شناسهٔ خبر: 31265100 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

برجام و اروپا؛ از وعده تا خدعه

تهران- ایرنا- عملکرد اروپایی ها در قبال تعهدات برجامی سبب شده تا مزایای جمهوری اسلامی ایران از توافق هسته ای به حداقل ممکن کاهش یابد.

صاحب‌خبر -

به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، تحرک پردامنه و مستمر چهره هایی چون «خاویر سولانا»، «کاترین اشتون» و به ویژه «فدریکا موگرینی» به عنوان مسوولان سیاست خارجی اتحادیه اروپا در پرونده اختلافات هسته ای جمهوری اسلامی ایران با قدرت های هسته ای به ویژه آمریکا نشان داد که اروپایی ها یک بازیگری موثر و تعیین کننده را دنبال می کنند.
سابقه مذاکرات پیشین ایران و اروپا که نقطه اوج آن بیانیه سعدآباد در اکتبر 2003 (مهرماه 1382) بود و چندی بعد در بروکسل و پاریس ادامه یافت، به دلیل کارشکنی های دولت جمهوریخواه آمریکا و اختلاف نظر «جرج دبیلو بوش» با تروییکای اروپایی شامل انگلیس، فرانسه و آلمان به تجربه ای ناموفق در زمینه توافقات هسته ای ایران و اروپا انجامید.
پس از ارجاع پرونده هسته ای ایران از سوی آژانس بین المللی انرژی اتمی به شورای امنیت سازمان ملل و آغاز روند صدور قطعنامه های این شورا، دور تازه ای از مذاکرات آغاز شد که تا فرجام توافق هسته ای در سال 2015 (تیرماه 94) بیش از یک دهه به طول انجامید.
در کشاکش این مذاکرات، نزدیکی مواضع و دیدگاه های اروپا با دولت دموکرات «باراک اوباما» در واشنگتن سبب شد تا سه کشور اروپایی حاضر در گروه 1+5 با اعتماد به نفس و امیدواری بیشتری به ثمربخشی گفت وگوهای هسته ای چشم بدوزند.
با تغییر جهت این گفت وگوها به سمت توافق و نزدیک شدن به مراحل نهایی، این تمایل نزد طرف های اروپایی آشکار شد که قصد دارند با انداختن عکس یادگاری با برجام، در نقطه کانونی قرار گیرند و بخش اعظم این موفقیت دیپلماتیک بین المللی را به نام خود ثبت کنند.
در ادامه مذاکرات هسته ای که در شهرهایی چون لوزان و وین دنبال شد، اروپا ابتکاراتی چون تغییر نام مذاکرات 1+5 به 3+3 را به کار بست تا نقش و وزن تروییکا را در کفه ای هم وزن و حتی سنگین تر از آمریکا، روسیه و چین قرار دهد.
با اجرایی شدن برجام در اوایل سال 2016 (زمستان 94) و حتی پیش از آن، مقامات سیاسی و هیات های اقتصادی کشورهای اروپایی سعی کردند تا گوی سبقت را از رقبای بین المللی و حتی دیگر اروپایی ها ربوده و فرصت های همکاری و گسترش مناسبات با ایرانِ پسابرجام را یک به یک به دست آورند.
به عنوان مثال فرانسوی هایی که در پی تحریم ها به سرعت از صنعت خودروسازی ایران پا پس کشیدند، به سرعت اقدام به بازگشت کرده و شرکت هایی چون «پژو» و «رنو» تلاش کردند جایگاه قبلی خود را در صنایع و بازار خودرو کشورمان بازیابند. در ادامه، شرکت نفتی «توتال» با شرکای چینی و ایرانی خود توافق کرد تا با سهم بیش از 50 درصدی هدایت طرح توسعه پارس جنوبی را به دست گیرد. همچنین مقرر شد ایرباس های اروپایی با شرایط مورد نظر ایران وارد خطوط هوایی کشورمان شود.
اعلام «دونالد ترامپ» رئیس جمهوری آمریکا در خصوص خروج از برجام رخدادی بود که این روند را معکوس ساخت. فرانسوی ها و بسیاری از شرکت های اروپایی به همان سرعت که آمده بودند، بازگشتند.
دولتمردان اروپایی هر چند پیش از عملی شدن تصمیم ترامپ تلاش های دیپلماتیکی را به کار بستند تا وی را منصرف سازند و همچنان سرسختانه از برجام دفاع می کنند اما به این توجیه که منافع شرکت های خصوصی کوچک و بزرگ اروپایی الزاما با توصیه های سیاسی دولت ها مطابق نیست از تعهدات مربوط به توافق هسته ای شانه خالی کرده اند.
