شناسهٔ خبر: 31211405 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

عبور ایدئولوژیک از ناب‌ترین رویداد اجتماعی

تهران- ایرنا- حجت‌الاسلام علی جعفری مؤلف کتاب «جامعه‌شناسی راهپیمایی 22 بهمن» در گفت وگو با «صبح نو» می گوید: با اینکه پدیده‌های بزرگ علم‌الاجتماعی هستند. می‌توان از این مسأله به «عبور ایدئولوژیک» از راهپیمایی 22 بهمن تعبیر کرد. خود رویکردی که ادعای عدم دخالت ایدئولوژی در علم را دارد، نگاه ایدئولوژیک دارد و خیلی از پدیده‌هایی را که مبدأ ایدئولوژیک دارد اما اجتماعی و عینی است؛ نادیده می‌گیرد.

صاحب‌خبر -

راهپیمایی 22 بهمن، با آنکه روتین و تکرارشونده است اما هنوز گرم و پرشور و گسترده است و می‌تواند سوژه‌ای ناب برای مطالعات جامعه‌شناختی و مردم‌شناختی در ایران باشد. در این زمینه با حجت‌الاسلام علی جعفری، مؤلف کتاب «جامعه‌شناسی راهپیمایی 22 بهمن» گفت ‌وگو کردیم.

**چرا راهپیمایی 22 بهمن شایسته توجه علمی است؟
نخستین مسأله حساسیتی است که مطالعات اجتماعی به مطالعات تطبیقی دارد. وقتی شما با تجمعات انسانی مواجه هستید، آن‌ها را با هم مقایسه می‌کنید و به پدیده‌ای مثل راهپیمایی 22 بهمن می‌رسید که یکی از بزرگ‌ترین پدیده‌های انسانی تاریخ است. این دانش طبیعتاً شامه تیزی نسبت به این پدیده دارد. پژوهشگر اگر کمی علایق انقلابی هم داشته باشد، انگیزه پیدا می‌کند که روی آن تمرکز کند. مسأله دوم هم سیاست‌گذاران و مدیران هستند که به سمت دست‌کاری‌ها و اعمال‌نظرها روی راهپیمایی می‌روند و ما نگاه خوش‌بینانه‌ای نسبت به دخالت‌های سیاسی در پدیده‌های اجتماعی نداریم. این دلایل منجر به این می‌شود که درباره آن پژوهش کنیم.

**عدم پرداختن به این پدیده در پژوهش‌ها به نظر شما دلایل ایدئولوژیک ندارد؟
همینطور است. بخشی از دلایلی که به این پدیده‌ها توجه نمی‌شود همین است. با اینکه پدیده‌های بزرگ علم‌الاجتماعی هستند. می‌توان از این مسأله به «عبور ایدئولوژیک» از راهپیمایی تعبیر کرد. خود رویکردی که ادعای عدم دخالت ایدئولوژی در علم را دارد، نگاه ایدئولوژیک دارد و خیلی از پدیده‌هایی را که مبدأ ایدئولوژیک دارد اما اجتماعی و عینی است؛ نادیده می‌گیرد.

**دلبستگان انقلاب چرا توجه نمی‌کنند؟ البته کتاب شما گام خوبی برداشته اما آیا پژوهش‌هایی که روشمند و مکتوب باشد داشته‌ایم؟
به برکت انقلاب کسانی که تفکر انقلابی داشته‌اند، کارهای اولیه را انجام داده‌اند. همین کتاب، نخستین جرقه‌اش با مقاله درخشان دکتر کچویان با عنوان «ماهیت معماگونه راهپیمایی 22 بهمن» در ذهن من خورد. این مقاله از نظر مقدار کوچک بود اما از نظر عمق خیلی ژرف بود. در همین کتاب ادبیات، گفتارها و مفهوم‌های زیادی تولید شده است.

بخش‌هایی از این کتاب اتقان بیشتری از بخش‌های دیگر دارد. مثلاً مقایسه‌ای که دکتر فکوهی روی راهپیمایی 22 بهمن و جشن ملی فرانسه در پاریس داشته‌اند یا استدلال‌های دکتر کچویان درباره اینکه چرا راهپیمایی 22 بهمن جشن تولد انقلاب نیست بلکه تکرار انقلاب است؛ یا بحثی‌که دکتر جوادی یگانه دارند و با مثال‌های عینی به آن حجیت روشنی هم می‌دهند؛ یا گفت‌وگوی خوبی که دکتر گیویان به ما داد و راهپیمایی را از وجه اجتماعات (community) بررسی کردند و گفتند این اجتماع‌ها بودند که راهپیمایی را در ابتدا شکل داده‌اند و الان به وجه جامعه‌ای (society) تبدیل شده‌اند و راهپیمایی را آحاد شرکت‌کنندگان می‌سازند نه گروه‌هایی که از محله‌ها راه بیفتند، چون محله‌زدایی و اجتماع‌زدایی شده است و این مسیرهای راهپیمایی وجه آیینی دارد و شکل واقعی ندارد.

