شناسهٔ خبر: 31207694 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه عصرایرانیان | لینک خبر

هنرهای تجسمی در ۴۰ سالگی انقلاب

«هنر انقلابی» بیان صرف مشکلات نیست

صاحب‌خبر - گروه فرهنگی : غلامعلی طاهری معتقد است همزمان با ۴۰ سالگی انقلاب اسلامی تعریف از «هنر انقلاب» و گروه‌بندی‌ها نسبت به هنرمندان انقلابی باید مورد بازنگری قرار گیرند. غلامعلی طاهری نقاش پیشکسوت و استاد هنر دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران، دانشکده هنر دانشگاه الزهرا و دانشکده هنر دانشگاه شاهد و دارای مدرک فوق‌لیسانس نقاشی و دکترای هنر است.وی جزو بنیان‌گذاران و از اعضای شورای سیاست‌گذاری جشنواره هنرهای تجسمی فجر بوده و چندین دوره دبیری این جشنواره را نیز برعهده داشته است. طاهری عضو گروه هنرمندان بخش خاورمیانه انستیتو عرب پاریس و عضو شورای راهبردی هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. همزمان با چهل‌سالگی انقلاب اسلامی درباره هنر انقلاب و هنرمند انقلابی مهر با این هنرمند گفتگویی داشته که در ادامه می‌خوانید. * آقای طاهری با توجه به اینکه واژه هنر انقلاب و هنرمند انقلابی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به گروهی از هنرها و هنرمندان اطلاق شد، در ابتدا بفرمایید تعریف شما از هنر و هنرمند انقلابی چیست؟ به زعم من تعریف هنر انقلاب در ایران آن چیزی نیست که فی‌الواقع تعریف حقیقی و واقعی از هنر انقلاب محسوب شود، چون به نظر می‌آید تعریف هنر انقلاب در ایران اختصاص به مقطع زمانی خاص و آن هم سال‌هایی منتهی به ۵۷ تا نهایتاً ۶۰ دارد. نکته دوم اینکه هنر انقلاب در ایران به تعدادی از آثاری که موضوع‌شان مربوط به روزهای انقلاب، تظاهرات یا مسائل مربوط به ظلم و ستم از سوی رژیم پهلوی نسبت به مردم است محدود دانسته می‌شود و حال آن که انقلاب و هنر انقلابی به اعتقاد من خیلی گسترده‌تر از این مقطع زمانی است. البته آثاری که با تاثیر از آن سال‌ها توسط هنرمندان خلق شد، قطعاً در هنر انقلاب نیز جای می‌گیرند.هنرمند به تعبیر من آیینه زمان خود است. * پس شما تعریف متفاوتی از آن چیزی که از سال ۵۷ به بعد در ایران به عنوان، هنر انقلابی معرفی شده است، دارید؟ چیزی که من از انقلاب اسلامی سال ۵۷ درک کردم، قیام و نهضت یک ملت علیه بیدادگری و ظلم دوران محمدرضا پهلوی، به نفع دردمندان و مستضعفان بود که با تکیه بر ارزش‌های اسلامی رقم خورد و قطعاً هنرمندانی که این جریانات را به تصویر کشیدند نیز هنرمند انقلابی هستند. به بیان دیگر نوع دیگری از هنر رئالیسم اجتماعی که به مشکلات و مصائب مردم می‌پردازد، در هنر انقلاب نمود پیدا کرد که از ایدئولوژی مارکسیستی نشأت می‌گرفت، اگر چه در جریان نهضت سال ۵۷ این نوع از هنر نیز بروز کرد لیکن به جهت عدم پیوستگی به جریان عمومی انقلاب دوام نیاود. در حوزه هنر اسلامی و جایگاه هنر در اندیشه دینی نیز اولویت با عدالت‌خواهی و برقراری قسط بر روی زمین است که مردم را به مبارزه علیه ستمکاری ترغیب می‌کند و یقیناً قیام ‌حضرت اباعبدالله الحسین(ع) مبارزه با ظلم و برقراری عدالت بود که برای بسیاری از هنرمندان دستمایه آفرینش آثار هنری قرار گرفته است و حتی نوعی از هنر دینی پس از انقلاب سبب بروز هنر سورئالیسم ایرانی شد که تلاشی در ایجاد فضای فیزیک با متافیزیک داشت و یا برای شکستن زمان، ارتباطی میان نهضت عاشورا و دفاع مقدس ایجاد کرد.