گروه اطلاع رسانی بنابه رسالت خبری ایرنا، به عنوان خبرگزاری رسمی نظام، دولت و مردم، به منظور ایجاد پل ارتباطی در مسیر گسترش آگاهی سازی، با مروری بر برجسته ترین گزارش های پایگاه های خبری داخلی در طول شبانه روز گذشته، گزیده ای از این گزارش ها را انتخاب و منعکس کرده است.

** چرا کنفرانس ورشو نتوانست اجماعی علیه ایران ایجاد کند؟
پایگاه خبری تحلیلی «تابناک» در گزارشی نوشت: روزهای چهارشنبه و پنجشنبه (24 و 25 بهمن) کنفرانس ورشو در لهستان با محوریت آمریکا و متحدان ضد ایرانی اش برگزار شد و به پایان رسید؛ کنفرانسی که به رغم همه تبلیغاتی که داشت، به باور بسیاری از ناظران، دستاوردی در راستای مقابله با ایران نداشت.

در همین زمینه، وبگاه چینی cgtn در تحلیل به نتایج این کنفرانس اشاره کرد و به این پرسش پاسخ داد: آیا آمریکا توانست در ایجاد ائتلاف علیه ایران موفق عمل کند یا خیر؟ در این مطلب آمده است: لهستان و آمریکا میزبان کنفرانس «صلح و امنیت خاورمیانه» در سیزدهم و چهاردهم فوریه در ورشو بودند. بیش از شصت کشور در این کنفرانس حضور داشتند که تعدادی از آنها کشورهای عربی خاورمیانه بودند. رژیم اسرائیل نیز از جمله مشارکت کنندگان فعال این کنفرانس بود. این در حالی است که روسیه، لبنان، فلسطین و ترکیه حضور در این کنفرانس را نپذیرفتند.

به رغم تلاش آمریکا و اسرائیل و برخی کشورهای عربی جهت ایجاد جو ضد ایرانی، هیچ اجماعی در این زمینه وجود نداشت. به طوری که وزیر خارجه لهستان تأکید کرد، تمرکز کنفرانس روی ایران نیست. این در حالی است که آمریکا به دنبال ایجاد یک ائتلاف علیه ایران از طریق این نشست بود.

بی بی سی نیز عنوان کرد: «به رغم حرف‌های تند و مواضع شدیدی که در این نشست علیه ایران صورت گرفت، در پایان نشست، شاهد هیچ توافق مشترکی که به تأیید اعضا رسیده باشد، نبودیم.»

** آزادی و جوانان؛ تأملی بر نکات کلیدی بیانیه راهبردی رهبری
وبسایت خبری «عصر ایران» در گزارشی نوشت: بیانیۀ راهبردی رهبری در آغاز چهل و یکمین سال پیروزی انقلاب اسلامی ایران، حاوی نکات فراوانی است اما برای این نویسنده بیش از همه 9 بار اشاره به واژه «آزادی» یا «آزاد» در این متن اهمیت دارد و در شگفتم که چرا غالب رسانه های مکتوب از این بخش غفلت کردند.

کافی است در ادبیات اصول گرایی که بیشترین داعیه را در ترویج گفتمان رهبری دارند و در دو دهۀ اخیر تأمل کنیم تا دریابیم شماری از چهره های شاخص آنان، حتی در لفظ هم از این اصطلاح پرهیز می کنند. بگذریم از این که گاه در مذمت آن سخن می گویند. در این متن اما واژه «آزادی» مقدم بر اخلاق، معنویت، عدالت، استقلال، عزت، عقلانیت و برادری آمده و شاید گفته شود این مفاهیم به ترتیب اولویت و اهمیت چیده نشده اند.

از کلمات بسیار تکرار شدۀ دیگر در این متن البته «جوانان» است و جای شگفتی هم ندارد چون خطاب اصلی آن نیز جوانان اند. اشاره به جمعیت جوان و در واقع متولدین بعد از انقلاب با عدد و رقم اما تازه است: «‌36 میلیون نفر در سنین میانۀ 15 تا 40 سالگی اند.»

یعنی به اندازه کل جمعیت ایران در زمان انقلاب 57 جمعیت متولد بعد از انقلاب در سن تصمیم‌گیری و انتخاب داریم و اگر در نظر بگیریم بخشی از جمعیتی که انقلاب اسلامی را درک کردند در طول این 40 سال از دنیا رفته‌اند و به آن 36 میلیون نفر جمعیت زیر 15 سال را نیز اضافه کنیم به این نتیجه می رسیم که اکثریت جمعیت کنونی کشور یا در زمان انقلاب، نبوده اند یا کودک بوده اند و بی سبب نیست که رسانه های ماهواره ای فارسی زبان امسال این همه به پخش مستندهای انقلاب اهتمام نشان دادند.

** به لیست سیاه اف‌ای‌تی‌اف برگردیم امکان خروج دوباره وجود دارد؟
وبگاه خبری «خبرآنلاین»، ارتباط اینستکس و اف‌ای‌تی‌اف به روایت لعیا جنیدی، معاون حقوقی رئیس‌جمهور پرداخت و نوشت: لعیا جنیدی در این گفت و گو درباره صحبت یکی از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام مبنی بر نرسیدن سی اف تی به این نهاد، گفت: می دانم این لایحه در یکی از کمیسیون های مجمع تشخیص مصلحت نظام در حال بررسی است. وی درباره چرایی عدم تقاضای دولت برای تسریع در رسیدگی به لایحه سی اف تی در مجمع تشخیص با تشکیل جلسه فوق العاده اظهار کرد: تردید نکنید که دولت همیشه و به طور مکرر پیگیر بود.

معاون حقوقی رئیس جمهور در پاسخ به این سئوال که سومین مهلت اف ای تی اف به ایران برای تصویب لوایح چهارگانه 28 بهمن پایان می یابد و هنوز پروسه قانونگذاری تمام لوایح تکمیل نشده است، اگر این نهاد بین المللی مهلت ایران را تمدید نکند و ایران را به لیست سیاه بازگرداند، امکان دارد بعدها با تأیید سی اف تی در مجمع تشخیص و اجرای آن در کشور، نام ایران از لیست سیاه اف ای تی اف خارج شود؟ اظهار کرد: اگر خدای نکرده تصمیم منفی {در اف ای تی اف} گرفته شود، اگر تمام لوایح را تصویب کنیم، احتمال خروج ایران از لیست سیاه وجود دارد ولی با توجه به کشورهای جدیدی که به اف ای تی اف اضافه می شوند و نظرات آنها، این مسئله برای ما راه را سخت تر و شرایط را پیچیده تر می کند.

