شناسهٔ خبر: 31208389 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: جوان | لینک خبر

مهدی عامری

توصیه‌های تکراری برای طی مسیر نادرست!

روزنامه جوان

صاحب‌خبر -
سرویس سیاسی جوان آنلاین: حجت‌الاسلام غرویان از روحانیون حامی دولت در نوشتاری در روزنامه آرمان (۱۳۹۷/۱۱/۱۵ - شماره: ۳۸۱۶) درباره سیاست خارجی دولت محبوبش مطالبی درج کرده است که از اتقان و کمال منطقی برخوردار نیست!
ایشان نوشته است: «متأسفانه در داخل کشور عده‌ای نسبت به اسلام و دین افکاری دارند که مثلاً اسلام با رفاه و خوشگذرانی سازگار نیست یا انقلاب با رفاه سازگاری ندارد. این‌ها تفکرات نادرستی است که به نام اسلام، مردم را ناامید کرده و به نام انقلاب و نظام اسلامی ناامیدی را به جامعه تزریق و چهره‌ای منفی از دین و نظام اسلامی ترسیم می‌کنند. همین تفکرات الان با هر گونه حرکتی برای گشایش در زندگی مردم مخالفند مانند همین همکاری‌هایی که اروپایی‌ها برای ما در رفع تحریم‌ها و بازکردن راه‌هایی برای معاملات تجاری انجام داده‌اند.»
در این فراز ایشان با ابهام و ایهام تفکری را معرفی می‌کند که مشخص نیست این تفکر چه مقدار نفوذ و رسانه و محبوبیت در جامعه دارد. انصافاً اگر تفکری در کشور وجود داشته باشد که اسلام را مخالف رفاه بداند تفکری انحرافی و مغایر اسلام است، اما این نکته را نباید فراموش کرد که رفاه را نباید تا رده مسئولان و روحانیون تعمیم داد. در کلمات حضرت امام بیاناتی است که به صراحت نشان می‌دهد اسلام و انقلاب با رفاه‌طلبی و اشرافیت مسئولان و روحانیون به شدت مخالف است. آقای غرویان بدون آنکه نامی از حجت‌الاسلام صدیقی ببرد، گفته ایشان را نقل کرده و بی‌توجه به بافت و سیاق کلام، برداشتی ناروا از سخنان ایشان به مخاطب ارائه و سپس این برداشت ناروا را تعمیم داده است! آقای صدیقی در ۱۳ بهمن در همایش طلاب و روحانیون استان زنجان سخنانی در مورد وظایف علما و طلاب بیان کرده است و سپس خطاب به روحانیون و طلاب این نکته بحق را توصیه می‌کند که اسلام با رفاه و خوشگذرانی سازگار نیست. این مطلب در واقع همراستا با فرمایشات و اندیشه حضرت امام (ره) است و جناب صدیقی درصدد هشدار به طلاب در مورد دوری از زی‌طلبگی بوده است. آیا آقای غرویان اعتقاد دارد رفاه و خوشگذرانی با وظایف طلبگی و زی‌روحانیت سازگار است؟

اگر واقعاً چنین تفکری در ایشان وجود داشته باشد آن وقت باید سوگمندانه گفت: «متأسفانه همین‌هاست که یأس و ناامیدی را در دل مردم می‌کارد» چراکه مردم از روحانیت ساده‌زیستی و دوری از تجمل را توقع دارند!

آقای غرویان سپس این نکته را به تلاش‌های دیپلماسی دولت در سال‌های اخیر گره زده و دستور داده است از مردان صحنه دیپلماسی قدردانی و پشتیبانی گردد تا با انگیزه بالا مشکلات سیاسی و اقتصادی را حل کنند، البته آقای غرویان حتماً اذعان دارد که در کنار حمایت‌های مقام معظم رهبری از مردان دیپلمات کشور، به کرات نقد‌ها و هشدار‌هایی به ایشان نیز وارد دانسته‌اند و علنی بیان کرده‌اند، این بدان معناست که پشتیبانی و قدردانی، چشم و گوش بستن بر تصمیمات اشتباه و مسیر غلط نیست. خوب است آقای غرویان این اجازه را به منتقدان بدهد تا اگر خطا یا کجروری در مسئولان دیدند آن را آزادانه تذکر دهند. نویسنده آنگاه با قلمی دلواپسانه می‌نویسد: «اینکه اکنون ترامپ از برجام خارج شده، عده‌ای هم که در داخل بر ضدبرجام و دولت موضع می‌گیرند، مثل ترامپ دارند از برجام خارج می‌شوند و شده‌اند. این همسویی با ترامپ است زیرا می‌خواهند دولت را مقصر مشکلات داخلی بدانند و ترامپ را تبرئه کنند. در حالی که معتقدیم بسیاری از مشکلات توسط دولت امریکا علیه ملت ایران اعمال و اجرا می‌شود و خود دولت ترامپ صریحاً عنوان کرده که این مشکلات را برای فشار به ایران ایجاد می‌کنیم، اما داخلی‌های ما همسو با ترامپ مشکلات را بر گردن دولت می‌اندازند و مقصر را دولت می‌دانند که جای تأسف دارد.»

