شناسهٔ خبر: 31243833 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

برجسته های تارنماها؛

عربستان پشت صحنه حمله تروریستی در سیستان و بلوچستان

تهران- ایرنا- «حادثه تروریستی سیستان و بلوچستان و سفر محمد بن سلمان به پاکستان/ پاسخ ایران چه خواهد بود؟»، «نماینده رشت: مجمع باید مسئولیت تصمیمی که در مورد پالرمو می‌گیرد، بپذیرد»، «استیضاح رئیس جمهور در اوضاع کنونی به صلاح نیست» و «اخبار استیضاح روحانی، جوسازی‌ها علیه ‏FATF‏ و پیش بینی گرانی قطعی کالا‌ها ار کجا می‌آیند؟» از جمله مهمترین عناوین گزارش های رصد شده از تارنماهای خبری داخل، در طول 24 ساعت گذشته است.

صاحب‌خبر -

گروه اطلاع رسانی بنابه رسالت خبری ایرنا، به عنوان خبرگزاری رسمی نظام، دولت و مردم، به منظور ایجاد پل ارتباطی در مسیر گسترش آگاهی سازی، با مروری بر برجسته ترین گزارش های پایگاه های خبری داخلی در طول شبانه روز گذشته، گزیده ای از این گزارش ها را انتخاب و منعکس کرده است.

** حادثه تروریستی سیستان و بلوچستان و سفر محمد بن سلمان به پاکستان/ پاسخ ایران چه خواهد بود؟
جامعه خبری تحلیلی «الف» در گزارشی نوشت: حادثه تروریستی انفجار اتوبوس نیروهای سپاه در 24 بهمن ماه در جاده خاش - زاهدان که منجر به شهادت 27 نفر شد از تلخ ترین حوادث سالیان اخیر بود. البته در ماه های اخیر حوادث و اقدامات تروریستی دیگری نیز در جنوب شرقی کشور و در استان سیستان و بلوچستان رخ داده بود.

سخنان و موضع گیری مقام های مختلف سیاسی و نظامی کشورمان حاکی از نقش عربستان سعودی و امارات متحده عربی در این جنایت است.بر اساس احتمالات می توان گفت حداقل دولت پاکستان نیز نسبت به ورود تروریست ها از خاک این کشور جهت انجام عملیات کوتاهی داشته است. در واقع اسلام آباد در قبال ناامنی مرزی و جولان تروریست های تکیفری، سیاست فعالانه ای نداشته است.

این اتفاق در حالی رخ می دهد که با روی کار آمدن عمران خان در پاکستان این انتظار بوجود آمده بود که اسلام آباد پیگیر عملیاتی شدن سیاست خارجی مسالمت آمیز و دوستانه در قبال ایران است. به خصوص اینکه عمران خان از شرکت در جنگ یمن با وجود تلاش گسترده عربستان امتناع کرده بود و حتی از موضعی بی طرف پیشنهاد میانجیگری بین تهران و ریاض را نیز داده بود.

همزمان با این اتفاقات، محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی دیروز همراه با هیاتی 700 نفره وارد پاکستان شد. بدون شک این سفر می تواند بر روابط ایران و پاکستان تاثیر جدی داشته باشد. به خصوص اینکه عربستان و امارات در پی این هستند با توجه به وضعیت نابسامان اقتصادی پاکستان با کمک های مالی و انعقاد قراردادهای تجاری(مثلا توسعه بندر گوادر به عنوان رقیب چابهار) زمینه همکاری بیشتر جهت تحقق اهداف سیاسی خود را فراهم نمایند.

از سوی دیگر فراموش نشود چند وقت قبل محمد بن سلمان به صراحت از انتقال درگیری ها و ناآرامی های منطقه به داخل مرزهای ایران سخن گفته بود. در واقع راهبرد ترامپ، نتانیاهو و بن سلمان تلاش برای تجهیز گروهک های تروریستی جهت ایجاد ناامنی و تنش های داخلی در مرزهای شرقی و غربی است.

