گروه اطلاع رسانی ایرنا در گزارش زیر مهمترین نشست های پژوهشی را از بازه زمانی 18 تا 24 اسفند خورشیدی بررسی کرده است.
**پایه گذاری مالیات بر عایدی سرمایه در ایران
نشست «پایه گذاری مالیات بر عایدی سرمایه در ایران» در دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد. «حسین عبده تبریزی» اقتصاددان و مشاور وزیر سابق راه و شهرسازی با اشاره به اینکه موافق مالیات عایدی سرمایه بخش زمین و مستغلات است، گفت: در حال حاضر 2.5 میلیون واحد خالی در کشور وجود دارد که برآورد میشود 120 میلیارد دلار سرمایه خوابیده است.
عبده تبریزی در ادامه تصریح کرد: برخی معتقدند که عایدی سرمایه به معنای افزایش سرمایه نیست بلکه این سرمایه بوده و مصرفی است. بیشتر خانوارها یک خانه دارند اگر بفروشند و سود کنند درآمد تلقی نمیشود. باید مشخص شود تورم در این مالیات ملاک است یا نه. عایدی آنجایی که به شرکتها و سود تقسیم نشده بازمیگردد مدنظر است یا خیر.
این کارشناس اقتصادی با تأکید بر اینکه از جمله افرادی هستند که مالیات عایدی سرمایه در گردش درآمد درست است و جلوی انباشت سرمایه را نباید بگیرد و به رشد و اشتغال صدمه نزند، اظهار داشت: اعتقاد داریم برای شرایط فعلی مالیات عایدی سرمایه از بخش زمین و املاک بگیرند و بحث خود ساختمان نیست زیرا با تورم حرکت میکند.
وی با بیان اینکه جهشی برای دلار در سال آینده پیشبینی نمیشود، عنوان کرد: طبق گزارشها یکی از بیشترین افزایش قیمت مسکن مربوط به مسکن مهر به خصوص در پردیس است و با این طرح باید تورمزدایی بکنیم.
عبده تبریزی با طرح این سوال که اگر در 50 سال گذشته مالیات بر عایدی مسکن داشتیم چه اتفاقی میافتاد گفت: احتمالاً میتوانستیم جلوی سفتهبازی و حتی تورم آن را بگیریم و احتمالاً میتوانست اثر مثبتی داشته باشد. عدهای نمیخواهند ثروتشان مشخص و روشن باشد.
این کارشناس اقتصادی با اشاره به اینکه برای افرادی که یک خانه دارند و میخواهند آن را به تبدیل به احسن کنند نباید قفل ایجاد شود، بیان داشت: اما اگر چنین طرحی به این معضل برسد چون باید مالیات پرداخت کند ایجاد نگرانی خواهد کرد. وی ادامه داد: قابل فهم است که مسکن بخش قابل ملاحظه ثروت و سفتهبازی است و مخالفین جدی دارد و در کنار آن برای اجرا حتماً دولتها کوتاهی کردهاند.
«مرتضی زمانیان» کارشناس اقتصادی با بیان اینکه موافق نیستم در موضوع مالیات بر عایدی سرمایه، تورم تعدیل شود، اظهار داشت: مالیات یک نوع پول زور است، اگر تعدیل تورمی به همه انواع مالیات وصل شود قابل پذیرش است اما اگر نه نباید برای هیچکدام وضع شود. در دنیا مالیات بر دارایی داریم اما در ایران نداریم و آنچه هست بیخاصیت است.
زمانیان با اشاره به اینکه آمار خانههای ثبت شده در کشور را نداریم، تصریح کرد: میتوان سند رسمی و آنچه موجود است کار را شروع کرد و نباید به دلیل آنکه اطلاعات و آمار نداریم آن را کنار بگذاریم حتی میتواند اسناد غیررسمی مانند قولنامهها مبنا باشد؛ بنابراین باید اغماض کنیم تا یک نسخه اجرایی پیش برود و مشکلات آن مشخص شود و تا طرح کاداستر نهایی میشود کار جلو برود.
