شناسهٔ خبر: 31327962 - سرویس علمی-فناوری
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه فرهیختگان-قدیمی | لینک خبر

جمعی از اساتید جوان دانشگاه آزاد اسلامی در یک کارگاه ابعاد تغییر مسیر دانشگاه‌های سنتی را به دانشگاه حل مساله بررسی کردند

خداحافظی با دانشگاه‌های سنتی

صاحب‌خبر - روزهای پایانی هفته گذشته، دانشکده حقوق و علوم سیاسی سابق دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران غرب میزبان تعدادی از اعضای هیات‌علمی بود، اما این‌بار آنها تدریس نمی‌کردند، بلکه مانند دانشجویان در کلاس‌های دانشکده می‌نشستند و آموزش می‌دیدند تا پس از بازگشت به واحدهای خود «حل مساله» کنند. به نظر موضوع جذابی بود و برای همین با عکاس روزنامه سراغ آنها رفتیم تا از نزدیک روند برگزاری این دوره را ببینیم. «سرای برنامه علمی، انرژی و مواد» نامی بود که بر این واحد دانشگاهی اطلاق می‌کردند و این سرا دانشکده حقوق و علوم سیاسی سابق واحد تهران غرب بود. برای جویا شدن از احوالات این دوره، سراغ روح‌الله حمیدی مطلق، مسئول این دوره رفتیم. او دارای مدرک دکتری سیاستگذاری علم و تکنولوژی است (دوره مشترک بین دانشگاه شریف و suss ex انگلیس) و در حال حاضر در دانشگاه صنعتی شریف در پژوهشکده سیاستگذاری دانشگاه فعالیت دارد و عضو هیات‌مدیره و رئیس آکادمی نوآوری و حکمرانی این دانشگاه نیز هست. ابتدا از او درباره اینکه این دوره چیست، سوال کردیم و او در پاسخ گفت: «پس از آنکه دکتر طهرانچی «دانشگاه حل مساله» را مطرح کردند، ماموریت ویژه‌ای به بنده دادند که فرهنگ دانشگاه کارآفرین و حل مساله را در دانشگاه ترویج کنم. در واقع این دوره برای آن است که اساتید بدانند و اطلاع داشته باشند مفاهیم، نظریات و پایه حل کردن مسائل در دانشگاه‌ها چه چیزی است؟» کلیدواژه «حل مساله» مدت‌هاست در دانشگاه آزاد اسلامی به کار برده می‌شود، اما اینکه چقدر مدیران آن را جدی گرفته‌اند، نکته‌ای بود که از حمیدی سوال کردیم. او با اشاره به اینکه در روز اول دوره (چهارشنبه) دکتر طهرانچی شخصا از نزدیک از این دوره بازدید کردند، گفت: «اینکه رئیس دانشگاه آزاد اسلامی با آن همه مشغله کاری وقت می‌گذارند و از نزدیک با اساتید حاضر در این دوره گفت‌وگو می‌کنند، یعنی اهمیت دادن و شعاری فرض نکردن موضوع. در اصل فرهنگسازی در بدنه دانشجویی و اعضای هیات‌علمی در این دوره جایگاه زیادی دارد و همین‌که بتوانیم در استان‌های دیگر هم این فضا را به وجود بیاوریم و اساتید را درگیر کنیم، این فرهنگسازی می‌تواند به خوبی ابتدا در تهران و سپس در استان‌های دیگر جا بیفتد. وقتی فرهنگسازی خوبی صورت بگیرد، با تغییر مدیران در سطوح مختلف دانشگاه هم این مدل همچنان راه خود را می‌رود.» در ادامه گفت‌وگو با حمیدی از او سوال کردیم که این اساتید پس از پایان دوره قرار است دقیقا چه فعالیت‌هایی در واحدها و گروه‌های خود انجام دهند؟ حمیدی ادامه داد: «برخی اساتید پیشنهاد دادند آموزش‌های دیگری نیز برای آنها درنظر بگیریم تا پس از اتمام دوره بتوانند به‌عنوان مربی در خدمت بقیه اساتید دانشگاه باشند و در این روش همه دانشگاه، واحدها، گروه و دانشکده‌ها درگیر می‌شوند؛ یعنی حتی دانشجویان را هم می‌توان در این برنامه‌ریزی قرار داد و آنها را با اساتید در گروه‌های خاصی تعریف کرد، اما این دوره در طول 12 ساعتی که روزانه برگزار می‌شد، دقیقا به اساتید و هیات‌علمی پروژه محول و در گروه‌های چندنفره درباره آن طرح‌ها بحث و گفت‌وگو شد و پس از آن نتیجه بحث بین اساتید دیگر دوباره به اشتراک گذاشته می‌شود تا خروجی نهایی مورد نظر همه حاصل شود.» کارکردن با هیات‌علمی‌ها البته سختی‌های خودش را دارد؛ اینکه آنها به فکر پایان تایم کلاس نیستند و به خروجی حاصل‌شده توجه می‌کنند را هم در ادامه نکته‌های حمیدی می‌توان استنباط کرد. حمیدی طراح کلی پروژه نظام موضوعات نیز بوده و تاکید دارد توسعه کلی تحول در دانشگاه و پایش را برای اولین بار در دانشگاه آزاد اسلامی راه‌اندازی کرده است. آ‌ن‌طور که حمیدی عنوان کرد، مدل کلی تحول به سمت «دانشگاه حل مساله» قرار است برای تعدادی از واحدهای استان تهران اجرا شود و چندین سرا نیز راه‌اندازی شود که اولین آنها «سرای برنامه علمی، انرژی و مواد» بود که در دانشکده حقوق و علوم سیاسی واحد تهران غرب سابق راه‌اندازی شده است. واحد تهران جنوب هم داوطلب شده است که سرای دیگری راه‌اندازی کند و واحدهای تهران غرب، شرق و شمال هم در حال راه‌اندازی سرایی دیگر هستند. این سراها قرار است به سمت تحول و برنامه‌ریزی و جاری‌سازی راه‌حل پیش برود و در آنها اساتید آموزش ببینید و مدل‌های کوچکی از حل مساله را به طرح و برنامه‌ریزی اختصاص دهند تا پس از تمرین بتوانند مسائل دیگری را که بزرگ‌تر هستند، در دانشگاه به نتیجه مثبت برسانند. پس از گفت‌وگو با او سراغ کلاس‌هایی که اساتید در آنها به صورت تیمی کار می‌کردند، رفتیم. اگر بخواهیم خروجی کار دانشگاه را به‌عنوان راهگشای مسائل ببینیم، باید مسائل را در دانشگاه وارد کنیم و اگر این مسائل در دانشگاه حل نشوند، هیچ راه دیگری جز تعطیلی آنها نداریم، چون دیگر دوره آموزشی بودن صرف دانشگاه به اتمام رسیده است. در واقع در این دوره‌ها عبارت «دانشگاه حل مساله» مبنای فعالیت‌ها بود، چراکه همه چیز باید حول این محور قرار می‌گرفت. حتی آموزشی هم که در کلاس‌ها توسط این اساتید به دانشجویان داده می‌شد هم باید در این حل مساله‌ها گنجانده می‌شد. در این کلاس‌ها هر گروهی یک پروژه داشت و در این دو روز کاملا فاز عملیاتی و اجرایی پیشرفته‌ای بر فضای آنها حاکم بود. در ادامه نیز نظر سه تن از اساتید حاضر در این دوره را جویا شدیم. اولویت اصلی تربیت دانشجو با رویکرد فهم مساله علی‌اکبر اکبری، عضو هیات‌علمی دانشکده مهندسی صنایع واحد تهران جنوب کارگاه‌هایی که در این دو روز برگزار شد، آشنایی با مفهوم «دانشگاه حل مساله» یا مساله‌محور را دربر می‌گرفت که در روز نخست سعی بر این شد با تعدادی از دانشگاه‌ها به‌عنوان الگوهایی که در عرصه جهانی پیشرو هستند آشنا شویم و از نحوه تغییر نگرش‌ها در ساختار آموزشی و اجرایی آنها الگوهای مناسبی برای تمرین انتخاب کنیم. نمونه‌های آنها در دانشگاه‌های کشور نیز فراوان بودند که طرح‌های نیمه‌کاره‌ای را داشتند؛ یعنی در میانه طرح چون برنامه‌ریزی صحیحی صورت نگرفته بود، رها شده بودند. طبیعتا کار ساده‌ای نیست، اما امکان‌پذیر است که بشود دانشگاه را از آموزشی بودن صرف به آموزش کاربردی بودن تغییر داد و برای همین، طراحی سیستم‌هایی که منجربه چنین دانشگاه‌هایی بشود، باید مورد بررسی قرار گیرد. در این دوروزه پیشنهادات خوبی هم ارائه شد که در همان کلاس‌ها