حرف از گذشته آداب و رسوم که میشود پای صحبت مادر بزرگها که مینشینی سیل خاطراتشان یافتههای خوبی را نصیبت میکند.
روزهای خوب مهربانی و سادگی خاطرات خوبی را برایشان رقم زده است . پوشش و نوع لباس سنتی یکی از این موضوعاتی است که نوع لباسهای سنتی و محلی هر منطقه بارزترین نماد فرهنگ آن منطقه بوده و خراسان جنوبی به دلیل شرایط آب و هوایی و اقلیمی از تنوع خاصی درپوشش برخوردار بوده است.
پوششی که مردان خراسان جنوبی مورد استفاده قرار میدادند شامل سرپوش یا کلاه از جنس نمد و بغلهای آن لبه دار بوده که این کلاهها در مناطق مختلف متغییر بوده است.
شب کلاه: جنس آن از کرک و پشم و به رنگهای سفید و سیاه است در بیرجند درست میشد و روی آن مندیل میبستند.
مندیل: شالی سفید یا سیاه است که طول آن حدود 50 سانتی متر و جنس آن از قمیس است.
یکی دیگر از کلاهها، کلاه پهلوی یا شاهپوری که جلوی آن لبه گرد دارد و بیشتر به رنگهای تیره است و بیشتر در بین جوانان مرسوم بوده است.
کلاه قرص: یکی از انواع کلاهها که در روستای چنشت مورد استفاده قرار میگیرد که دور آن تسبیح و مهره آویزان میکردند.
عرقچین کلاه: ترمه که طبقه اعیان بر سر میگذاشتند و جنس آن ابریشم قرمز بوده است.
تنپوش یا جلیقه: پیراهن که معمولاً جنس آن از کرباس به رنگهای سفید و خاکستری است. این پیراهن بدون یقه بوده و جلوی آن بسته و فقط بالای آن دو یا سه دکمه داشته است.
نیمه تنه: مانند کتهای امروزی بوده شلوار که جنس آن از کرباس و رنگهای متفاوت و پاچههای آن گشاد است.
پاپوش: شامل گیوه کفش ساده، کفش چپت که قابل ذکر است، این کفشها هنوز هم در بعضی از روستاها مورد استفاده قرار میگیرد.
پوشاک زنان خراسان جنوبی شامل سرپوش یا چهارقد و دستمال که آن را روی چهارقد و پیشانی میبستند.
روبند: پارچهای نازک بوده و به وسیله دو بند به دور سر بسته و در جلو صورت آویزان میشده است.
کلوته: که به آن کلاه پول هم میگفتند و قسمت جلوی آن را با انواع سکههای نقره قدیمی تزئین میکردند.
کوله: که شبیه چهارقد بوده و در تابستانها مورد استفاده قرار میگرفته است.
شلیته: نوعی دامن چیندار و بسیار گشاد بوده که از کمر تا زانو را میپوشانده و شلوار زنان از جنس کرباس و گشاد و بلند بوده است.
یل: یا همان جلیقه لباس زنان بوده که از مخمل و پارچههای قیمتی درست میشود و آن را با زیور آلات تزیین میکردند جلوی یل باز بوده و معمولاً آن را در شب عروسی و یا زنان اعیان آن را میپوشیدند.
چادر: این لباس در مناطق مختلف متغییر بوده و بیشتر به رنگهای سفید و سیاه گلدار بوده است که در روستای سربیشه چهارگوش و در روستای چنشت از چادر معمولی کوچکتر و کوتاهتر است و فقط از پشت سرآویزان میشود.
پاپوش: شامل کفش تبلکدار، گرجی، گالش و کفش ساده است.
در بیرجند نوعی جوراب نیز بافته میشده که به جوراب هفت رنگ معروف بوده است.
آنچه که مهم است این است که در لباسهای سنتی این استان، رنگهایی که تجلی بخش زندگی این مردم هستند موج میزنند، این رنگها، تداعی گر زندگی هستند.
لباس، زبان هویت مردم
فریبا کاهنی، کارشناس مردم شناسی ادارهکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خراسان جنوبی در گفتوگو با ایسنا گفت: پوشاک از مصدر پوشیدن گرفته شده که به معنی پنهان کردن و از نظر دور کردن است.
