شناسهٔ خبر: 31211371 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

در انتظار لایحه اصلاح قوانین

تهران- ایرنا- معصومه آقاپور می گوید: عدم اعطای تابعیت ایرانی به فرزندانی که از مادر ایرانی و پدر غیر ایرانی هستند، آسیب ‌های گوناگونی را به همراه داشته است. موضوع این چنین است که اگر فردی از پدری ایرانی و مادری غیر ایرانی در هر جای دنیا متولد شود و حتی به ایران هم نیاید، می‌تواند تابعیت ایرانی بگیرد.

صاحب‌خبر -

نایب رییس فراکسیون زنان مجلس شورای اسلامی در گفت و گو با «قانون» به بیان ابعاد آسیب‌های ناشی از قوانین فعلی تعیین تکلیف وضعیت فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با مردان خارجی پرداخت. مشروح گفت و گوی معصومه آقاپور نماینده مردم شبستر و عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی را در ادامه می‌خوانید.

**چرا ازدواج زنان ایرانی با مردان غیرایرانی در ایران تبدیل به معضل شده است؟ آیا این مساله فقط به ایران اختصاص دارد؟
در سطح جهان گونه‌ای از ازدواج ‌ها تعریف شده‌اند به نام ازدواج ‌های فراملی. در این ازدواج‌ ها هر یک از طرفین از ملیتی متفاوت هستند و تشابهات فرهنگی، شخصیتی و عوامل اقتصادی باعث ازدواج آن‌ها شده است. این نوع از ازدواج‌ها در چند دهه‌ اخیر به خاطر افزایش سطح مهاجرت ‌های بین ‌المللی در سطح جهان رواج بسیاری پیدا کرده است. در کشور ما ایران هم این نوع ازدواج‌ها در چند دهه‌ اخیر موضوعیت پیدا کرده اند. از یک سو تعداد زیادی از زنان ایرانی با افراد مهاجر ساکن در ایران ازدواج کرده‌اند و از سوی دیگر تعداد زیادی از افرادی که به خارج از کشور مهاجرت داشته‌اند به ازدواج با افرادی از سایر ملل مبادرت ورزیده‌اند.

یکی از معضلات بزرگ ما، ضعف قوانین و ضعف عملکرد دستگاه‌های اجرایی در مورد تعیین تکلیف فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با مردان خارجی در داخل ایران است. ارتباط فرزندان آن دسته از زنان ایرانی که در خارج از ایران ازدواج کرده‌اند با قوانین موجود به‌ طور کلی با ایران و سرزمین مادری ‌شان قطع می‌شود. فرزندانی هم که در کشور ایران به دنیا آمده‌اند تا 18 سالگی در یک وضعیت برزخی به سر می‌برند و تازه بعد از 18 سالگی می‌توانند درخواست تابعیت ایرانی داشته باشند.

