شناسهٔ خبر: 31211494 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه دنیای‌اقتصاد | لینک خبر

توصیه های آیت الله مصباح یزدی به طلاب و روحانیون

فارس : رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) خطاب به طلاب، روحانیون و مبلغان گفت: یکی از آفت‌هایی که روحانیون بیش از دیگران باید به آن دقت کنند که مبادا به آن دچار شوند این است که دینشان وسیله‌ای برای دنیایشان نشود.

صاحب‌خبر -

آیت‌الله محمدتقی مصباح یزدی در یازدهمین یادواره شهدای مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) که امشب با حضور خانواده‌های این شهدا و جمعی از مردم در سالن همایش‌های این مؤسسه برگزار شد با اشاره به حیات جاودانه شهدا در سرای دنیوی و اخروی اظهار کرد: در قرآن کریم آمده است مبادا گمان این را ببرید که کسی که در راه خدا به قتل رسیده است مرده است، بلکه او زنده است و نزد پروردگار روزی داده می‌شود.

وی افزود: بدن ابزاری است برای طی کردن راه در مسیر الی الله، شهدا این را خوب فهمیدند و زیرکانه خود را به درجه‌ای از عبودیت و انسانیت که باید می‌رساندند، رساندند.

رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) عنوان کرد: اگر انسان با مرگ از دنیا برود راکد می‌شود ولی اگر با شهادت از این دنیا برود همچنان فعال خواهد بود و قدرت فعالیت خواهد داشت.

آیت‌الله مصباح یزدی بیان کرد: «چند وقت پیش در یکی از یادواره‌های شهدا حضور یافتم، خانمی نزد من آمد و گفت من بیماری سختی داشتم و متحمل رنج زیادی بودم، برای شفا یافتن به فرزندم که شهید شده است متوسل شدم، در عالم خواب دیدم فرزندم برای بهبود من پارچه‌ای آورده و بر محل آسیب‌دیده بدنم گذاشت، از خواب که بیدار شدم دیدم حقیقتاً در عالم واقعیت همان پارچه بر همان بخش از بدنم گذاشته شده است، بعد از آن ماجرا کاملاً خوب شدم.» نمونه اینگونه تحرکات از سوی شهدا کم نیست که نشان از حیات جاودانه آنان دارد.

وی اذعان کرد: بعضی از مؤمنان از دنیا که می‌روند تأثیرات مثبتی که از خود برجای می‌گذارند بیشتر از زمانی است که زنده بوده‌اند. آیت الله بهجت در این باره فرموده است «اولیای خدا وقتی از دنیا می‌روند دستشان بازتر می‌شود.» یعنی همچنان حیات فعال دارند.

استاد حوزه علمیه  قم اضافه کرد: در این دنیا هم کسانی هستند که می‌توانند هر گاه بخواهند جامه حیات را از تن بیرون آورند و هر وقت خواستند دوباره آن بر تن کنند که به آن «موت اختیاری» گویند؛ حاج آقا مصطفی خمینی قبلاً نقل کردند که پدرم یعنی امام خمینی معتقدند که آیت‌الله بهجت موت اختیاری دارد.

آیت‌الله مصباح یزدی افزود: یکی از علما تعریف می‌کرد که هرگاه در خانواده ما مشکلی پیش می‌آمد یا کسی به بیماری سختی مبتلا می‌شد نزد آیت‌الله بهجت می‌رفتیم و هر چه می‌گفت عمل می‌کردیم و مطلوب حاصل می‌شد.

رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) تصریح کرد: کیمیای وجود را باید شناخت، حیف است از آن نهایت استفاده را در راه رسیدن به کمال انسانیت نبرد.

آیت‌الله مصباح یزدی در ادامه خطاب به طلاب، روحانیون و مبلغان گفت: یکی از آفت‌هایی  که روحانیون بیش از دیگران باید به آن دقت کنند که مبادا به آن دچار شوند این است که دینشان وسیله‌ای برای دنیایشان نشود.

رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) ادامه داد: در قرآن آمده است «می‌خواهید به شما خبر بدهم که چه کسی در دنیا از همه زیانکارتر است؟ کسانی که تمام انرژی و تلاششان صرف دنیا شد ولی گمان می‌کنند در راه زندگانی آخرت صرف کرده‌اند.»