** نماینده رشت: مجمع باید مسئولیت تصمیمی که در مورد پالرمو می‌گیرد، بپذیرد
عصر ایران در گفت‌وگو با غلامعلی جعفرزاده، نماینده رشت، نوشت: جعفرزاده در مورد به تعویق افتادن رای گیری مجمع تشخیص مصلحت نظام در مورد پالرمو گفت: مجمع باید مباحث‌اش را علنی کند و جلسه‌ای فوق‌العاده برای پالرمو تشکیل دهند.» «مجمع تشخیص باید مسئولیت تصمیمش را بپذیرد یعنی الان نمی تواند بگوید ما نظر مشورتی دادیم این نظر مجمع دیگر مشورتی نیست و این یعنی برهم زدن بازی.»

عضو کمیسیون برنامه و بودجه و محاسبات خاطر نشان کرد: «اعضای مجمع ضمن پذیرش مسئولیت باید آرای خود را به صورت شفاف به مردم بگویند تا تاریخ قضاوت کند.» «ما نمی‌گوییم با تصویب پالرمو مملکت گل و بلبل می شود بلکه هدف ما این است که بهانه دست دشمن ندهیم.»

جعفرزاده با بیان اینکه فرصت برای تصویب پالرمو کم است گفت: تصویب پالرمو الان مهم‌ترین کاری است که مجمع باید انجام دهد و بهتر است هر چه سریع تر تکلیف این مسئله مشخص شود.

** استیضاح رئیس جمهور در اوضاع کنونی به صلاح نیست
«تابناک» در گفت وگو با نادر قاضی پور، نماینده مجلس، نوشت: طرح عدم کفایت و استیضاح رئیس جمهور توسط جمعی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی تهیه و تدوین شده و مجتبی ذوالنور، طراح این طرح در حال جمع کردن امضای نمایندگان مجلس برای این طرح است. بنا به گفته های ذوالنور، طرح استیضاح رئیس جمهور دارای چهارده محور از جمله عدم برخورد با بیکاری، سوءمدیریت در کنترل بازار ارز، وارد آمدن خسارت به منافع ملی و سوءمدیریت در کنترل قیمت کالاها و... است.

البته این نخستین بار نیست که در مجلس دهم، برخی از نمایندگان مجلس به دنبال استیضاح روحانی هستند. اوایل همین تابستان گذشته نیز اتفاقا همین دو نماینده مجلس همزمان موضوع استیضاح روحانی را مطرح کردند؛ اما همان زمان نیز این طرح با استقبال چندانی از سوی نمایندگان روبه رو نشد و در حالی که به 94 امضا برای به جریان افتادن امضا لازم بود، برای هر یک از طرح ها، حدود یازده امضا جمع آوری شد.

نادر قاضی پور در خصوص این موضوع اظهار داشت: من از دولت انتقادات زیادی دارم؛ اما در این شرایط که کشور ایران از سوی دشمنان خارجی تهدید و فشارها از سوی امریکا به نظام و دولت بیش از هر زمان دیگر شده است، باید دولت را تقویت و به او کمک کنیم تا بتواند در برابر فشار همسایگان جنوبی و رژیم صهیونیستی مقاومت کند. شرایط اقتصادی کشور بسیار وخیم است و خیلی ها نیز دولت را مقصر این موضوع می دانند. من هم با این نظریه تا حدودی موافقم.

این نماینده در ادامه یادآور شد: اما دولت تلاش زیادی کرده تا مشکلات را حل کند، اصلاحاتی هم در دولت صورت گرفته و یکی از وزرایی که هزینه های زیادی برای دولت تراشیده بود نیز از دولت کنار رفت، الان با آمدن نمکی بسیاری از مشکلات حوزه درمان در حال رفع شدن هستند.

