در بخش نخست و دوم میزگرد ایرنا «فرصتها و چالشهای پیشروی انجمن های علمی»، دانشجویان حاضر در این میزگرد به این نقد و بررسی دو دهه عملکرد انجمن های علمی-دانشجویی پرداختند و همچنین به این سوال پاسخ دادند که چرا به این انجمن نه از سوی مسئولان و نه دانشجویان اقبالی نشان داده نمیشود. سید محمدعلی بلادی نژاد، امیرحسین ابراهیمی، احسان طالبیان و علی ولی زاده مهمانان این میزگرد بودند در ادامه بخش سوم و نهایی این میزگرد را از نظر می گذرانید:
*دانشگاه دچار افول شده است
** ابراهیمی: دانشگاههای متعدد در کشور ایجاد شده و اینقدر دانشجو در کشور جذب شده و افراد را ترغیب کردیم که به دانشگاه بیایند که وضع فعلی پیش آمده است؛ در دههی هفتاد دانشجویان با رتبههای خیلی خوب میتوانستند وارد دانشگاه شوند اما همین امسال در رشتههای علوم انسانی با رتبهی 40000 صندلی خالی در دانشگاههای سراسری برای متقاضیان وجود دارد و از طرفی دیگر دانشگاههای ما به سمتی میرود که با نسلهای گذشته قابل قیاس نیست.
شما در نسلهای گذشته میبینید که احزاب سیاسی پایگاه قوی در دانشگاهها داشتند، اصناف مطالباتشان را از طریق دانشگاهها پیگیری میکردند و مردم از دانشجویان توقعهای متعدد داشتند اما امروز حتی در دانشگاههای خوب ما، دانشجویان بیحال و بیانگیزه هستند و نمیدانند برای چه درس میخوانند. وقتی با این تفکر مسموم مواجه هستیم برای فرد انگیزهای نمیماند که بخواهد به فعالیتهای جمعی مثل انجمن علمی ورود کند. دانشگاه را صرفا به عنوان یک دورهی گذار میبینند که برخی از امورشان مثل سربازی را به تعویق بیندازند.
*هم انجمن بودن مهم است و هم علمی بودن
** ولی زاده: نخبه یعنی یعنی اثرگذار. حال نخبه میتواند علمی باشد، سیاسی باشد، فرهنگی باشد یا اجتماعی. جنس کار انجمنهای علمی ترکیبی از ساحتهای علمی، اجتماعی و فرهنگی است. وقتی میگوییم انجمن علمی یعنی هم انجمن بودنش مهم است و هم علمی بودنش.
دوستان به کثرت گرایی و کمیگرایی اشاره کردند، هرجایی که رشد قارچگونه رخ بدهد قطعا ما متضرر خواهیم شد. از کیفیت کم و به کمیت اضافه میکنیم. این ظرفیت کاذب در دانشگاهها باعث میشود کلیت مجموعه آموزش عالی با همان دید دوره گذار و خستگی دانشجویان بازنمایی پیدا کند در صورتی که دانشجویان بسیار خوبی هم داریم که کاملاً هدفمند در حال تحصیل در دانشگاهها هستند. در انجمنهای علمی هم همین مساله را شاهد هستیم. اگر تعداد انجمنهای علمی کم باشد و تعداد افرادی که میآیند بر اساس استانداردها و شاخصها باشند آن وقت است که میتوان توقع از انجمن علمی ایجاد کرد.
*در دانشگاه ها مدیریت سیاسی اعمال می شود
** بلادی: دانشگاه قرار بود مبدا تحولات باشد. الان به دانشگاه دو نگاه وجود دارد، یک نگاه دانشگاه را محل مناقشات سیاسی میداند و دیگری با یک نگاه امنیتی با دانشگاه مواجه میشود و دانشجو را درخط مقدم جبهه تصور میکند. پیشتر هم گفتم انعطاف به رسالت دانشگاه لطمه میزند، سیاستگذاران و مسئولان یک بار دور یکدیگر جمع بشوند و هم قسم بشوند که اولویت اول و آخر دانشگاه مسائل علمی است.
