شناسهٔ خبر: 31245019 - سرویس ورزشی
نسخه قابل چاپ منبع: خبرآنلاین | لینک خبر

با «آزمونی» که حالا پوست انداخته؛ دیگر با حمله‌ها و انتقادها نمی‌بازم

سردار: من آن آدم سابق نیستم

سردار آزمون مثل یک «نعمت» می‌ماند. او هنوز جوان است و نباید از یک جوان به اندازه یک فرد 40 ساله توقع داشت.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرورزشی؛ گهگاه توقعات از سردار آزمون بالا می‌رود. خیلی‌ها روی او زوم هستند و دوست دارند کوچکترین لغزشی کند تا برایش قصه‌ها بسازند. بماند که این قصه‌ها گاهی سردار را هم پخته‌تر می‌کند و او هر بار با تجربه بیشتری بازمی‌گردد. مثلا اتفاقی که در جام جهانی روسیه برایش افتاد باعث شد تا چند سال بزرگتر شود. در بازی ایران و اسپانیا، حداقل آنها که در ورزشگاه حضور داشتند شاهد نبردهای هوایی سردار با پیکه و راموس بودند. زدن سر بالادست این بازیکنان سخت است. سردار اما در نیمه اول چندین و چندبار بالای سر آنها هد زد و به قول فوتبالی‌ها توپ را سابید تا به بازیکنان خودی برسد. در نیمه دوم هم او تلاش زیادی کرد اما بعد از بازی چه اتفاقی افتاد؟ قصه دایی در جام‌جهانی آلمان برای سردار در روسیه تکرار شد. با وجود حضور تیم‌ملی در کوران مسابقات و شانس ایران برای صعود، عده‌ای در زمان نادرست به او حمله کردند. این حمله‌ها تمرکز آزمون را بهم ریخت. طبیعتا وقتی تیمی در تورنمنت است، برای جنگ با رقبا تمرکز می‌خواهد ولی در ایران رسم شده خودمان از داخل، خودمان را می‌زنیم. آرامش از سردار گرفته شد با این حال او و دیگر بازیکنان در بازی آخر مقابل پرتغال عملکرد خوبی داشتند و نزدیک بود به مرحله دوم برویم.

نگاه ژاپنی و نگاه ایرانی

سردار بعد از جام‌جهانی خداحافظی کرد و رفت. هجمه‌ها علیه مهاجم تیم‌ملی بیشتر شد ولی همه یک موضوع را فراموش کرده بودند؛ چرا باید اجازه دهیم چنین استعداد نابی که خیلی از تیم‌های آسیایی حسرتش را می‌خورند نابود شود؟ در کشورهای پیشرفته هیچگاه چنین اتفاقی نمی‌افتد. در کوران مسابقات جام ملت‌ها وقتی با یکی از خبرنگاران ژاپنی بحثی داشتیم او مدام از سردار حرف می‌زد. از او پرسیدیم که فوتبال ژاپن برای استعدادهایی مثل سردار چکار می‌کند؟ اینطور جوابمان را داد: «فوتبال ما همیشه در حال سرمایه گذاری روی بازیکنان است. همیشه می‌گوئیم وقتی برای بازیکنی سرمایه گذاری کردیم که به سطح تیم‌ملی رسیده باید همه مراقبش باشیم چون حالا او یک بازیکن «ملی» است. بنابراین حداقل از سوی فدراسیون بیشترین امکانات برای او و دیگر بازیکنان مهیا می‌شود. ما رسانه‌ها هم همواره خودمان را بخشی از پروژه پیشرفت بازیکنان می‌دانیم و به همین خاطر نگاه ما هم درست مثل نگاه فدراسیون است.» وقتی از او پرسیدیم که آیا اشتباهات بازیکنان در یک بازی ممکن است منجر به انتقاداتی شبیه به انتقادات از سردار شود، مکثی کرد و گفت: «ما هیچگاه چنین دیدگاهی نداریم. از نظر ما یک تیم داخل زمین است، نه یک بازیکن. بنابراین اگر انتقادی داشته باشیم به تیم است نه به یک بازیکن خاص.»