** اخبار استیضاح روحانی، جوسازی‌ها علیه ‏FATF‏ و پیش بینی گرانی قطعی کالا‌ها ار کجا می‌آیند؟ ‏
پایگاه خبری تحلیلی «انتخاب» گزارش داد: اطلاعات دریافتی نشان می دهد که عامل روانی از سوی یک جریان مشخص با اهداف مشخص فعال شده تا اوضاع دولت را ‏بیش از پیش به هم بزند. هدف آنها نیز جوسازی برای بالا بردن قیمت ها در همه حوزه ها، از جمله دلار، خودرو و کالاهای ‏اساسی است تا احتمالا دولت روحانی را زمین بزنند و برای خود در انتخابات آینده جایی باز کنند.‏

خبر استیضاح و طرح عدم کفایت سیاسی روحانی در حالی به مهمترین خبر دیروز تبدیل شد که برای طرح مذکور، عملا هیچ گام ‏رسمی و مشخصی برداشته نشده. هنوز متن طرح نیز به صورت رسمی منتشر نشده. هیچ یک از نمایندگان درباره پیشبرد آن ‏صحبت نکرده اند و صرفا چند نماینده عضو جبهه پایداری پیگیر امضا گرفتن از نمایندگان بوده اند که بر اساس گزارش ها، تعداد ‏موافقان از 9 نفر تجاوز نکرده. با این حال، برد رسانه ای این خبر، کار خودش را کرده و بازارها مختلف را از نظر روانی ‏ناپایدارتر کرده است.‏ از طرفی، این طرح به هیئت رئیسه هم نرفته و به گفته تعدادی از نمایندگان، هیئت رئیسه و غالب اعضای فراکسیون ولایی هم با ‏آن مخالفند. با این وجود، چرا چنین خبری ناگهان رسانه ای می شود؟

برای پاسخ باید به وضعیت چند ماه قبل کشور از نظر اقتصادی رجوع کنیم. از اواخر سال گذشته قیمت دلار که در طول دولت ‏روحانی تقریبا ثابت بود، با یک جهش غیرمنتظره مواجه شد. همزمان وضعیت خودروهای وارداتی نیز به قهقرا رفت. با شروع ‏سال جدید، تحولات اقتصادی مطابق با واقعیات کشور پیش نرفت. از تابستان 97 قیمت ارز، خودرو و کالاهای اساسی بدون آنکه ‏دلیل اقتصادی موجهی داشته باشد روند صعودی به خود گرفت. تاثیر تحریم های آمریکا در مرداد و آبان امسال، به اندازی ای نبود ‏که دو یا سه برابر شدن برخی قیمت ها را توجیه کند.‏ یافتن علت افزایش قیمت ها کار دشواری نبود. علاوه بر اثرگذاری تحریم و نیز برخی سوءمدیریت ها و نبود منابع کافی، یک ‏عامل روانی نیز همواره در کنار بازارهای مختلف فعال بوده و به آن دامن می زد.‏

اطلاعات دریافتی نشان می دهد که این عامل روانی از سوی یک جریان مشخص با اهداف مشخص فعال شده تا اوضاع دولت را ‏بیش از پیش به هم بزند. هدف آنها نیز جوسازی برای بالا بردن قیمت ها در همه حوزه ها، از جمله دلار، خودرو و کالاهای ‏اساسی است تا احتمالا دولت روحانی را زمین بزنند و برای خود در انتخابات آینده جایی باز کنند.‏ محور همه این برنامه ها، جوسازی مداوم با هدف افزایش قیمت دلار است تا از این طریق، همه بازارها متلاطم شود.‏

** کاریکاتور آمریکاز گات تلنت و ایکس فکتور موفق می‌شود، چون دست تلویزیون خالی است!
وبسایت خبری «تابناک» گزارش داد: برنامه «عصر جدید» در حالی رونمایی شد که آنچه در برابر دیدگان مخاطبان قرار گرفت، به جز نسخه ضعیف و کاریکاتوری مسابقات مشابه آمریکایی نبود و آنچه با آن مسابقات متفاوت بود، صرفاً مزایای در نظر گرفته شده برای شرکت کنندگان در آن رویداد است؛ با این حال پیش بینی می‌شود این مسابقه در جذب مخاطب موفق باشد، چرا که دست تلویزیون در این دوران به شدت خالی است.