این کارشناس اقتصادی درمورد اثر قفلشدگی و این پرسش که آیا مالیات بر عایدی سرمایه منجر به رکود میشود، یادآور شد: باید میان رکود در تعداد معاملات با ساخت و ساز فرق قائل شد اینکه در تعداد معاملات رکود ایجاد شود لزوما بد نیست از نقدشوندگی کم میشود. آنچه بد است این خواهد بود که ساخت و ساز کاهش یابد.
**فرزندان اتباع خارجی؛ از بیهویتی تا تابعیت ایرانی
نشست «فرزندان اتباع خارجی؛ از بیهویتی تا تابعیت ایرانی» در انجمن اندیشه و قلم برگزار شد. «مجتبی نوروزی» معاون مرکز مطالعات فرهنگی بینالمللی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی توضیح داد: ما جامعه مهاجرپذیر نداریم. ساختار تصویب لایحه اصلاح قانون تابعیت و فرزندان با مادر ایرانی و پدر خارجی به مهاجران ظلم میکند. ما تنها به گروه اندکی از مهاجرین تابعیت میدهیم. سؤال من این است که آیا جامعه به این لایحه قانونی نیازمند است. این لایحه باز است که بازهم نشانه ظلم به مهاجرین است.
این برنامه همراه با چاشنی شتابزدگی است. با این برنامه ما تابعیت مضاعف در ایران خواهیم داشت. ما در این موضوع عرصههای دیپلماسی را ترک کردهایم. چرا ما باکشورهای همجوارمان دربارهی پاسپورت یا شناسنامهی این افراد صحبت نمیکنیم. بسیاری از مهاجران هنوز ترک تابعیت نکردهاند.
«احمد میدری» معاون رفاه اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در دفاع از لایحهی قانون تابعیت گفت: برخلاف تصور این برنامه شتابزده نیست. این موضوع ابتدا در کمیسیون اجتماعی و سپس در کمیسیون لوایح مورد ارزیابی قرارگرفتهاست. دیدگاهها نسبت به این موضوع متفاوت است، لذا دوبار در صحن هیات وزیران نیز بررسی شده است. رییسجمهوری نیز نقطه نظرات خود را داشته است. با توجه به این دلایل، مدت زمان طی شده بیشتر از روال همیشگی است.
«سیدحسین رضوانی» کارشناس ارشد حقوقبینالملل بیان داشت: آنچه که هرفردی را دربارهی این موضوع مسوول قرارداده است، صیانت از منافع ملی است. رعایت حقوق فردی و حقوق بشر نیز در قالب این اصل قرار میگیرد. نکتهی حایز اهمیت این است، که چگونه این 2 اصل را درکنار یکدیگر قراردهیم تا فدای یکدیگر نشوند.
اگر یک لایحه قرار است به تصویب برسد و به قانون تبدیل شود، باید بازتاب و واکنشی نسبت به موضوعاتی باشد: این موارد به ترتیب منافع ملی، نیاز و ضرورتهای بین المللی هستند. از دیدگاه منافع ملی، قانون مدون ما دربرگیرنده تمام مسایل است. مولفان قانون مدنی، هنگام نوشتن قوانین، ضرورتهای بینالمللی را مدنظر داشتهاند. اگر این ضرورتها مورد توجه قرار نمیگرفت، قوانین مدنی با مشکل روبرو میشد. ما شاهد تحولات بسیاری درباره قوانین حقوق بشر در آغاز هزاره سوم هستیم. کمیسیونی در سازمان ملل با هدف شناسایی حق تابعیت وجود دارد.
رضوانی ماحصل حرفایش را اینچنین توضیح داد: زمانی که ما برای اصلاح یک قانون گام برمیداریم تا نقصها را کم کنیم باید نیازهای کشور و تعهدات بینالمللی را مورد نظر داشته باشیم.
