شناسهٔ خبر: 31137225 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه رسالت | لینک خبر

تبيين رهنمودهاي مقام معظم رهبري

حضور درصحنه،خدمت به کشور است

صاحب‌خبر - حميدرضا ترقي از جمله‌ کارهايي که مردم مي‌توانند به بهترين وجه در خدمت به کشور انجام بدهند، حضور در صحنه‌هاي انقلاب است؛ از جمله‌ کارهايي که مردم مي‌توانند انجام بدهند، مواجهه و مقابله‌ با شايعه‌سازي دشمن است. امروز يکي از شگردهاي فعّال دشمن، شايعه‌سازي است که مردم را مضطرب کنند، مردم را با هم مخالف کنند، عليه اين و آن تهمت بزنند، مردم را به جان يکديگر بيندازند که البتّه چنين اتّفاقي نمي‌افتد به توفيق الهي؛ امّا آن‌ها قصدشان اين است؛ مردم بايد هوشيار باشند، متوجّه باشند. مردم را با کمال وقاحت به مواجهه‌ با انقلاب، با نظام دعوت مي‌کنند؛ اين مردمي که نظام متّکي به آن‌ها است. اگر مردم پشتوانه‌ نظام، پشتيبان نظام نبودند، اين ماجرا به اين اهمّيّت پيش نمي‌آمد، پيش نمي‌رفت؛ اين قدر وقيحند که همين مردم را وادار مي‌کنند يعني تشويق مي‌کنند، تحريک مي‌کنند به مواجهه‌ با نظام. مردم در مقابل اين تبليغات ايستادگي کنند، عليه اين تبليغات حرکت کنند. جوان‌ها امروز در فضاي مجازي فعّالند؛ فضاي مجازي مي‌تواند ابزاري باشد براي زدن توي دهن دشمن.19/10/97 حضور در صحنه هاي انقلاب هميشه يکي از مهم‌ترين عوامل بازدارنده دشمن از توطئه و دسيسه عليه انقلاب اسلامي و نظام و ولايت بوده است . نظامي که متکي به آراي مردم است و نقش مردم در پيروزي انقلاب از علل موجده بوده قطعا حضور مردم در صحنه هاي ديگر در فرآيند انقلاب علت مبقيه خواهد بود . حماسه حضور حضور مردم درصحنه، جنگ را به پيروزي رساند. حضور مردم در صحنه، فتنه ها را درنطفه خفه کرد. حضور مردم درصحنه، بزرگترين مشکلات را از سر راه انقلاب برداشته است. حضور مردم درصحنه، دشمن را مايوس کرده است. حضور مردم در صحنه، مردم سالاري واقعي را عينيت بخشيده است. حضور مردم در صحنه، دشمنان و منافقين داخل را زمين گير کرده است. حضور مردم در صحنه به مسئولان در برابر دشمن اقتدار بخشيده است. حضور مردم در صحنه، پيوند مردم و نظام را مستحکم کرده است . حضور مردم درصحنه، تداوم انقلاب را تضمين کرده است. حضور مردم در صحنه، مانع انحراف انقلاب از خط اصلي آن شده است. حضور مردم درصحنه، نفشه هاي دشمن براي براندازي را خنثي کرده است. حضور مردم در صحنه، پايداري مردم بر آرمان‌هاي انقلاب را اثبات کرده است. ضرورت تنوع حضور رهبر معظم انقلاب اسلامي درسخنان فوق الاشاره خود ؛ حضور مردم را تنها در صحنه راهپيمايي‌ها و اجتماعات و مراسمات و مناسبت‌ها براي پاسداري از دستاوردهاوصيانت نظام اسلامي کافي ندانسته و تاکيد مي فرمايند اين حضور بايد در تمام صحنه ها تبلور و تجلي يابد .: الف)- حضور در مقابله با شايعه پراکني دشمن مواجهه و مقابله‌ با شايعه‌سازي دشمن است. امروز يکي از شگردهاي فعّال دشمن، شايعه‌سازي است که مردم را مضطرب کنند 19/10/97 امروزه دستگاه‌هاي جاسوسي و تبليغاتي بيگانه با دستکاري عقايد که عمدتاً متکي به ابزار رسانه اي است حجم وسيعي از شايعات را به منظور تأثير بر افکار عمومي پردازش نموده اند. شايعه، روحيه عمومي جامعه را تضعيف نموده و اربابان شايعه پرداز، جو بي اعتمادي و تفرقه