شناسهٔ خبر: 31328777 - سرویس ورزشی
نسخه قابل چاپ منبع: طرفداری | لینک خبر

پرونده روز؛ علی کریمی را چگونه باور کنیم؟ تفاوت میان مدافع حقوق مردم بودن با سرمربی و مالک بودن از زمین تا آسمان است

مهدی عالیشاه

وقتی خود جادوگر هم نمی‌داند چه تصمیمی باید بگیرد!

صاحب‌خبر -

طرفداری- علی کریمی، سرمربی و مالک تیم سپیدرود رشت نتوانسته در فصل جاری لیگ برتر عملکرد خوبی از خود به نمایش بگذارد و سپیدرود در اواسط هفته نوزدهم یکی از کاندیداهای سقوط به لیگ دسته اول است.

در ابتدا باید متذکر شویم که در فوتبال مباحث احساسی و خارج از فوتبال را باید از عملکرد تاکتیکی و فنی جدا کرد. در مسائل اجتماعی همواره شخصی مانند علی کریمی صدای گویای مردم بوده و به موقع از جانب هواداران تیم‌های مختلف حمایت شده است اما واقعیت این است که در درون مستطیل سبز و بر روی صندلی مدیریتی بسیار پایین‌تر از سطحی است که یک سرمربی یا مالک باید در آن باشد.

در حالی که هنوز هفته نوزدهم لیگ برتر به پایان خود نرسیده است تیم سپیدرود وضعیتی ناامیدکننده در جدول رده‌بندی دارد. برای توصیف این وضعیت کافی است فرض کنیم که 6 امتیاز کسرشده استقلال خوزستان دوباره برگردد. در این صورت رشتی‌ها به قعر جدول خواهند رفت. علاوه بر این سپیدرود بدترین خط دفاع لیگ را دارد و دومین خط حمله ضعیف لیگ نیز هست. ذوب آهن اگرچه فقط 2 امتیاز از این تیم بیشتر دارد اما 2 بازی کمتر دارد و به فرم ایده‌آل خود نیز رسیده است.

نمی‌توان به صورت صفر و یک نظر داد که اگر بازیکنی دوران حرفه‌ای خود را در باشگاه‌های بزرگ اروپایی گذرانده باشد لزوماً مربی خوبی نیز خواهد شد. علی کریمی سابقه بازی در تیم‌های بزرگی همچون بایرن مونیخ و شالکه را داراست و دوران درخشانی را در دوران بازیگری خود گذرانده است. اما حضورش به عنوان مربی یا سرمربی در غالب موارد با حاشیه و عدم موفقیت همراه بوده است.

کریمی در ابتدا دستیاری کارلوس کی روش را پذیرفت. سرمربی پرتغالی سابق تیم ملی فوتبال ایران که ید طولایی در دامن زدن به حاشیه‌های پیرامون تیم ملی داشت مثل چند دستیار ایرانی دیگر عذر وی را نیز پس از مدتی خواست. نفت تهران مقصد بعدی او بود. اما چه مقصدی! اف سی هالیوود ایران بازی ده، بیست، سی، چهل میان او و حمید درخشان راه انداخت و کار به جایی کشید که مدیرعامل برای انتخاب سرمربی رأی بازیکنان تیم را می‌گرفت. در نهایت نفت سقوط کرد و کمتر از یک سال بعد به طور کلی منحل شد!

نوبت به سپیدرود رسید. وی سومین مربی در آن فصل بود که هدایت تیم را بر عهده می‌گرفت و سپیدرود را سیزدهم تحویل گرفت و در پایان همان سیزدهم تحویل داد. در این میان انواع و اقسام کشمکش‌ها میان او و جواد تن زاده، مالک باشگاه به وجود آمد و جادوگر در انتهای فصل از این تیم جدا شد.

برکناری خداداد عزیزی از سمت سرمربیگری سپیدرود موجب شد تا بار دیگر علی کریمی در هفته ششم لیگ برتر بر روی نیمکت این تیم بنشیند. تا قبل از روی کار آمدن کریمی سپیدرود فقط موفق به کسب 1 امتیاز شده بود و باید سرمربی روی کار می‌آمد که بتواند سپیدرود را از این بحران نتیجه‌گیری نجات دهد. کریمی تا اینجای کار 2 پیروزی، 5 تساوی و 7 شکست در کارنامه خود دارد و به نظر نمی‌رسد کریمی آن سرمربی باشد که بتواند این تیم را از منجلاب سقوط بیرون بکشد.

حالا پس از باخت به پدیده در هفته نوزدهم کریمی در نشست خبری حاضر نمی‌شود و وقتی خبرنگارها از او می‌پرسند که آیا شایعه استعفایش صحت دارد یا خیر با این جمله جواب آن‌ها را می‌دهد: چه کسی باید با استعفای من موافقت کند؟ خودم با استعفای خودم موافقت کنم؟

فوتبالدوستان گیلانی مانند تمام شهرهای لیگ برتری حق دارند یک تیم خوب، یک مالک خوب و یک فضای فوتبالی خوب داشته باشند. از صحبت‌های کریمی چنین برمی‌آید که تیم رشتی درگیر دیکتاتوری مدیریتی شده است. کریمی باید با خود کنار بیاید که مالک یک مدرسه فوتبال نیست و در حال سیاست‌گذاری برای یک باشگاه لیگ برتری است البته اگر چیزی از سیاست‌گذاری باشگاهی بداند! سپیدرود در شرایط بحرانی قرار دارد و لغت بحرانی می‌تواند خیلی زود به بحرانی‌ترین تبدیل شود.

در کنار سپیدرود وضعیت جادوگر هم بحرانی است. کریمی حتی برای حفظ اعتبار دوران بازیگری‌اش باید با خود روراست باشد. اینکه او تشخیص دهد که در شرایط کنونی به صورت توامان توان مالکیتی و سرمربیگری را ندارد چیز سختی نیست. فقط باید با خودش و مردم رشت روراست باشد همانگونه که در مناظره مشهورش با محمدرضا ساکت با مردم ایران روراست بود.

نظر شما