هیولای مککارتیسم و سوسیالیسم
اکثر کارشناسان مسائل آمریکا در یک نکته اتفاق نظر دارند و آن قطبی شدن سیاستورزی در ایالات متحده است.تقویت جریان فکری چپ در حزب دمکرات و طرح مباحثی چون عدالت اجتماعی،جلوگیری از فربه کردن طبقه ثروتمند،توجه به همه اقشار جامعه با حضور افرادی چون برنی سندرز و الکساندرا اوکازیو کورتس ابعاد جدیدی بهخود گرفته که عمدتا ناشی از توجه دوباره به سوسیالیسم است.در طرف مقابل، نومحافظهکارانِ جمهوریخواه در تکاپوی بازدارندگی چنین تفکری و عقب نگه داشتن آن هستند؛ چرا که باور دارند این دیدگاه ممکن است بهمانند یک موج بزرگ پیروز انتخابات 2020 ریاست جمهوری و پایان کار ترامپ باشد.ادامه این روند یادآور عصر مککارتیسم در دهه پنجاه میلادی است که به چالشی تهدیدزا در آن دوره بدل شد.
بازنمایی تاریخ:عصر مککارتیسم
سناتور جوزف مککارتی در آغاز دوره جنگ سرد و تحت تأثیر تقسیم جهان به دو اردوگاه کاپیتالسیم و کمونیسم،نسبت به فعالیتهای کمونیستی در ایالات متحده روندی خصمانه گرفت و موجب شد که موجی از عوامفریبی، سانسور، فهرستهای سیاه، گزینش شغلی، مخالفت با روشنفکران، افشاگریها و دادگاههای نمایشی و تفتیش عقاید، فضای اجتماعی دهه ۱۹۵۰ آمریکا را دربرگیرد. بسیاری از افراد به اتهام کمونیست بودن شغل خود را از دست دادند و به طرق مختلف آزار و اذیت شدند. نکته جالب توجه شباهت زیاد این مبارزه ضد کمونیستی با روشهای مرسوم در کشورهای کمونیستی بود. مک کارتی هم چنین دوران سیاهی را برای هالیوود رقم زد و کارگردانان زیادی را به بهانه کمونیست بودن تحت تعقیب قرار داد.در آمریکا همواره نسبت به بازگشت این دوران واهمه وجود داشته و با طرح مسائل و دغدغههای جریان چپ در حزب دمکرات این نگرانی هماکنون بازتاب بیشتری یافته است. سارا سندرز سخنگوی کاخ سفید در واکنش به این وضعیت بیان نموده که یک گروه کوچک چپ گرا کنترل حزب دموکرات را در دست گرفته است.
انقلاب سیاسی یا گسترش چپروی حزب دمکرات؟
روندهای سیاسی در حزب دمکرات نشان میدهد که این جریان از وزن موثرتری نسبت به قبل برخوردار شده و تحت تأثیر فاصله طبقاتی در آمریکا؛ اکثر نمایندگان کنگره از حزب دمکرات به طرح دیدگاههای سوسیالیستی پرداختهاند.از انتخابات 2016 ریاست جمهوری که در حزب دمکرات رقابت درون حزبی بین هیلاری کلینتون و برنی سندرز رخ داد؛ این جریان غالبتر شده و طرفداران بسیاری در بین نخبگان حزب و طرفدارانشان داشته است.