را رواج مي دهند. اين خصلت شايعه است که نياز به اثبات و دليل ندارد ولي همواره حاکم است. دستگاه هاي شايعه پرداز ماهرانه با آميخته نمودن حجم وسيعي از اخبار واقعي، مطالب غيرواقعي را به جامعه تلقين مي نمايند. در طول سال هاي پس از انقلاب اسلامي، حجم گسترده اي از شايعات عليه نظام و مسئولان آن در راستاي عمليات رواني غرب مطرح گرديد که اهداف ذيل را تعقيب مي کردند: - القاي ناتواني مسئولان در اداره حکومت و ناکارآمد نشان دادن حکومت ديني؛ - وجود اختناق و فقدان آزادي در کشور؛ - جعل اخبار مربوط به حضور مردم در صحنه هاي دفاع از انقلاب و نظام؛ - تضعيف نهادهاي ارزشي و ديني؛ - تضعيف روحانيت و مرجعيت؛ بايد گفت براي دستگاه هاي جاسوسي بيگانه مهم نيست که در سير شايعه پردازي‌هاي خود بتوانند چه ميزان از افراد جامعه را همراه خود سازند بلکه مهم اين است که نزد افکار عمومي شبهات و شايعات زيادي را منتشر سازند و بدون بررسي صحت يا سقم آن مجدداً شايعه‌اي ديگر و شبهه‌اي ديگر تا ضمن ناامن نشان دادن وضعيت جامعه بتوانند به اهداف خود دست پيدا کنند. خصوصيات شايعه: 1- سرعت انتشار و گسترش؛ 2- پذيرش آن از سوي مخاطبين بدون نياز به بررسي و دقت نظر که به دليل نهفتگي بخش هايي از حقيقت درون متن شايعه مي باشد. 3- بي اعتنا به محدوديت‌هاي زماني و مکاني (شايعه مرزهاي زمان و مکان را در مي نوردد)؛ 4- همواره قرباني دارد؛ 5- فقط با تکرار مي تواند مورد قبول جامعه قرار بگيرد لذا در پردازش آن بسيار تلاش مي شود و به تبليغات روي شايعه اهميت زيادي داده مي شود. روند شکل‌گيري شايعه 1- شايعه ابتدا در گستره وسيعي از جامعه شکل مي‌گيرد. در اين مرحله تکيه زيادي بر رسانه ها وجود دارد و شايعه پردازان با استفاده از برخي خلأهاي اطلاع رساني و... به انتشار شايعه مي‌پردازند. در سير پيدايش هر شايعه معمولاً نفر اولي وجود دارد که صحت شايعه به وي مستند مي‌شود و معمولاً نوعي رابطه اعتمادآميز بين شنونده و گوينده وجود دارد. 2- برخي افراد به صورت دهان به دهان نيز در گسترش دامنه شايعه نقش دارند و تشديد اين امر زماني به اوج مي رسد که شفافيت اطلاعات در پايين ترين سطح ممکن باشد. در ميان اين افراد جداي از سياسيون و احزاب، برخي به واسطه سرگرمي و تفريح و برخي به دليل فشارهاي عصبي در گسترش دامنه شايعه نقش دارند. ضمن اينکه متخصصين و روشنفکران به لحاظ نقش تخصصي خود و عده اي ديگر که سعي دارند خود را متفاوت از ديگران نمايش دهند نيز از جمله عوامل گسترش شايعات هستند. 3- شايعه به دليل گسترش يافتن آن داراي ابعاد قانوني شده و مخالفت با آن به مفهوم مخالفت با حقيقت قلمداد مي‌شود. 4- در نهايت شايعه باعث تغيير جهان بيني و ديدگاه افراد شده و همانند يک فعاليت اقتصادي به محض اينکه تعداد زيادي افراد در پخش شايعه شريک شدند آنگاه ارزش شايعه کاهش يافته و مجدداً به شايعات ديگر روي آورده مي شود. 5- مي توان نتيجه‌گيري کرد که در سير پيدايش يک شايعه معمولاً يک ارباب وجود دارد که شايعه در راستاي اهداف او طرح ريزي مي‌شود و يک قرباني و يک واسطه که نقش پخش کننده شايعه را دارد. چه منافعي در استفاده از ابزار شايعه متصور است؟ - استفاده از ابزار شايعه باعث مي شود اولاً نقش دست هاي پشت پرده و اربابان هميشه پنهان بماند، ثانياً با پرداختن جامعه به شايعات، ديگر کسي فرصت پرداختن به موضوعات اساسي و ريشه اي نداشته باشد. - شايعه ابزاري است تقريباً بدون هزينه با منافع بي‌شمار براي دستيابي به اهداف؛ - در قربانگاه شايعه نيازي به اثبات جرم وجود ندارد و اين قاتل نامرئي بدون سير مراحل، مجازات مورد نظر خود را بر قرباني اعمال مي نمايد. - شايعه بهترين وسيله براي رقابت‌هاي انتخاباتي و از ميدان به در بردن رقيب است. - شايعه بهترين ابزار براي دلسرد نمودن مردم از مسئولان است. - واکنش قربانيان شايعه نيز بهترين منافع را نصيب شايعه‌سازان مي نمايد، چرا که قرباني چنانچه بخواهد شايعه را از بين ببرد يا بايد به تبليغات روي بياورد که معمولاً پرهزينه و کم فايده است يا اينکه به سکوت روي آورد و به اصطلاح به تحقير شايعه پردازان اقدام کند که اين امر نيز فايده اي در بر ندارد. مجموعاً مي‌توان گفت در چرخه پيدايش و گسترش شايعه همه چيز به ضرر قرباني تمام مي شود. راهکار مقابله با شايعه پراکني دو راهکار همزمان با يکديگر بايد براي مقابله با اين جنگ رواني دنبال شود. اول رويارويي رسانه اي و ديپلماتيک متقابل و تشريح و تبيين نيات شرطلبانه دشمن براي آحاد مردم ايران و همچنين مخاطبان بين المللي است که بسيار حائز اهميت است ولي قطعا راهکار دوم مهم تر است که نظام حکمراني در ايران هر چه سريع‌تر با تصحيح و اصلاح امور در حکمراني راه براي بي اعتمادي مردم ببندد و با انجام عمليات قاطع مبارزه با فساد در همه سطوح و شفاف سازي و پاسخگويي سرمايه اجتماعي مردمي را حفظ نمايد و ثانيا با تعويض تيم اقتصادي دولت و مهم تر از آن تفکر اقتصاد نوليبرال حاکم در نظام اقتصادي راه را براي اشتغال و اقتصاد درون زا فراهم سازد. اعتماد مردم بزرگترين سرمايه اجتماعي براي ايران ماست که در چهار دهه پس از انقلاب اسلامي باعث شده تا ايران در مقابل همه توطئه ها از جنگ تحميلي گرفته تا تحريم ها با سربلندي بيرون بيايد و يک وجب از خاک ايران را به دشمنان اين مرز و بوم واگذار نکند و قطعا رمز موفقيت در وضعيت فعلي و آينده در سخت ترين بحران ها باز مردمند و مردمند و مردم و اعتمادي که نسبت به نظام حکمراني دارند در اين صورت است که با همدلي و وحدت و همگرايي و توطئه ترامپ و ترامپ مانندها را از بين خواهند برد و روياي آنان را براي تجزيه و نابودي ايران به کابوسي سخت و شرم آور براي خودشان تبديل خواهندکرد. ب)- ايستادگي دربرابردعوت دشمن به نافرماني مردم را با کمال وقاحت به مواجهه‌ با انقلاب، با نظام دعوت مي‌کنند؛ اين مردمي که نظام متّکي به آنها است. اگر مردم پشتوانه‌ نظام، پشتيبان نظام نبودند، اين ماجراي به اين اهميت پيش نمي‌آمد، پيش نمي‌رفت؛ اين قدر وقيحند که همين مردم را وادار ميکنند يعني تشويق مي‌کنند، تحريک مي‌کنند به مواجهه‌ با نظام19/10/97. دعوت به نافرماني مدني پايه فتنه آينده است سال‌هاست که اصلاح‌طلباني چون حجاريان شعار نافرماني مدني و فاصله گرفتن از ساختارهاي رسمي قدرت مي‌دهند، اما در عمل تلاش مي‌کنند تا به هر وسيله‌اي، بتوانند در قدرت بمانند. بايد توجه داشت که در تئوري‌هاي علوم سياسي، کسب قدرت از طرق سازماندهي نيروها از پايين و نافرماني‌هاي مدني در تناقض کامل با کسب قدرت از طريق انتخابات دارد و گروه‌هايي که در يک کشور انتخابات را قبول ندارند، تلاش