شناسهٔ خبر: 31851772 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: فرهیختگان آنلاین | لینک خبر

نگاهی به وضعیت سینمای ایران در سال ۹۷

سال سرمایه‌های مشکوک سینما

سینمای ایران سال ۹۷ را در حالی سپری کرد که جنجال‌ها و حواشی خبری راجع به توقیف فیلم‌ها کم‌کم خاصیت اولیه‌شان برای افزایش فروش آثار را از دست دادند و آخرین نمونه‌های پرفروش این فیلم‌ها در مقایسه با همتایان دیگرشان در سال‌های قبل، توفیقات به نسبت کمتری کسب کردند.

صاحب‌خبر -
به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، سال سینمایی در ایران تقریبا با جشنواره فیلم فجر شروع می‌شود و اواخر دی‌ماه سال بعد که تب و تاب دوره بعدی فستیوال بالا گرفت، به پایان خواهد رسید. اما آمارهای نهایی در آخر اسفندماه هر سال جمع‌بندی می‌شوند. می‌شود سال ۹۷ را با سال پیش از خودش مقایسه کرد و روی مقداری صعود یا افول در هرکدام از شاخص‌های جزئی آن بیش از حد حساس شد و اصطلاحا مته به خشخاش گذاشت؛ اما بعد از بررسی این‌گونه مسائل طی چند سال، هر پژوهنده‌ای کم‌کم درخواهد یافت که این کار فایده چندانی ندارد و باید عمیق‌تر و کلی‌تر به موضوع پرداخته شود. تعداد مخاطبان سینمای ایران در پایان سال ۱۳۹۶ به یک‌چهارم عددی رسیده بود که آمارها در آخرین روزهای دهه ۶۰ نشان می‌دادند و در سال ۱۳۹۷ اعلام شد که تعداد مخاطبان سینمای ایران چهار میلیون نفر بیشتر شده‌اند؛ در حالی که نسبت «یک‌چهارم»، بین سال ۹۷ و پایان دهه ۶۰، همچنان مثل سال پیش از خودش برقرار است و عددی که گفته می‌شود به خریداران بلیت از گیشه‌ها اضافه شده، در حدی نبوده که نسبت‌های کلی را جابه‌جا کند. به عبارتی ۱۳۹۷ برای سینمای ایران سال خاصی نیست و نمی‌شود آن را چیزی فراتر از یک قوس صعودی یا نزولی در نموداری دانست که صنعت فیلمسازی کشور در ۲۹ سال گذشته و به‌خصوص سال‌های پس از دهه 80 طی کرده است. در سال ۱۳۹۷ سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اعلام کرد که ۹۱ درصد از مردم ایران در تمام طول سال حتی یکبار هم به سالن سینما نرفته‌اند. در همین سال تورم مخاطبان تهرانی سینما نسبت به مخاطبان شهرستانی، رشدی که در سال‌های پس از ۱۳۷۶ تا به حال طی کرده بود را با همان شیب ادامه داد. اکران‌های سال ۹۷ به نوعی نتیجه‌ای بود که سینمای ایران از تولیدات سال ۹۶ می‌گرفت و جشنواره سی‌وششم فیلم فجر را می‌شود ویترین فیلمسازی کشور در بازه ۱۲ماهه‌ای دانست که پس از برگزاری‌اش سپری شد و به دوره بعدی جشنواره رسید. در ۱۳۹۷ تعداد فیلم‌های اکران شده در سینمای ایران که در فستیوال فجر حضور نداشتند، دو برابر شرکت‌کنندگان در جشنواره بود اما متوسط فروش فیلم‌های حاضر در جشنواره سه میلیارد و ۹۰۰ میلیون تومان و متوسط فروش فیلم‌های خارج از جشنواره دو میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومان بود؛ آن هم در حالی که یک استثنای بسیار پرفروش به نام «هزارپا» توانسته بود میانگین فروش فیلم‌های خارج از جشنواره را تا حدود ۷۰۰ میلیون تومان بالاتر ببرد.