گلایه به جا؟

اما در ایران فلسفه فوتبال به طور کلی فرق دارد. چیزی که بازیکنان را گهگاه می‌آزارد همین مسئله است. از علی دایی جام‌جهانی بگیرید تا سردار جام‌جهانی. هرکدام به دلایلی شاهد حملات شدید بودند و نتیجه چه بود؟ بعد از خداحافظی دایی همه دو دستی تو سرشان می‌زدند که یکی مثل او نخواهد آمد. شاید بعدها هم حسرت بخوریم که چرا مهاجمی مثل سردار نداریم؟ بازیکنان همواره گلایه داشته اند از اینکه چرا رفتارها در ایران با رفتارها در فوتبال حرفه‌ای فرق دارد؟ مثلا وقتی با یکی از لژیونرها در اردوی تیم‌ملی حرف می‌زدیم می‌گفت: «نمی‌فهمیم چرا باید چنین فضایی باشد؟ ما دشمن نیستیم. خودی هستیم. بازیکن هم اشتباه می‌کند. مگر می‌شود بازیکنی همیشه در بهترین سطح باشد؟»

من آن آدم سابق نیستم

حالا کم کم بازیکنان هم به این شرایط عادت می‌کنند، حتی سردار آزمون. او مهاجمی است که هر روز چیزهای جدیدی یاد می‌گیرد و خودش هم این را می‌گوید. منتهی مشکل اینجاست که گاهی «ما» اجازه نمی‌دهیم آنها «آزمون» و «خطا» کنند. اجازه نمی‌دهیم آنها یاد بگیرند و بزرگ شوند. وقتی در جام‌ملت‌ها با سردار در این باره گپ می‌زدیم جملات جالبی برایمان گفت: «شما فکر می‌کنید من سردار جام جهانی هستم؟ من آن آدم سابق نیستم. آدم هر روز تغییر می‌کند و من هم چیزهایی یاد گرفته‌ام. دیگر آن سردار نیستم که بخواهم با حملات و انتقادات ببازم. اتفاقا از انتقادات یاد می‌گیرم. می‌دانم بعضی‌ها هستند که به خاطر خودم حرف‌هایی می‌زنند. من هم این انتقادات را می‌شنوم و تلاش می‌کنم در زمین مسابقه بهتر باشم.» سردار البته از این گفت که بعضی‌ها فقط و فقط انتقاد می‌کنند و برایشان سردار و غیرسردار ندارد اما به این مسئله تاکید کرد که حالا چیزهایی در زندگی‌اش یاد گرفته و انتقادها را به نفع خود می‌داند.

با سردار درباره لحظات مهمش در زمین حرف زدیم. از اینکه بعضی‌ها انتقاد می‌کنند که چرا گاهی توپ‌هایش را گل نمی‌کند. او هم بدون هیچ مکثی خواب داد: «من باید تمام موقعیت‌هایم را گل کنم؟ از خدایم است ولی گاهی بعضی توپ‌ها گل نمی‌شوند.» حرفی که درست است. به هر حال یک مهاجم نمی‌تواند همه توپ‌هایش را گل کند. مخصوصا آن دسته از مهاجمانی که علاوه بر گلزنی در زمین وظایف دیگری هم دارند و طبیعتا به مرور زمان در زمین خسته‌تر می‌شوند و گاهی ممکن است دقت‌شان در زدن ضربات آخر هم کمتر شود.

نگذاریم نسل طلایی نابود شود

آنچه مسلم است ایران باید قدر داشته‌های خود را بیشتر بداند. برای پرورش این استعدادها سال گذشته. سال‌ها همه منتظر مانده‌اند تا این بازیکنان مستعد متولد شوند، رشد کنند و به اینجایی برسند که هستند. اجازه دهیم آنها به مرور زمان بهتر رشد کنند نه اینکه بخواهیم یک استعداد را در نطفه خفه کنیم. بی‌شک این موضوع بیش از هر چیز به فوتبال‌مان ضربه می‌زند و باعث می‌شود تا آرام آرام نسل طلایی‌مان را از دست دهیم.

252 43

نظر شما