مي‌کنند تا از طريق فعال کردن مردم و فشار اجتماعي به قدرت برسند، اما در ميان اصلاح‌طلبان ايراني، وضع تاحد زيادي مشمئزکننده و خاص است؛ مشاهده مي‌کنيم که در ايام انتخابات، اصلاح‌طلبان با تمام قوا به ميدان مي‌آيند و از نامزد مورد نظر خود حمايت مي‌کنند و از فرداي انتخابات فرياد نافرماني مدني سر مي‌دهند. به جملات زير توجه کنيد: 1. حجاريان در آستانه انتخابات 96: «آقاي روحاني چهار سال پيش با يک کليد آمد و توانست قفل تحريم‌هاي هسته‌اي را با آن باز کند و برجام را رقم بزند. روحاني اين بار با يک دسته کليد آمده است. يک دست کليد است به زير بغل عشق از بهر گشاييدن ابواب رسيده» 2. حجاريان در دولت يازدهم: «در حال حاضر اصلاح‌طلبان در کابينه دولت يازدهم حضور دارند و پايگاه اجتماعي دولت هم اصلاح‌طلبان هستند؛ بنابراين لازم نيست بين اصلاح‌طلبان و اعتدالگرايان تفکيکي قائل شويم.» 3. سعيد حجاريان در سال 94: «اصلاح‌طلبان بايد از تجارب خودشان استفاده و به تداوم دولت آقاي روحاني کمک کنند، بايد بکوشند روحاني دوام آورد و بماند. ما در حال حاضر آلترناتيوي براي آقاي روحاني نداريم. البته دولت هم بايد اشکالات و کاستي‌هاي خودش را اصلاح کند و اگر لازم است حتي کابينه را هم ترميم کند. 4. سعيد حجاريان در آستانه انتخابات 96: اصلاح‌طلبان در انتخابات 96 از آقاي روحاني حمايت مي‌کنند. نشنيده‌ام که اصلاح‌طلبان براي حمايت از آقاي روحاني در انتخابات 96 شرطي گذاشته باشند و سهم‌خواهي کنند. اما چرا در ماه‌هاي اخير، اصلاح‌طلبان بر نافرماني مدني و جداساختن خط خود از دولت روحاني تاکيد مي‌کنند؟ نافرماني مدني يا جدايي از دولت ناکارآمد راهبردي که اصلاح طلبان بجد پيگير آن هستند، جدا کردن راه و مسير خود از دولت است. اصلي‌ترين سرفصل اين راهبرد، نپذيرفتن مسئوليت عملکرد دولت و حواله دادن آن به غير است. اين راهبرد البته موضوع چندان تازه اي نيست؛ چه آنکه مرتضي حاجي از اعضاي ستاد انتخاباتي روحاني، مرداد ماه سال گذشته، يعني در کشاکش شکل‌گيري دولت دوازدهم، در اظهار نظري، مسئوليت عملکرد روحاني را صرفاً بر عهده خود او دانست. از اين گذشته، سعيد حجاريان اخيراً در گفت‌وگويي با تاکيد بر اينکه روحاني به هيچ يک از شعارهاي خود وفادار نمانده است، گفت: «شايد بهتر بود اساساً عطاي ‌انتخابات را به لقايش مي‌بخشيديم و سرنوشت ‌اصلاحات را به دولت ‌روحاني گره نمي‌زديم. بايد گفت که آقاي روحاني خودش از خودش عبور کرده است! خود دولت روحاني هم استعداد و ظرفيت کافي براي مقابله با معضلات داخلي نداشت. بنابراين ما به لحاظ اخلاقي هم نمي‌توانستيم وظيفه‌اي در قبال وي داشته باشيم.» وظيفه مردم در برابر اين تبليغات مردم در مقابل اين تبليغات ايستادگي کنند، عليه اين تبليغات حرکت کنند. جوان‌ها امروز در فضاي مجازي فعالند؛ فضاي مجازي مي‌تواند ابزاري باشد براي زدن توي دهن دشمن19/10/97 1- حضور گسترده در بزرگترين راهپيمايي ضد استکباري امسال 2- حضور گسترده جوانان اهل ايمان و بصير در لشکر مقابله با دشمن درفضاي مجازي و زدن توي دهان دشمن 3- حضور گسترده مردم در مقابله با شايعه پراکني دشمن وخنثي کردن آن 4- ايستادگي و مخالفت با هرگونه مظهر نافرماني مدني 5- مقابله منطقي وقانون مدارانه با مروجان و عاملان نافرماني مدني

نظر شما