«طیبه سیاوشی» نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی توضیح داد: مجلس شورای اسلامی حدود 2٫5 سال است که با موضوع تابعیت مادرایرانیها درگیر است. تمامی مباحث مطرح شده بینتیجه بود. پس از لایحه تقدیمی دولت، نتایج عوض شد. در اصل 41 و 42 قانون اساسی، مباحثی دربارهی قانون تابعیت وجود دارد. ماده 976 قانون اساسی، مهمترین رکن دربارهی آن 2 اصل است.
سیاوشی عنوان داشت: با افزایش تعداد ازدواجهای غیرقانونی، تعداد فرزندان حاصل از این ازدواج افزایش یافته است. مرزها باید کنترل شود تا میزان مهاجرتهای غیرقانونی در کشور کم شود.
این نماینده مجلس با اشاره به مشکلات امنیتی تصریح کرد: اکنون با مشکل امنیتی درباره این افراد روبهرو هستیم. ما هیچ آمار دقیقی از این افراد نداریم. بسیاری از آنها همگرایی کامل را ندارند. آنها با وجود اینکه از مادر ایرانی متولد شدهاند یا از امکانات ایران استفاده کردهاند، نظر مثبتی نسبت به ایران ندارند.
«محمدرضا زمانی درمزاری» حقوقدان و وکیل پایهیک دادگستری گفت: با توجه به افزایش ازدواج زنان ایرانی با مردان خارجی، اعطای تابعیت به فرزندان آنها از طرف مادر، پیامدهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و امنیتی فراوانی دارد. لایحهی تقدیمی دولت به مجلس نمیتواند راهحل مناسبی برای این موضوع باشد.
محور دوم فقدان هرگونه مطالعه و تحقیق در این لایحه مشهود است. هیچ کارشناسی هدفمند و علمی دربارهی گروههای مورد هدف این لایحه وجود ندارد. به نظر میرسد که چالشها مورد بررسی قرار نگرفته است.
محور سوم نبود هرگونه پیوست کارشناسی یا توجیهی اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی است. هدف این لایحه، اهدای تابعیت بدون قید و شرط به فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با مردان خارجی است.
محور چهارم قید زمان و مکان به شرط اقامت نسبت به تولد و حضور کودکان حاصل از این ازدواج در ایران است، که بر خلاف الزامات مقرر در قانون مدنی است.
محور پنجم منوط شدن به تحصیل تابعیت اولیه فرزندان، حاصل از این نوع ازدواج، بنا به درخواست مادر ایرانی و مقرر نداشتن حق تضمین نسبت به هرگونه تابعیت احتمالی.
زمانی بر اساس این محورها اینگونه نتیجهگیری کرد: اگر مخالفتی درباره این لایحه بیان میشود به معنای نفی ضرورت موضوع نیست. تمامی نگاهها درباره چگونگی تخصیص حق آن افراد است.
**همگرایی و واگرایی؛ گفتگویی میان فرهنگی- میان دینی
همایش بین المللی «همگرایی و واگرایی؛ گفتگویی میان فرهنگی- میان دینی» در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد. «شمسیالملوک مصطفوی» استاد دانشگاه بیان داشت: منظور از گفتمان در بحث من زبان و شیوه خاصی است که با ابتنا بر اندیشههای عرفانی عشق و با شکل دادن به صورت نوینی از معرفت و دانایی، میتواند ساخت جدیدی را در تعاملات منجر به همگرایی فرهنگی - دینی به وجود آورد.
ما نیاز به گشودن راههای جدید جهت تحقق همگرایی فرهنگی ـ دینی در جهان پر تنش معاصر داریم که به تحقق صلحی پایدار کمک کند. تاکید بر عناصر مشترک میان ادیان و یا بهره بردن از رویکرد هرمنوتیکی در گفت وگوهای میان فرهنگی و میان دینی و ... راهکارهای مناسبی برای ایجاد مفاهمه، پیش رو مینهند و لیکن به طور موقت زیرا این راهکارها نمیتوانند به نحوی بنیادین، بر دوئیتی که در نهاد تکثر دینی و فرهنگی وجود دارد، غلبه کنند.