وی با بیان اینکه از واژههای پوشش و پوشاک فهمیده میشود لباس وسیلهای برای پنهان کردن تن و بدن است، افزود: لباس مانند زبان، هویت قومی، اجتماعی و اقتصادی مردم را مشخص میکند.
کارشناس مردم شناسی ادارهکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خراسان جنوبی ادامه داد: رابطه لباس و فرهنگ به اندازهای قوی است که وقتی یک نفر وارد محیطی میشود نخستین علامتی که او را میشناساند همان لباس و پوشش او است.
کاهنی با بیان اینکه لباس و پوشش با خصوصیات مختلف فردی و اجتماعی انسان در ارتباط است، تصریح کرد: پوشاک را شناسنامه و هویت ظاهری یک قوم و ملت میدانند که در هر منطقه و هر طایفهای متفاوت از اقوام دیگر متجلی میشود.
وی افزود: عوامل مختلف از قبیل شرایط اقلیمی، وضعیت شغل و حس زیبایی دوستی، اعتقادات قومی و مذهبی به طور کلی نمایانگر فرهنگ هر منطقه هستند.
کارشناس مردم شناسی ادارهکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خراسان جنوبی بیان کرد: پوشاک سنتی و محلی بخش عظیمی از فرهنگ اصیل، بومی و معنوی هر منطقه است و گنجینه با ارزشی است که هر قوم و ملتی وظیفه دارد در نگهداری و حفظ آن و انتقال به نسل آینده کوشا باشد.
کاهنی اظهار کرد: لباس پاسخگوی سه نیاز آدمی از جمله نگهداری بدن از سرما، گرما، برف و باران، حفظ عفت و شرم انسان و حفظ آراستگی، زیبایی و وقار انسان است.
وی با بیان اینکه نوع پوشش بیانگر سنتها، ارزشها و باورهای یک جامعه است، افزود: پیشینیه تاریخی، خلق و خو و فرهنگ خاص، لباس سنتی هر منطقه را شکل داده است.
کارشناس مردم شناسی ادارهکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خراسان جنوبی بیان کرد: پوشاک سنتی و مطالعه آن در مجموعه ی از سرپوش، تن پوش، پاپوش و همچنین زیورآلات و جواهرات محلی بوده است.
کاهنی ادامه داد: تنوع پوشاک زنان به خصوص در سرپوش و تن پوش و همچنین زیورآلات و تزئینات و آویزههای پوشاک به مراتب بیشتر از پوشاک مردان است.
وی اظهار کرد: پوشاک سنتی ایران متناسب با شرایط فرهنگی و اجتماعی اقوام گوناگون ایرانی تعیین شده و به دلیل اهمیت کارکردی از نظر انسان شناسی قابل مطالعه است.
کارشناس مردم شناسی ادارهکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خراسان جنوبی تصریح کرد: سرزمین ایران با توجه به تنوع جغرافیایی و فرهنگی منحصر به فرد خود پوشاک و لباسهای سنتی متنوعی دارد که از ذخایر فرهنگی و هویتی ایران است.
کاهنی با بیان اینکه تغییر در تحول پوشاک جوامع سنتی به تدریج صورت میگیرد، یادآور شد: امروزه با صنعتی شدن شیوههای تولید، تحولات پوشاک تحت تاثیر مد قرار گرفته و سرعت قابل توجهی دارد اما در این میان نمیتوان تاثیر سنتها و ریشههای فرهنگی یا شرایط جغرافیایی و معیشتی را برسبک پوشاک از نظر دور نگه داشت.
بارزترین نماد فرهنگی مردم یک منطقه
سیداحمد برآبادی، مسئول حوزه پژوهش و مطالعات ادارهکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خراسان جنوبی نیز به ایسنا گفت: لباسهای سنتی بارزترین نماد فرهنگی، مشخصترین نشانه اعتقادی ملی و راحتترین وسیله انتقال فرهنگ مردم است.