وی به کسانی که می گویند «چون اینستکس بسته ای توخالی بود پس ما نباید به همه خواسته اف ای تی اف جامه عمل به پوشانیم و سی اف تی را تصویب کنیم»، یادآور شد: «اینستکس قرار است یک راه به مجموعه راه هایی که در این شرایط سخت برای تعاملات مالی و بانکی بین المللی داریم اضافه کند؛ ما اینستکس را باید در همان حدش ارزیابی کنیم، نه می توانیم بگوییم بی ارزش است و نه می توانیم بگوییم شق‌القمر اتفاق می افتد. در مجموع یک راه به مجموعه راه های ما اضافه می شود.»

وی درباره ارتباط بین اینستکس و اف ای تی اف ادامه داد: اینستکس در درون اتحادیه اروپا می خواهد عملیاتی شود بنابراین تابع قوانین و نظامات اروپا است. مثل اینکه یک شرکتی در ایران تأسیس شود قطعا تابع قوانین و نظامات ایران خواهد بود. استانداردهایی که در لوایح چهارگانه است و بعضی استانداردهای رویه بانکی مالی که بر این مبنا به وجود آمده، این استانداردها جهانی است و مشخصا در اتحادیه اروپا نیز وجود دارد. بنابراین وقتی نهادی در دل اتحادیه اروپا به وجود می آید لامحاله تابع آن مقررات است. لامحاله وقتی فردا ضوابط تطبیق می نویسد حتما همه اینها را در درون خود لحاظ می کند.

** توطئه جدید اسرائیل علیه موشک های ایرانی
تارنمای جامعه خبری تحلیلی «الف» گزارش داد: اگر قصد لیست کردن مهمترین توانمندی‌های نظامی راهبردی کشورمان را داشته باشیم قطعا توانایی بومی موشکی را می توان یکی از مهمترین توانمندی های راهبردی کشورمان دانست که عملا در شرایط فعلی منطقه یکی از مهمترین ابزارهای دفاعی و بازدارنده کشورمان در مقابل قدرت های سلطه جوی فرا منطقه ای محسوب می شود.

از این رو آمریکایی ها با درک ناتوانی در ایجاد اجماع ضد موشکی تلاش می کنند تا با حربه برجسته سازی تهدید موشکی ایران از طریق گمانه زنی در رابطه با توانایی حمل کلاهک هسته ای توسط موشک های ایرانی و بسط آن به موضوع سلاح های کشتار جمعی، فضای بین المللی را علیه کشورمان تحریک نمایند و همزمان یکی از پیش شرط های قبول شروع مذاکره با کشورمان را هم پذیرش معاهده رژیم کنترل تکنولوژی موشکی «MTCR» معرفی می کنند!

بر اساس این رژیم کنترلی هر نوع موشک‌ با برد 300 کیلومتر یا بیشتر که ظرفیت بارگیری 500 کیلوگرم مواد منفجره را داشته باشند، به عنوان موشک دارای توانایی حمل کلاهک هسته‌ای شناخته می شوند لذا بر اساس ارزیابی اندیشکده بین المللی مطالعات استراتژیک (IISS) کشورمان برای متهم نشدن به تلاش برای استفاده از سلاح هسته ای در موشک های خود بایستی برد 8 نوع موشک خود را به زیر 300 کیلومتر کاهش دهد!

از این رو باید از دستگاه دیپلماسی کشور خواست که با بهره گیری از ظرفیت های دیپلماسی عمومی خود در اتحادیه اروپا برای مقابله با این عملیات روانی جدید رژیم صهیونیستی اقدام کرده و این فتنه جدید را در نطفه خنثی نماید و مانع از تاثیر پذیری افکار عمومی این اتحادیه از جنگ روانی صهیونیست ها شود.

** بدهکاران حساب خود را تسویه کنند؛ خبری از جریمه نخواهد بود
وبسایت خبری «تابناک» در گفت وگو با رئیس کل بانک مرکزی در دولت احمدی‌نژاد، نوشت: گویا همه راه‌ها برای برخورد با بدهکاران بانکی به بن بست رسیده و اکنون نمایندگان مجلس به فکر راهکاری هستند تا به جای تنبیه، از حربه تشویق برای این افراد استفاده کنند تا شاید بتوانند بخشی از مبالغی را که در اختیارشان است، وصول کنند. اما برخی نمایندگان مجلس و اقتصاددان ها، این روش را به ضرر افراد خوش حساب می‌دانند و می‌گویند با این کار، افراد خوش حساب سرخورده و در عوض بدهکاران بانکی گستاخ‌تر خواهند شد.

سال 1385 بود؛ محمود احمدی نژاد در سفر استانی به اطراف تهران، مهلتی پانزده روزه به بدهکاران بانکی داد تا بدهی هایشان را تسویه کنند. وی تهدید کرد، در غیر این صورت، اسامی آن‌ها را فاش خواهد کرد.

محمود بهمنی، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس و رئیس اسبق بانک مرکزی در دولت احمدی نژاد و طراح یکی از این طرح‌های بانکی، در خصوص طرح پیشنهادی خود برای بخشش جرایم بانکی اظهار داشت: به رئیس مجلس شورای اسلامی پیشنهاد داده شده که افراد زیادی به بانک‌ها بدهکارند که از مدت هاست تسویه حساب نکرده اند.

وی ادامه داد: قرار بود بدهی‌های این افراد تا شهریور 96 تسویه شود، ولی به هر دلیل نتوانسته اند این کار را انجام دهند؛ بنابراین، اگر تا پایان 97 تسویه شود، کل جرایم 6 درصد را می بخشیم و سود محاسبه شده از جرایم نیز بخشیده می شود؛ به عبارت دیگر، از جریمه سود دریافت نمی شود. البته این کار از نظر فقهی نیز شبهه ربوی دارد و برای همین خواستیم تا نرخ سود ساده محاسبه شود و بتوانیم این مبالغ را از این افراد دریافت کنیم.