سندرز با طرح دیدگاههای سوسیالیستی تابوِ گفتن چنین سخنانی را در محیط سیاسی آمریکا شکسته که همین موضوع به چالشی اساسی در سیاستورزی آمریکایی تبدیل شده است.او در نخسین سخنرانی انتخاباتی برای شرکت در رقابت های درون حزبی دموکرات انتخابات ریاست جمهوری 2020 بیان داشته:" ما انقلابی سیاسی را آغاز کرده ایم و قصد داریم آن را به سرانجام برسانیم. سه سال پیش آنها فکر کردند که ما به نوعی احمق و افراطی هستیم اما دیگر چنین موضوعی مطرح نیست...ما در برهه ای حساس و خطرناک از تاریخ آمریکا به سر می بریم، ما در برابر رئیس جمهوری قد علم می کنیم که یک دروغ گوی روانی، یک متقلب، نژاد پرست، بیگانه ستیز و کسی است که مردمسالاری آمریکا را تضعیف می کند و کشور را در مسیر خودکامگی پیش می برد؛ حال بیش از هر زمان دیگر نیازمند هدایت گری هستیم که به جای ایجاد تفرقه، ما را متحد سازد...کمپین ما برای گذار کشورمان و ایجاد دولتی است که براساس اصول عدالت اقتصادی، اجتماعی، نژادی و محیط زیستی باشد...به ما می گویند سیاست هایی مانند بهداشت و درمان برای همه، افزایش حداقل دستمزد به پانزده دلار در هر ساعت یا رایگان شدن هزینه تحصیلات دانشگاهی بسیار افراطی هستند ولی در حال حاضر اینها سیاست هایی هستند که بیش از هر زمان دیگر با حمایت اکثریت مردم آمریکا همراهند."
الکساندرا اوکازیو کورتس عضو مجلس نمایندگان نیز کنشگری از حزب دمکرات است که به طرح دیدگاههای سوسیالیستی مشهور شده و سرمایه داری را سیستمی " غیر قابل جبران " میخواند که موجب نابرابری در درآمدها می شود .
الیزابت وارن نامزد انتخابات درون حزبی دموکرات برای انتخابات ریاست جمهوری 2020 هم تحت تأثیر چنین نگرشی به طرح مباحثی پرداخته که بزرگترین دغدغه آن عدالت اجتماعی با تفسیری آمریکایی است.وارن معتقد است با توجه به آن که غول های بزرگ فن آوری مانند آمازون ، گوگل و فیسبوک قدرت زیادی در اختیار دارند زمان آن فرارسیده است که این شرکت ها به بخش های کوچک تری تقسیم بشوند.وي گفته :"در صورتی که رئیس جمهور شوم طرحی را مطرح خواهم کرد که بر اساس آن شرکت های بزرگی که درآمد آنها بیش از 25 میلیارد دلار است باید به بخش های کوچک تری تقسیم شوند و نباید به آنها اجازه داده شود که دارایی های خود را گسترش دهند".
حتی افرادی مانند سناتور باب منندز نیز دغدغههای سوسیالیستی را تحت لوای عبارات و جملاتی متفاوت به زبان راندهاند که نشان از عمق فاصله طبقاتی فاحش در آمریکا است.منندز باور دارد که 10 میلیون کودک در آمریکا در فقر به سر می برند و بسیاری از آنها در خانواده هایی هستند که نمی توانند نیازهای اساسی خود را تامین کنند.
اما در مقابل این کنشهای فردی و سازمان یافته حزب دمکرات؛جمهوری خواهان بهویژه طیف محافظهکار از برآمدن دوباره سوسیالیسم در آمریکا سخن رانده و آن را تهدیدی جدی برای این کشور میدانند.
واکنشها به جریان چپ
سباستیا گورکا ، چهره راست افراطی و مشاور پیشین دونالد ترامپ در " کمیته اقدام سیاسی محافظه کاران " در مورد رشد سوسیالیسم در امریکا هشدار داد و گفت:" افرادی همچون الکساندرا کورتس در تلاش هستد خانه های مسکونی ، ماشین های کشاورزی و حتی همبرگرها را از دست شهروندان امریکایی بقاپند ؛ آن گونه که روزگاری جوزف استالین ، دیکتاتور شوروی در آرزوی آن بود" .
مایک پنس معاون رییس جمهور آمریکا با شدت بیشتری به سوسیالیسم تاخته و معتقد است که مردم آمریکا در 20 ماه آینده باید یک انتخاب را انجام دهند. او میگوید:"خطرات پیش رو بسیار زیاد است .ما یک انتخاب بسیار شفاف پیش رو داریم.این انتخابی بین رشد و رفاه بیشتر و فرصت برای همه آمریکایی یا بازگشت با سرعت به سمت سیاست های اقتصادی شکست خورده گذشته است...بدیهی است که بحث موجود انتخابی بین آزادی و سوسیالیسم است".