به گزارش «تابناک»؛ نخستین بخش برنامه «عصر جدید» با اجرای احسان علیخانی شنبه شب از شبکه سوم سیما پخش شد و همان گونه که قابل پیش بینی بود، به جای آنکه یک کپی آبرومند از برنامه‌های «مستعدان امریکا / America's Got Talent» و «استعداد ویژه / The X Factor» داشته باشیم، کاریکاتوری از این برنامه‌ها در نظر گرفته شده که در نوع خود قابل تأمل است. در عصر جدید تلاش شده از شکل دکور تا نماد ضربدر روی میز داوران نیز کپی از این برنامه‌های استعدادیابی باشد اما همه چیز در فرم خلاصه شده است.

واقعیت آن است که دست تلویزیون از برنامه‌های باکیفیت نظیر طنزهای نودشبی قوی که روزگاری تمام مردم ایران را تماشاگر تلویزیون می‌کرد، آنقدر خالی است که تماشاگران (به خصوص آن گروه که ترجیح‌شان پیگیری برنامه‌های شبکه داخلی به جای شبکه‌های ماهواره‌ای است) بین بد و بدتر، بد را انتخاب می‌کند و با کاریکاتور آمریکاز گات تلنت و ایکس فکتور کنار می‌آیند؛ ولو آنکه کمی باکیفیت‌تر از شیرین‌کاریِ در مسابقه محله با اجرای مسعود روشن پژوه باشد.

اکنون باید پرسید، آیا برگزارکنندگان فکر کرده‌اند هزینه برنامه را از شبکه بگیرند و از حامی مالی بخواهند رقم میلیارد تومانی را به استعداد اول این برنامه اختصاص دهد تا زندگی‌اش زیر و رو شود و دست کم این برنامه در اهدای جوایز و ایجاد تحول عظیم در زندگی برنده نهایی، شبیه به نسخه‌های اصلی باشد؟ آیا شرکت‌کنندگان صرفاً هیزم گرم شدنِ تنور برنامه تازه احسان علیخانی هستند، همان گونه که مهمانان برنامه «ماه عسل» نقش مشابهی را بازی می‌کنند و پول اصلی در جیب علیخانی می‌رود؟! این رفیق بازی بدون اهدای جایزه یک میلیون دلاری تداوم خواهد داشت؟!

** نباید به اسم فقرا مسیر تقویت اغنیاء را شدت دهیم/ صف های طولانی خرید گوشت باکرامت انسانی ناسازگار است
پایگاه خبری «شفقنا» در گفت و گو با علی ابراهیمی، نماینده مجلس، نوشت: عضو کمیسیون کشاورزی مجلس صف های طولانی خرید گوشت را مخالف عزت و کرامت انسانی دانست و اظهار کرد: وقتی بازار آزاد شود قیمت ها لجام گسیخته نمی‌شود و رقابت به میان می آید و کسبه صبر نمی‌کنند که کالا گران تر شود بعد آن را بفروشند؛ بلکه سعی می‌کنند مشتری های خودشان را حفظ کنند. در این صورت خروج سرمایه از کشور و رانت معنی نمی دهد و دلال‌ها هم حضور ندارد.

علی ابراهیمی در رابطه با عرضه گوشت با نرخ دولتی و تشکیل صف‌های طولانی اظهار کرد: من این روش‌ها را اساسا روش‌های منسوخ ناکارآمد می‌دانم و سعی‌ داشتم که کلیات بودجه رأی نیاورد؛ چون اعتقاد داشتم این بودجه با روشی که دولت پیشنهاد داده و بررسی که کمیسیون تلفیق انجام داده است با شرایط فعلی جامعه سازگار نیست.