وی در پاسخ به این که آیا این کار باعث تشویق بدهکاران نمی‌شود، گفت: شرایط اقتصادی ما در حالت خاصی قرار دارد و الان به گونه‌ای است که باید به واحد‌های تولید کمک کرد، چون اگر از این واحد‌ها حمایت نشود، باعت ورشکستگی آن‌ها خواهد شد. البته راهکار‌های دیگر هم وجود دارد؛ از جمله اینکه دولت نرخ سود تسهیلات را کاهش داد، ولی این هم درست نیست که از سود، سود دریافت شود؛ این یعنی ربا و ربا اگر در کابین (مهریه) زن هم باشد، باید باز گردانده شود.

** فیشر: جوانان ایرانی با ریشه‌های مذهبی دنبال آینده مدرن هستند/ چرا پهلوی شکست خورد؟!
تارنمای خبری «تابناک» از سلسله گزارش هایی که به مناسبت چهل سالگی انقلاب اسلامی به تبیین انقلاب اسلامی ایران از نگاه تحلیلگران، اندیشمندان و سیاستمداران غربی و شرقی پرداخت و نوشت: آمریکایی ها در دوره های مختلفی که دموکرات ها و جمهوری خواهان سر کار بوده اند، تلاش زیادی به کار گرفته اند تا بتوانند جمهوری اسلامی را به زانو درآورند و ایران را همان طور که در دوره طاغوت در اختیار داشتند، باز هم در دست خود بگیرند؛ هرچند این بار برنامه آنها وجود ایرانی پهناور و مقتدر نبود، بلکه برنامه های زیادی برای تجزیه کشور و شکستن ابهت ایران اسلامی با وضعیت کنونی داشتند.

مایکل فیشر انسان‌شناس امریکایی سه بار اوضاع اجتماعی ـ فرهنگی ایران را به شیوة مشاهده مشارکتی مطالعه کرده است. وی نخستین بار در فاصله سال‌های 1969 تا 1971 و برای تهیه رساله دکترای خود و دو بار دیگر در سال‌های 1974 و 1975 در ایران و در مورد ایران پژوهش کرده است. وی صاحب دو کتاب عمده و چندین مقاله مهم درباره سینما، انسان‌شناسی، دین و انقلاب در ایران است. مهم‌ترین کتاب فیشر درباره انقلاب اسلامی ایران کتاب «ایران: از مباحثه مذهبی تا انقلاب اسلامی» است که می‌توان آن را حاصل مطالعات میدانی او در ایران دانست. هرچند این کتاب به ‌طور عمده درباره انقلاب ایران است، لیکن، در آن بر نقش فرهنگ و شناخت متعارف در تغییر اجتماعی تأکید شده است.

به اعتقاد فیشر، برای اندیشیدن درباره انقلاب ایران باید پنج مسأله اصلی را مدّ نظر داشت: 1) انقلاب ایران را باید در بستر پنج نسل جنبش‌های اسلامی دو قرن گذشته قرار داد؛ 2) انقلاب ایران را باید در بستر یک قرن اخیر مطالعه کرد؛ 3) انقلاب ایران یک فرایند است و باید دید آیا در الگوی بقیه انقلاب‌ها می‌گنجد یا خیر؛ 4) باید صورت شیعی انقلاب را که به‌مثابه زبان بسیج عمل کرده است در نظر گرفت و 5) باید برنامه اجتماعی انقلاب اسلامی ایران را مورد مطالعه قرار داد.

وی بر اساس تحلیل پنج نسل پاسخ‌های اسلامی به چالش‌های غربی شدن، نتیجه می‌گیرد که دیگر نباید انقلاب ایران را پدیده‌ای منفک از بقیه جهان اسلام دانست. ریشه‌های ایدئولوژی انقلاب را باید در فراسوی مرزهای ایران نیز جستجو کرد.

با وجود پخش مجموعه‌ای قابل توجه از برنامه‌های تلویزیونی مرتبط با سینما از شبکه‌های مختلف تلویزیون، هیچ یک از این برنامه‌ها نتوانستند موفق شوند و حتی فرصت طلایی جشنواره فیلم فجر نیز نتوانست زمینه‌ساز جذب طیف وسیعی از مخاطبان را برای هر یک از این برنامه‌ها فراهم آورد؛ اما چرا این اتفاق رخ داده و هیچ برنامه تلویزیونی در ساحت نتوانست، به جمع برنامه‌های پربیننده تلویزیون ملحق شود؟

** چرا هیچ برنامه سینمایی تلویزیون نتوانسته موفق شود؟
وبسایت خبری «تابناک»، در گزارشی نوشت: همزمان با سی‌وهفتمین جشنواره فیلم فجر، طیفی از برنامه‌های تلویزیونی مرتبط با سینما از جمله برنامه هفت فعال شدند و شماری از برنامه‌های سینمایی نیز پیش از جشنواره فعال بودند و با برنامه‌های تازه تلویزیونی، رقابت سختی را آغاز کردند. با پایان جشنواره فجر و دوره طلایی امکان بهره برداری حداکثری از ظرفیت سینما، هیچ‌ یک از برنامه‌ها نتوانست در سطحی ظاهر شود که هم از دیگر رقبای خود در جذب مخاطب فاصله بگیرد و هم جزو برنامه‌های پربیننده تلویزیون قرار بگیرد؛ اما چرا این اتفاق رخ نداد؟

نخستین عامل این شرایط، به عقبه این برنامه‌های تلویزیون بازمی‌گردد. تمامی این برنامه‌ها توسط گروه‌هایی تولید می‌شود که بخشی از بدنه سینمای ایران هستند یا ارتباط واضحی با بدنه سینما دارند. بدنه سینما در واقع گروهی هستند که در تولید و توزیع نقش مؤثری دارند و منافع مشخصی در این حوزه دارند. قاعدتاً این منافع می‌تواند محافظه‌کاری در نقد، عدم نقد یا انحراف نقد را در پی داشته باشد، چرا که برخی عوامل مؤثر در برنامه قصد ندارد، موقعیت خود را در سینما فدای موفقیت یک برنامه تلویزیونی کنند و فرصت حضور در تلویزیون را امکانی برای تثبیت موقعیت‌شان تلقی می‌کنند.