عمده ترین اقدام اروپایی ها در فاصله زمانی بیش از سه ماه از وضع دومین دور از تحریم های گسترده آمریکا، راه اندازی ابزار حمایت از مبادلات تجاری موسوم به «اینستکس» بوده است که همچنان ابهامات زیادی در مورد پیوستن سایر شرکای تجاری ایران به آن وجود دارد، در مراحل نخست محدود به اقلام غذایی و دارویی است و از آن مهمتر هنوز روی ریل نیافتاده است.
اهمال اروپایی ها در زمینه اجرای تعهدات برجامی در شرایطی است که برخی دولت های اتحادیه به ویژه فرانسوی ها در زمینه اتهام زنی واشنگتن مبنی بر تهدیدآمیز بودن فعالیت های مشروع موشکی ایران با دولت ترامپ همداستان شده اند. علاوه بر این، طی ماه های گذشته پرونده هایی بر پایه ادعای اقدامات ضدامنیتی افراد و گروه های وابسته به ایران در کشورهای اروپایی چون فرانسه و هلند گشوده شد تا خوراک ایران ستیزی رسانه های غربی و به ویژه صهیونیستی را فراهم آورد.
از دید برخی ناظران، همراهی کشورهای اروپایی با دولت ترامپ به ویژه در موضوع فعالیت های موشکی جمهوری اسلامی ایران به منظور ایجاد توازن در مناسبات با تهران و واشنگتن صورت می گیرد.
به عبارتی دیگر اروپا به رغم تکاپوی برجامی پیشین و تلاش برای استفاده از مزایای آن از جمله کسب پرستیژ دیپلماتیک، منافع اقتصادی و ... به شکلی نسیه، اهمال کارانه و حداقلی فرایند اجرای تعهدات برجامی یعنی خنثی سازی تحریم های آمریکا را پیش می برد و به موضع گیری های کم هزینه سیاسی اکتفا می کند تا ایران را به تداوم حضور در برجام مجاب سازد. از سوی دیگر اروپا تا حد امکان به دنبال نشان دادن همراهی و همگرایی با آمریکا است تا از تبعات تصمیمات ناهنجار ترامپ در امان ماند.
این رویکرد بارها با انتقاد مقامات جمهوری اسلامی ایران روبرو شده است از جمله «محمدجواد ظریف» وزیر امور خارجه اخیرا در اجلاس امنیتی مونیخ از عملکرد فرانسه، انگلیس و آلمان انتقاد و اعلام کرده برای رضایت افرادی چون وزیر امور خارجه فرانسه برنامه موشکی کشور تعطیل و ایران بی دفاع نخواهد شد.
ظریف همچنین در توییتی چنین نگاشت: ایران نمی تواند برای همیشه همه هزینه های حیاتی امنیت جهانی را بپردازد؛ خواه برجام باشد، خواه مبارزه با قاچاق مواد مخدر یا قاچاق انسان. به نوشته وزیر امور خارجه، وقت آن است اروپا برای شنا کردن خیس شود وقتی می خواهد در مقابل یکجانبه گرایی آمریکا بایستد.
رویکردهای اخیر آمریکا موید سخنان ظریف است. ترامپ در ادامه دهن کجی به اروپایی ها و نقض پیمان اقلیمی پاریس، توافقات مربوط به تجارت ترانس پاسیفیک، اعمال فشار بر سر تعرفه های تجاری، افزایش سهم اروپایی ها از هزینه های ناتو و ... اینک خواسته ای تازه را مطرح ساخته و آن اینکه بازماندگان اروپایی داعش در سوریه به کشورهای خود بازگردند.
ترامپ تهدید کرده در صورتی که اروپایی ها از تحویل اتباع داعشی خود در سوریه که اکنون در اسارت به سر می برند، خودداری کنند آنان را آزاد خواهد کرد؛ تهدیدی که هراس برخی دولت ها را به دنبال داشته و از دید تحلیلگران نوعی گروکشی و ابزار اعمال فشار بر اروپایی ها به شمار می آید.
رویکردی اینچنین نشان می دهد که اروپا در مجموع بر سر دوراهی گریزناپذیری قرار گرفته است که یک راه آن پایان رویای استقلال و قطبیت اروپا در عرصه بین المللی است. راه دوم اما دوری از انفعال و تردید و پرداختن هزینه های توقف یکجانبه گرایی آمریکا است. این در حالی است که به نظر می رسد اروپایی ها بیشتر ترجیح می دهند محافظه کارانه سیاست یکی به نعل و یکی به میخ را در اختلافات خود با واشنگتن پیش برند.
این نگاه محافظه کارانه سبب شده تا رهبر انقلاب در تازه ترین بیانات خود از خدعه اروپایی ها سخن گفته و در مورد آن هشدار دهند.
پیامد این رویکرد اروپا سبب شده تا ویژگی محافظه کاری خود را به شکل ریاکاری و عافیت طلبی نشان داده و تردیدهایی جدی را درباره قابل اتکا بودن شرکای اروپایی برای بسیاری از کشورهای نظام بین الملل به وجود آورد.
پژوهش**9279

نظر شما