حضور انجمنهای علمی زیرنظر حوزه فرهنگی قابل دفاع است اما متاسفانه نگاه مدیران فرهنگی به فعالیتهای فرهنگی، فوق برنامه است و به فرهنگ به معنای تحولساز آن نگاه نمیکنند و کاملا نگاه مناسبتی، تقویمی و ویترینی دارند. خیلی از فعالیتها در انجمنهای علمی چون روزنهای برای اجرایش وجود نداشته از درگاه انجمنهای علمی صورت گرفته وگرنه واقعا در حوزه سیاستهای انجمنهای علمی نیست.
از طرفی دیگر در مدیریت دانشکدهها و دانشگاهها، مدیریت سیاسی اعمال میشود و مدیریت آکادمیک نیست. این خودش خیلی ضربه میزند. فضای دانشگاه از این چیزی که هست باید بازتر بشود و در ثانی همه نهادهای متولی، سهم قصور خود در ایجاد فضای فعلی را قبول کنند و به دنبال اصلاح باشند. شورای عالی انقلاب فرهنگی سهم خود را بردارد، دانشگاهها هم بردارند و من انجمن علمی هم سهم خودم را بردارم و بعد به آسیب شناسی و ارائه راهکار باشیم.
*باید تنوع زیست بوم دانشگاهها در نظر گرفت
** طالبیان: نکته دیگری هم این است ما یک نسخه یکسان برای همهی انجمنها در همه دانشگاهها پیچیدیم و تنوع زیست بوم دانشگاهها را در نظر نگرفتیم در صورتی که این غلط است. ما دانشگاه سراسری داریم، دانشگاه پیام نور، فرهنگیان و تربیت دبیر داریم که رسالتهایشان با یکدیگر فرق دارند. قطعا انجمن علمیای که در دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی فعالیت میکند هیچ وقت نمیآید سراغ کارآفرینی برود چرا که آن دانشگاه ماموریت دارد دبیر تربیت کند.
در اواخر مسئولیت من در اتحادیه انجمنهای علمی فیزیک، مدیرکل فرهنگی وزارت علوم در جلسهای گفتند که همه انجمنهای علمی باید به سمت کارآفرینی و دانش بنیان شدن حرکت کنند، این حرف خوبی است اما این نسخه را که نمیشود برای همه دانشگاهها پیچید.
*رویکرد رشته محور در انجمنهای علمی جوابگو نیست
** بلادی: ایده انجمنهای مساله محور دقیقا از همینجا مطرح شد. ببینید دوتا بحث هست. اشتباه تصور میشد که اگر در همه دانشگاهها انجمن معماری و شهرسازی داشته باشیم، موفق بودهایم اما واقعیت این است که تاسیس انجمن بر مبنای رشته آزمون خود را پس داده، این ایده تا اوایل دهه نود قابل دفاع بود. اما الان رویکرد رشته محور در انجمنهای علمی جوابگو نیست. به عنوان دبیر اتحادیهی معماری که 138 انجمن معماری در سطح دانشگاههای کشور داریم، میگویم که نیازی به این تعداد از انجمنهای علمی نیست. ما نه توانستیم عدالت آموزشی با این انجمنهای علمی ایجاد کنیم و نه اینکه تاثیرگذار هستند اما برای تمامی رشتههای دفترچه کنکور سراسری میتوانی مساله تعریف کنی که حول آن مساله میتوان انجمن تشکیل داد.