جناب غرویان در دفاع از دولت همسو با عقاید خود چنان گرفتار تعصب شده که گویا تاریخ را فراموش کرده است! آنچه منتقدان امروز بیان می‌کنند در واقع همین بیانات آقای غرویان است که مع‌الاسف توسط دولت نادیده گرفته شده و بعضاً با تعابیر زننده و موهن به آن‌ها پاسخ داده می‌شد! بار‌ها از سوی منتقدان بیان شد که به امریکا نمی‌شود اعتماد کرد، اما پاسخ دوستان آقای غرویان، حواله دادن منتقدان به جهنم و برچسب بیسوادی، ترسو و... بود و حتی وقتی از نقض برجام در دوره پس از اوباما سخن به میان می‌آمد با غرور و لبخند بیان می‌داشتند که امضا‌های امریکایی تضمین است و امکان خروج از برجام وجود ندارد!

حال که ترامپ از برجام خارج شده و وزیر خارجه اعلام می‌کند توافق با امریکا به اندازه جوهر خودکار هم ارزش هزینه ندارد! آیا نباید مسئولان امر پاسخ دهند که با چه تضمین و سازوکاری بخش مهمی از صنعت هسته‌ای کشور را هزینه امضای بی‌ارزش امریکایی‌ها کردند؟ آیا مطالبه پاسخگویی از مسئولان همسویی با ترامپ است؟ آیا کسی که امروز جوهر خودکار خود را صرف اعتماد به امریکا نمی‌کند نباید پاسخ دهد که با چه منطقی اقتصاد و علم و سرنوشت کشور را به یک امضا و قرارداد گره زده است؟ آیا مردم نباید بدانند چرا در برجام هیچ راهکاری برای برخورد با طرف مقابل در برابر نقض آن وجود ندارد؟ آیا اینکه دوستان نویسنده مکرر و متعدد اوباما و کری را تبرئه و گاه بزک می‌کردند و با گزارش‌های ناقص و نادرست به ملت امید واهی می‌دادند باید با تسامح و چشم‌پوشی ملت مواجه شوند؟ آن روز که دولت، آب خوردن مردم را به برجام ربط می‌داد، امثال آقای غرویان مانند همین امروز از دولت حمایت می‌کردند و به منتقدان می‌تاختند که صبر کنید تا ثمرات برجام را مشاهده کنید و امروز سکوت کنید تا قهرمانان دیپلماسی کار خود را پیش ببرند! حال که مذاکرات به پایان رسیده و برجام تاثیر چشمگیری در معیشت مردم نداشته است باز هم منتقدان را به سکوت دعوت می‌کنند! خوب است آقایان معلوم کنند اگر قبل، حین و بعد از مذاکرات حق نقد مسئولان وجود ندارد، چه موقع می‌توان عملکرد مردان دیپلماسی را به بوته نقد گذاشت تا از خسارت‌های مکرر جلوگیری شود؟

آقای غرویان آنگاه بر مسند فتوا نشسته و بیان می‌دارد: «به هر حال ما از نظر دینی و فقهی باید تا جایی که می‌توانیم دشمنی دشمن و فشارش را کم کنیم نه اینکه سیاست‌هایی را اتخاذ کنیم که دشمن را تحریک و کاری کنیم که فشار بر ملت را بیشتر کند، بنابراین از نظر فقهی نیز باید سیاست‌هایی با دنیا از جمله اروپا اتخاذ کنیم که نتیجه‌اش فشار کمتر به ملت باشد نه اینکه حرف‌هایی بزنیم و موضع‌گیری‌هایی بکنیم و با لجبازی فشار را بر ملت بیشتر کنیم که مشکل شرعی و فقهی هم دارد.»

ایشان در این اجمال توضیح نداده آنچه بیان داشته مبتنی بر کدام قاعده فقهی و دستور قرآنی و روایی است. بر فرض قبول وجود چنین امری در فقه شیعه و بدون توجه به قاعده فقهی نفی سبیل و قاعده فقهی عدم ولایت دشمنان و جهاد و... خوب است آقای غرویان این نکته را توضیح دهد که در سال‌هایی که دولت مستقر، دشمن ملت ایران را مؤدب و باهوش خواند و با دشمنان ملت ایران قدم زد و خندید و مذاکره و به حرف آن‌ها گوش کرد، آیا فشار از ملت ایران برداشته شد؟ آیا آن روز که شعار گفت‌وگوی تمدن‌ها سر داده شد، فشار بر ملت کمتر شد یا اینکه ایرانیان محور شرارت نامیده شدند؟ به نظر می‌رسد خوب است آقای غرویان تاریخ دشمنی امریکا و غرب با ملت ایران را مطالعه و مشاهده کند که این‌ها برای دشمنی با ملت ایران منتظر محرک و بهانه نیستند و در نرم‌ترین شرایط نیز از عداوت و خشونت خود علیه ملت ایران فروگذار نکرده‌اند! با این توضیح این نتیجه آقای غرویان متین نمی‌نمایاند: «راه‌حل‌های جدیدی که برای کم کردن فشار امریکا اندیشیده شده و مساعدت‌های اروپایی‌ها با ما در برابر سیاست‌های امریکا فرصتی است که باید از آن به نحو احسن برای گشایش و توسعه زندگی مردم استفاده کنیم.» چه آنکه همین سخنان سال‌های اخیر در مورد برجام نیز زده می‌شد و نتیجه‌اش را همگان مشاهده می‌کنند، حال با چه منطق و تضمینی باید همان راه را بر ملت تحمیل نمود آن هم در شرایطی که حتی خود آقای ظریف در مجلس تأکید کرد که تضمینی در مقابل اروپا ندارد! آن قراردادی که امضاهایش را تضمین می‌دانستند کارش به اینجا کشیده شده است، حال چرا باید با توصیه‌های اخلاقی و سهل‌اندیشانه آقای غرویان باید به قراردادی که تضمینی برایش وجود ندارد، تن داد؟

نظر شما