شناسهٔ خبر: 31266117 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: آریا | لینک خبر

ضرغامي جا پاي که مي‌گذارد؟

صاحب‌خبر -
خبرگزاري آريا - تهران- ايرناپلاس- رئيس پيشين سازمان صداوسيما در يک ماه اخير، رفتارهايي عليه ساختارهاي سياسي موجود انجام داده است. سوال اينجاست که او چه اهدافي را دنبال مي‌کند و از سياست ايران چه مي‌خواهد؟

*سه ماجراي پرحاشيه
چند وقتي است که عزت الله ضرغامي، در سياست ايران از خبرسازي هميشگي فراتر رفته و جنجال ساز شده است. ماجراي توييت‌هاي او مبني بر دخالت وحيد حقانيان، دستيار ارشد رهبر انقلاب در جريان انتخاب دبير شوراي عالي انقلاب فرهنگي، مجادله او با رئيس‌جمهور در جلسه شوراي عالي فضاي مجازي و توابع بعدي آن از جمله انتشار خبر منع او از حضور در جلسات شورا‌هاي عالي فضاي مجازي و انقلاب فرهنگي و البته توييت حسام‌الدين آشنا در مورد ادعاي فروش آرشيو صداوسيما در دوران او، سه جنجال مهم در يکي دو ماه اخير هستند. در اين شرايط، اين سوال براي ناظران سياست ايران به وجود مي‌آيد که: عزت الله ضرغامي از سياست ايران چه مي‌خواهد و جايگاه او در صحنه سياسي کشور کجاست؟
*5 دوره حيات ضرغامي
وقتي از ضرغامي صحبت مي‌کنيم، از مردي حدود 60 ساله حرف مي‌زنيم که به طور کلي پنج دوره فعاليت دارد: نخست از ابتداي انقلاب تا سال 1361 که در اين دوره به فعاليت آموزشي و فرهنگي پرداخته است، دوم از سال 1361 تا ابتداي دهه 70 که در سپاه مشغول به فعاليت است، سوم سال‌هاي ابتدايي دهه هفتاد که او در وزارت ارشاد مشغول به فعاليت است، چهارم از ميانه دهه هفتاد تا ابتداي دهه 90 که در صداوسيما فعال است و 10 سال در اين سازمان، رئيس است و در نهايت از سال 1393 که به طور همزمان عضو شورا‌هاي عالي است و البته نگاهي هم به سياست ايران دارد.
*حلقه‌هاي سياست ايران
در اين پنج دوره فعاليت و نيز در جريان تحصيلات دانشگاهي خود، ضرغامي در حلقه‌هايي از سياست ايران قرار گرفته است که براي پاسخ به پرسشي که مطرج کرديم شناخت افراد اين حلقه ها هم ضروري است. او در زندگي‌نامه خودنوشت خود مي‌گويد در دوران تحصيل در دبيرستان بزرگ تهران در ضلع شمالي پارک شهر: «سردار شهيد حسن طهراني مقدم؛ مهندس حسين محمدي؛ دکتر حميدرضا کاتوزيان و دکتر آقاميري از هم دوره‌اي‌هاي من در اين دبيرستان بودند.» حسن طهراني مقدم، احتمالا زمينه لازم را براي رياست ضرغامي بر کارخانه توليد موشکي سپاه (موشک‌هاي فجر) در اواخر دهه 60 مهيا کرده و مهندس حسين محمدي که يکي از اعضاي ارشد دفتر رهبر انقلاب و امين ايشان در زمينه فرهنگي است، به نظر زمينه مساعدي براي رياست ضرغامي در صداوسيما ايجاد کرده است. از آن سو او يکي از اعضاي دانشجويان مسلمان پيرو خط امام در اشغال لانه جاسوسي آمريکا هم بوده است. با اين حال مهم‌ترين فردي که ضرغامي به او نزديک بود و توانست در سياست ايران بالا بيايد علي لاريجاني است. سابقه آشنايي اين دو به سپاه باز مي‌گردد و بعد از آن ضرغامي همواره يار لاريجاني در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي و نيز صداوسيما بود.
* کجاي سياست ايران؟
حالا با اين سابقه و با درنظرگرفتن اين حلقه‌هاي قدرت، ضرغامي در کجاي سياست ايران قرار مي‌گيرد؟ ضرغامي هيچ گاه عضو هيچ حزب و گروهي نبوده، اما شکي نيست که او را بايد جزو جريان اصولگرا دانست، مخصوصا به اين خاطر که يکي از گزينه‌هاي اوليه جبهه مردمي نيرو‌هاي انقلاب اسلامي يا جمنا براي انتخابات رياست جمهوري سال 96 هم بوده است. به دليل فعاليتش با اعضاي جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي در سازمان صداوسيما هميشه به اين گروه سياسي منسوب بوده است. در اين شرايط، ضرغامي به کدام طيف از اصولگرايان نزديک است؟ به لاريجاني يا جمنايي که کانديداي آن در انتخابات، رئيسي نزديک به جبهه پايداري شد يا به ايثارگراني که در انتخابات 84 حامي قاليباف بودند و فردي مثل احمدي‌نژاد سابقا در آنجا عضو بوده است.
