به گزارش خبرگزاری فارس از زنجان، دشمنان سپاه را مقصر میدانند، مقصر همه چیز، مقصر ناکامیهای پیاپیشان در ایجاد اخلال و ناامنی در کشور، مقصر اصلی مرزهای امنی که شب و روزشان را برای ناامن کردنش گذاشتهاند و هر بار که تلاش میکنند از مرزهای کشور ورود کنند و بلوایی پدید آورند، به سد محکم سپاه برمیخورند؛ پس عجیب نیست که جرثومههای ترور و جنایت اینگونه کینه سپاه را به دل داشته باشند و برای آسیب رساندن به این شجره طیبه، همه هست و نیستشان را بگذارند.
دشمنان ملت ایران پس از سیرک ورشو، افتضاح بزرگ رباتهای توییتری و افتضاح بزرگتری چون ناتوانی در خانه نشاندن مردم ایران در 22 بهمن، نیاز به یک عقدهگشایی برای بهبود زخمهای فراوانشان داشتند و اگر چه نتوانستند در جنگ نرم ورشو و 22 بهمن پیروز شوند، روی به همان رویه پیشین و همیشگی خود یعنی جرم و جنایت و آدمکشی آوردند و به خیال خامشان بالاخره توانستند یک ضربه اساسی به جمهوری اسلامی بزنند؛ حال اینکه شهادت پاسداران، برای ملت شهیدپرور ایران اتفاق عجیب و بهت آوری نیست؛ چرا که پاسداران، شهادت را رسیدن به اعلی علّیّین و نقطه پایان تعهد کاری خود میدانند و تجربه تاریخی انقلاب اسلامی نیز اثبات کرده است، از خون پاک هر پاسدار شجره تنومندی برای ایستادگی در برابر طوفانهای سهمگین دشمنان خواهد رویید.
هدف اصلی جنایت اخیر، انتقام از ملت حماسه ساز و خالق 22 بهمن پرشور در چهل سالگی انقلاب بود. دشمن برنامهریزی بسیاری برای دلزده شدن مردم از انقلاب اسلامی در چله خود کرده بود و خوابهای خوشی برای شکستن ابهت انقلاب اسلامی پس از 22 بهمن دیده بود که این رویا فقط در عرض چند ساعت و با حضور بینظیر مردم در تمامی شهرها و بسیاری از روستاهای کشور تبدیل به کابوسی وحشتناک شد.
در چنین شرایطی دشمن زخم دیده از مردم برای ترمیم آلام ناشی از ناکامی بزرگ اخیر، روی به جنون آورده و با جنایت اخیر، دل سنگ خود را آرام ساخت.
در واقع دشمنان، سپاه را مهمترین دلیل حضور شورآفرین ملت در 22 بهمن میدانند و یکی از استوانههای نظام میپندارند که همچون سپری در برابر حملات گاه و بیگاه آنان به جمهوری اسلامی قرارگرفته است.
در جنگ سخت، تهاجم فرهنگی، جنگ سایبری، فقر و محرومیتزدایی، تحریم و بسیاری از حربههای دیگر دشمنان علیه ملت ایران، سپاه پاسداران نقش ارزنده و بیبدیلی در دفاع از انقلاب ایفا کرده و در چنین شرایطی است که شکستهای پیدرپی دشمنان نیاز به جبران این چنینی داشت.
از سویی دیگر شیوه تکراری و نخ نما شده ترور برای توقف انقلاب اسلامی، آن هم پس از ورود این انقلاب به دهه پنجم خود هدف دیگر دشمنان از ترور اخیر بود و حقیقتاً اگر رهبر فرزانه انقلاب دشمنان را احمق می پندارند، نه از روی احساس و عملیات روانی، بلکه حقیقتی اثبات شده است، چه اینکه در طول تاریخ 40 ساله انقلاب، هر کجا دشمن روی به جنایت و خونریزی آورده، در واقع تلاشهای گسترده خود در زمین زدن نرم جمهوری اسلامی را بیارزش ساخته؛ چرا که در منطق بنیانگذار جمهوری اسلامی، کشتن و کشته شدن در راه خدا مساوی با پیروزی است.
همچنین همانگونه که دشمنان پس از ترور دانشمندان هستهای گمان میکردند رعب و وحشت در دل دانشجویان رشتههای مرتبط با این دانش خواهد افتاد؛ اما بالعکس ثمره شهادت، هجوم فوج فوج جوانان به سوی این رشتههای مهم دانشگاهی بود و عدو ناخواسته سبب خیر شد.
حادثه دهشتناک جاده خاش- زاهدان آن هم در آستانه نشست ورشو، بار دیگر به جهانیان ثابت کرد که ظالم و مظلوم کیست.
جمهوری اسلامی در امپراتوری رسانهای بین المللی که توسط اصحاب قدرتمند رسانهای یهود اداره میشود، به عنوان کشور حامی تروریسم معرفی شده و تودههای مردمی کشورهای دیگر نیز در بمباران تبلیغاتی غرب، ایران را خشونتطلب و جنگ افروز می شنوند و می بینند؛ لیک حقیقت اینجاست که ایران پس از ظهور پدیده مبارک انقلاب اسلامی، بزرگترین قربانی مبارزه با تروریسم بوده است و جنگ تحمیلی، ترورهای منافقین، شهادت دانشمندان هستهای و ترورهای گاه و بیگاه مردم و پاسداران انقلاب، تنها گوشه ای از شواهد عینی بر حق بودن و مظلومیت ایران اسلامی و ملت بزرگ ایران هستند.
انتهای پیام/73004/ق
نظر شما