«اصفا ویدیانتو» پژوهشگر علوم سیاسی دانشگاه ماربورگ آلمان درباره امکان شکلگرفتن گفت وگوی دینی در عصر پسا حقیقت اظهار داشت: یکی از موانع اصلی در ایجاد و تثبیت گفت وگو و هماهنگی میان اعضای جوامع دینی عبارت است از تکثر دعاوی حقیقت، دعاویای که با یکدیگر در تناقضاند. بعضی از اعضای جوامع دینی دریافتی انحصارگرایانه از حقیقت دارند، و در نتیجه برای به رسمیت شناختن دیگر حقیقتها مجالی نمیدهند. چنین مشی انحصارگرایانهای در پیشرفت وحدتگرایی میان ادیان، مانع ایجاد میکند درحالیکه وحدتگرایی میان ادیان مهم است؛ در سطح کلان، برای صلح جهانی، و در سطح خرد، برای امکان تداوم ملتسازی. ظهور عصر پساحقیقت، ماهیت و آینده گفت وگوی میاندینی را پیچیده میکند.
اصفا ویدیانتو با بیان اینکه ظهور عصر پساحقیقت، ماهیت و آینده گفت وگوی میاندینی را پیچیده میکند توضیح داد: این عصر جدید به عواطف و باورهای فردی، در مقایسه با واقعیتهای موجود در سنجش اطلاعات، چشمگیرتر از همه در رسانههای اجتماعی، ارزش و وزن بیشتری میدهد. یک پاره اطلاعات، حقیقت سنجیده شده است، مشروط به اینکه با باور و عواطف افراد مطابق باشد. بنابراین در عصر پساحقیقت، در نتیجه چند دستگی و قطبی شدن برداشتهای متکثر از حقیقت، پراکندگی و تجزیه شدن درون جامعه تشدید میشود.
این پژوهشگر در پاسخ به این پرسش که پساحقیقت بهمثابه مداخله یا محدودیت و اینکه آیا میتوان عصر پساحقیقت را عصر پسا فاکتوریل نامید؟ اظهار کرد: پساحقیقت مرتباً بهعنوان حکایتکننده از «پسا ـ واقع» دانسته میشود اما مساله درباره این نیست که واقعیتها بیفایدهند، بلکه مسئله صرفاً بر سر این است که طول میکشد واقعیتها بتوانند تجمیع شوند و تبدیل به استدلالی مغلوبکننده شوند. به واقع «حقیقت» با «باورپذیربودن» جایگزین شده است و ملقه جنبشهای پوپولیستی در رسانههای اجتماعی مرتباً توسط سیاست پساحقیقت بهکار گرفته میشود. تقوای فردی، پرهیزکاری دیجیتال، و پرهیزکاری مدنی ـ اجتماعی و ژورنالیستی شدن توجیه ـ اجتماع توجیه نیز به نوعی زاییده همین عصر هستند.
وی راهبردهایی نیز برای گفت وگوی میانایمانی در عصر پسا ـ حقیقت ارایه کرد و عنوان داشت: آموزش عالی میتواند بهعنوان یکی از پیشبرندگان گفتوگوی میانایمانی عمل کند. این بهخاطر موقعیت خاص آموزش عالی است.
اصفا ویدیانتو دورنمایی از وحدتگرایی میان ایمانی ارایه کرد و یادآور شد: برایناساس آینده گفت وگوی میانایمانی وابسته به قدرت کنشگران جامعه مدنی است که میتوانند تنش و قطبیسازی درون جامعه را تعدیل کنند. بهطور سنتی اقتدارهای دینی مستقر وظیفه مواجهه با اقتدارهای دینی جدید را دارند، چون اگر بهصورت سنتی با اقتدارهای دینی مستقر تعدیل نشوند ممکن است این اقتدارهای جدید برای وحدتگرایی میان ایمانی مسئله بیافریند. درنتیجه اقتدارهای دینیای که بهصورت سنتی مستقر هستند در عصر پساحقیقت لازمند. با این حال، آنها باید راهبردهای خود را تغییر دهند تا در رسانه اجتماعی مقتدر شوند. آنها با ترویج فعالانه ایدههای خود در اینترنت باید وساطت خود را بیشنه کنند. دغدغه آنها در عوض صرف محبوبیت، خیر عمومی برای مردم و اجتماع ایمانی است.