 کمدی در صدر پرفروش‌ها

 امسال در سبد فیلم‌های به اکران درآمده در ایران، کمدی‌ها صدر فهرست پرفروش‌ها را به خودشان اختصاص دادند و این در حالی است که معدود آثار به نمایش درآمده از ژانرهای دیگر که فاکتورهای سرگرمی‌سازی هم در آنها مورد توجه قرار گرفته بود، فروش نسبتا مناسبی داشتند. به عبارتی می‌شود گفت دلیل فروش بیشتر فیلم‌های کمدی نسبت به ژانرهای دیگر، تا حدود زیادی تعداد بالاتر این فیلم‌ها و توجه ویژه‌ای بود که سیاستگذاران فرهنگی و سالن‌دارها و خود اهالی سینما به این ژانر داشتند، نه صرفا علاقه مخاطبان. از لحاظ محتوایی، سینمای داستانی ایران در سال ۱۳۹۷ به هیچ‌وجه ارتباط وثیقی با مسائل جاری در جامعه نداشت و این در حالی بود که عمده فیلم‌ها، حتی آنهایی که در ژانرهایی مثل کمدی و درام و... قرار داشتند، همزمان «اجتماعی» را هم به‌عنوان‌شان اضافه کرده بودند. شاید دلیل اینکه در سال ۱۳۹۷ هم مثل چند سال اخیر، ۹۱ درصد مردم ایران حتی یک بار به سالن سینما نرفتند، همین تم نامربوط فیلم‌ها به زندگی اجتماعی عموم مردم و دغدغه‌ها و مسائل‌شان بود. در کنار سینمای داستانی، سینمای مستند ایران هم در مورد اصلی‌ترین مسائل زیست طبیعی و اجتماعی مردم تقریبا سکوت کرده بود، هر چند در فضای مستند، وضع مقداری بهتر از فیلم‌های داستانی بود. شبکه نمایش خانگی اما از خود سینمای ایران هم فاصله دورتری با جامعه ایران داشت. سریال‌های شبکه نمایش خانگی اکثرا تصویری از لوکس‌ترین و تجملاتی‌ترین شیوه زندگی در ایران بودند و به همین دلیل، تقریبا تمام این مجموعه‌ها در سال ۹۷ با شکست تجاری مواجه شدند؛ هرچند تلاش می‌شد آمارسازی‌هایی صورت بگیرد که این شکست‌ها را کتمان کنند. جشنواره فجر سی‌وششم که آثار آن نمایی کلی از سینمای ایران در سال ۹۷ به دست می‌دادند، هم فاقد پدیده فیلمسازی بود، هم فاقد شاهکار هنری؛ هرچند در آن اتفاقات خاصی رخ داد که ورود بهرام توکلی به‌عنوان یک فیلمساز شاخص جریان روشنفکری به فیلمسازی در عرصه دفاع‌مقدس یکی از آنها بود و ساخته شدن اولین فیلم سینمایی ایران در رابطه با مساله مدافعان حرم، به کارگردانی ابراهیم حاتمی‌کیا موردی دیگر. البته امسال آثار قابل توجهی هم در میان تولیدات سینمای ایران وجود داشتند، هرچند نمی‌شد آنها را با بهترین فیلم‌های کارگران‌هایشان مقایسه کرد.

اما یک مساله بسیار مهم که سال ۱۳۹۷ را به لحاظ سینمایی از سال‌های پیش از خودش متمایز می‌کرد، عنوان شدن بحث‌های مرتبط با پولشویی و مفاسد مالی در سینما بود. ریشه این مسائل عمدتا به سال‌های پیش بر می‌گشتند اما در سال ۹۷ بسیاری از پرده‌ها فرو ریخت و چنین بحثی علنا به قسمت‌هایی کشیده شد که قبل از آن در خفا هم کمتر مطرح می‌شد. محمد امامی، سرمایه‌گذار کلان فیلم‌های سینمایی و شبکه نمایش خانگی، در همین سال به جرم مفاسد اقتصادی بازداشت شد و ارتباط تخلفات مالی او با پروژه‌های سینمایی به‌طور رسمی از طرف دادستانی اعلام شد. در اواخر سال خبر بازداشت و برگزاری دادگاه افراد دیگری مثل حسین هدایتی و محمدهادی ‌رضوی هم در ارتباط با پرونده‌ای که امامی ذیل آن بازداشت شده بود، در خروجی رسانه‌ها قرار گرفت.

