خبرگزاری مهر، گروه بین الملل ـ حشمتالله رهنما: بعد از انتخاب نیکلاس مادورو به سِمَت ریاست جمهوری ونزوئلا در سال ۲۰۱۳ میلادی، تحریمهای مالی علیه این کشور اعمال شد. طبق مطالعات انجام شده از سوی مرکز مطالعات راهبردی و ژئوپلیتیک آمریکای لاتین (CELAG)، محاصره مالی بین المللی علیه ونزوئلا عامل بحران اقتصادی این کشور و موجب از دست رفتن ۳۵۰ میلیارد دلار کالا و خدمات بین سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۷ بوده است.
بعد از سپری شدن این دوره ۵ ساله، اولین استارت دولت موازی در سال ۲۰۱۷ و با همت دادستان کل فراری رقم خورد. وی که به خارج از کشور گریخته بود مجلس را تنها قدرت قانونی کشور خواند.
این در حالی است که بعد از غصب قدرت از سوی خوان گوایدو در ۲۳ ژانویه ۲۰۱۹ و رسمیت بخشیدن به دولت مجازی با کارگردانی ایالات متحده و همکاری کشورهای همسو، نوبت به معرفی نمایندگان دیپلماتیک و انتخاب مدیران شرکت Citgo رسید که در ایالات متحده واقع است و اکثریت سهام آن به شرکت ملی نفت ونزوئلا تعلق دارد.
قاعدتا این دولت مجازی نمی تواند در شبکه های اجتماعی حکومت کند و باید به دنبال قلمرو حکومتی در خاک ونزوئلا باشد و بدون شک ارتش ایالات متحده با تجارب به دست آمده در سوریه، عراق و لیبی سناریوی ویژهای برای ونزوئلا در سر دارد. در این میان، ایالت فالکن Falcon)) به خاطر ارتباط دریایی ۲۰ مایلی با جزیره آروبا و دارا بودن پالایشگاه آموای (Amuay)، ایالت آنزوآتگی (Anzoátegui) به دلیل داشتن بندر، فرودگاه و مجتمع پتروشیمی که ۴۰ درصد نفت نوار اورینوکو (Orinoco) را تصفیه میکند و ایالت تاچیرا (Táchira) به دلیل هم مرزی با کلمبیا میتوانند ایالت های مورد نظر برای مانور ارتش آمریکا باشند.
ایالت تاچیرا به خاطر هم مرزی با کلمبیا که میزبان پایگاههای نظامی آمریکا است، حضور نیرو های شبه نظامی و شرایط جغرافیایی-سیاسی خاص بهترین گزینه برای آمریکا است. تمرکز کمکهای بشردوستانه در شهر کوکوتا (Cúcuta)کلمبیا نیز به دلیل همجواری با این ایالت است. ناگفته نماند که قرار است در ۲۳ فوریه سال جاری میلادی، سناریوی ارائه کمکهای بشردوستانه آمریکا به گوایدو، از همین شهر مرزی عملی شود.
اگر این بحران به جنگ منتهی شود، ویژگیهای ساختار دفاعی-نظامی ونزوئلا، یک نبرد رعدآسا را غیر ممکن میسازد. به همین دلیل، جنگ احتمالی چند متغیره و نامتقارن خواهد بود و به تهدیدی بزرگ برای منطقه تبدیل خواهد شد. از طرفی، مداخله نظامی طولانی مدت موجب مهاجرت جمعی مردم ونزوئلا به کشورهای منطقه میشود که شرایط پذیرایی از مهاجران را ندارند. باید در نظر داشت که تثبیت نفوذ و رهبری واشنگتن در آمریکای لاتین نه تنها به تغییر دولت ونزوئلا بلکه به سرعت تغییر آن هم بستگی دارد.
حال پرسش این است که آیا ایالات متحده قصد ایجاد یک بحران منطقه ای را در آمریکای لاتین دارد؟
در پاسخ به این پرسش باید گفت که ونزوئلا یکی از کشورهایی است که بیشترین ذخایر نفت جهان را در اختیار دارد و یکی از نزدیکترین صادرکنندگان نفت به ایالات متحده است. شاید به همین دلیل باشد که «مارکو روبیو» سناتور ایالت فلوریدای آمریکا و «جان بولتون» مشاور امنیت ملی کاخ سفید نعره میزنند که گوایدو در مقام رئیس جمهور خودخوانده ونزوئلا پول بیشتری را برای شرکتهای نفتی ایالات متحده به ارمغان خواهد آورد. از سوی دیگر، همان گونه که «جان کری» وزیر خارجه اسبق آمریکا گفته بود؛ از نظر واشنگتن، تغییر دولت ونزوئلا به معنای به دست آوردن مجدد حیاط خلوت این کشور و رهبری آن است.
به قدرت رسیدن چاوز درسال ۱۹۹۹ تاثیر فوق العادهای در تضعیف نفوذ ایالت متحده در منطقه داشت و کشورهای این حوزه ائتلافهای راهبردی را برای مقابله با نفوذ واشنگتن در آمریکای لاتین تشکیل دادند. همزمان، بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین روابط دیپلماتیک خود را با کشورهایی چون ایران، روسیه و چین تقویت کرده و سرمایهگذاریهای بزرگی را با چین و روسیه ترویج دادند. بنابراین، سرنگونی دولت ونزوئلا که از بسیاری جهات نقش مهمی را در منطقه ایفا میکند و از ۲ دهه پیش یکی از عاملین اصلی تغییرات منطقه و کاهش نفوذ آمریکا بوده است، پیروزی مهمی برای ایالات متحده به شمار خواهد رفت.
نظر شما