**در رویکردهای نظری که در کتاب مطرح شده است، کمتر می‌بینیم که به خود پدیده مراجعه کند و در قالب روش‌هایی مانند مشاهده مشارکتی یا مصاحبه عمیق یا مردم‌نگاری و ... پژوهش انجام دهند.
نه این‌طور نیست. کاری که دکتر فیاض و دکتر فکوهی دلالت‌های خوب مشاهده‌ای می‌دهند. آقای فکوهی کاملاً این‌طور است. مثلاً از این دو نفر درباره کارناوالی شدن راهپیمایی و شاد شدن آن پرسیدیم؛ اینکه مثلاً بادکنک می‌فروشند و عموپورنگ می‌آید و ... . آقای فکوهی گفت این‌ها اتفاقاً نشانه پویایی راهپیمایی و تنوع آدم‌هاست و با تعریفی از کارناوال در علوم اجتماعی گفت اصلاً 22بهمن کارناوال نیست.

کارناوال یعنی برداشتن قواعد در یک روز توی خیابان و آزادی بی‌قید و بند به شهروندان. در حالی که راهپیمایی 22 بهمن کاملاً نظام‌مند و با دیسیپلین است. دکتر فیاض هم گفت آدم‌ها وقتی به راهپیمایی می‌آیند برای خرید می‌آیند یا در هنگام بازگشت خریدی هم می‌کنند؟ طبیعتاً آخر راهپیمایی بازار خرید گرم است و این نشان می‌دهد که راهپیمایی وجه کارناوالی و غیرسیاسی و غیرایدئولوژیک ندارد. من سعی کردم در مقاله خودم این رویکردها را طوری کنار هم بگذارم که کاملاً معنادار شود و شبه‌استانداردهای یک کار نظری را دارد.

**یک تقابلی درباره راهپیمایی 22 بهمن میان سیاست‌گذاران و جامعه‌شناسان مطرح است. ظاهراً جامعه‌شناسان بعضاً با تبختر جامعه‌شناختی فکر می‌کنند سیاست‌گذار هیچ چیز نمی‌فهمد. آیا کار شما می‌تواند این تقابل را برطرف کند؟
به نظرم این تبختر طرفینی است. بخشی از جامعه‌شناسان اصلاً به پدیده توجه نمی‌کنند یا اقتضائات سیاست‌گذار را درک نمی‌کنند. البته مثلاً فیاض سعی می‌کرد اقتضای سیاست‌گذار را درک کند و راه‌حل جایگزین دهد. او می‌گوید این دستفروش‌ها را به خاطر ملاحظات امنیتی جمع کرده‌اند و وجه پویایی و مردمی‌بودن راهپیمایی را گرفته‌اند. سیاست‌گذار به خاطر اقتضای امنیتی که مثلاً یک لبوفروش ممکن است در گاری خودش بمب بگذارد، او را جمع کرده است.

فیاض می‌گفت این ملاحظه درست است اما می‌توان با تدابیری مدیریت کرد. مثلاً می‌توان گاری‌ها را در نقاطی چک کرد و به راهپیمایی راه دارد. البته عده‌ای هم هستند که هر نوع دخالت را نفی می‌کنند و مخرب می‌دانند و آن را دولتی کردن راهپیمایی قلمداد می‌کنند. دکتر فکوهی در برابر این دیدگاه بود. او می‌گفت امکان ندارد که بیش از صد نفر آدم یکجا جمع شوند و هماهنگی‌های امنیتی و حقوقی انجام نشود.

**مداخله فرهنگی چه؟
این محل بحث است. مثلاً اینکه راهپیمایی بیانیه خاصی داشته باشد و شعارهای خاصی چاپ شود و برای بعضی کارها ممنوعیت ایجاد شود و ... محل بحث است و باید روی آن بیشتر فکر کرد. نکته دیگر این است که این تبختر در بعضی سیاست‌گذاران هم هست. مثلاً یکی از مسوولان مربوط به راهپیمایی یک سخنرانی کرد و حمله تندی به یکی از جامعه‌شناسان کرد با این مضمون که جامعه‌شناسان هیچی نمی‌فهمند و بچه‌هایی که در راهپیمایی شرکت می‌کنند خیلی بهتر از جامعه‌شناسان می‌فهمند. این‌ها بعضاً مداخلات‌شان را بدون مشورت با هیچ جامعه‌شناسی انجام می‌دهند. البته در میان سیاست‌گذاران هم کسانی مانند آقای زارع هستند که در همین کتاب گفت‌وگوی خوبی با ایشان انجام شد و بسیار منعطف نشان دادند.