او در ادامه افزود: 14 میلیارد دلار برای تثبیت قیمت یکسری اقلام تخصیص داده شده است که از دید من عملا شدنی نیست؛ چراکه با همسایگانمان تفاوت قیمت داریم و اساسا امکان تامین همه‌ی نیازها هم فراهم نیست. به عبارت دیگر وقتی نمی توان کالایی را برای نیاز همه مردم هم تامین کرد و هم در توزیع آن نظارت کرد طبیعتا از قیمت آزاد تبعیت می‌کند و در نهایت این همه هزینه کرد و تخصیص ارز به هدر می‌رود.

ابراهیمی در پایان با تاکید بر اینکه اگر 14 میلیارد دلار مستقیم به مردم داده شود باعث تورم نمی‌شود خاطرنشان کرد: متاسفانه مسوولین از انجام دادن این کار می‌ترسند. این کار در راستای عدالت، منطق و عقل است که قدرت خرید مردم را افزایش دهیم و اجازه انتخاب را به مردم دهیم. این مساله در مجلس مطرح می شود اما متاسفانه برای بسیاری از نماینده ها قابل باور نیست حتی اگر به بهترین اقتصاددان ها هم مراجعه کنید همیشه از قیمت های واقعی استقبال می کنند چون قیمت های کاذب همواره در جامعه فساد ایجاد می کند.

** صفر تا صد تازه ترین تصمیم جنجالی فدراسیون شطرنج!
پایگاه اطلاع رسانی و خبری «جماران» گزارش داد: کمیته فنی فدراسیون شطرنج اسامی پنج شطرنج باز اعزامی به مسابقات تیمی قهرمانی جهان را مشخص کرد. پرهام مقصودلو، علیرضا فیروزجا، پویا ایدنی، سید محمد امین طباطبایی و احسان قائم مقامی نفرات برگزیده فدراسیون بودند. تصمیم کمیته فنی با حاشیه های زیادی روبرو شد و انتقادهایی درباره انتخاب احسان قائم مقامی که این روزها کیفیت فنی مناسبی ندارد مطرح شد. در ادامه نگاهی اجمالی و دقیق تر به زوایای این تصمیم خواهیم داشت.

نخستین مساله این که کمیته فنی سابقه تصمیماتی از این دست را دارد. پیش از رقابت های المپیاد جهانی شطرنج بود که این کمیته باز هم درتصمیمی چالش برانگیز رای به برگزاری رقابت انتخابی بین مصدق پور و قائم مقامی داد که منطقی به نظر نمی رسید. در نهایت فشار ملی پوشان و تهدید به کناره گیری از تیم ملی در روزی که بیش از 12 ساعت در فدراسیون پشت درهای بسته مشغول مذاکره با رئیس فدراسیون بودند جواب داد و قائم مقامی از رویارویی با مصدق پور کناره گیری کرد.

مساله دوم این که کمیته فنی فدراسیون شطرنج ساختار مناسبی ندارد و طبیعتا به تصمیماتی که از دل این کمیته بیرون می آید هر صفتی می توان نسبت داد به جز فنی! کمیته ای که نفراتش هم به طور دقیق هم مشخص نیستند. چه برسد به ملاک ها و معیارهایش. در گذشته افرادی مانند شهره بیات، علیرضا شفیعی، افشین تهرانی، مرتضی محجوب، خسرو هرندی و گاهی سید حامد موسویان در آن حضور داشتند. این نفرات نسبت به گذشته تغییراتی داشته اند. خسرو هرندی، نخستین استاد بین المللی ایران چندی پیش به دیار باقی شتافت و شهره بیات نیز با استعفا از سمت دبیری فدراسیون از کمیته کنار رفت، اکنون مشخص نیست دقیقا چه کسانی به جای آنها در کمیته حضور دارند و چه می کنند؟