اینجا چند تا اتفاق میافتد، اول اینکه آن کثرت گرایی از بین میرود، میتوان اجتماع علمی حول مساله مشخصی در صنعت ایجاد کرد یا به دنبال حل یک مساله فرهنگی بود. ضمن اینکه 4000 انجمن علمی فعال داریم، به فرض در سال یک برنامه داشته باشند که قطعا خیلی هم بیشتر است، خروجی این برنامهها در کجا آرشیو میشود و قابل دسترسی است که یک نفر دیگر بتواند استفاده بکند؟
در انجمنهای مساله محور، گفتیم اولویت با استانها و محلی باشد. من همیشه از این مورد عذاب میکشیدم که کرمانشاه و خوزستان درگیر مسالهی ریزگرد بودند اما در خراسان رضوی سمینار مقابله با ریزگردها برگزار میشد. خب چرا در جایی که این بحران حس نشده این برنامه برگزار بشود؟ بگذارید در همانجا برگزار شود تا اطلاعات آرشیو شود و قابل دسترسی باشد. این مساله خودش فسادهای درون جشنوارهای ایجاد کرد و باعث شد مثلا برای یک موضوع یک نفر در بیست دانشگاه مختلف یک مطلب را ارائه دهد و صرفا از این طریق درآمدزایی کند.
کثرت گرایی را حتی درجشنواره حرکت نیز میبینیم وقتی شما برای یک جشنواره 100 جایزه بدهی، از ارزش آن کاسته میشود. جایزه نوبل هم اگر به این تعداد داده میشد دیگر اهمیتی پیدا نمیکرد اما حالا بیایم مسائل را بشناسیم و در جشنواره حرکت جایزه را به کسی بدهیم که قدمی برای پاسخ بهتر و کامل برای یک مساله داشته است.
البته لازم است است یاداوری بکنم که در دولتهای نهم و دهم جنس نیازهای انجمنهای علمی از نوع بقا و حیات بود و خواست تشکیل اتحادیه انجمنهای علمی حتی جرم بود و نقدهای من در این جلسه به منظور کتمان دستاوردهای جاری در حوزهی انجمنهای علمی و فراموشی آن نیست و آن زمان را فراموش نباید کرد اما خوب با انتظارهای دانشجویان هنوز فاصله زیادی داریم.
یازده دوره جشنواره حرکت برگزار شده است، 40 اتحادیه انجمن علمی داریم، بیایم اینها را آسیبشناسی بکنیم ببینیم چه آوردهای برای جامعه داشته و بعد ببینیم با آوردههایی که داشتیم چقدر جامعه، صنعت، محیط زیست و ... از اینها منتفع شدهاند و اساسا نیازی به اینها بوده یا نه؟
**طالبیان: مساله محوری میتواند خیلی مفید واقع شود. ای کاش یک همافزایی صورت بگیرد و همه در کنار هم از انجمنهای علمی تا مسئولان قرار بگیرند، همین 9000 انجمن علمی با هم 2 مشکل کشور را حل بکنند، این خودش خیلی اتفاق مبارکی است و خیلی موثرتر است و ای کاش اساتید به دانشجویان به چشم تدارکاتچی در پروژهها نگاه نکنند و واقعا از مشارکت آنها در همه ساحتها بهره ببرند.
** ولی زاده: ما در رقم میگوییم 9000 انجمن علمی داریم اما ساختار اداری کشور ما جزیرهای است. در معاونت پژوهشی نزدیک به سه هزار انجمن علمی متشکل از اساتید دانشگاهها داریم که میشود اینها را به هم متصل کرد تا همکاری بین آنها شکل بگیرد. در سطح اتحادیهها این ارتباط به صورت جسته و گریخته به هم کمک میکنند. به هر جهت این اتصال حلقهها به یکدیگر به ارتباط دانشگاه و صنعت کمک خواهد کرد چرا که این اساتید از نزدیک بعضا با صنعت درگیر هستند و اساتیدی هستند که علاقهمند هستند در کنار کار آکادمیک وارد این حوزهها شوند و با دانشجویان در این حوزهها همکاری داشته باشند اما متاسفانه ساختار هیچ ارتباطی بین اینها ایجاد نکرده و راهکاری ندیده است. اما نیاز است که این همکاری و هم افزایی صورت بگیرد تا بتوان از ظرفیتها استفاده کرد و فضایی را مهیا کرد که نویدبخش اتفاقهای خوبی باشد.