حقيقت اين است که ضرغامي به هيچ يک از اين عرصه‌ها نزديک نيست. او اساسا فردي سياسي به معناي فردي در قالب گروه‌ها و احزاب سياسي با هدف کسب قدرت تعريف نمي‌شود بلکه رفتار‌هاي او ضدسياست است. ضرغامي ابايي از محکوم کردن مشترک دو جناح اصولگرا و اصلاح‌طلب ندارد. او از حيث سياسي از اصلاح طلبان دور است، اما نقد‌هاي جدي به وضعيت فرهنگي و فهم اصولگرايان از آزادي در اين حوزه دارد و از اين جهت به نظر مي‌رسد که قالب‌ها و ساختار موجود در عرصه سياسي را قبول ندارد و ترجيح مي‌دهد در ماوراي اين ساختار‌ها به سياست‌ورزي بپردازد و به همين دليل به شدت برخي اقداماتش به رويکرد محمود احمدي‌نژاد شبيه است. دو جنجال از سه جنجالي که در ابتداي اين نوشته گفتيم هم اين موضوع را تاييد مي‌کند. نزاع با وحيد حقانيان و رئيس جمهور به معناي آن است که او نمي‌تواند ساختار‌هاي فعلي در سياست ايران را تحمل کند و اگر آب باشد، شناگر ماهري در رفتار‌هاي انقلابي عليه اين ساختار است.
با اين حال از همين الان معلوم است که بعيد است ضرغامي توان چنين کاري را داشته باشد. چرا؟ اولا او فاقد محبوبيتي است که احمدي‌نژاد در ابتداي فعاليت خود داشت. احمدي‌نژاد در دو سال شهرداري خود توانست به قول خود «رايحه خوش خدمت» را به مشام مردم برساند، ولي ضرغامي در صداوسيما فعال بوده است، سازماني که حضور در آن رزومه مثبتي حتي براي طبقه پايين متوسط جامعه نيست. از سوي ديگر بايد او شجاعت لازم براي اين کار را هم داشته باشد. نبايد از خاطر برد که ضرغامي در ابتداي مسير سياست‌ورزي خود در فضاي مجازي، کانال طنزي به نام «خميازه» تاسيس کرده بود. فردي که دست به اين کار مي‌زند اساسا چهره جدي و شجاعي از خود نشان نمي‌دهد و به نظر بيش از هر چيز در پي ديده شدن است تا عمل انقلابي يا مصلحانه عليه ساختار.
*در مسير پيروزي
در اين وضعيت، ضرغامي گرچه با اين نوآوري‌ها توجهات زيادي را به خود جلب کرده، اما به نظر مي‌رسد دست او براي رفتار‌هاي سياسي مورد علاقه‌اش چندان پر نيست. اصلاح‌طلبان به خاطر انديشه سياسي ضرغامي و نيز عملکردش در صداوسيما به خصوص در سال 1388 از او دل خوشي ندارند. اصولگرايان معتدل مثل لاريجاني او را از خود نمي‌دانند چرا که مي‌بينند گرايش او به طيف چپ اصولگرا مثل ايثارگران، رهپويان و حتي پايداري بيشتر است. با وجود اينکه او ظاهرا اميد دارد که دست کم بتواند زبان سخنگوي بخشي از اصولگرايان غيرمعتدل در نقد وضعيت کنوني باشد، اما هم به دليل عدم اعتقاد به ساختار اصولگرايان و نقد‌هاي جدي به آن‌ها دارد، توسط اين گروه هم به عنوان مهره‌اي امين شناخته نمي‌شود و از سوي ديگر بايد گفت: همانطور که در ماجراي منع حضورش ديده شد، به نظر حاکميت نيز تلاش دارد تا برخورد تندي با رفتار‌هاي گريز از مرکز و احمدي‌نژادگونه داشته باشد. مخصوصا با توجه به اينکه درز آرشيو صداوسيما به شبکه من و تو هم باعث شده که حتي طبقه انقلابي و نزديک به حاکميت هم سوالاتي جدي در مورد عملکرد او داشته باشند.
به اين ترتيب تصور نمي‌شود کسي در سياست ايران او را به عنوان يک فعال جدي در راستاي قدرت به حساب آورد و النهايه ممکن است او به عنوان يک فعال فرهنگي سخنگو در زمان عدم حاکميت اصولگرايان يا يک سمت فرهنگي ميان رتبه مثل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي يا دبيري شوراي عالي فضاي مجازي در صورت حاکميت احتمالي مجدد اصولگرايان در آينده برسد. با اين وجود، در صورتي که او بخواهد حرکت عليه ساختار‌هاي موجود را ادامه بدهد، احتمالا سرنوشتي بهتر از محمود احمدي‌نژاد نخواهد داشت و ديگر حضورش، حتي توسط برخي از اصولگرايان نيز مورد استقبال قرار نخواهد گرفت بلکه تحمل خواهد شد.
گزارش از مصطفي مسجدي آراني
**اداره کل اخبار چندرسانه اي**ايرناپلاس**
انتهاي پيام /*

نظر شما