بهمن فرمانآرا
بهمن فرمانآرا (زاده ۱۳۲۰، اصفهان) تهیهکننده، کارگردان، فیلمنامهنویس،نویسنده و هنرپیشه ایرانی است. وی در کارنامه کاری خود، موفق به دریافت چندین جایزه سیمرغ بلورین شده است.
بهمن فرمانآرا در سوم بهمن ۱۳۲۰ در اصفهان به دنیا آمد. او در سال ۱۳۳۷ برای ادامه تحصیل به لندن رفته و در هنرکده هنرهای دراماتیک مشغول به تحصیل شد. سپس به دلیل میل به فیلمسازی و کارگردانی به آمریکا رفت و در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی USC، که از معتبرترین دانشگاههای سینمایی است، ادامه تحصیل داد و در سال ۱۳۴۵ به ایران بازگشت. وی در دوران سربازی در مجله انگلیسی زبان تهران ژورنال نقد فیلم مینوشت و سپس در سال ۱۳۴۷ به استخدام تلویزیون ملی ایران در آمد و در این مدت به عنوان کارشناس در برنامههای سینمایی مثل «فانوس خیال» و «جهان سینما» شرکت میکرد. پس از دو فیلم کوتاه «نوروز و خاویار» و «تهران کهنه و نو» در سال ۱۳۵۱ نخستین فیلم بلند خود به نام خانه قمرخانم بر اساس سریالی به همین نام را ساخت که هیچ گونه سنخیتی با او نداشت سپس در سال ۱۳۵۳ دومین فیلم بلند خود به نام شازده احتجاب را بر اساس داستانی از هوشنگ گلشیری ساخت که با استقبال منتقدین روبرو شد و جایزه بهترین فیلم را در جشنواره جهانی فیلم تهران از آن خود کرد. فرمان آرا در سال ۱۳۵۹ به کانادا مهاجرت کرده و مدیر عامل شرکت سیرکل ونکوور شد. وی در این سالها فیلمهای مهمی را پخش نمود و سپس به لس آنجلس آمریکا رفته و در تولید فیلمهای فیلمسازان بزرگی همکاری کرد. فرمانآرا سر انجام در پایان دهه ۱۳۶۰ به ایران بازگشت و در سال ۱۳۷۸ فیلمسازی را دوباره شروع کرد و فیلمهایی نظیر بوی کافور عطر یاس، خانهای روی آب، یک بوس کوچولو که به سهگانه مرگ معروف شدند را ساخت و سپس در سال ۱۳۸۸ فیلم خاکآشنا را که دو سال توقیف بود را اکران کرد. وی با ساخت بوی کافور، عطر یاس و خانهای روی آب نظر بسیاری از مخاطبان و منتقدان را به خود جلب کرد.
ادوار مانه؛ نقاش فرانسوی
ادوار مانه در ۲۳ ژانویه سال ۱۸۳۲ میلادی در پاریس و در خانوادهای ثروتمند به دنیا آمد. پدرش «آگوس مانه» قاضی بود و انتظار داشت تا ادوار پیشهای در حقوق را دنبال کند اما داییاش «چارلز فورنیه»، او را به نقاشی تشویق میکرد و اغلب، مانه جوان را با خود به لوور میبرد. در ۱۸۴۵ و در پی نصیحتهای دایی چارلز، مانه در یک دوره مخصوص طراحی ثبتنام کرد، جایی که «آنتونی پروست»، روزنامهنگار و سیاستمدار آینده فرانسوی را برای اولین بار ملاقات کرد و دوستیشان تا پایان عمر حفظ شد. در ۱۸۴۸ و بنا به پیشنهاد پدرش، مانه با یک کشتی آموزشی به ریو دوژانیرو در برزیل رفت. بعد از دو بار رد شدن در امتحان ورودی نیروی دریایی، سرانجام پدرش با درخواست وی در پیگیری آموزش حرفهای هنر موافقت کرد. از ۱۸۵۰ تا ۱۸۵۶ میلادی، مانه تحت آموزش نقاش آکادمیک توماس کوتر که یکی از تاثیرگذارترین نقاشان وقایع تاریخی در فرانسه بود، قرار گرفت. ادوار جوان در اوقات فراغتش آثار استادان قدیم نقاشی در لوور را کپی میکرد.
از سال ۱۸۵۳ تا سال ۱۸۵۶ میلادی، او با ملاقات از سه کشور آلمان، ایتالیا و هلند، تحت تأثیر آثاری از نقاشان اسپانیایی، دیهگو ولاسکز وفرانسیسکو گویا و همچنین، هنرمند هلندی فرانس هالس قرار گرفت. در ۱۸۵۶، ادوار استودیوی خود را باز کرد و سبک او در کارهای این دوران بیشتر با ضربات نرم قلممو، مختصرسازی جزئیات کار و عدم استفاده از رنگهای انتقالی همراه بود. مانه به علت بیماری سیفلیس و رماتیسم درمان نشده که از چهل سالگی با آن سر و کار داشت، از دنیا رفت و سرانجام، پس از درد و رنج طاقت فرسا، ادوارد مانه در ۵۱ سالگی در پاریس به تاریخ ۳۰ آوریل سال ۱۸۸۳ میلادی از دنیا رفت و در پاریس به خاک سپرده شد.
نظر شما