شاید شما هم جزو آن دسته افرادی باشید که از روزها قبل برای شرکت در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران تدارک میبینید، کسانی که تمام تلاششان را به کار میگیرند تا حداقل یک روز در این گردهمایی شرکت کنند. اما یک سوال مهم؛ شعار تبلیغاتی هیچ یک از دورههای پیش را به خاطر دارید؟ اصلا میدانستید که چند دورهای است که برای نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران شعار انتخاب میکنند؟
دیروز خبری منتشر شد که بر اساس آن، ستاد برگزاری سیودومین نمایشگاه کتاب تهران در نظر دارد شعار این دوره از نمایشگاه را از طریق فراخوان عمومی و با مشارکت فعالان حوزه فرهنگ انتخاب کند. بنابر این فراخوان، علاقهمندان برای ارائه پیشنهادهای خود میتوانند تا تاریخ 20 اسفندماه نسبت به ارسال شعارهای پیشنهادی خود به آدرس الکترونیکی این ستاد اقدام کنند. حال نکته مهم این است که آیا شعارهای نمایشگاه توانسته به بهبود این گردهمایی فرهنگی کمک کند؟
در تعریف شعار تبلیغاتی میگویند: «شعار تبلیغاتی یکی از روشهای بازاریابی است. در واقع، برند باید در قالب چند کلمه مخاطب مورد نظر را هدف قرار دهد و هدفش را بیان کند. شعار تبلیغاتی جملهای است که محصول یا خدمات شرکتی را در قالب چند کلمه به مشتری توضیح میدهد. شعار تبلیغاتی نیز مانند لوگو، بهمنظور تبلیغات استفاده میشود. لوگوها نماینده بصری برند هستند؛ در صورتی که شعارها اهداف برند را بهصورت نوشتاری بیان میکنند. شعار تبلیغاتی و لوگو هر دو به اندازه نام شرکت برای جلب توجه مشتری اهمیت دارند؛ با این مزیت که قابل فهمتر هستند و به خاطر سپردن آنها راحتتر است. هدف از ساختن شعار تبلیغاتی این است که مردم پیام برند را به خاطر بسپارند».
**شعارها تاثیری ندارند
چند سالی است که نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران شعارهایی را به عنوان شعار نمایشگاه انتخاب میکنند، «کتابها، چشمه جوشان دانایی»، «بهشت دانایی در ضیافت کلمات»، «خواندن، گفت وگو با جهان»، «فردا برای خواندن دیر است»، «یک کتاب بیشتر بخوانیم» و «نه به کتاب نخواندن» شعار 6 دوره گذشته این رویداد فرهنگی هستند. شعارهایی متفاوت که توجه به ترویج کتابخوانی یکی از اهداف مشترک همگی آنها به حساب میآید. اما آیا این شعارها توانستهاند به اهداف خود دست پیدا کنند؟ آیا تاثیری در بهبود برگزاری و افزایش استقبال مخاطبان از این نمایشگاه داشتهاند؟
احمد پوری، نویسنده و مترجم به «ابتکار» میگوید: این مسائل معمولا از طریق آمار مشخص میشود، گرچه میدانم تهیه آمار در این بخش سخت است اما به گمان من، حس میکنم که شعارها تاثیر چندانی ندارند. یعنی اگر نبودند هم شاید همان عدهای که به نمایشگاه میآیند، بیایند. من فکر میکنم خیلی مشکل باشد که شعارها بتواند ذهن کسی را نسبت به کتاب تغییر دهد.
**کاش وقتمان را صرف حمایت از کتابهای مفید میکردیم
پوری در پاسخ به این سوال که آیا مسئولان نمایشگاه اقداماتی برای دستیابی به اهداف شعارهای تبلیغاتی خود انجام دادهاند، میگوید: تا جایی که میدانم برخی اقدامات مثل دادن بن به دانشجویان و اهالی کتاب انجام شده و تاثیرگذار بوده است. چنین اقداماتی خوب است. همچنین جلسه گذاشتنها و آشنایی با کتابهای مختلف و رونمایی از کتابها نیز موثر خواهند بود. مسئولان میتوانند در طول نمایشگاه کتاب، مکانی را اختصاص بدهند که هر ناشر بتواند دو کتاب جدیدش را رونمایی کند و در این رونمایی از عدهای دعوت بهعمل آورد و درباره کتابها صحبت شود و از نویسنده یا پدیدآورنده برای گفتوگو پیرامون اثر دعوت شود. این اقدامات میتواند تاثیر بهتری داشته باشد.
