به گزارش
ایکنا از خراسان رضوی، از جمله آثار و منابع گرانقدر شیعی که از قرن اول هجری بر جای مانده، صحیفه سجّادیه است که حاوی نیایشهای وجود مقدس امام زینالعابدین(ع) است. این کتاب علاوه بر دعا و نیایش، مباحث دیگری از جمله مباحث کلامی، فلسفی، عرفانی، اجتماعی را در برگرفته است که در قالب دعا به پیشگاه حق مطرح گردیده است. نوشتار حاضر ابتدا به برخی ویژگیهای شکلی این اثر ارزشمند پرداخته و آنگاه با بررسی محتوایی به برخی از مهمترین موضوعات مطرح در آن اشاره کرده است.
دعا و نیایش یکی از برنامههای عملی در رهبری اسلام است که هم برای نجات از مفاسد اخلاقی و تقویت تصمیم و ترک عادتهای خطرناک بسیار مفید است و هم اجتماع را، بیدار کرده و روشنگر میسازد. دعا علاوه بر ثمرات فردی، مایه رشد و تعالی جامعه نیز میشود و یک نوع فعالیت فرهنگی محسوب میشود. استفاده از این روش، در حیات و زندگانی زمان امام سجاد(ع) نمود بیشتری دارد، چرا که اختناق حاکم بعد از شهادت امام حسین(ع) که به دست حکومت فاسد یزید ایجاد شده بود و رعب و وحشت را بر مردم مستولی کرده بود، ایجاب میکرد تا از این روش برای تبلیغ فرهنگی و تربیتی و حفظ دین، بهره گرفته شود.
صحیفه سجادیه که مشتمل بر 54 دعا از وجود مقدّس امام سجاد(ع) است، یکی از غنیترین منابع اسلامی برای بیان معارف و وظایف شیعیان است.
مناجاتهای صحیفه، در حقیقت نجوای علم و اخلاق و عقیده و سیاست است. با روح موحدان و مناجاتهایی که در محراب عبادت و میدان جهاد و صحنه مبارزه، با شیطانهای درونی و بیرونی است. دعاهای صحیفه، با ذخایر معرفتیش، نمودی کامل و ارزنده از هنر تبلیغ و هدایتگری است. اهمیت شناخت و لزوم مطالعه این موضوع، زمانی روشنتر میگردد که بدانیم گروهی از مورخان و نویسندگان بر این باورند که امام سجاد(ع) پس از واقعه جانگداز عاشورا، از امور اجتماعی و سیاسی کناره گرفتند و به مسائل عبادی و شخصی خود روی آوردند و نه تنها نسبت به خلفای بنیامیه هیچگونه اعتراضی از خود نشان ندادند بلکه از مطیعترین و محبوبترین افراد نزد دستگاه حاکم بود.
این تحقیق بر آن است تا با آشنا کردن ابعاد مختلف صحیفه سجادیه، روشن سازد که امام(ع) با استفاده از ابزار دعا در این ابعاد نیز حضور پررنگ داشته است.
فعالیتهای تربیتی امام سجاد(ع)
امام سجاد(ع)، فرزند برومند حسین بن علی ابن ابی طالب(ع) بنا بر قول مشهور در نیمه جمادیالآخر سال 38 هـ.ق دیده به جهان گشودند.[1] آن حضرت دو سال از دوران امامت امام علی (ع)، 10 سال از امامت امام حسن(ع) و 10 سال از امامت پدربزرگوارشان امام حسین(ع) را درک کردند و پس از آن، به مدت 34 سال امامت و هدایت جامعه اسلامی را برعهده داشتند.[2] نام آن بزرگوار «علی»، کنیه مشهورشان «ابوالحسن» و لقبهای معروفشان «زین العابدین»، «سید العابدین» و «سجّاد» است.[3] ایشان در طول حیات پربرکت خود و در راستای رسالت هدایت مردم به سمت فلاح و رستگاری اقدامات فراوانی را جهت تهذیب و تربیت دینی مردم و شیعیان انجام دادند و با استفاده از امکانات تبلیغی موجود به نحو غیرمستقیم نقش مهمی را در حفظ کیان شیعه و تبلیغ تعالیم اهل بیت به انجام رساندند. در ادمه به برخی از اقدامات تربیتی و تبلیغی این امام همام اشاره میکنیم.
