شناسهٔ خبر: 31263718 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: فرهیختگان آنلاین | لینک خبر

شریعتمداری و رحمانی زیر ذره‌بین علمی

مدارک تحصیلی مدیران در اتاق شیشه‌ای

حالا مطالبه‌ای که با این نواقص و حواشی‌ای که هر روز از گوشه و کنار مدارک تحصیلی مسئولان بیرون می‌زند و مطرح شده، این است که حداقل وزارتخانه‌ها در سطح مدیران همچون وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی لیست اسامی و مدارج شغلی و علمی مدیران خود را در معرض دید عمومی قرار دهند.

صاحب‌خبر -
به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، مدرک‌گرایی در پوست و گوشت و استخوان‌مان؛ این واقعیتی است که مثل خیلی دیگر از واقعیت‌های آزار‌دهنده هر روز و هر لحظه ممکن است با آن مواجه و حتی به آن مبتلا شویم. در اولین مواجهات و دیالوگ‌ها، سوال اصلی می‌شود اینکه مدرک تحصیلی‌ات چیست و تا چه پله‌ای بالارفته‌ای و... کاری را آغاز می‌کنی و برای گرفتن چندرغاز حقوق بیشتر، سوال اصلی می‌شود اینکه مدرک تحصیلی‌ات چیست و تا چه پله‌ای بالارفته‌ای و... و بسیاری دیگر از این مواجهات و دیالوگ‌ها.

مدرک‌گرایی در مقابل تخصص‌گرایی همواره از چالش‌های مورد‌توجه و البته پرواکنش بوده است. اینکه لزوما وجود مدرک و درجه آن مهم است یا تخصص؟ به هرحال فرد متخصص می‌تواند حائز مدرک هم باشد اما فردی که صرفا مدرکی گرفته، نمی‌تواند ادعای تخصص هم داشته باشد.

از اینها و از جدال بین تخصص و مدرک و درجه و رتبه و پایه و... که بگذریم، چند روزی است همچون خیلی دیگر از اوقات در خیلی از سال‌های گذشته و احتمالا آینده دوباره بحث مدرک چیست و واقعی است و تقلبی است و جعلی است و بی‌ربط است و... داغ شده است. دوباره فضای رسانه‌ای این شده است که فلان مسئول مدرکش مجهول و جعلی و غیرواقعی و پولی و فلان و بهمان است. چند روزی است نامه معاونت حقوقی و مجلس وزارت علوم به معاونت نظارت مجلس دست به دست می‌شود که در آن شبهاتی نسبت به مدرک تحصیلی برخی مقامات کشور مطرح شده است. در این نامه شبهاتی به مدرک تحصیلی رضا رحمانی، وزیر فعلی صنعت، معدن و تجارت، محمد شریعتمداری وزیر سابق صمت و وزیر فعلی کار وجود دارد که براساس آن هیچ مدرک تحصیلی‌ای برای شریعتمداری عنوان و تایید نشده است.

این بهانه‌ای شده است برای بازشدن ماجراها و پرونده‌های قدیمی در این‌باره، برای بازخوانی دوئل میان مدرک و تخصص و برای سنجش صداقت و صلاحیت و البته بهانه‌ای برای نگارش این گزارش.