«ایرمگارد پین» مدرس مدعو دانشگاه مطالعات جهان دانشگاه تهران در سخنرانی خود با موضوع یکتاپرستی، حقیقت و خشونت گفت: از حملات تروریستی 11 سپتامبر 2011 میلادی تاکنون پرسش درباب رابطه میان دین، حقیقت و خشونت همواره جزیی از بحثهای عمومی و تحقیقات علمی بوده است. نظریه «یان آسمان» مصرشناس آلمانی در این بحثها در سطح بینالمللی مورد بحث بوده و مجدداً مورد توجه قرار گرفته است.
ایرمگارد پین تاکید کرد: یان آسمان در ادامه تمایز میان وفاداری و خیانت را مورد توجه قرار داد که متکی به عهد خدا با «قوم برگزیده»اش است. «یکتاپرستی وفادارانه» متضمن نوعی از خشونت است که عمدتاً بر اعضای گروه خود که مرتد یا خطاکار دانسته میشود اعمال میشود. تمایزی میان دوستان و دشمنان خدا ایجاد میشود، همانگونه که در بسیاری از مواضع کتاب مقدس و همچنین قرآن دیده میشود. در نظر آسمان این ماده منفجره زبانی در همه ادیان یکتاپرست است. متکی به نظریه سیاسی کارل اشمیت آخرین کتاب آسمان بهنام دین مطلق (2016) به علل افراطگرایی و تروریسم در همه ادیان یکتاپرستانه میپردازد. نظریه آسمان میان متخصصان و در بحثهای عمومی به مجادلات بحثبرانگیزی دامن زد که باعث شد او با نظرات، اصلاحات و افزودههایی به آنها پاسخ داد.
**بررسی اتفاقات دهههای 50 و60
نشست «بررسی اتفاقات دهههای 50 و60» در حوزه هنری برگزار شد. «یعقوب توکلی» استاد و پژوهشگر تاریخ معاصر گفت: در دهههای 50 و 60 خورشیدی گروههای سیاسی غیرمسلح و احزاب سیاسی شکل گرفته در دوران رژیم پهلوی تبدیل به محور قضایا میشوند و بخشی از تحولات را رقم میزنند.
توکلی اظهار داشت: در جلسه امروز، راجع به نهضت آزادی بحث خواهیم کرد و آن را از زمان شکلگیریاش بهعنوان یک جریان فکری تا تاثیرات آن بر فضای سیاسی کشور و تحولات آن در دهههای 50 و 60 را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
استاد و پژوهشگر تاریخ معاصر به معرفی نهضت آزادی پرداخت و عنوان داشت: وقتی نهضت آزادی را بازخوانی میکنیم، در ابتدا باید سه شخصیت مهم و محوری را بشناسیم که به نوعی عناصر میانی در جبهه ملی بودند. در حقیقت بهعنوان نیروهای اصلی جبهه ملی نبودند و در ردههای پایینتر آن قرار میگرفتند. نخستین شخصیت، مهندس بازرگان است، دومی آیتالله طالقانی است و سومی نیز یدالله سحابی است.
بازرگان جزء دانشآموزانی است که در زمان رضاخان به فرانسه رفت، در آنجا مهندسی مکانیک خواند و برعکس بقیه دانشجویانی که به خارج رفتند و بعضاً متدین بودند و سپس دست از تدین خود برداشتند، او متدین باقی ماند و دست از دین خود برنداشت. در حقیقت، دینداری او و مظاهر مذهبیاش حفظ شد. در مقابل کسانی بودند که با غرب رفتن، دینشان را از دست دادند.
یدالله سحابی نیز مانند بازرگان بود. او رشته مهندسی معدن خواند اما دینداری خود را مانند بازرگان حفظ کرد. جالب است که او در کنار رشته مهندسی معدن، مطالعات ویژه دینی نیز دارد. حال وقتی که این 2 تَن برگشتند و هیاتعلمی دانشگاه تهران شدند، میبینید که هر 2 کلاس قرآن و آموزش دین برگزار میکنند.