فدراسیون شطرنج در پاسخ به اعتراض ها به انتخاب قائم مقامی گفته که در آیین نامه مسابقات قهرمانی کشور اعلام شده بود که این مسابقات ربطی به انتخاب نفرات برای مسابقات تیمی قهرمانی جهان ندارد و کمیته فنی تصمیم گیرنده نهایی است. این مساله درست است کما این که مقصودلو و طباطبایی نیز در مسابقات قهرمانی کشور حضور نداشتند، اما جای سوال اینجاست که چرا کمیته فنی یک بار ملاک و معیار انتخاب را مشخص نمی کند تا همیشه این شائبه ها وجود داشته باشد؟

** موتلفه؛ حزب بدون سنگر/ بادامچیان چگونه دبیر کل حزب سیاستمداران بازاری شد؟
وبسایت خبری «رویداد24» در این گزارش نوشت: در سال‌های پایانی دهه 90، در حالی که موتلفه همه سنگرهایش را واگذار کرده و دو دبیرکلش را نیز طی 5 سال از دست داد، بادامچیان قرار است نقش محور وحدت را برای جوانان موتلفه بازی کند. باید منتظر ماند و دید بادامچیان دبیرکل و میرسلیم رئیس شورای مرکزی، چه برنامه‌ای برای پر کردن نام‌های طلایی بازارایان سیاستمدار دارند؟

بادامچیان دبیرکل موتلفه اسلامی شد. خبری که چندان عجیب نبود. جمع بزرگان این حزب، از عسکراولادی تا نبی حبیبی و از امانی تا جعفر شجونی، یکی یکی وفات کردند و حالا از حزبی که روزگاری قدرت مطلقه را در ایران در اختیار داشت و از بازار تا وزارت بازرگانی و از قوه قضائیه تا مجلس و شورای نگهبان، زیر پرچم آن بود، بدل به حزبی شده است که جز بادامچیان چهره سرشناسی در آن دیده نمی‌شود.

موتلفه در سال‌های پایانی دهه 60 نفوذ زیادی در قوه مجریه داشت؛ چهره‌های سرشناس حزب همچون عسگراولادی، مصطفی میرسلیم و محمدنبی حبیبی و سیدرضا زواره‌ای در دولت حضور داشتند. موتلفه با پایان دهه 60 قوه مجریه را از دست داد. دهه 70 موتلفه در قوه قضائیه حضور پررنگ‌تری داشت؛ این حضور در سال‌های پایانی محمد یزدی در قوه قضائیه بیشتر نیز شد. سیدرضا زواره‌ای عضو موتلفه در آن سال‌ها رئیس سازمان ثبت اسناد و املاک کشور بود. با خروج محمد یزدی از قوه قضائیه، حزب موتلفه نیز قدرت را در آن قوه از دست داد.

دهه 80، اما دهه‌ای قدرت‌نمایی موتلفه در قوه مقننه بود. چهره‌هایی همچون اسدالله بادامچیان و فاطمه رهبر و محمد محمدی به مجلس رفتند. حزب موتلفه همچنین توانست فراکسیون موتلفه را در مجلس راه‌اندازی کند. آنگونه که بادامچیان گفته بود این فراکسیون بیش از 40 عضو داشت. با پایان دهه 80 حزب موتلفه، قوه مقننه را نیز از دست داد و تنها نهادی که برای آن‌ها باقی ماند، کمیته امداد بود که زیر مجموعه رهبر انقلاب به شمار می‌رفت. با درگذشت حبیب الله عسکراولادی، حزب موتلفه این سنگر را هم از دست داد و جلسات پیرمرد‌های اصولگرای موتلفه از این دوران به بعد با تندرو‌های اصولگرا برگزار شد. در غیاب عسکراولادی، محمد نبی حبیبی به جبهه پایداری و ایثارگران نزدیک شد و جلسات وحدت اصولگرایان میان این سه حزب برگزار می‌شد و آیت الله مصباح یزدی نیز محور این وحدت بود.