به اظهارنظر نیز گذاشته شدند؛ یعنی اساتید از روند کلاس استقبال کردند و به نحوی می‌توان گفت آنها نیز این دغدغه را داشتند که تغییر در نحوه نگرش به دانشگاه باید انجام بگیرد. دانشگاه حل مساله در دانشگاه آزاد اسلامی خوشبختانه در حوزه شعاری نمانده است، اما تا جایگاه اصلی فاصله دارد و اصلا بزرگ‌ترین مساله‌ای که در این دانشگاه وجود دارد این است که مساله‌محور بودن باید بین اساتید و دانشجویان جا بیفتد، چون این دانشگاه ابعاد گسترده‌ای دارد و تغییر چندان کار ساده‌ای نخواهد بود، ولی به نظر اغلب اساتید حاضر در این کارگاه ناگزیر از این تغییر و تحول هستیم و باید مسیر را هرچه زودتر آغاز کنیم و مسیری را نیز انتخاب کنیم که اولا آن را کوتاه فرض نکنیم که به سرانجام نرسد و بلند نیز نباشد که خسته‌کننده و غیرقابل دستیابی به نظر برسد. این مسیر نیاز به عزمی بلند و برنامه‌ای بلندمدت‌تر دارد و در ارتباط بدنه دانشجویی- استادی می‌توان به مساله‌هایی رسید که با ارائه آن در سراهای اینچنینی به حل مساله برسد، اما در ابتدا باید دانشجو را طوری فرض کنیم که او مساله‌شناس، مساله‌باور و مساله‌فهم تربیت شده باشد تا از کنار آنها مسائلی بیرون بیاید؛ یعنی قبل از اینکه دانشجو مساله بیاورد و در سراهای علمی به بحث بگذارد، باید مسائلی را از صنعت، جامعه و کشور وارد دانشگاه کنیم تا دانشجو با آنها درگیر شوند و آنها در بستر این درگیری با مساله آموزش‌هایی را ببینند که مساله را بشناسند و پس از فارغ‌التحصیلی صرفا به مدرک اکتفا نکنند و خودشان به سمت حل مسائل بروند. تغییر نگرش از دانشگاه سنتی به حل مساله سپهر ساعد سمیعی، عضو هیات‌علمی واحد تهران شرق در دپارتمان شیمی در مدت 10سالی که در دانشگاه آزاد اسلامی حضور دارم، اولین بار است که در این دوره‌ها شرکت می‌کنم و به خاطر ندارم پیش از این نیز اینچنین دوره‌هایی برگزار شده باشد. در این دو روز حضور ما در کارگاه‌هایی که به نام سرای‌های نوآوری از آنها یاد می‌شد، تقریبا آموزش دیدم که چطور به سمت نسل جدید دانشگاه‌ها حرکت کنیم؛ نسلی که از فاز آموزشی صرف خارج شده و به سمت گره‌گشایی یا حل مسائل جامعه و دانشگاه می‌پردازد. ما نگرش‌های بسیار سنتی در زمینه آموزش داریم که امروزه به دلایل مختلف کارکرد ندارند، به همین خاطر ما باید آغازگر نگرش جدید نسبت به آموزش باشیم و آن را تغییر دهیم، چراکه آموزش در قدیم به خاطر مخاطب‌های خاص و اینکه مشخص بود چه نیازی دارند، چندان تغییر را لازم نمی‌دانست و شاید سالیان طولانی بدون هیچ تغییری ادامه حرکت می‌دادند. به‌طور مثال، صنعت خودروسازی بین سال‌های 1920 تا 1930 آنچنان تغییر نکرد، اما امروز صنایع خودروسازی روزانه دچار تغییر هستند و ما باید مخاطبان امروزی دانشگاه را که بسیار دینامیک و پویا نیز هستند، به سوی تغییر و حل مشکل سوق دهیم. مخاطبان امروزی دانشگاه‌ها مرتب در حال تغییر هستند، پس سیستم آموزشی قدیمی نمی‌تواند بدون تغییر ادامه دهد، بنابراین باید بتواند نیاز‌های جامعه را نیز با توجه به تغییرات اصلاح کند. در دنیای امروز دانشگاه‌هایی که هستند براین اساس به وجود آمده‌اند که برمبنای همان سبک و سیاق گذشته فعالیت کنند. شکل‌های متفاوت و اقدامات متفاوتی هم دارند که هر کدام از مزایای خاص خود برخوردارند، اما در این دو روز آموزش دیدیم نسبت به تغییر