ارائه الگوی عملی عبادت و بندگی
بدون شک از جمله عوامل مهم جهت تربیت اخلاقی فرد و اجتماع، وجود نمونه و الگوهایی است که با عمل و منش خویش مردم را به سمت اخلاق و دین رهنون میشوند. امام سجاد (ع) در میدان عبادت و بندگی خداوند، به حدی پیش رفتند که ایشان آقا و زینت عبادت کنندگان نام نهادند و افرادی چون زهری، که از علمای درباری بود، نسبت به عبادت و خلوص آن حضرت عشق میورزید و در مورد او گفته شده است: «هر گاه نام علی بن الحسین برده می شد، زهری گریه میکرد و می گفت: زینالعابدین»[4]
ایشان به قدری در پیشگاه خداوند پیشانی بر خاک ساییدند که همه مواضع سجده شان پینه بسته بود و به همین دلیل، آن بزرگوار را «ذوالثّفنات» نامیدند.[5]
وقتی امام(ره) میخواستند وضو بگیرند، رنگ چهره شان دگرگون میشد و چون علت را از ایشان جویا میشدند، میفرمود «آیا میدانی در مقابل چه کسی می خواهم بایستم» و چون یکی از کنیزان ایشان خواست تا توصیف کوتاهی درباره آن بزرگوار به عمل آورد، گفت: «من هیچگاه روز برای ایشان طعامی نیاورده و شب بستری برای ایشان نگستردهام[6]».
گرچه یکی از ابعاد عبادت های امام(ع) بعد شخصی و فردی بود و هدف از انجام آنها رسیدن به عالیترین درجات قرب الهی است اما ورای آن، هدف بزرگتری توسط آن حضرت دنبال میشد و تأثیرات عمیقی بر روشنگری افراد در سطح اجتماع داشت. مردم در اجتماعی که هر روز حاکمانش ایشان را به دنیاگرایی و پیروی از امیال و هواهای نفسانی فرا میخوانند، با مشاهده اعمال و رفتار امامان معصوم(ع) به آنها اقتدا کرده، به صراط مستقیم رهنمون میشدند و به این باور میرسیدند که پیشوا و رهبر جامعه اسلامی باید کسی هم چون امام سجاد(ع) باشد، از این رو، این عمل امام(ع) بستر مناسبی برای مبارزه با حاکمان جبّار اموی را فراهم میآورد.
آزاد کردن بندگان در راه خدا
هنگام ظهور اسلام، بردگی در سراسر جهان آن روزـ حتی در مهد تمدن آن زمان یعنی یونان و روم رواج داشت و چون لغو چنین پدیده گستردهای به یکباره مقدور نبود، اسلام با استفاده از راه¬کارهای مختلف زمینه لغو تدریجی آن را فراهم ساخت. به عنوان نمونه، آزادسازی بردگان را آن چنان دارای ارزش، ثواب و فضیلت معرفی کرد که در روایات ما بسیاری از اعمال صالح، از نظر کثرت ثواب و فضیلت به آزاد کردن بردگان تشبیه شده است و از این طریق مسلمانان به این کار تشویق شدهاند.[7]
در بررسی زندگانی امام چهارم(ع) نیز موضوع آزادسازی بردگان به چشم میخورد اما دامنه و سطح این عمل به حدی وسیع است که امام چهارم در این کار انگیزههای والاتری داشته است. دقت در این زمینه نشان میدهد که امام از این اقدام نظر تربیتی و انسانی داشته است، بدین معنا که بردگان را خریداری کرده مدتی تحت آموزش و تربیت قرار می داد و سپس آزادشان میکرد و آنان به صورت انسانهای نمونه به فعالیت فرهنگی و تربیتی میپرداختند و پس از آزادی نیز ارتباطشان با امام قطع نمیشد.[8]
علی بن طاوس ضمن اعمال ماه رمضان می نویسد «علی بن الحسین(ع) شب آخر ماه رمضان بیست نفر برده را آزاد میکرد و میگفت: خداوند در هر شب رمضان هنگام افطار هفتاد نفر از اهل دوزخ را از عذاب آتش آزاد میکند».[9]
امام سجاد(ع) بردگان سیاه پوست را با وجود آنکه به آنان نیاز نداشت، میخرید و آنان را در مراسم حج به عرفات میآورد و آن گاه که به سوی مشعر کوچ میکرد، آنان را آزاد میکرد و جوایز مالی به آنان میداد.[10]
امام با این برنامه در واقع یک کانون تربیتی به وجود آورده بود: بردگان را خریداری کرده، مدتی آنها را تحت تعلیم و تربیت قرار میداد و پس از آنکه آنها را آزاد میکرد، هر کدام یک فرد تربیت شده و الگو برای دیگران بودند. آنان پس از آزادی نیز پیوند معنوی خود را با امام قطع نمیکردند و به سهم خود دیگران را تحت پوشش تربیتی قرار میدادند. این برنامه ی امام، با توجه به محدودیت هایی که او در ارشاد و هدایت مستقیم جامعه با آن روبه رو بود، بسیار در خور توجه و بررسی است.[11]
فهرست منابع
1) آقا بزرگ تهرانی، محمد حسن، الذریعه الی تصانیف الشیعه، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1415 هـ ق.