** وضعیت فعلی قوانین تعیین تکلیف فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با مردان غیرایرانی، چه معضلاتی را به وجود آورده است؟
اگر بخواهیم در حوزه‌ های گوناگون بررسی داشته باشیم، موضوع عدم اعطای تابعیت ایرانی به فرزندانی که از مادر ایرانی و پدر غیر ایرانی هستند، آسیب‌ های گوناگونی را به همراه داشته است. از جمله آسیب‌هایی که اغلب نادیده انگاشته می‌شود، آسیب ‌های روحی و روانی حاصل از قوانین فعلی است. این آسیب‌ها مربوط به کسانی است که مدت‌هاست مادر ایرانی دارند و بسیاری از آن ‌ها در ایران زندگی می‌کنند اما ما حاضر نیستیم تابعیت ایرانی آن‌ها را بپذیریم. خود این موضوع می‌تواند به ‌عنوان یک غده چرکین در ذهن و فکر افراد رشد کند و سال‌های آتی ما را با تبعات این عقده‌های روحی و روانی مواجه سازد. اگر حل این چالش را در اولویت قانونی و اجرایی قرار ندهیم، چه‌ بسا سال‌های آتی پس از مواجهه با مخاطرات آن ‌ها رسیدگی و درمان آن دیر شده باشد. یکی دیگر از موضوعات مهم در برخورد با این موضوع ، موضوع بی‌هویتی است. بی‌هویتی تعداد بالایی از فرزندان مادران ایرانی که آمارها بین 300 تا 700 هزار نفر را نشان می‌دهند. این بی‌هویتی خود منشأ و بستر بروز بسیاری از معضلات اجتماعی و امنیتی نیز هست؛یعنی این افراد به مثابه خودرو بدون پلاک هستند. عدم تعادل اجتماعی و محرومیت از امکانات اولیه سلامت اجتماعی و... از سایر مشکلات ایمنی افراد نیز است. یکی دیگر از معضلات آن بحث تبعیض جنسیتی در این مورد است که نهادهای حقوق بشری بهانه‌هایی را می‌توانند در دست بگیرند. جدا از این مساله خود ما نیز این تبعیض جنسیتی را قبول نداریم؛ نه تنها به خاطر موضوع حقوق بشری بین‌المللی آن. موضوع این چنین است که اگر فردی از پدری ایرانی و مادری غیر ایرانی در هر کجای دنیا متولد شود و حتی به ایران هم نیاید، می‌تواند تابعیت ایرانی بگیرد. اما اگر در خاک ایران از مادری ایرانی و پدر غیر ایرانی متولد شود و حتی سال‌های اولیه زندگی هم در ایران باشد، نمی‌تواند تابعیت ایرانی بگیرد. این موضوع خلاف عدالت است که هرچه سریع‌تر باید حل و فصل شود. در وضعیت کنونی ‌شأن و منزلت مادر ایرانی در نظر گرفته نمی‌شود.

** راه حل این معضلات چیست؟ آیا مجلس شورای اسلامی نمی‌تواند برای آن راهکاری ارائه کند؟
راهکار این معضل ارائه‌ لایحه‌ اصلاح قوانین از سوی دولت است. چرا که در سالیان گذشته، طرح هیات ارائه شده از سوی مجلس به دلیل داشتن بار مالی پرداخت یارانه‌های نقدی برای دولت از سوی شورای نگهبان رد شده است. دولت بیش از یک سال است که قول آن را به مجلس شورای اسلامی‌داده و هنوز به صحن مجلس نفرستاده است. توقع از دولت این است که لایحه اعطای تابعیت را هر چه سریع‌تر به مجلس ارسال کند. اما در مرحله بعد موضوع طرح مجلس است که هم اکنون کمیسیون قضایی مجلس چند طرح را در دست بررسی قرار داده است. حداقلی‌ ترین موضوع این است که موضوع تابعیت افرادی را که در ایران زندگی می‌کنند، حل و فصل کنیم. این موضوع با توجه به اینکه در چند سال آتی به معضل بزرگی تبدیل خواهد شد در نتیجه همین سال‌ها باید برای پیشگیری از آن راهکارهایی اندیشیده شود. هزینه‌هایی که در سال‌های بعد به‌خاطر این وضعیت کشور متحمل خواهد شد به مراتب سنگین‌تر از بار مالی یارانه‌ها برای دولت خواهد بود.