وی به معرفی آیتالله طالقانی پرداخت و توضیح داد: شخصیت دیگری که در این فضا حضور دارد، آیتالله سید محمود طالقانی است. او پسر سیدابوالحسن طالقانی است که خود وی از جمله فعالان جنبش مشروطه بوده است و دوستیهایی با شریعت سنگلجی دارد.
این کارشناس تاریخی خاطرنشان کرد: بنابراین یک شخصیت علمگرا از یک طرف و یک شخصیت حوزوی که منتقد بخشی از مباحث حوزه هم هست و به نوعی روشنفکر نیز هست، با یکدیگر حلقه کوچکی را در داخل جبهه ملی شکل میدهند. با وجود اینکه اکثر عناصر اصلی جبهه ملی، افراد سکولاری هستند، این چند نفر آدمهای مذهبی هستند و حتی ارتباطاتی نیز با روحانیت و از جمله آیتالله بروجردی دارند.
توکلی به افزایش قدرت اجتماعی و فرهنگی نهضت آزادی اشاره کرد و افزود: در دهه 50، نقش اجتماعی و فرهنگی عوامل مختلف نهضت آزادی در بخشهای مختلف کشور گسترش پیدا میکند. دلیل این موضوع این است که حسینیه ارشاد بهعنوان یک مرکز مهم فعالیت فرهنگی نهضت، در اختیار آنان قرار میگیرد و سخنرانیهای بازرگان از این طریق به گوش مردم میرسد. همچنین اعتقادات مذهبی بازرگان، آیتالله طالقانی و سحابی به بسط این جریان کمک زیادی میکند و ساواک به دلیل همین موضوع، ملاحظه آنان را میکرد چراکه دستگیری آنان مساله ایجاد میکرد.
باید بگویم که نهضت آزادی واقعا برنامهای برای تغییر حکومت در کشور نداشت. حتی اگر کتاب راه نرفته بازرگان را مطالعه کنید، میبینید که آنان برنامهای برای این کار ندارند و نمیدانستند که برای آینده کشور چه برنامهای باید اجرا کنند. البته گروههای دیگر نیز مانده بودند و نمیدانستند که چه باید بکنند. تنها کسی که برنامه داشت و برای مسیر خود استراتژی قائل بود و همه چیز را پیشبینی کرده بود، فقط و فقط خود امام (ره) بود و بقیه برنامهای نداشتند.
این استاد و پژوهشگر تاریخ معاصر به موضوع بسیار مهمی راجع به بازرگان اشاره کرد و گفت: با پیروزی انقلاب، بازرگان، نخستوزیر انقلاب میشود. به فاصله کوتاهی مشخص میشود که بازرگان با انقلاب اسلامی و تحول حکومت همراه نیست. او خودش را در وضعیتی شبیه به وضعیت دولت محمد مصدق میبیند فلذا به دنبال تغییر جدی نیست. میبینید که یکی دو ماه بعد، امام خمینی(ره) بیانیه میدهد و به او میگوید که چرا فلان کارها تاکنون انجام نشده است و چرا جدی نیستید؟ از این به بعد، اعتراض مداوم امام نسبت به عملکرد ایشان آغاز میشود. البته در موارد دیگری نیز امام به ایشان تذکر میدهد و موضوع های مختلفی را به او یادآوری میکند که از آن جمله ماجرای کردستان است.
پژوهشم9370**9131
فعالیت های پژوهشی در یک نگاه
بررسی مالیات بر عایدی سرمایه و اتفاقات دهههای 50 و60
تهران- ایرنا- «پایه گذاری مالیات بر عایدی سرمایه در ایران»، «فرزندان اتباع خارجی؛ از بیهویتی تا تابعیت ایرانی»، «همگرایی و واگرایی؛ گفتگویی میان فرهنگی- میان دینی» و «بررسی اتفاقات دهههای 50 و60» از مهمترین نشست هایی بود که هفته گذشته در کشور برگزار شد.
صاحبخبر -
نظر شما