وی افزود: پوشاک محلی زنان خراسان جنوبی در گذشته شامل سه بخش کلی سرپوش زنانه، تن پوش زنانه و پاپوش زنانه بوده است که هر یک از اینها نیز خود شامل قسمتهایی بوده است.
مسئول حوزه پژوهش و مطالعات ادارهکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خراسان جنوبی بیان کرد: سرپوشهای زنانه شامل دَسمال یا دَسمالسر(دستمال یا دستمال سر) که از یک پارچه ابریشمی نازک و به صورت چارگوش تهیه شده و بر روی پیشانی بسته شده و بیشتر به رنگهای سیاه بوده که البته در مجالس عروسی و شادی به رنگ قرمز انتخاب میشده و علاوهبر رنگ قرمز، رنگهای سبز و آبی نیز استفاده میشده و گاهی حتی با بافتهای سکههای نقرهای تزئین میشده است.
برآبادی ادامه داد: دسمال خِیاتِه(دستمال خیاته)، «خیاطه» در زبان عربی به معنی نخ، رشته و آنچه بدان دوزندگی کنند است، اما در گویش بیرجندی به نوعی نخ و پارچه ابریشمی معمولی اطلاق میشد و دسمال خیاته جزو سربندهای به شمار میآمد.
وی اظهار کرد: دسمال کِلاقی(دستمال کلاغی)، این دستمال از ابریشم مرغوب و گران قیمت بافته میشد و جزو دستمالهای فاخر به شمار میآمد.
مسئول حوزه پژوهش و مطالعات ادارهکل میراث فرهنگی خراسان جنوبی با اشاره به دستمال نخی، گفت: این نوع دستمال از نخ باریک پنبهای بافته میشد و لطیف و نازک بود و بیشتر زنان روستایی و کشاورزان و کارگران از آن استفاده میکردند.
برآبادی افزود: تنپوشهای زنانه نیز چندین نوع بوده که پیراهن، پاچین، کت، جلیقه، شال کمر، دامن، جومه، یل و شلیته از انواع آن محسوب میشود.
وی اظهارکرد: پیراهن، لباسی که از روی شانه تا زیرکمر را میپوشانده و جلوی آن به اندازه سه دکمه باز بوده و جنس آن بیشتر از پارچههای چیت و کرباس بوده است.
مسئول حوزه پژوهش و مطالعات ادارهکل میراث فرهنگی خراسان جنوبی بیان کرد: پاچین، که به صورت کامل به قسمت دور پا بسته میشده است و جلیقه، یک تنپوش بدون آستین و جلوباز بوده که تا زیر کمر را میپوشانده است.
چرقت روسری بانوان خراسانجنوبی در سرما و گرما
برآبادی گفت: چَرقت(چارقد یا چهارقد)، متناسب با نوع فصل در فصل سرما ضخیمتر و در فصل گرما نازکتر و از جنس پنبه بوده که به شکل مثلثی شکل دوخته میشده و بر روی سر میانداختند.
وی افزود: معمولاً بانوان میانسال گوشهای از چارقد را روی سرشان میبستند و بانوان جوان آن را با سنجاقهای تزئینی در زیرگلو محکم میکردند.
مسئول حوزه پژوهش و مطالعات ادارهکل میراث فرهنگی خراسان جنوبی ادامه داد: چارقد از پارچههای ساده و گلدار کرباس و یا نخهای زریدار و برقی استفاده میکردند و این نوع سرپوش به رنگهای مختلف استفاده میشده و رنگ خاصی برای آن تعریف نشده است.
برآبادی یادآورشد: اِرَقچی«عرقچین»، یک نوع سرپوش کلاه بوده یعنی به صورت کلاه بر روی سراستفاده و باعث شده که چارقد روی عرقچین به خوبی خودش را نگه دارد و سُر نخورد.
به طور کلی یکی از ابزارهای شناخت فرهنگ، لباس یا تن پوش است، ابزاری که نشانهگر فرهنگ و تمدن آن جامعه است. درست است که در طول زمان نوع این لباسها تغییر کرده اما نباید فرهنگهنا فراموش شوند.
تهیه و تنظیم: زهرا حمیدی
انتهای پیام
نظر شما