*باید از ظرفیت انجمنهای علمی استفاده کرد
** بلادی: کثرت گرایی را از سندها مطرح کردم. در سندها تمام مسائل کشور را میآوریم که مثلا ظرف پنج سال باید در این شاخصها ارتقا پیدا کنیم و فصلبندی کردهایم. بررسی ساده این سندها نشان میدهد که چقدر تحققپذیری این سندها پایین بوده است. حالا اگر هر کدام از این سندها یک یا دو مساله را به صورت مشخص در یک زمینه حل کرده بود ما با این حجم از بحرانهای انباشته شده مواجه نبودیم و برخی از آنها برای همیشه حل شده بودند.
در انجمنها هم همین کار را میکنیم، میگوییم انجمن معماری با یک حدود اختیارات نامحدود. از معماری اسلامی تا مدرن حرف بزن، در شهرسازی دخالت کن و واقعا این اتفاق میافتد و در نهایت ظرفی میشود که همه چیز در آن هست و هیچ خروجی خاصی برای جامعه نخواهد داشت.
کشور درگیر مسائل حیاتی است و کشورهایی که درگیر هم پوشانی بحرانها بودند بیهزینه از این شرایط بیرون نیامدهاند. پس برای مواجهه با آن باید بدانیم که هزینه جدی بدهیم اما هنوزمواجهه با این شرایط، مساله نشده و به دنبال راهکارهای مقطعی هستیم.
اگر بتوان انجمنهای علمی را وارد این حوزه کرد، با توجه به ظرفیت ایجاد شده و استقلالی که وجود دارد میشود این توان را به کار گرفت تا از حجم چالشها با هر سهمی کاست تا شاید مقدمات رویارویی بنیادین با مسائل محقق شود. اصلا نیازی نیست مسالهای از طرف انجمنهای علمی در گام اول حل بشود اما قدم گذاشتن در فرآیند حل مساله و مشارکت در آن، کمک خیلی بزرگی به مواجهه با بحرانها خواهد کرد اما وزارت علوم باید بپذیرید که این ساختار معیوب و ناکارآمد است و برای اصلاح آن تلاش کند.
معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری الان هستههای نخبگانی را تشکیل داده است. اساتید هستهها را تشکیل میدهند و از بین دانشجویان یارکشی میکنند گرچه این ساختار هم مورد نقد است اما اتفاق خوبی است. اساتید مساله را طرح میکنند و مشخص میکنند چه تعداد دانشجو در چه مقطعی با چه تخصصی نیاز دارند. 54 مساله مشخص شده، 54 استاد سرپرست این هستهها شدند و نزدیک 300 تا 400 دانشجویی که جذب این هستهها میشوند و با گرفتن حقوق از معاونت علمی و فناوری مشغول کار بر روی آن مساله میشوند. همین طرح را میشود با یک سادهسازی به صورت آزمایشی با مشارکت انجمنهای علمی در دانشگاهها اجرا کرد. امیدواریم وزارت علوم در این مسیر در دانشگاهها حرکت کند.
**9221**1601**
در میزگرد ایرنا
انجمنهای علمی مساله محور؛ از ایده تا اجرا - بخش پایانی
تهران - ایرنا- دانشجویان فعال در انجمنهای علمی معتقدند: ادامه مسیر انجمنهای علمی با سیاستهای فعلی و با تاکید بر رشتهها دیگر پاسخگوی فضای آکادمیک کشور نیست و انجمنها باید حول مسائل اساسی کشور و به صورت بین رشتهای شکل بگیرند.
صاحبخبر -
نظر شما