در این میان مطلبی که در ادامه عرض می‌کنم تعبیری است که حضرت امام خمینی(ره) از هنر انقلاب بیان کردند: «تنها هنری مورد قبول قرآن است که صیقل‌دهنده اسلام ناب محمدی، اسلام پابرهنه‌ها و تازیانه خوردگان تاریخ باشد. ترسیم اسلام ناب، زشتی‌ها و نارسایی‌ها و معضلات اجتماعی انسان در جامعه و تبیین راه مبارزه با ظلم و بی‌عدالتی و به‌طور کلی معرفی همه جانبه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس از وظایف هنر و هنرمندان است.»وقتی هنرمندان رئالیست ما نیز به مسائل، مشکلات و مصائب مردم و دردمندی آن‌ها می‌پردازند و آن‌ها را به تصویر می‌کشند، این نوع هنر، هنری سالم و بی‌آلایش است و در آن فریب و دروغ راهی ندارد و به مثابه حقیقتی است که از متن و بطن جامعه درآمده است، بنابراین هنری منبعث از انقلاب است. * از نظر شما انقلاب انواع مختلفی دارد و آیا انقلابی که مدنظر شما است، همان تحول روحی و جسمی هنرمند نیست؟ به نظر من انقلاب دو نوع است که نمود بیرونی و درونی دارد؛ نمود بیرونی همان‌گونه است که در سال ۵۷ شاهد آن بودیم. گاهی نیز انقلاب در درون اتفاق می‌افتد و جنبه معنوی دارد، یعنی انسان متحول می‌شود و در او انقلابی به وجود می‌آید، مگر ما در دعای سال تحویل نمی‌گوییم «یا مقلب القلوب و الابصار» این بدان معنی است که انقلابی در ما به وجود بیاید و ما تحول پیدا کنیم.پس این نوع بیان حقایق جامعه هم به‌زعم من هنر انقلاب محسوب می‌شود. هنر انقلاب یعنی ایستادگی در برابر ظلم، بیداد و جور، استکبار و زیاده‌خواهی و تلاش در جهت بیان مشکلات مردم است، به بیان دیگر هنری واقع گرایانه و معترض است و بزک دوزک ندارد. در هنر انقلابی و معترض، تزیین جایی ندارد، برای مردم و به خاطر مردم آفریده می‌شود بنابراین هنر انقلاب برای مزین کردن دیوار منازل، کاخ‌ها و عمارت‌ها خلق نمی‌شود بلکه هنری بیانگر و صریح است که نمی‌تواند خانه اعیان را تزیین کند. به‌زعم من این تعریف درست هنر انقلابی است و تمام کسانی که انقلاب کردند و منتظران مهدی(عج) که اعتقاد به آمدن ایشان برای ایجاد عدالت و برکندن ریشه بی‌عدالتی دارند، انقلابی هستند. اما از آنجایی که هنرمند همواره پیشگام در بیان مسائل و مشکلات و بیان و تبیین حقیقت هستی است، می‌تواند پیشگام باشد و انگشت اشاره‌اش همیشه به سمت این مسائل باشد تا عمیق‌تر و جدی‌تر ببیند چه در هنر رئالیستی، چه در سورئالیستی و چه هنر نمادین و سمبولیک، همه این‌ها می‌تواند برای بیان حقیقت بشر در کره زمین مورد استفاده واقع شود. * بنابراین شما اعتقاد دارید نباید هنرمندان انقلاب را محدود به عده‌ای خاص کنیم چون باعث اختلافاتی در این حیطه می شود؟ در حال حاضر همزمان با ۴۰ سالگی انقلاب اسلامی نباید دایره هنر و هنرمندان را نسبت به تعریف هنر و هنرمندان انقلاب محدود کنیم، چراکه هنر انقلاب رویشی فرهنگی از بطن جامعه بود که آحاد ملت اعم از روشنفکران و هنرمندان و مردم عامی در آن مشارکت داشتند و هنر انقلاب را به ثمر رساندند که ما باید به این افتخار کنیم. خط کشی کردن باعث اختلافاتی شد که تاکنون نیز ادامه دارد؛ این خط‌کشی و اختلاف‌ها باعث شد که ما نتوانیم بگوییم هنر انقلاب چه تاثیری روی مردم گذاشته است.

نظر شما