** آیا اطلاعاتی از فرزندان حاصل از این نوع ازدواج‌ها در ایران دارید؟
طبق نمونه‌های آماری صورت گرفته، 60 درصد خانواده‌های دارای این وضعیت در سه دهک پایین جامعه از نظر اقتصادی قرار دارند. قوانین موجود باعث تشدید فقر این خانواده‌ها شده است. چنین افرادی که مستحق دریافت یارانه هستند از آن محرومند. اکثر این کودکان حق تحصیل در مدارس ایران را پیدا کرده‌اند، اما نیمی از آن ‌ها به دلیل شرایط سخت بی شناسنامگی و بی‌هویتی در جامعه ترک تحصیل می‌کنند. در دهک ‌های پایین جامعه، نیمی از این کودکان حتی گواهی تولد هم ندارند و سن و سال‌ شان مشخص نیست. در بین افراد دارای گواهی تولد، غالب فرزندان متولد شده از مادران ایرانی بین 13 تا 15 سال هستند. این افراد در چند سال آتی وارد فضای جامعه به ‌صورت جدی برای کار، اشتغال و تشکیل خانواده می‌شوند و بی‌هویت ماندن آن‌ها به‌خصوص در سنین قبل از 18 سال،خود به‌عنوان معضلی دیگر مطرح می‌شود؛ چراکه با ازدواج افراد بدون تابعیت یا هویت، فرزندانی بی‌هویت نیز متولد می‌شوند که موج بعدی فاقد تابعیت‌ها را مشاهده خواهیم کرد.

** آیا در حوزه‌ نمایندگی خود نیز با این مشکلات به صورت نزدیک برخورد داشته‌اید؟
در حوزه نمایندگی خود مصادیقی از این مشکل نیز داشتیم و به عینه بنده شاهد مشکلات آن‌ها بوده و هستم. دخترانی حاصل از ازدواج زنان ایرانی با مردان غیرایرانی که شرایط ازدواج و همسر خوب برای آن‌ها فراهم شده اما چون فاقد تابعیت و شناسنامه هستند، ازدواج آن‌ ها از منظر اجتماعی و شخصیتی به مشکل برخورده است. پسری 13 ساله که مادرش ایرانی بود و پدرش عراقی و به خاطر بی شناسنامگی هر کسی به خودش حق می‌داد که در حق او ظلم کند و حتی در معرض تجاوز هم قرار گرفته بود که با توجه به بی‌هویت بودن وی، پیگیری ‌های قضایی و انتظامی آن با مشکل رو به‌ رو شده بود.

** از نظر شما مهم‌ترین موانع برای بهبود وضعیت فعلی چیست؟
مهم‌ترین معضل در این رابطه یک موضوع و تلقی ذهنی غلط است. تلقی اینکه ما فرزندان مادران ایرانی را ایرانی نمی‌دانیم. مگر خون، وراثت، اخلاق و رفتار از مادر به فرزندان منتقل نمی‌شود؟مادران ما چه گناهی کردند که بزرگ‌ترین زحمات را برای فرزندان خود می‌کشند و از شیره جان خود برای فرزندان خود می‌گذارند اما حق انتقال تابعیت به فرزندان خود را ندارند. این خلأ و چالش را باید هر چه سریع‌تر و قبل از اینکه به معضلی بزرگ تبدیل شود، حل کنیم. معضل بعدی ذکر موضوعات و مسائل امنیتی در این حوزه است. به نظر بنده بی‌هویتی و بی‌شناسنامه بودن، بزرگ‌ترین تهدید امنیتی است و در نظر نگرفتن وجود تعداد بالایی از افراد و برنامه ریزی نکردن برای رشد و تربیت آن‌ها نیز بزرگ ‌ترین تهدید و چالش اجتماعی است. البته برای موضوعات احتمالی که ممکن است پیش بیاید، راهکار وجود دارد. به ‌هر حال اجرای هر قانونی بدون ضرر نیست. اما اعطای تابعیت و شناسنامه و لحاظ کردن آن ‌ها و برنامه ریزی برای رشد و تربیت و سلامت آن‌ها نفعش بیشتر از مضراتش است. برای مضرات احتمالی آن نیز البته همان ‌طور که گفته شد، راهکارهایی وجود دارد. حداقلی ‌ترین کار این است که تکلیف افرادی که اکنون در ایران هستند و مشکل شناسنامه‌ای و تابعیتی دارند، قبل و بعد از 18 سال حل و فصل شود.

منبع: روزنامه قانون؛ 1397،11،28
گروه اطلاع رسانی **9117**2002

نظر شما