 سایت وزارت ارشاد و حرکت در مسیر شفافیت

بالاخره هرچقدر هم که مدرک‌گرایی مذموم باشد و مورد‌انتقاد، مدرک تخصصی اما واجب است و مورد‌نیاز با همین علت و استدلال این انتظار که مسئولان در هر جایگاهی باید حائز تخصص و مدرک لازم باشند، انتظار بیهوده‌ای نیست و نخواهد بود. چند وقت پیش به یک اقدام موردتحسین در سایت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اشاره کردیم. یادداشت کوتاهی نوشتیم از شفافیت موجود در سایت این وزارتخانه در انتشار مدرک تحصیلی مدیران و معاونان این نهاد دولتی. کافی است صفحه اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را باز کنید، روی صفحه اول سایت و نوار کنار صفحه به سامانه انتشار اطلاعات وارد شوید و بعد از آن هم روی پنجره فهرست مدارج شغلی- تحصیلی مدیران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کلیک کنید. فایل پی‌دی‌اف موجود به وضوح اسامی مدیران و مدارک تحصیلی آنها را نمایش می‌دهد. همان موقع و ذیل همان یادداشت درخواست کرده بودیم تا سایر نهادها و سازمان‌ها هم علاوه‌بر صفحه اخبار و اطلاعیه‌های موجود در صفحه‌های مجازی‌شان، این اقدام را هم انجام دهند و مدارک تحصیلی و مدارج شغلی مدیران‌شان را منتشر کنند تا در معرض دید عموم قرار گیرد و گامی باشد در جهت شفافیت، از آن روز تا همین حالا که این گزارش را می‌نویسیم و این اقدام را بازخوانی می‌کنیم، وضع همان است که بود و وزارت ارشاد تنها نهاد رسمی‌ای است که چنین کاری کرده است و همچنان برای فهم اینکه فلان مدیر در فلان وزارتخانه یا حتی فلان وزیر فلان وزارتخانه چه مدرک تحصیلی‌ای دارد باید کارآگاه بازی کرد یا مجلس استعلامی کند و درنهایت هم دست خالی بماند!

 کردان، شروع ماجرا

شاید بتوان ادعا کرد اولین نامی که بعد از صحبت در ارتباط با تقلب علمی و مدرک به ذهن متبادر می‌شود، مرحوم علی کردان است. البته جز این سال‌های اخیر که سخنانی در ارتباط با مدرک تحصیلی رئیس‌جمهور در فضای رسانه‌ای مطرح می‌شود. علی کردان، وزیر کشور محمود احمدی‌نژاد در سال 87 بود که در جریان کسب رای اعتماد و پیش و پس از آن ادعای دارابودن مدرک دکتری افتخاری حقوق اساسی از دانشگاه آکسفورد را داشت. ادعایی که بعد از مدتی و پس از استعلام یکی از رسانه‌ها از دانشگاه آکسفورد رد شد و استیضاح کردان در مجلس کلید خورد.

 ماجرای وزارت صمت

اما سوای علی کردان که شاید حواشی قبل و بعد از افشای تقلبی‌بودن مدرک تحصیلی‌اش باعث پررنگ شدن نام او بین سایر افراد شد، می‌توان با یک جست‌وجوی ساده اسامی دیگری را هم کنار نام کردان ذکر کرد. زهرا رهنورد، همسر میرحسین موسوی که در مناظرات انتخاباتی سال 88 محمود احمدی‌نژاد به مدارک تحصیلی او شبهاتی را وارد کرد. حسن روحانی که گروهی از دانشجویان ایرانی مقیم آمریکا تحقیقاتی در ارتباط با مدرک تحصیلی او انجام دادند و شبهاتی به آن وارد کردند. ماجرای حسین فریدون در انتقال از دانشگاه گیلان به دانشگاه شهیدبهشتی، تحصیل در این دانشگاه و حواشی که ایجاد شد. لیسانس و دکترای سیدمحمد خاتمی که در دهه هشتاد حواشی ایجاد کرد و...

اما از اینها و ماجراهای شبیه اینها که بگذریم، حالا اسامی جدیدی در این راستا حاشیه‌سازی می‌کنند. در همین چند روز اخیر نامه‌ای در رسانه‌ها منتشر شد از سوی معاونت حقوقی مجلس وزارت علوم خطاب به معاونت نظارت مجلس مبنی‌بر اینکه در استعلام مدارک تحصیلی برخی وزرا و مسئولان، هیچ مدرک تحصیلی توسط محمد شریعتمداری ارائه نشده است که قابل‌پیگیری باشد.

حالا همین شده است دستمایه حاشیه‌سازی‌ها و پیگیری‌ها و مطالبات از شریعتمداری تا دوباره ماجرایی شبیه آنچه بر سر کردان آمد برای او تکرار نشود.