البته قابل درک است که چرا برنامه‌های سینمایی تلویزیون به چنین گروه‌هایی سپرده می‌شود. واقعیت این است که محمدحسین لطیفی یا بهروز افخمی به واسطه تولید فیلم سینمایی، به مراتب راحت‌تر از خبرنگاران می‌توانند چهره‌های سینمایی را مجاب کنند که با آنها همکاری یا گفت‌وگو کنند و در واقع این مزیت آنها باعث می‌شود، برنامه به آنها سپرده شود. در مقابل شاید خبرنگاران یا منتقدین غیروابسته که به دنبال نقد جدی باشند، به واسطه همین روحیه فاقد طیف وسیعی ارتباطات سینمایی باشند و سینماگران نیز به واسطه آنکه بعدها قرار نیست با آنها همکاری داشته باشد، به راحتی به دعوت‌شان پاسخ منفی می‌دهند.

** جوی درست کرده اند که اگر کسی از FATF دفاع کند، فکر می‌کنند اجنبی است / اگر لوایح FATF تصویب نشود، تاجرهای عراقی یا افغانی هم حاضر نخواهند بود از ما چیزی بخرند / بهترین های علم اقتصاد را هم به ایران دعوت کنید، در یک اقتصاد بسته، هیچ کاری نمی توانند انجام دهند
وبسایت خبری تحلیلی «انتخاب» در گفت و گو با پازوکی، اقتصاددان، نوشت: مهدی پازوکی، اقتصاددان با تاکید بر لزوم پیوستن به FATF می گوید: باید کاری بکنیم که سیستم مان شفاف باشد. مردم باید بدانند چه کسانی خانه شان در میدان شوش یا بازار مولوی بوده ولی الان در فرمانیه خانه صد میلیاردی و ماشین لکسوس دارند، این ها را چطور به دست آورده اند؟ شفافیت مهم است. وقتی سیستم بانکی دست خودمان است باید بتوانیم پول های کثیف را رصد کنیم. اصلا FATF مبارزه با پولشویی است.

پازوکی گفت: «در سال های اخیر متأسفانه اقتصاد ایران بسته شده است. هرچه اقتصاد بسته تر باشد امکان این که ما بتوانیم با جهان بین الملل کار کنیم وجود ندارد.» «متأسفانه در ایران، تندروها نه برنامه ای برای کشور دارند، نه جامعه جهانی را می شناسند و نه منافع ملی را تشخیص می دهند و سعی دارند که کشور درجا بزند، و به سمت بسته شدن اقتصاد برود. اگر اقتصاد ایران یک اقتصاد بسته باشد، بهترین های اقتصاد را هم به ایران دعوت کنید، هیچ کاری نمی توانند انجام دهند. یعنی در یک اقتصاد بسته شما می توانید یک دولت «بخور و نمیر» داشته باشید.»

پازوکی ادامه داد: 8 سال کشور در اختیار تندروها بود و ایران را بیش از ربع قرن به عقب بردند. هیچکس هم حاضر نیست هزینه ی آقای احمدی نژاد و آن طرز تفکر را بپردازد. درآمدهای نفتی ما در دوره احمدی نژاد بیشترین درآمد نفتی در تاریخ ایران بود ولی همه شاخص های کشور منفی بود .یعنی در مرداد سال 92 زمانی که آقای روحانی به ریاست جمهوری رسید، شاخص رشد اقتصادی ایران پایین بود، نرخ رشد تورم فزاینده بود، نرخ بیکاری بالا بود و میزان سرمایه گزاری بسیار پایین.

این اقتصاددان با بیان اینکه خوشبختانه این روند شاخص های اقتصادی با برجام که من به شدت از آن دفاع میکنم، تغییر کرد، گفت: موضوعی در ایران وجود دارد به نام جهالت اقتصادی. برخی درک نمی کنند در جامعه جهانی چگونه باید زندگی کرد. مشکل اصلی ما مدیریت است؛ یکی از روش ها برای این که منافع ملی کشور را حداکثر کنیم، تعامل با جامعه بین الملل در چهارچوب منافع ملی ماست.

** اگر آیت الله طالقانی زنده می‌ماند، نه سفارت امریکا گرفته می‌شد، نه دولت موقت استعفا می‌داد، نه جنگی شروع می­ شد؛ این اتفاقات همگی یک ماه بعد از فوت پدرم رخ داد

پایگاه خبری تحلیلی «انتخاب» در گفت و گو با مهدی طالقانی فرزند مرحوم آیت الله سید محمود طالقانی، نوشت: مهدی طالقانی، فرزند مرحوم طالقانی می گوید: اگر آیت الله طالقانی زنده بود، نه سفارت آمریکا گرفته می شد، نه آن دشمنی به وجود می آمد و نه جنگی شروع می شد. او در این گفت و گو به بیان مواضع و خاطراتی از مرحوم طالقانی در حوزه های مختلف از جمله حجاب، حضور روحانیون در سیاست، پیشنهاد ریاست جمهوری به او، رابطه اش با دکتر شریعتی و آیت الله هاشمی، اظهارات موسوی خوئینی ها، نحوه فوت آیت الله طالقانی و ... پرداخته است.

مهدی طالقانی، می گوید: بعد از قضیه گروگانگیری در سفارت آمریکا، آمریکایی ها شروع به انتقام گیری کردند و در همین راستا، به صدام حسین گفتند، با حمایت همه جانبه آنها می تواند ظرف 4 روز تهران را بگیرد. اگر ایشان (آیت الله طالقانی) زنده بود، نه سفارتی گرفته می شد، نه آن دشمنی به وجود می آمد و نه جنگی شروع می شد.

او در گفت و گویی تفصیلی با «انتخاب» به بیان مواضع و خاطراتی از مرحوم طالقانی در حوزه های مختلف از جمله حجاب، حضور روحانیون در سیاست، پیشنهاد ریاست جمهوری به او، رابطه اش با دکتر شریعتی و آیت الله هاشمی، اظهارات موسوی خوئینی ها، نحوه فوت آیت الله طالقانی و ... پرداخته است.