**قدم بعدی این راهپیمایی‌پژوهی چیست؟ شما خودتان پروژه‌ای دارید یا اطلاع دارید که کاری در این زمینه انجام می‌شود؟
آقای شجاعی‌زند در مقاله همین کتاب یک تفکیکی میان راهپیمایی‌های مختلف (22 بهمن، روز قدس، 13 آبان، 9 دی، راهپیمایی ورزشی خانوادگی و ...) می‌کند. من انگیزه داشتم که روی پدیدارشناسی و تبارشناسی تک‌تک این راهپیمایی‌ها کارهای متفاوتی انجام بگیرد. منتها در این حوزه‌ها ذهنیت‌های رقیق و گفتارهای کمی موجود است.

بسیج کردن آدم‌ها در این حوزه به امکانات لجستیک پژوهشی نیاز دارد که من بعد از کتاب راهپیمایی 22 بهمن نتوانستم آن را تدارک کنم. اگر می‌شد که ما یک مؤسسه، پژوهشکده یا حتی گروه مطالعات آیین‌های بومی خودمان داشته باشیم خیلی بهتر می‌توانستیم عمل کنیم. آقای آقاسی هم امسال مجوز نظرسنجی از راهپیمایان را گرفتند و انجام دادند.

آخرین نظرسنجی کمی در این کتاب برای سال 91 است که بعضی شهرها بیش از 60 درصد مشارکت دارند.
بله، امسال هم یکی دیگر انجام شد. اگر ما می‌توانستیم دستگاه‌ها یا دوربین‌هایی داشته باشیم که میزان راهپیمایان را دقیق اندازه‌گیری کند بسیار خوب بود.

**عده‌ای از سر دلسوزی و عده‌ای هم از سر تقابل می‌گویند نظام نباید مشروعیتش را به راهپیمایی 22 بهمن گره بزند. نظر شما چیست؟
کاملاً مشروعیت نظام به این راهپیمایی بسته شده است. اصلاً دست ما نیست که گره بزنیم یا نزنیم. کل مشروعیت نظام در یک فرآیند ناخودآگاه متهورانه به راهپیمایی گره خورده است. این مزیت‌ها و محدودیت‌هایی دارد.

**در واقع جمهوری اسلامی چهل سال است که دارد ریسک می‌کند.
بله. اما جمهوری اسلامی تا به حال تمام این ریسک‌ها را برده است. چرا مجبور است این ریسک را بکند؟ چون ما مجبوریم خلأ رسانه ‌ایمان را با «رویداد» پر کنیم. دومین مسأله این است که ما آن‌قدر مشکلات داریم و از بیرون به ما حمله می‌کنند و این‌قدر از درون ناکارآمدی‌هایی داریم که باید یک جا این‌ها خنثی شود. نمی‌توانیم بگذاریم این‌ها انباشته شود و همراهی مردم را کسب نکند تا به انفجار تبدیل شود. در 22 بهمن مردم ناکارآمدی‌ها را از جیب خودشان تسویه می‌کنند و به مسوولان می‌گویند بروید یک سال دیگر تلاش کنید و آزمون و خطا کنید و پیشرفت کنید.

**راهپیمایی 22 بهمن می‌تواند کارکرد اعتراضی هم داشته باشد؟ شما دست‌نوشته‌هایی که امسال توسط برخی جوانان در اعتراض به اشرافی‌گری بود، دیدید؟
هر نوع پدیده شبه‌راهپیمایی‌های اعتراضی به‌دلیل شباهت به راهپیمایی 22 بهمن، در کشوری که مشروعیتش را بند به راهپیمایی نکرده حساسیت‌برانگیز نیست؛ اما در کشور ما اگر یک راهپیمایی، انتقادی شود به ضریب بالایی برای کشور خطر ایجاد می‌کند؛ به‌ویژه در وضعیتی که کشور دچار تهدید امنیتی است. راهپیمایی عامل انسجام ملی است. البته این دست‌نوشته‌هایی که در نفی اشرافیت و ... است مشکلی ندارد.

این‌ها چون تصویری و صامت است. اگر مصوت شود و تبدیل به شعار بیانی از طریق صدا شود، مطلوب نیست. اعتراض صوتی وجه آنارشیستی را تقویت می‌کند و معمولاً توسط مردم هم تحمل نمی‌شود. اما اعتراض‌های تصویری در هاضمه راهپیمایی هضم می‌شود و به تنوع هم کمک می‌کند. به همین دلیل در انقلاب هم اعتراض‌های صوتی بیشتر رادیکال و سلبی است اما دست‌نوشته‌ها و پلاکاردهای بزرگ بیشتر ایجابی است.

منبع: روزنامه صبح نو ؛ 1397.11.28
گروه اطلاع رسانی**9370**2002

نظر شما