او همچنین معتقد است کتاب بزرگترین ضربه خود را از ممیزی و سانسور خورده است. پوری میگوید: شکی نیست که ما بزرگترین ضربه را از سانسور خوردهایم، بسیار هم درباره آن صحبت کردهایم. این سانسورها گاهی کاملا سلیقهای بوده است. گاهی یک کتاب با یک عنوان توسط سه مترجم ترجمه شده است اما میبینیم که ترجمه یکی از مترجمان در زیر سانسور و بازبینیهای مخصوص هلاک میشود و اجازه انتشار به آن نمیدهند اما دو ترجمه دیگر منتشر میشود.
این اتفاق کاملا سلیقهای است و یک بینظمی کامل در این زمینه وجود دارد. به علاوه اینکه به نظر من کلا سانسور موجه نیست. این موضوع ضربه بزرگی در طول سالها زده است. کاش به جای اینکه انرژی خودمان را روی این موضوع بگذاریم، انرژیمان را صرف تبلیغ و ترویج کتابهای مفید برای جامعه میکردیم. کاش ما کتاب مفید را تعریف میکردیم که منظورمان چیست و از کسی که آن را تولید میکرد، حمایت میکردیم. اینها اقدامات فرهنگی خوبی بودند که میتوانستند انجام شوند ولی متاسفانه کم بودهاند ولی امیدوارم از این به بعد شاهد انجامشان باشیم.
**مخاطب شعارها چه کسانی باشند؟
سال گذشته اسدالله امرایی، نویسنده و مترجم در گفتوگو با «ابتکار» ضمن انتقاد از «نه به کتاب نخواندن»، شعار سیویکمین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب، گفت: »شاید اگر در اختیار من بود، به جای شعار «نه به کتاب نخواندن»، شعار «نه به ممیزی» را انتخاب میکردم».
حال با توجه به انتخاب شعار نمایشگاه بر اساس شعارهای ارسالی و پیشنهادی از سوی مردم، آیا نمیتوان شعاری را انتخاب کرد که منتقد برخی سیاستهای سختگیرانه و گاهی آسیبزننده به حوزه کتاب باشد و مخاطبش به جای مردمی که هر سال به نمایشگاه میآیند، مسئولان حوزه فرهنگ باشد؟ پوری میگوید: این اتفاق خوبی است! چرا نه؟ یکی از شعارها میشد درباره این باشد که کتابی بدون ممیزی باشد یا چنین مسائلی. چرا نه؟ اما چه کسی میخواهد این شعار را عرضه کند؟ احتمالا باید اصحاب روزنامه و رسانههای جمعی چنین کاری کنند. امیدوارم بتوانند چون این کار بسیار خوبی است.
سالها است که مخاطب شعارهای حوزه فرهنگ، مردم هستند، سالها است که میگویند کتاب خواندن مفید است و باید با کتاب آشتی کرد اما کمتر با نگاهی آسیبشناسانه، علت عدم استقبال مردم مورد بررسی قرار گرفته است. شاید بد نباشد که امسال دستاندرکاران نمایشگاه با انتخاب یک شعار متفاوت به اصحاب فرهنگ تلنگری بزنند تا شاید تغییر روشها باعث آشتی مردم با کتاب شود، آن هم در عصری که شبکههای اجتماعی، نفسهای یار مهربان را به شماره انداخته است.
منبع: روزنامه ابتکار؛ 1397.11.28
گروه اطلاع رسانی**9370**2002
اگر شعارها هم نباشند هم فرقی نمیکند
تهران- ایرنا- احمد پوری نویسنده و مترجم در گفت وگو با «ابتکار» می گوید: به گمان من، حس میکنم که شعارهای نمایشگاه کتاب تاثیر چندانی در افزایش استقبال مخاطبان از این نمایشگاه ندارند. یعنی اگر نبودند هم شاید همان عدهای که به نمایشگاه میآیند، بیایند. من فکر میکنم خیلی مشکل باشد که شعارها بتواند ذهن کسی را نسبت به کتاب تغییر دهد.
صاحبخبر -
نظر شما