مهدی طالقانی در پاسخ به این پرسش که « ظاهرا در زمان حیات آیت الله طالقانی، دوسه بار هم به ایشان تسخیر سفارت پیشنهاد شده بود.» گفت: گروه هایی آمدند و از آمادگی گرفتن سفارت آمریکا گفتند که آقا به ما گفت، بیاندازیدشان بیرون که ما هم همین کار را کردیم. اما 20 روز بعد از فوت ایشان ریختند و سفارت را گرفتند که جناب آقای موسوی خویینی ها هم در بین شان بود.

** «پاسخگویی» گمشده سیاست ایرانی
وبسایت خبری «فرارو» در گفت و گو با مهدی مطهرنیا، تحلیلگر مسائل سیاسی، نوشت: این استاد دانشگاه گفت: «آنچه که گروه‌های سیاسی در ایران باید مورد توجه قرار دهند، فرهنگ سیاسی معطوف به مسئولیت پذیری است. یعنی آن‌ها باید یاد بگیرند که در قبال تصمیمات و اقدامات خود باید پاسخگو باشند. یک جبهه سیاسی از سپهر اندیشه‌های خاصی برخوردار است و در آن چارچوب، تعریف عملیاتی از مواضع سیاسی خود را معنا می‌بخشد و با توجه به مواضع سیاسی خود، رفتار‌ها و کنش‌ها متفاوتی را از خود بروز می‌دهد که حول محور همان سپهر اندیشه، باور پذیر است.»

وی ادامه داد: «لذا با وجود تغییر چهره‌های سیاسی در برهه‌های مختلف و حتی تغییر نخبگان این جریان‌ها باید همه افراد پاسخگوی عملکرد خود و گذشتگان جریان سیاسی متبوع خود باشند؛ بنابراین چه اصلاح‌طلب و چه اصولگرا در چارچوب آنچه که در تاریخ از خود به جا می‌گذارند و انباشته‌هایی که به واسطه عملکرد و موضع‌گیری‌ها به دست آورده اند و کاملا قابل ردیابی است، پاسخگو باشند؛ بنابراین همانگونه که جبهه اصولگرایی نمی‌تواند از زیر مسئولیت دوران ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد شانه خالی کند و این از نظر افکار عمومی به هیچ عنوان قابل قبول نیست، جریان اصلاحات هم نمی‌تواند در خصوص دولت‌های حسن روحانی پاسخگو نباشد.»

وی تاکید کرد: «البته این مسئله موجب نمی‌شود که اصلاح‌طلبان خود را کنار بکشند و در خصوص وضعیت فعلی و عملکرد دولت پاسخگو نباشند. آن‌ها باید جوانمردانه مسئولیت اشتباهات و نواقص دولت را به واسطه حمایت‌هایی که در ایام انتخابات و بعد از آن انجام دادند، بپذیرند و پاسخگوی افکار عمومی باشند.»

این تحلیلگر مسائل سیاسی در پاسخ به این سوال که چرا در ایران برخلاف کشور‌های دیگر جریان‌ها و احزاب به جای پاسخگویی ترجیح می‌دهند، حمایت خود را نفی کنند، گفت: «ساخت و ساختار قدرت در ایران نه یک ساخت و ساختار قانونمند بلکه کاملا پدرسالارانه است. در این مدل همواره تلاش می‌شود با ایجاد یک فضای تبعیت تام و تمام از منابع و مراجع قدرت، خود را در یک وضعیت ایمن شده در برابر افکار عمومی قرار دهد. متاسفانه فضای کلی کشور به گونه‌ای است که همیشه رفتار‌های خود محورانه سیاسی در قالب‌های گوناگون رسمی یا غیررسمی، قابل مشاهده است. در این حالت نباید انتظار پاسخگویی از احزابی که در تبعیت از ساختار قدرت به سر می‌برند، داشت.»

وی افزود: زمانی که اصلاح‌طلبان نمی‌توانند از پشتوانه‌های حکومتی بهره ببرند و حکومت مانع ایجاد اصلاحات می‌شود، آن‌ها باید از رفرمیست دست بردارند و به تحول خواهی رو بیاورند. به عبارت دیگر از کاخ‌های حکومت خارج شوند و با تکیه بر نیرو‌های اجتماعی نلاش کنند زمینه‌های ایجاد اصلاحات را فراهم کنند.

** بررسی رقم عیدی 98 کارگران؛ سربلند در عدد، شرمنده در عمل
پایگاه خبری «فرارو» گزارش داد: کارگران امسال حداقل دو میلیون و 222 هزار تومان عیدی می‌گیرند و با آن می‌توانند 32 کیلوگرم گوشت قرمز و 142 کیلوگرم برنج بخرند. 10 سال پیش آنها یک پنجم این رقم را دریافت می‌کردند اما می‌توانستند با آن 48 کیلو برنج و 122 کیلو گوشت بخرند

پیامک‌های واریزی حقوق آخر سال، بیشتر از معمول کارگران را خوشحال می‌کند. چراکه بهمن‌ماه کارگران علاوه بر حقوق ماهانه خود، عیدی آخر سال هم دریافت می‌کنند تا با جیب پر به استقبال سال جدید بروند. میزان عیدی هر ساله برای کسانی که کل سال را تمام‌وقت کار کرده‌اند، حداقل دو برابر حداقل دستمزد مصوب آن سال و حداکثر سه برابر آن رقم است. با توجه به اینکه حداقل دستمزد مصوب شورای عالی کار برای سال 97 یک میلیون و 111 هزار تومان بود، حالا عیدی کارکنان مشمول قانون کار حداقل دو میلیون و 222 هزار تومان و حداکثر سه میلیون و 333 هزار تومان است. البته آن‌هایی که کل سال را در کارگاه فعلی مشغول به کار نبوده‌اند، به نسبت زمانی که مشغول بوده‌اند عیدی دریافت می‌کنند. در 10 سال گذشته، حداقل دستمزد کارکنان مشمول قانون کار افزایش پنج برابری داشته و زمانی در سال 87 حداقل دستمزد مصوب ماهانه 220 هزار تومان بود. آن زمان عیدی کارکنان حداقل دو برابر این رقم یعنی 439 هزار تومان محاسبه شده بود.

