌شود. ما نیز آن را باید دریابیم و از هر عاملی که حواسمان را پرت می‌کند، فاصله بگیریم.
یعنی باید چکار کنیم که حداقل شرایط کنونی ایران حفظ شود؟
وقتی با خشکسالی مواجه می‌شویم، به‌طور طبیعی باید ما را به فکر بیندازد، حالا که آب کم است این آب موجود را چطور مصرف می‌کنیم و بعد ذهنمان بیاید متوجه این شود که آیا این شیوه مصرف بهترین شیوه است؟ آیا این محصول مناسب‌ترین محصول برای این دشت است؟ آیا این شیوه آبیاری بهترین شیوه آبیاری است؟ نباید آن را تغییر دهیم؟ اگر بخواهیم آن را تغییر دهیم چه سختی‌هایی دارد و چه هزینه‌هایی باید کنیم؟ چه چیزهایی را نباید بکاریم و هر چیز را باید کجا بکاریم؟
اما یک قرارداد نانوشته بین همه‌ما وجود دارد که در هیچ دفترخانه‌ای آن را ثبت نکرده‌ایم. بر اساس این تفکر ما وقتی وارد این عرصه‌های سخت می‌شویم، فکر می‌کنیم که از چه راه‌های جدیدی می‌شود آب فراهم کرد. یکی می‌گوید برویم سراغ باروری ابرها، دیگری می‌گوید از اعماق زمین آب ژرف را استخراج کنیم، یکی دیگر می‌گوید ما دریا داریم و باید برویم سراغ شیرین کردن آب دریاها. درحالی که پشت همه این راه‌حل‌ها این است که ما عادت‌ها و ترتیبات فعلی‌مان را برای مصرف نمی‌خواهیم برهم بزنیم. دنبال فردی هستیم که بیاید به دادمان برسد و مقدار آب بیشتری پیدا کنیم و کماکان به همین روال ادامه دهیم.
اروپا 10 سال محل زندگی‌ام بوده است. البته شغلم به گونه‌ای بود  که همیشه در سفر بودم. یکی از دوستان می‌گفت، «ساعاتی که در آسمان بودی، از ساعاتی که روی زمین بوده‌ای بیشتر است». ولی بالاخره وقتی که در زمین بودم، شب‌ها محل زندگی‌ام آنجا بود و آن زمان بارها و بارها به این مسأله فکر کردم، اینها که هیچ مشکل کمبود آب ندارند چرا اینقدر هزینه می‌کنند که این آب موجود درست مصرف شود. بعد پاسخ خودم را در این دیدم که آنها بدمصرفی را منشأ یکسری بداخلاقی‌ها دیگر می‌دانند. اگر این بدمصرفی در آب یا در انرژی اتفاق افتاد، دامنه‌اش به سایر وجوه زندگی‌مان هم می‌رسد و آن وقت دیگر کسی جلودار آن نیست. البته سیاست تعرفه و قیمت‌ها و اقدامات فرهنگی دیگر هم نیاز است و همه اینها کمک می‌کند که آن وجه اخلاقی و درست مصرف کردن پایدار بماند. اما باید به رفتار درست و همسو با اقلیم کشورمان عادت کنیم. خوشبختانه  ملتی هستیم که گذشته نشان می‌دهد پدران ما در همین شرایط اقلیمی با پایداری‌ و استقامت، سازگار با اقلیم و تمدن ساز بوده‌اند. خشکی ایران اتفاق حادثی نیست. در همین اقلیم ما قنات را به دنیا عرضه و تنها مرکز بین‌المللی قنات را هم در ایران با مجوز یونسکو تأسیس کردیم تا به خودمان یادآوری کنیم، اولاً این خشکی و کم‌آبی حادث نیست و کم آبی ربطی به این نظام و آن نظام، این دین و آن دین ندارد. هزاران سال وجود داشته و پدران ما حریف آن شدند و فرار نکردند. اگر آنها توانسته‌اند، ما نیز می‌توانیم.
فکر می‌کنید که در این زمینه موفق می‌شوید؟
من کماکان برای ادامه کار انگیزه دارم. فکر می‌کنم به آنچه ایران را سربلند خواهد کرد، دست خواهیم یافت و مسیر فرهنگسازی مصرف آب و برق را ادامه خواهیم داد. چون اصلی‌ترین و گرانبهاترین سرمایه همه ما، عمرمان است و همه ما یک قیمتی داریم. مهم آن است که آن عدد را چقدر می‌گذاریم. من یک عددی مقابل عمر کاری خودم گذاشتم که باید حتماً به این عواید برسم. اگر نرسم متوجه می‌شوم که ضرر کرده‌ام. چون می‌دانم که برای چه، کار و مسئولیت قبلی را رها کردم و آمدم. لذا به جد دنبال آن
هستم.
مهمترین سرمایه ایران را چه می‌دانید؟
نه با احساسات و عواطفم بلکه به اتکای دریافت‌های مستقیم عرض می‌کنم که اصلی‌ترین ثروت و سرمایه‌ کشور ما که مانند خورشید تجدیدپذیر هم هست، منابع انسانی‌ است. در بحث آب و محیط زیست 10 سال با حداقل 46 کشور دنیا سروکار داشتم. بیشتر هم در مناطق در حال توسعه نظیر آفریقا، امریکای جنوبی، آسیا و شرق اروپا تردد می‌کردم و با ظرفیت‌های علمی‌شان آشنا می‌شدم. واقعاً یکی از غنی‌ترین ظرفیت‌ها در کشور ماست. منابع انسانی ما بسیار توانمند است و اگر به درستی از آن استفاده کنیم و سازوکارهای لازم را تدارک ببینیم، نه‌تنها مسائل خودمان را حل می‌کنیم و با شاخص‌های روز دنیا به یک کشور توسعه یافته تبدیل می‌شویم بلکه سرریز این ظرفیت، منطقه را آباد خواهد کرد.
به نظر من توسعه یافته شدن کشور ما لزوماً به شاخص‌های فیزیکی برنمی گردد. البته باید برق، آب، مخابرات، آموزش و غیره را برای همه فراهم کنیم ولی مهم‌تر از اینها منابع انسانی است که حرف اول و آخر را می‌زند. اما از این حیث با توسعه یافته‌ها فاصله داریم. بارها فکر کرده‌ام که این تأکیدات مقام معظم رهبری در سال‌های اخیر بویژه روی بحث جوان‌ها بیشتر از چه زاویه‌ای است؟ الآن درک خود من این است که سرمایه‌گذاری روی مهمترین منبع تجدیدپذیر کشور است. چه بسا اغراق نباشد که بگوییم بخش عمده گرفتاری‌هایی که برایمان فراهم می‌کنند، به خاطر نوع به کار‌گیری همین ظرفیت است. آنهایی که باید تشخیص دهند، می‌دانند که اگر این منبع نیروی انسانی را به حال خودش بگذاریم و درگیر و مشغولش نکنیم، فرصت سوزی و منجر به مشکل خواهد شد.

نظر شما