هدایتی بیشتر در فوتبال سرمایه‌گذاری کرده بود اما در سینما هم فعالیت‌هایی داشت و محمدهادی رضوی، داماد محمد شریعتمداری؛ وزیر پیشین صنعت و وزیر فعلی هم به‌عنوان شریک محمد امامی در سری اول پروژه شهرزاد مشارکت داشت. علنی شدن تخلفات مالی سرسام‌آوری که با پوشش فعالیت‌های فرهنگی و سینمایی صورت گرفته بودند، تنها تمایز سال ۹۷ با سال‌های پیش از خودش بود. این اتفاقات باعث شد مردم و رسانه‌ها نسبت به منابع مالی تولیدات سینمایی، حساسیت فوق‌العاده‌ای پیدا کنند و موج پرسشگرانه‌ای علیه سلبریتی‌ها به راه بیفتد. سال ۱۳۹۷ با صعود چند برابری قیمت دلار و طلا و بسیاری از کالاهای اساسی همراه بود. اگر در چنین سالی تعداد مخاطبان سینما بالا رفته باشد، نشان‌دهنده این است که قاطبه مخاطبان سینما از یک طبقه اقتصادی به‌خصوص هستند. صعود آسانسوری قیمت ارز در سال ۱۳۹۷ باعث شد که هزینه فیلمسازی هم در ایران بالاتر برود.

در حال حاضر کف هزینه‌ها برای تولید یک فیلم سینمایی در ایران، بدون استفاده از حتی یک چهره و ستاره، حدود دو میلیارد تومان است و این فیلم برای آنکه صرفا هزینه‌های تولیدش را در گیشه بازگرداند، باید سه برابر؛ یعنی چیزی در حدود ۶ میلیارد تومان فروش گیشه‌ای داشته باشد؛ در حالی که فیلم بدون ستاره 6 میلیارد نخواهد فروخت و اگر هم چنین فیلمی نهایتا بتواند در این حد بفروشد، هیچ سرمایه‌گذاری حاضر نیست پولش را مدت‌ها در یک پروژه پرریسک سینمایی بخواباند تا صرفا اصل پولش بدون ریالی سود برگردد. چنین مساله‌ای سرمایه‌گذاری خصوصی در سینما را کاملا به لحاظ منطق اقتصادی زیر سوال می‌برد و از این به ‌بعد تمام فیلم‌هایی که با ادعای تولید در بخش خصوصی اکران بشوند، مورد پرسش‌هایی جدی و حتی بدبینانه درخصوص منابع مالی‌شان قرار خواهند گرفت که این مساله از عمده‌ترین اتفاقاتی است که سال ۹۷ برای سینمای ایران رخ داد و این بازه زمانی را نقطه عطفی در بررسی‌های تاریخی سینمای ایران قرار داد. سال ۹۷ با جشنواره فجر سی‌وهفتم به روزهای آخرش نزدیک شد؛ جشنواره‌ای که بخش «نگاه نو»، مخصوص فیلم‌های اول، مجددا به آن باز گشته بود؛ اما باز هم نتوانست پدیده‌ای به سینمای ایران معرفی کند؛ هرچند نقاط قابل توجه و بعضا روشنی مثل «جاندار» و «۲۳ نفر» در میان فیلم‌اولی‌ها به چشم می‌خورد و به لحاظ شاهکار هنری هم اتفاق خاصی در این جشنواره رخ نداد؛ هرچند فیلم‌های بحث‌انگیزی مثل «متری شش‌ونیم»، «جهان پهلوان تختی»، «رد خون» و «شبی که ماه کامل شد» در آن حضور داشتند. سینمای ایران سال ۹۷ را در حالی سپری کرد که جنجال‌ها و حواشی خبری راجع به توقیف فیلم‌ها کم‌کم خاصیت اولیه‌شان برای افزایش فروش آثار را از دست دادند و آخرین نمونه‌های پرفروش این فیلم‌ها در مقایسه با همتایان دیگرشان در سال‌های قبل، توفیقات به نسبت کمتری کسب کردند.

 

 

* نویسنده : میلاد جلیل‌زاده روزنامه‌نگار

نظر شما