حالا می‌خواهیم ببینیم در 10 سالی که گذشته، با عیدی آخر سال چند کیلوگرم گوشت و چند کیلوگرم برنج می‌توانستیم بخریم؟ قیمت گوشت و برنج، بر اساس میانگین قیمت اقلام خورده‌فروشی در تهران است که به صورت هفتگی توسط بانک مرکزی منتشر می‌شود. باید توجه داشته باشید که میانگین قیمت گوشت، گوشت منجمد تنظیم بازاری را هم شامل می‌شود. همچنین قیمت برنج منظور برنج ایرانی درجه یک است.

نتایج به دست آمده از بررسی قیمت گوشت قرمز و برنج در 10 سال گذشته و میزان عیدی که کارکنان در پایان سال دریافت کرده‌اند نشان می‌دهد با اینکه دستمزد و عیدی در این 10 سال تقریبا پنج برابر شده، اما سرعت رشد قیمت‌ها از رشد دستمزد بیشتر بوده و باعث شده با عیدی که آخر سال می‌گیریم، مقدار کمتری گوشت و برنج بخریم. میزان گوشت و برنجی که می‌شد با عیدی آخر سال تهیه کرد در طول این 10 سال تقریبا 30 درصد کاهش داشته و به دو سوم رسیده است.

** چرا احتمال ریزش قیمت ارز بالاست؟
تارنمای خبری «خبرآنلاین» در واکاوی سخنان اخیر رئیس کل بانک مرکزی، نوشت: قیمت‌های فعلی واقعی نیست، منتظر کاهش نرخ‌ها در آینده نزدیک باشید. این فحوای کلام رئیس کل بانک مرکزی و برخی دیگر از مسئولان اقتصادی کشور است.
همتی، رییس کل بانک مرکزی در بدو ورود به این نهاد، اقدامات ویژه ای را در دستور کار قرار داد. اختیاراتی را از سران سه قوه گرفت تا بتواند مدیریت بازار ارز را در اختیار گیرد. سلطان سکه اعدام شد و اتفاقا بازار ارز نیز طعم برخورد پلیسی را زیر زبان احساس کرد. حالا همتی جدا از نهاد تحت امرش و ساختار اداری چیده شده در آن، از طریق صفحه شخصی خود در شبکه فیلتر نشده اینستاگرام، رسانه‌ای را علم کرد. صفحه شخصی وی حالا به رسانه ای مهم برای مخاطبانش تبدیل شده است، برای آنها که تحولات بازار ارز را پیگیری می کنند.

رنجبرزاده، عضو هیات رییسه مجلس شورای اسلامی اتفاقا برای اعلام اینکه ارز تا هشت هزار تومان پایین می‌آید به سخنان همتی استناد می‌کند اما استناد همتی برای اعلام واقعی نبودن نرخ ارز در شرایط کنونی چیست؟

در این راستا بانک مرکزی با هدف تشویق صادرکنندگانی که نسبت به ایفای تعهدات ارزی خود اقدام کرده و عملکرد مثبتی در بازگردانی ارز حاصل از صادرات به چرخه تجاری کشور داشته اند، امتیازات و مشوق‌هایی را برای این فعالان اقتصادی در نظر گرفته است. رفع تعهد بازگشت ارز حاصل از صادرات منوط به ثبت تمام اطلاعات توسط بانک‌ و صرافی‌های مجاز در سامانه نیما و سنا حسب مورد خواهد بود. بر این اساس مقرر است صادرکنندگانی که بیش از 60 درصد ارز حاصل از صادرات خود را مطابق مصوبات پیشین به چرخه‌ی اقتصاد بازگردانده‌اند، علاوه بر موارد تصریح شده در جدول در صورت نیاز به تخصیص و تأمین ارز در اولویت بانک مرکزی قرار خواهند گرفت.

با این تصمیم به نظر می رسد طی روزهای آینده بازگشت ارز حاصل از صادرات غیر نفتی به کشور افزایش یافته و همین مساله تنگنای ایجاد شده را تا جدی برطرف نماید. از سوی دیگر تصمیم شورای پول و اعتبار در خصوص مکانیزم تخصیص ارز وارداتی خود مانعی بر سر راه سودجویی در این حوزه خواهد بود. این دو اقدام در کنار اقدامات ویژه دیگری که مدتی است از اجرای آنها می گذرد و روند گردش نقدینگی را کند کرده، می‌تواند در روزهای آتی زمینه را برای کاهش نرخ ارز فراهم آورد.

** بازگشت حامد حدادی به خاطر منافع ملی
وبسایت خبری «پارسینه» با اشاره به اینکه حامد حدادی باوجود اختلافات باقی‌مانده و حل نشده با مسئولان بسکتبال ایران، به اردوی تیم‌ملی بازگشت، نوشت: «فقط به احترام مردم و کشورم برگشتم». این حرف‌های حامد حدادی، سنتر بلندبالای تیم ملی بسکتبال است. ستاره نسل طلایی بسکتبال ایران که چند ماهی است به دلیل انتقادهای بی‌پرده‌اش از وضعیت نامناسب اردوها مقابل اعضای کادر فنی قرار گرفته بود، تصمیم گرفته کدورت‌ها را کنار بگذارد و به تمرینات برگردد.

هرچند هنوز به صراحت عنوان می‌کند اختلافاتش با مسئولان تیم سر جایش باقی است، فقط برای حفظ اعتبار و آبروی تیم ملی، آن هم در آستانه پنجره ششم رویداد مهم انتخابی جام جهانی 2019 به اردوها ‌می‌آید. پنجره پنجم این مسابقات دو ماه پیش در حالی برگزار شد که حدادی به دلیل حواشی به وجودآمده در ترکیب تیم ملی حضور نداشت. غیبت اثرگذار او باعث شد که ایران شکست سنگینی را برابر استرالیا متحمل شود.