حالا در سال‌های پایانی دهه 90، در حالی که موتلفه همه سنگرهایش را واگذار کرده و دو دبیرکلش را نیز طی 5 سال از دست داد، بادامچیان قرار است نقش محور وحدت را برای جوانان موتلفه بازی کند. باید منتظر ماند و دید بادامچیان دبیرکل و میرسلیم رئیس شورای مرکزی، چه برنامه‌ای برای پر کردن نام‌های طلایی بازارایان سیاستمدار دارند؟

** مشکل «بودجه» کجاست؟
پایگاه خبری «فرارو» در گفت و گو با مهدی پازوکی؛کارشناس مسائل اقتصادی، نوشت: همین الان نسبت درآمد مالیاتی به تولید ناخالص ملی حدود 7 درصد است. در حالی که این عدد باید حداقل به 20 درصد برسد. این هم صرفا با ایجاد یک سیستم مالیاتی درست و اصولی امکان پذیر است. یعنی سیستمی که حتی نماینده مجلس و مقامات سیاسی و امنیتی هم نتوانند آن را دور بزند. این هم با روش‌های سنتی امکان پذیر نیست. تا زمانی که ما به این سمت و سو نرویم که از تجربیات جهانی استفاده کنیم، نمی‌توان امیدوار بود که شرایط کشور بهبود پیدا کند

کارشناس مسائل بودجه در خصوص انتقاد‌های فراوان به بودجه سال آینده عنوان کرد: «به عقیده من مشکل در بودجه نویسی نیست. مشکل ما این است که تقریبا از اواسط دهه 80 اقتصاد کشور دچار نوعی بی نظمی بی‌سابقه شده است. این بی انضباطی هم صرفا مختص به یک حوزه نیست و مثلا در حوزه مالی، بودجه را تحت تاثیر قرار می‌دهد. ما تنها راهکاری هم که برای حل این مشکل داریم، این است که با توجه به الگو‌های علمی و اثبات شده در سطح جهان به مقابله با این بی انضباطی بپردازیم.»

این استاد دانشگاه تاکید کرد: «از طرف دیگر ما مشکلات بسیاری هم در روند بررسی بودجه داریم. واقعیت این است که آنقدر نمایندگان و حتی اعضای شورای نگهبان در بودجه تغییر و تحول ایجاد می‌کنند که بعضا می‌بینیم تفاوت زیادی با بودجه اولیه دارد و این نه تنها منجر به افزایش هزینه‌های دولت می‌شود بلکه در برخی موارد هم باعث می‌شود که درآمد دولت در جا‌هایی هزینه شود که اولویت نخست نیست.

این تحلیلگر مسائل اقتصادی در خصوص انتقاد‌های نمایندگان به بودجه گفت: «اگر نمایندگان انتقادی به بودجه دارند و معتقدند که برخی از موارد تحقق پیدا نمی‌کند، بهتر است از خودشان شروع کنند. الان چهل سال است که مجلس هر ساله بودجه عمرانی دریافت می‌کند. این در حالی است که ساختمان مجلس از قبل ساخته شده بود. ضمن اینکه مگر مجلس هرساله ساختمان جدید می‌سازد که باید در هر بودجه، سهمی داشته باشد؟ منظورم این است که اگر بنا به دلایلی نمایندگان معتقدند بخشی از درآمد‌ها محقق نمی‌شود بهتراست از هزینه‌های غیر ضروری کم کنند. مثلا شاید برای شما عجیب باشد که بگویم که هزینه اضافه کاری برخی بخش‌ها در مجلس را دولت پرداخت می‌کند! خب این‌ها همه هزینه‌های غیرضروری هستند که باید حذف شوند.»

** هواپیمای یاسوج اگر 50 متر بالاتر می‌رفت، سالم می‌ماند و به دنا نمی‌خورد!
وبسایت خبری «خبرآنلاین» یک سال پس از حادثه سقوط هواپیمای یاسوج در گفت و گو با دو تن از فعال‌ترین فرماندهان این عملیات، نوشت: حسین درخشان مدیر مرکز کنترل و هماهنگی عملیات سازمان امداد و نجات و محمدحسین کبادی رییس اداره عملیات کوهستان سازمان امداد و نجات جمعیت هلال احمر، به عنوان دو تن از فعال‌ترین فرماندهان این عملیات ، مهمان خبرآنلاین بوده اند.