او در جایی دیگر به جریان چپ در حزب دمکرات اشاره و از یک تهدید جدی برای آمریکا سخن میراند و باور دارد که سوسیالیسم به بردگی ختم می شود.پنس میگوید:"پیروزی در دو جنگ جهانی سبب شده که ما امیدوارانه در اینجا بایستیم.آزادی سبب این موضوع شد و سوسیالیسم سبب آن نشد...طرح درمانی دموکرات ها به منزله بی توجهی به سلامت همگانی است. طرح اقتصادی سبز دموکرات ها اگر تصویب شود هم هزینه های زیادی برای مالیات دهندگان و اشتغال آفرینان دارد".
ترامپ هم در سخنرانی سالیانه خود در کنگره خطر برآمدن سوسیالیسم را هشدار میدهد.او اعلام میکند که آمریکا بر اساس آزادی و استقلال بنا شده و هر لحظه ای که آمریکا به یک کشور سوسیالیست بدل شود آنگاه دیگر آمریکایی وجود نخواهد داشت و متوقف خواهد شد.
از طرف دیگر حمله لفظی بی سابقه سخنگوی کاخ سفید به دموکرات ها نشاندهنده عمق وحشت از ظهور سوسیالیسم در آمریکا است.سارا سندرز در یک کنفرانس مطبوعاتی بیان داشته که دموکرات ها رئیس جمهور را آزار می دهند تا توجهات را از برنامه های افراطی خود منحرف کنند. برنامه هایی که به گفته وي آمریکا را به کشوری سوسیالیست تبدیل می کند، کودکان را پس از تولد می کشد، فرصت های شغلی را از بین می برد و آمریکا را به سوی ورشکستگی هدایت می کند...مردم آمریکا سزاوار کنگره ای هستند که با رئیس جمهور در مورد مسائل جدی مانند مهاجرت، سلامت و زیرساخت ها همکاری کند. دموکرات ها به دنبال بازی های سیاسی رقت انگیز هستند و به جای تلاش برای نتایج مطلوب برای شهروندان ما، به دنبال رضایت پایگاه های تندرو و چپ گرا هستند.
نتیجهگیری
برای آنکه قدرت ذهنی و عملی جریان ضد سرمايه داري مشخص شود اظهارات افرادی چون الکساندرا کورتس ، عضو چپگرای مجلس نمایندگان امریکا در تقبیح سرمایهداری حائز اهمیت خواهد بود که معتقد است سرمایه داری یک ایدئولوژی مبتنی بر سرمایه است و مهمترین چیز در آن تمرکز سرمایه و افزایش سود است...تلاش سرمایه داری برای افزایش سود به زیان مردم و محیط زیست تمام می شود و از نظر من سرمایه داری اصلاح ناپذیر است...برتری دادن سود بر همه چیزهای دیگر در جامعه تبعاتی دارد و امروز با این تبعات مواجه هستیم. این یعنی اینکه مردم توان مالی زندگی کردن ندارند به نظر من ، این مدل پایدار نیست.سیاستمداران محافظه کار مردم را می ترسانند و می گویند که سوسیالیسم به معنای کنترل دولت بر کسب و کار آنها است . اما ما حالا باید از این بترسیم که شرکت ها کنترل دولت ما را دست گرفته اند...به رغم ثروتمندتر شدن آمریکا ، ثروت همواره در اختیارعده کمتری است و زندگی در یک جامعه نابرابر حس خوبی ندارد .
هر چند در یک چشمانداز کلی غلبه اصالت فرد به اصالت جامعه و لذت طلبیِ فرد گرایانهِ لیبرالیستی در نظامِ فکریِ سرمایهداری از ارجحیتی غیر قابل چشمپوشی برخوردار است اما بهدلیل آنکه سنت چپ در آمریکا دارای سابقهای چند دههای است و دوران مککارتیسم در دهه پنجاه میلادی عملا اجازه ظهور و بروز سوسیالیسم را نداده؛طرح دوباره آن از طرف دمکراتها میتواند ساختار و محتوای سیاست در ایالات متحده را تحت تأثیر قرار دهد به ویژه آنکه احتمال پیروزی کاندیدایی چپگرا در انتخابات ریاست جمهوری 2020 آمریکا دور از ذهن نیست.
حسین درجانی-کارشناس مسائل آمریکا
نظر شما