کشمکش حدادی با کادر فنی تیم ملی بسکتبال بر سر مصاحبه‌ای است که حسین قاسمی، سرپرست این تیم، علیه بازیکنان انجام داد. چند ماه پیش بود که انتشار مصاحبه‌ای از سوی روزبه ارغوان که برخی کمبودهای موجود در اردوی تیم ملی را بازگو کرده بود، با واکنش تند قاسمی همراه شد. موج بعدی این جنجال‌ها، اعتراض دسته‌جمعی سایر ملی‌پوشان بود که با مصاحبه تندتر حامد حدادی آغاز شد. طوری که دیگران هم در صفحه‌های شخصی خود در اینستاگرام با کنایه درباره وضعیت نامناسب غذایی اردوها به اظهارات سرپرست تیم ملی واکنش نشان دادند. همه این حواشی دست‌به‌دست هم داد تا یک تقابل جدی بین کادر فنی و ملی‌پوشان صورت بگیرد که در نهایت منجر به ایجاد برخی محدودیت‌ها نظیر ممنوع‌المصاحبه‌شدن و حذف آنها از تیم ملی شد.

ارسلان کاظمی یکی از بازیکنانی بود که به دلیل انتقاد از شرایط موجود از تیم ملی حذف شد. در همین راستا حدادی، ستاره بی‌نظیر بسکتبال ‌آسیا به دعوت‌نشدن ارسلان به تیم ملی واکنش نشان داد.

** آینده انقلاب و بیانیه استراتژیک رهبری
وبسایت خبری «الف» در این گزارش آورده است: حضرت آیت الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی به نکات پراهمیتی اشاره کردند که البته در طول رهبری ایشان، بارها به آنها اشاره و پرداخته شده است، اما اشارات و تاکیدات ایشان پس از چهل سالگی انقلاب اسلامی معنا و مفهوم دیگری دارد که نیاز است هم مردم ایران اسلامی به آن توجه ویژه‌ای داشته باشند و هم مسئولین در هر رده ای.

قدر مسلم باید نکته مهمتر بیانیه حضرت آقا را در بیان آینده انقلاب و نسل جوان آن جستجو کرد، جوانانی که قرار است راه انقلاب را ادامه دهند، انقلاب از این پس باید با نیروی جوان انقلابی و جهادی راه خود را سپری کند. تاکید حضرت آیت الله خامنه ای به جوانان که خطاب بیانیه ایشان و روی سخن با جوانانی است که باید از این پس سکان مدیریتی کشور را در دست گیرند، هر چند شاید برای بسیاری از افراد و اشخاصی که همچنان خود را صاحبان انقلاب می‌دانند سخت باشد، سخت و دشوار از این بابت که فصل تازه‌ای انقلاب اسلامی آغاز شده تا دوره گذار به نسل جوان انقلاب آغاز شود، اما برای ادامه راه انقلاب اسلامی باید نیروی جوان انقلابی و کارآمد را جایگزین کرد. السابقون نیز باید هواسشان به جوانان باشد.

با وجود بیانیه دقیق و خالص رهبر معظم انقلاب اسلامی، تکلیف همگان از مردم و مسئولین گرفته تا جوانان روشن است، اکنون زمان عمل است، برای تبیین بیانیه حضرت آیت الله خامنه‌ای نیازی به برگزاری همایش و سمینار و سخنرانی هم نیست، چرا که بیانیه آنقدر شفاف و قدرتمند نگارش شده که تنها کافی است یکبار خوانده شود، خواندن دقیق و عمیق، آنگاه است که تنها کار باقی مانده برای مردم، جوانان و مسئولین عمل به نکات دقیق و ریز ایشان در بیانیه گام دوم انقلا اسلامی است.

با بیانیه عمیق حضرت آیت الله خامنه ای باید چشم انتظار تحولات بزرگی در جمهوری اسلامی ایران و حتی جهان اسلام باشیم که این تحولات حتی بر دنیا نیز تاثیرگذار خواهد بود.سیاست روز

** آیا با عکاس فریبکار اغتشاشات دی 96 برخورد قضایی می‌شود؟
وبسایت خبری «مشرق» گزارش داد: در بحبوحه حوادث دی ماه سال 96 عکسی در رسانه‌های بین المللی به عنوان نماد اعتراض ایرانیان منتشر شد که رسانه‌های خارجی بسیار از آن استفاده کردند و علیه ایران مانور خبری دادند. بعد از یکسال همین عکس در توئیت فارسی ترامپ علیه مردم ایران منتشر شده است. اما عکاس این عکس بعد از سوءاستفاده‌های متعدد رسانه‌های خارجی از آن و درحالی که آن را به آسوشیتدپرس، خبرگزاری دولتی آمریکا فروخته بود به رئیس جمهور آمریکا اعتراض کرده که چرا از این عکس در توئیتش استفاده کرده است! البته خانم عکاس علت این انتقاد از ترامپ را محدود شدن سفر به آمریکا با توجه به سیاست‌های جدید کاخ سفید و محروم ماندن از دیدار والدینش عنوان کرده است.

اما طنز تلخ ماجرا عکس مذکور اینجاست که این عکس کارگردانی شده و تا حدود زیادی جعلی است. در واقع دودی که در پس زمینه عکس دیده می‌شود، آنطور که در رسانه‌های بین‌المللی به عنوان گاز اشک آور عنوان شده و اینگونه القا شده است که این عکس در جریان سرکوب پلیس ضدشورش ایران گرفته شده است، واقعیت ندارد.

‏این خانم عکاس خود در گفت و گو با نیویورک تایمز به این موضوع اعتراف کرده و گفته است که برخی از دانشجویان در این تصویر که بریده شده است کپسول اطفا حریق را روشن کرده‌اند و این دود سفید ناشی از همین کپسول است و وی چندین عکس از این ماجرا گرفته و وقتی به خانه رفته است به قدرت این عکس پی برده است. نکات قابل توجهی در این عکس وجود دارد که اصلاً چرا دانشجویان کپسول آتش نشانی را روشن کرده‌اند. این درحالی است که در این ماجرا حرفی از آتش گرفتن جایی به میان نیامده است.

یورو نیوز فارسی از گاز اشک آور درباره عکس معیری صحبت کرده است درحالی که معیری در گفت و گو با نیویورک تایمز از کپسول اطفا حریق صحبت کرده است، آسوشیتدپرس خریدار این عکس، در توضیح وبسایتش نوشته smoke grenade ( نارنجک دودزا) از طرف پلیس ضدشورش استفاده شده است. این توضیح AP با ادعا اخیر خانم عکاس در مورد استفاده کپسول اطفا حریق توسط دانشجویان در تناقض جدی است.