2) ابن ابی الحدید، عزّ الدین عبدالحمید بن محمد، شرح نهج البلاغه، داراحیاء الکتب، 1387 هـ ق.
3) ابن شهر آشوب مازندرانی، ابوجعفر محمدبن علی، مناقب آل ابی طالب، نشر حیدریهی، نجفت 1380 هـ ق.
4) انصاریان، حسین، تفسیر و شرح صحیفه سجادیه، دارالعرفان، قم، چاپ اول، 1389 ش.
5) پیشوایی، مهدی، سیره پیشوایان، موسسه امام صادق (علیهالسلام)، قم، 1380 ش.
6) حسینی حسنی مدنی شیرازی، سید علی خان، ریاض السالکین، انتشارات الاسلامی، چاپ 4، قم، 1415 هـ ق.
7) سید بن طاووس، علی، اقبال الاعمال، دارالکتب، تهران، 1390 هـ ق.
8) شیخ مفید، محمد بن العثمان، الارشاد، موسسه آل البیت (علیهالسلام)، قم، 1413 هـ ق.
9) شیخ طبرسی ـ ابوعلی فضل بن حسن ـ اعلام الوری ـ موسسه آل البیت (علیهالسلام)، قم، 1417 هـ ق.
10) شیخ صدوق، ابوجعفر محمدبن علی بابویه قمی، علل الشرایع، موسسه دارالحجهی، قم، 1416 هـ ق.
11) رنجبر، محسن، نقش امام سجاد در رهبری شیعه، دفتر نشر معارف، قم، 1381 ش.
12) فیض الاسلام، علی نقی، ترجمه و شرح صحیفه سجادیه، انتشارات فقیه مهدی فیض الاسلام، تهران، 1375 ش.
13) موحد ابطحی، محمدباقر، صحیفه سجادیه الجامعه، موسسه امام مهدی، چاپ اول، قم، 1411 هـ ق.
14) مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، الوفاء، بیروت، چاپ دوم، 1403 هـ ق.
15) نجاشی، ابوالعباس احمد بن علی بن احمد بن العباس، رجال نجّاشی، انتشارات الاسلامی، قم، 1416 هـ ق.
[1]. شیخ مفید، ابوعبدالله محمد بن النعمان، الارشاد، مؤسسه آل البیت الاحیاء التراث، قم، 1413 هـ ق، ج 2، ص 137.
[2]. همان، ص 140.
[3]. شیخ طبرسی، ابوعلی فضل بن حسن، اعلام الوری، موسسه آل البیت الاحیاء التراث، قم، 1417 هـ ق، ج 1، ص 480.
[4]. ابن شهر آشوب مازندرانی، ابوجعفر محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، المطبعۀ الحیدریۀ، نجف 1380 هـ ق، ص 108.
[5]. همان، ج 1، ص 480.
[6]. شیخ صدوق، ابوجعفر محمد بن علی بن الحسین، علل الشرایع، موسسه دارالحجۀ للثقافۀ، قم، 1416 هـ ق، ج 1، ص 272.
[7]. پیشوایی، مهدی، سیره پیشوایان، موسسه امام صادق (علیهالسلام)، چاپ دوازدهم، قم، 1380، ص 300.
[8]. پیشوایی، مهدی، سیره پیشوایان، مؤسسه امام صادق (علیهالسلام)، قم، 1380، ص 301.
[9]. سید بن طاوس، علی، اقبال الاعمال، دارالکتب، تهران، 1390 هـ ق، ص 261.
[10]. همان، ص 261.
[11]. پیشوایی، مهدی، سیره پیشوایان، موسسه امام صادق، قم، 1380، ص 302.
انتهای پیام
نظر شما