نگرش چنین دانشگاه‌هایی که اصطلاحا «دانشگاه‌های بر پایه مسائل» به آنها اطلاق می‌شود، چگونه رفتار کنیم و این نظریه سنتی بودن دانشگاه را تغییر دهیم و به دنبال دانشگاه مدرن باشیم که بتواند حل مساله انجام دهد. یک محصول می‌تواند صرفا یک محصول فیزیکی نباشد؛ می‌تواند خدمات یا دیتا نیز باشد، پس اینها مخاطب دارد و مخاطبان ممکن است حوزه‌های شهرداری، نهادهای خصوصی یا دولتی باشند. ما پتانسیلی که در دانشگاه آزاد اسلامی داریم عظیم است و از این پتانسیل می‌توان نیازهای مختلف حوزه‌های گوناگون را برآورده کرد. آزمایشگاه‌ها، کارگاه‌ها، اساتید، هیات‌علمی و ساختمان‌های بزرگ و کوچک همان پتانسیل عظیمی هستند که این دانشگاه را به سمت حل مساله پیش می‌برند، اما باید قبل از این تغییر نگرش آموزش‌های آن انجام گیرد تا مانند دیگر پروژه‌ها در میان راه بدون برنامه نباشد. حل مساله به کمک اساتید و افراد با تجربه ملیحه علیفری، عضو هیات‌علمی و مدیرگروه حسابداری واحد تهران غرب من به‌عنوان عضو منتخب به همراه تیمی 9 نفره از تمامی رشته‌های کاربردی از واحد تهران غرب در این دوره شرکت کردیم که در این رشته‌ها حتما ایده و تولید وجود دارد. من از این جنس کارگاه‌ها در دانشگاه آزاد اسلامی کمتر دیده‌ام، چون فعالیت صنعتی نیز دارم، آنجا چنین برنامه‌هایی را مشاهده کرده‌ام، اما در بدنه دانشگاهی اولین بار بود با آن روبه‌رو می‌شدم. در واقع در این کارگاه‌ها محیط را فراهم می‌کنند تا اساتید در دل دانشگاه و با توجه به هرکدام از رشته‌ها و تجربیات یک مساله را بازگو کرده و با همفکری دیگران برای آن راه‌حل پیدا کنند. این مدل فعالیت کردن می‌تواند در واقع با نوآوری‌ای که به همراه دارد، صرفه اقتصادی نیز داشته باشد. البته مساله کارآفرینی را نیز که در کنار حل مساله به وجود می‌آید، نباید نادیده گرفت. به نظرم اساتیدی که در این کارگاه‌ها شرکت داشتند، دغدغه‌مند و دارای ایده بودند که مساله را از کشور به دانشگاه وارد و آن را درگیر کرده‌اند تا به نتیجه مثبت برسانیم. گذر کردن از علم مبتنی‌بر آموزش به کاربردی بودن ایده‌ها و علم بسیار جذاب است و با توجه به نیازهای جامعه و سطح علمی کشور آینده روشنی می‌توان برای حل مساله در دانشگاه آزاد اسلامی قائل شد. رشته حسابداری ارتباط زیادی با دیگر رشته‌ها دارد و چون به نوعی یک رشته میان‌رشته‌ای نیز به حساب می‌آید، می‌توان از آن در ایده‌های غیرحسابداری نیز کمک گرفت؛ مثلا در کشور پروژه‌ای برای رشته شیمی وجود دارد که نیاز به محاسبات اقتصادی نیز حین حل مساله دارد، پس این دو رشته با کمک هم می‌توانند آن مساله را حل کنند. در همین دوروزه کارگاه چندین ایده به تمرین گذاشته شد که اساتید کامپیوتر، حسابداری و مکانیک روی آن نظراتی دادند و حتی عنوان شد که از این طریق به حل و سرانجام نهایی کردن برسیم. به نظرم ابتدا قبل از اینکه به حل مساله در دانشگاه بپردازیم، باید آموزش‌های چگونگی حل مساله به افراد داده شود. این افراد هم از اساتید و دانشجویان می‌توانند باشند و هم اینکه می‌توان از افراد با تجربه نیز در حل مساله استفاده کرد. بسیاری از دانشجویان در ترم اول طبق نظر افراد غیرتحصیلکرده و صرفا تجربی به حسابداری روی آورده‌اند و آن را انتخاب کرده‌اند که می‌توان از نظرات آنها نیز در حل مساله‌های کشور استفاده کرد.

نظر شما