به نظر می‌رسد که برای بررسی این موضوع مجامع قضائی بایستی وی را احضار و نسبت به فریب و همچنین سیاه نمایی‌ای که درباره نیروهای پلیس در این تصویر وجود داشت، از وی پاسخ بخواهند.

** تربیت طلاب به منظور اعمال نظر عده ای، نامشروع و ضد مردمی است
پایگاه بین المللی همکاریهای خبری شیعه «شفقنا» در گفت و گو با حجت الاسلام والمسلمین رسول منتجب نیا نوشت: حجت الاسلام والمسلمین رسول منتجب نیا در رابطه با شعارهای حاشیه ای روز 22 بهمن در قم اظهار کرد: از آنجایی که طلاب و اساتید باید اطلاعات سیاسی داشته باشند و دارای تحلیل باشند طبیعتاً اختلاف نظر پدید می آید و این اختلاف نظر هم از طرق مختلف ابراز می شود. گرایش های مختلفی اعم از اصلاح طلب، اصولگرا، مستقل و کسانی که ممکن است انقلاب را قبول نداشته باشند در حوزه ها حضور دارند و این تفاوت سلیقه ایراد نیست بلکه آزادی در حوزه است.

منتجب نیا در ادامه آزادی فکر و اندیشه را یکی از افتخارات حوزه دانست و اظهار کرد: این آزادی را اگر از طلاب و اساتید بگیرند به معنای سانسور کردن منبع فکر و اندیشه است. اما اینکه در حوزه های علمیه افرادی به صورت سازمان یافته تعدادی طلبه جوان را برای اعمال نظر خودشان تربیت کنند کار خلاف، نامشروع و ضد مردمی است. هزینه کردن از بیت المال نیز برای تربیت این طلاب در جهت اعمال نظر افراد یا گروه خاصی در حالی که بسیاری از مردم مشکل مالی دارند کار خلافی است.

او با بیان اینکه افرادی که در راهپیمایی 22 بهمن شعارهای حاشیه ای دادند از درون حوزه علمیه هستند گفت: این افراد در داخل حوزه های علمیه هستند اما افرادی از بیرون آنها را مدیریت می‌کنند و اینطور نیست که این افراد بر اساس اختلاف سلیقه حرکتی انجام دهند.

منتجب نیا در پایان خاطر نشان کرد: مقامات امنیتی و اطلاعاتی باید به فکر باشند و کانون های انحراف را در حوزه های علمیه خصوصاً حوزه علمیه قم ببندند و طلاب را آزاد بگذارند که مستقلا فکر کنند. قطعاً باید چنین مراکز بسته شود و به نظر من بودجه ای که دولت به این مراکز می دهد خلاف شرع است؛ و اگر این مراکز تعطیل نشوند در آینده شاهد حرکت های تند تر خواهیم بود.

** نعمت الله فاضلی: انقلاب «باور به امکان پذیری تغییر» را ممکن کرد
پایگاه اطلاع رسانی و خبری «جماران» در گفت و گو با نعمت الله فاضلی، جامعه شناس، نوشت: فاضلی، می گوید: «مهمترین دستاورد انقلاب باور امکان پذیر بودن تغییر است.» «ایران از آغاز دوره صفویه با این مفهوم زندگی کرده که تغییر در همه زمینه های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی امکان پذیر است. این باور در همه دوره های بعدی نیز به مرور زمان جدی‌تر، واقعی‌تر، ممکن‌تر، ملموس‌تر و دست یافتنی‌تر شده است.»

این استاد دانشگاه ادامه می دهد: سال 57 که آن را با نام انقلاب اسلامی می شناسیم هم بیان دیگری از این بود که تغییر ممکن است، جامعه باید برای رسیدن به وضعیت ایده آل خود تلاش کند، درگیر کشمکش ها شود، نهراسد، جامعه باید اعتماد به نفس و به خود باور داشته باشد و بداند که بدون تغییر خود، همای سعادت و خوشبختی از جای دیگری بر شانه های او نمی نشیند. از سال 57 تا به حال نیز با این گزاره رو به روییم که جامعه نیازمند تغییر است.

فاضلی می گوید: جنگ شکل دیگری از تغییر بود. این تغییر از زندگی غیرحماسی به زندگی حماسی است. کسی گمان نمی‌کرد جامعه ای که تحت تاثیر برکات نفت، صدور معادن و توسعه شهرنشینی به رفاه و آسودگی رسیده بود تجربه حماسی داشته باشد. این ایستادگی هم شکلی از تغییر بود. بعد از جنگ نیز جامعه خود را آماده نوسازی و بازسازی کرد. این تغییر هم درونی بود و هم بیرونی بود. تغییر بیرونی آن بود که به دلیل تکنولوژی های جدید، رسانه، ماهواره و موبایل و زندگی دیجیتال وارد جامعه شد و انقلاب فناورانه همه زندگی مردم را در برگرفت.

او ادامه می دهد: بعد از انقلاب، آموزش عمومی شد؛ انقلاب آموزش عالی سراسر جامعه را در بر گرفت و در نتیجه آن 20 میلیون دانش آموخته و سه میلیون دانشجو داریم. در این سالها بیشترین گسترش کمّی آموزش عالی در جهان به ایران تعلق دارد. انقلاب آموزش عالی خود انقلاب بزرگی بود که هویت های جدید و تغییرات بزرگی آفرید.

فاضلی معتقد است: در این سالها انقلاب های اجتماعی وسیعی داشتیم که اولین آنها انقلاب جمعیتی است. جمعیتی ایران که سال 1300 کمتر از 10 میلیون نفر بود به حدود 83 میلیون نفر رسیده است. به عبارت دیگر جمعیت ایران در 100 سال اخیر بیش از 10 برابر شده که عمده این انقلاب جمعیتی در 40 سال اخیر رخ داده است. تراکم جمعیت مجموعه وسیعی از تحولات مثل تراکم اخلاقی، تراکم اجتماعی و انقلاب های متعدد اجتماعی دیگر را به وجود آورده است.

پژوهشم**1699**9131