 مهم نبود، فرصتش نبود، شرایطش نبود

به کارنامه وزرا و مسئولان سال‌های اول انقلاب که نگاه می‌کنیم، اسامی را که بالا و پایین می‌کنیم و مدارک تحصیلی افراد را می‌بینیم بعد از تعجب شاید احساس خوبی به ما دست ندهد. اینکه فردی با مدرک دیپلم وزیر شده باشد و... اما این واقعیتی بود که البته آنقدرها هم آن وقت‌ها مهم نبود. این مهم نبود که فلان وزیر در آن شرایط خاص که انتخاب افراد کار سختی بود، چه مدرک تحصیلی‌ای دارد. تعهد و تخصص حرف اول را می‌زد و انتخاب‌ها با همین معیار صورت می‌گرفت. اما هرچه پیش آمدیم مدرک‌گرایی به هر علتی شاید از پایین به بالا، شاید از کف جامعه، از مدیران اداراتی که برای افزایش حقوق تحصیل می‌کردند و درجه علمی را بالا می‌بردند به وزارت و سایر مناصب مهم هم سرایت کرد و درنهایت این شد که دیگر کسی نمی‌پذیرفت یک دیپلمه وزیر مملکت باشد و... بر همین مبنا سوای تخصص‌گرایی، مدرک‌گرایی هم جایگاه ویژه‌ای پیدا کرد و شاید خیلی از اوقات حتی از تخصص‌گرایی پیشی گرفت. در همین مناظرات انتخابات سال 92، وقتی نامزدها درمعرض پرسش‌های چهارگزینه‌ای قرار گرفتند، محمدرضا عارف که از رتبه‌های برتر کنکور در زمان خودش هم بود با دلخوری می‌گفت ما تست‌هایمان را قبلا زده‌ایم و... اما وقتی عکس یک معدن را نشان دادند و پرسیدند این عکس کجاست عارف گفت یک منطقه گردشگری است و محسن رضایی بود که این را شناخت و نشان داد به هرحال برای رئیس‌جمهور شدن سوای درس خواندن باید تخصص هم داشت و فرق بین معدن و منطقه گردشگری را هم بلد بود.

با این همه این تب دریافت مدارک روزبه‌روز بیشتر از قبل می‌شد و  به مدیران و مسئولان دکتر و مهندس مملکت اضافه می‌شد. این مدرک‌ها مهم بود اما نه‌فقط برای تبلیغ و تعریف و اینها، برای عمل و تخصص و موفقیت مهم‌تر بود ولی هرچه جلوتر می‌رفت و کارها سنگین‌تر می‌شد، سوای اینکه انتظارات از مسئولان دکتر و مهندس و فلان فعالیت بهتر و بیشتر بود با یک دودوتا چهارتا هم می‌شد این شبهه را وارد کرد که چطور در زمان تصدی مسئولیت یک مقام مسئول با آن همه کار و مشغله‌ای که طبیعتا دارد و می‌تواند با آن حقوق 19میلیونی‌اش را توجیه کند و حق بداند می‌تواند دکترایی بگیرد که یک دانشجوی عادی با قوت جوانی سال‌ها برای آن تلاش می‌کند و وقت می‌گذارد.

 شفاف باشیم

از اینها هم که بگذریم حالا اتفاقاتی افتاده است، دیپلمه‌ها لیسانس گرفته‌اند، فوق و دکتری، مشکلی هم نیست و به قولی روال است اما اینکه چه دکترایی گرفته‌اند و چه رشته‌ای و کجا، سوال است. حالا مطالبه‌ای که با این نواقص و حواشی‌ای که هر روز از گوشه و کنار مدارک تحصیلی مسئولان بیرون می‌زند و مطرح شده، این است که حداقل وزارتخانه‌ها در سطح مدیران همچون وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی لیست اسامی و مدارج شغلی و علمی مدیران خود را در معرض دید عمومی قرار دهند.
 

* نویسنده : ابوالقاسم رحمانی روزنامه‌نگار

نظر شما