* اولین خبری که از ناپدید شدن هواپیمای آسمان از مقصد تهران به یاسوج آمد این بود که این هواپیما از رادار خارج شد، عکس العمل نیروهای امداد و نجات جمعیت هلال احمر چه بود؟
- 29 بهمن 96 بود ساعت 9 و نیم صبح که به ما اولین خبر را دادند که یک هواپیمای تهران از یاسوج از رادار خارج شده. بلافاصله آمادگی لازم را ایجاد کردیم تا جستجوی هوایی داشته باشیم و ساعت 10 بود که قطعی فهمیدیم لاشه قابل مشاهده، در منطقه مبنی بر سقوط وجود ندارد. سازمان هواپیمایی هم چیزی را تایید نمی‌کرد. هواپیما از 15 هزار پا که پایین می‌آید از رادارها خارج می‌شود. در این شرایط برج مراقبت باید کنترل کند ولی ساعت 9 و 32 دقیقه، خلبان جواب برج مراقبت را هم نمی‌دهد. در اولین ساعات پیش‌بینی‌ها می‌رفت که هواپیما فرود اضطراری داشته و از همه جالب‌تر اینکه احتمال می‌رفت هواپیمای آسمان هواپیما ربایی شده باشد، اما در آخر گزینه نهایی برخورد با کوه دنا بود. در واقع برخورد با کوه با سقوط خیلی متفاوت است. در شرایط برخود با کوه شما با بقایای متلاشی شده مواجه هستید و در سقوط شرایط کاملا به این شکل نیست. در ادامه بحث‌های متعددی شد و حتی حدود ساعت 10 صبح بود که خبر آمد که هواپیما به خاطر بدی شرایط آب و هوا، هواپیما در فرودگاه شیراز نشسته است که با فرودگاه چک کردیم و تایید نکردند. رصدهایمان ادامه داشت و ساعت 11 صبح بود که اطلاعاتی که گرفتند متوجه شدند که از کشور خارج نشده و جایی فرود نیامده است. ستاد اصلی ما تشکیل شد و پیگیری را شروع کردیم و مسیرهای احتمالی را گفتیم تا جست‌وجو کنند ولی تا ساعت 12 ظهر به نتیجه‌ای نرسیدیم. بعد از آن بود که هواپیمایی آسمان اعلام کرد هواپیما با کوه دنا برخورد کرده و همه سرنشینان مرده‌اند که خبر خوبی نبود .

*محل برخورد هواپیما چگونه مشخص شد؟
- ما در روز سوم یکی از خلبان‌های ماهر را با هلی‌کوپتر به منطقه فرستادیم و تکه‌های هواپیما را دید. ساعت 11 صبح بود که تیم ها آماده شدند و هواشناسی اعلام کرد که بعد از ظهر هوا دوباره طوفانی می‌شود. هلی‌کوپترها اعزام شدند و ده نفر رفتند و گروهی نیز زمینی رفتند. یک تیم کوه‌نوردی از هیئت کوهنوردی فارس آمدند که اسکی‌باز بود و حدود 24 نفر شدند و به منطقه اعزام شدند و قرار بود شب را آنجا بمانند. و تکاورهای ارتش هم بودند. ساعت 6 و 7 بعد از ظهر بود که بچه‌ها رسیدند به محل برخورد و اطلاع دادند به ما که چیزی مشهود نیست و هواپیما تکه تکه شده و بزرگ‌ترین تکه‌اش، حدود 2 متر در 3 متر استو یک متر تا یک متر و نیم روی لاشه‌های هواپیما را هم برف گرفته است. نیروهای عملیاتی ما سه تا 4 چادر زدند تا اول صبح و قرار بود تکه‌های اجساد را پایین بیاورند.

پژوهشم**1699**9131

نظر شما