آیت‌الله مصباح یزدی با بیان اینکه شهدا درک کردند که چیزی برتر از حیات دنیوی وجود دارد افزود: شهید مصطفی ردانی‌پور هنوز چند روز از ازدواجش نگذشته بود که راهی جبهه های نبرد شد و به شهادت رسید. چه باعث شد بهترین لحظات زندگی دنیوی را ترک کند و به جبهه برود جز درک آنچه در جهان برتر است؟!

دشمن بداند اشک‌هامان هم سیاسی است

در ادامه این جلسه مهدی رسولی مداح اهل‌بیت(ع) سروده ای حماسی را خواند:

ای رود، حیف است از پی دریا نباشی

عاشق شو تا زندانی دنیا نباشی

دریا تو را بی‌تاب خواهد کرد ای رود

ماندن تو را مرداب خواهد کرد ای رود

عقل است، می‌گوید بمان اما تو برخیز

برخیز با پیمانه‌ای از عشق لبریز

راهی آنجا شو که پاییزی ندارد

دنیا برای عاشقان چیزی ندارد

دنیا فریبت می‌دهد، دارالغرور است

دنیاطلب فرسنگ‌ها از عشق دور است

این روزها تعریف از عاشق زیاد است

عاشق که در تعریف ما، مرد جهاد است

هر که مجاهد شد ز اصحاب‌الحسین است

از ابتدا پایانش إحدی الحسنین است

چون کوه در عزمش گسستی نیست هرگز

نزد مجاهدها شکستی نیست هرگز

رضوان حق را غیر آن‌ها لایقی نیست

غیر از مجاهدها به دنیا عاشقی نیست

عاشق به غیر از کربلا جایی ندارد

بی‌کربلا دنیا تماشایی ندارد

ما آرزومندان به عشقش مبتلاییم

عمری است از جا ماندگان کربلاییم

از جان گذشتن ادعا نه، پیشه‌ی ماست

یا لیتنا کنا معک اندیشه‌ی ماست

ما را به غیر از خون شرابی در سبو نیست

یا لیتنا کنا معک یک آرزو نیست

این آرزو نه،  گفتمانی اعتقادی است

گاهی مسیر آن از اردویی جهادی است

گاهی نشستن پیش دلهایی شکسته ست

یا مرهمی بر زخم‌های پینه بسته است

یا که گره از کار محرومان گشودن

از چهره‌ی مردم غبار غم زدودن

یا لیتنا ... شرح صراط‌ المستقیم است

دست نوازش بر سر طفلی یتیم است

گاهی مسیرش از دل میدان مین است

گاهی میان کارهای بر زمین است

گاهی حلب، گاهی یمن، گاهی عراق است

گهگاه سنگر، پشت میزی در اتاق است

یا لیتنا کنا معک همراه با ماست

از مدرسه تا بطن دانشگاه با ماست

این جمله  شد در پهنه‌ی تاریخ جاری

از احمدی روشنش تا شهریاری

ما با جهاد علم خود گرم مصافیم

ما قطره قطره صخره‌ها را می‌شکافیم

یا لیتنا کنا معک عین جهاد است

در اصل، معنایش تقابل با فساد است

در بطن این جمله بسی راز نگفته است

هیهات منا‌الذله را در خود نهفته است

شد نوبت ما که ز نسل آفتابیم

ما میوه چل سالگی انقلابیم

بی ادعا، بی های و هوی و بی هراسیم

از نسل اول بیشتر دشمن شناسیم

با تکیه بر خود از جهانی بی نیازیم

امیدوارانیم که امید سازیم

بر سنگ کوبیدیم جام زهرها را

در پیش رو داریم خرمشهرها را

دشمن بکوبد هر قدر بر طبل جنگش

آیینه‌ی ما را نخواهد دید سنگش

همچون نسیم آزاد در هر سرزمینیم

با یکدگر طوفان روز اربعینیم

تحویل سال عاشقان از اربعین است

تنها سپاه بیست میلیونی همین است

نصرت نصیب ما شود، تا صبر با ماست

یا لیتنا کنا معک تا قبر با ماست

آری حیات ما، ممات ما حماسی است

دشمن بداند اشک‌هامان هم سیاسی است

 

نظر شما