علی اکبر مختاری
سخنان رییس جمهور در هرمزگان درخصوص اینکه علت قاچاق گوشت در کشور ارزانی آن میباشد بازتاب گستردهای در بین مردم و رسانهها داشته است. مردم در این بحران اقتصادی و وضعیت سخت معیشتی جزئیات موضوعات اقتصادی را محاسبه میکنند و همگی میدانند که افزایش بی حد و اندازه نرخ ارز توسط دولت موجب کاهش ارزش پول ملی شده و بیاعتبار شدن پول ملی موجب بی قیمت شدن کالا شده و افزایش صادرات و قاچاق کالا به خارج را مقرون به صرفه کرده در نتیجه این تصمیم دولت موجب غارت ثروت مملکت توسط قاچاقچیان و رانتخواران شده است و تعبیر این ماجرا به ارزانی کالا در کشور نمک پاشیدن به زخم مردم است. در واقع خطای بیانی رئیس دولت در نزد نخبگان غیرقابل قبول است و در نزد مردم به دستمایه لودگی در فضای مجازی تبدیل شده است. جدا از اینکه چنین خطایی عمدی از طرف آقای روحانی برای انتقال کد به جریان رقیب یا موضوعات پشت پرده سیاست باشد و یا از سردرگمی در مدیریت بحران و سخنرانی در وضعیت عصبانیت، باید اذعان داشت که دوره گفتار درمانی و پوشاندن سوء مدیریت و خطاها با سخنرانی و توجیه و برجسته کردن عوامل خارجی گذشته است و دولتمردان باید صداقت حداقلی را در رفتار و گفتار داشته باشند. تداوم گفتار درمانی و وارونه جلوه دادن قضایا در وضعیتی که جامعه بطور دقیق و شفاف عوامل بحران در اقتصاد را شناخته است و از آنچه میگذرد آگاه است، بسیار خطرناک بوده به طور جدی به حیثیت دولت و حکومت ضربه میزند. بیان چند نکته در این خصوص حائز اهمیت است.
یکی از مولفههای مهم در شخصیتهای سیاسی قدرت کلام و سخنرانی در جمع است و سیاستمدارانی که به این ابزار تسلط کافی دارند همیشه از رقیبان خود پیشی گرفتهاند و فاتح میدان رقابت شدهاند. در ایران به جهت برجسته بودن فرهنگ نقلی و جایگاه ویژهای که خطابه ومنبر و وعظ دارد همیشه واعظان و سخنرانان جایگاه ویژهای نزد مردم دارند. افرادی که دارای تریبون هستند و یا آنچه که در رسانه ملی و تلویزیون پخش میشود یا سخنرانیهای ائمه جمعه همیشه به دقت مورد تحلیل و بررسی قرار میگیرد و به محض ایراد کوچکترین اشتباه و خطایی در بیان، واکنشهای تندی را شاهد هستیم. لذا شخص رئیسجمهور که لباس روحانیت به تن دارند و سخنان شایسته و وزینی از ایشان در سازمان ملل و دیگر مجامع شنیدیم و سابقه سخنرانی و وعظ و منبر رفتن در قبل و بعد انقلاب دارد چنین خطایی پذیرفته نیست و بدور از رفتار حرفهای یک رییسجمهور است.
آقای روحانی اگرچه در دوره دوم ریاست جمهوری هستند و دیگر نیازی به آرای مردم ندارند ولی اینگونه بیانات اعتبار دولت و شخصیت سیاسی ایشان را تخریب میکند و در ادامه کار با عدم همکاری جامعه روبرو خواهد شد.
نکته دوم موضوع اعتماد سیاسی است که به عنوان سرمایه اجتماعی باید مورد توجه حاکمان باشد. تداوم گفتار درمانی و تناقضات در رفتار و عمل سیاسی موجب فرو ریختن اعتماد بین جامعه و حکومت میشود. گزارشهایی که این سالها در خصوص تخلفات و اختلاسها و فساد سیستماتیک اعلام میشود به طور کلی جامعه را از تغییرات بنیادی و اصلاح امور نا امید کرده و اعتماد سیاسی بشدت کاهش یافته است. مردم اگر چه از شرایط نا مطلوب معیشتی رنج میبرند و در مقابله با تحریمهای سرسختانه اقتصادی با دولت همراهی میکنند ولی از دولتمردان میخواهند حداقل در گفتارها با صداقت و شفافیت با آنان رفتار کنند. ثمره صبر و شکیبایی و نجابت مردم نباید بیاحترامی به شعور ملت باشد و تداوم اینگونه رفتار یقینا به شکستن اعتماد و فرجام ناخوشایندی منتهی میشود. لذا شایسته است برای همراهی و همدلی بین دولت و ملت و جهت ارتقای اعتماد سیاسی، رئیس جمهور محترم برای رفع سوء تعبیر و جلوگیری از دشمنی بدخواهان مجددا به طور شفاف و صادقانه به بیان موضوع بپردازد و شجاعانه از ملت بزرگ ایران معذرت خواهی کند.
نظر شما