پاسداری از میراث فرهنگی و هنری اسلامی و ملی، تعیین سیاست راهبردی و دستیابی به آخرین یافتهها و نوآوریها و همچنین ارتقای فرهنگ اسلامی برای مقابله با تهدیدها ازجمله اهداف تشکیل فرهنگستان هنر بیان شده، اما میبینیم در این سالها جز چاپ و انجام کارهای پژوهشی، فعالیت دیگری از این نهاد مرجع هنری مشاهده نشده است.
به این بهانه سراغ چند نفر از اعضای پیوسته و وابسته فرهنگستان هنر رفتیم تا در رابطه با فعالیتهای این مجموعه گفتوگویی را با آنها انجام دهیم که در ادامه نظراتشان را میخوانید.
جهانگیر الماسی در گفتوگو با «فرهیختگان» درباره فرهنگستان هنر صحبت کرد.
بهعنوان عضو شورای فرهنگستان هنر چقدر تشکیلات این فرهنگستان را متناسب و همراستا با فضای هنری کشور میدانید؟
فرهنگستان اصلا محل تولید نیست و اینجا بحثی که پیش میآید این است که خیلی از مردم و حتی اهالی فرهنگ هم به اشتباه فکر میکنند ما باید تولید داشته باشیم درصورتیکه این تصور اشتباهی است. کار تولید را بیشتر باید در فرهنگسراها دنبال آن بود درحالی که در فرهنگستان ما سعی داریم به تبیین نظری و تعیین استراتژیهای تئوری، مطالعه و پژوهش در عرصه هنر بپردازیم. سیاستگذاریهای کلان هنری کشور و جهتدهی به مجموعههای هنری، انتشار کتابهای مرجع برای جامعه هنرمندان تقریبا در این مدت فعالیت 20 ساله از شکلگیری مجموعه دنبال شده و باید علاوهبر نقش راهبردی آن برای آثار تالیفی و پژوهشی هم امتیاز ویژهای قائل شد.
البته خیلیها درجه و اعتبار مجموعه را با یک فرهنگسرا و نهاد اجرایی حوزه فرهنگ میسنجند که بهنظرم اشتباه است.
بنده نسبت به بازنگری در اهداف فرهنگستان هنر و گسترش فعالیتهای آن اعتقاد دارم بهطوریکه اگر به فرهنگستان هنر بهعنوان یک مرجع هنری کشور درست نگاه شود، میتوان امیدوار بود منشأ خدمات ارزندهتری برای جامعه هنری کشور باشد.
هنوز بعد از گذشت 4 ماه از رفتن علی معلم از فرهنگستان هنر این نهاد بهصورت سرپرستی اداره میشود. خبری از انتخاب فردی جدید نیست؟
این وظیفه به عهده رئیسجمهور و اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی است ولی با توجه به خبرهایی که دارم هنوز روی فرد خاصی به جمعبندی نرسیدهاند و مطمئنا انتخاب فردی برای چنین نهاد حساس و تاثیرگذاری در عرصه هنر کشور باید با جهانبینی خاصی صورت گیرد و فردی انتخاب شود که علاوهبر چهرهای هنری از درجه علمی هم برخوردار باشد و فکر میکنم که این اتفاق حداکثر تا دو ماه آینده بیفتد و ریاست جدید منصوب شود. امیدوارم رئیس جدید در تشکیل جلسات و همنشینی با اعضای فرهنگستان و خدمت به جامعه هنری بیش از پیش مصر باشند و فعالیت زیادی را از وی در آینده شاهد باشیم.
البته باید بگویم در این سالها، کارگروههای تخصصی و بدنه اجرایی فرهنگستان هنر، فعالیتهای بسیار زیادی را در عرصه پژوهش و تالیف کتاب انجام دادند که قابل قدردانی است و باید بهعنوان یکی از اعضای این مجموعه از زحمات تکتک آنها تشکر کنم.
فرهنگستان در این سالها چقدر توانسته در ارتقای فرهنگ و پاسداری از میراث فرهنگی و سیاستگذاری در عرصه هنر موفق عمل کند؟
درصدی از این موارد محقق شده است. البته فعالیتهای مجموعه نسبت به اقتضائات روز جامعه بیشتر شکل میگیرد و بهنوعی اهم و فیالاهم میکند. بخشی از فعالیتها تحت مسائل سیاسی و بهواسطه ریاست سابق فرهنگستان در دوره پیش از آقای علی معلم، تقریبا مسکوت یا شاید بتوان گفت که کاملا خاموش ماند. با آمدن علی معلم درمجموع هم کارهایی انجام شد ولی با توجه به اعتبار فرهنگستان در سیاستگذاری کلان، نیاز است تا مدیریت مجموعه اهتمام جدی به مرجع بودن این نهاد داشته باشد تا با توجه به اهداف عالیه و برنامههای خرد، سیاستگذاری بهتری را در عرصه هنر داشته باشیم.
بهنظرم باید با توجه به ستادیبودن این نهاد سعی کنیم از ورود به کارهای اجرایی پرهیز کنیم و تمام تمرکز و برنامههای خود را بر پایه تعیین شاخصهای توسعه هنری و حفظ و توسعه هنر اسلامی-ملی بگذاریم.
وقتی نگاهی به اعضای پیوسته و وابسته فرهنگستان میکنیم بیشتر با اسامی هنرمندان پیشکسوت روبهرو میشویم؛ فکر نمیکنید که عضویت هنرمندان جوان در انگیزش و کارآیی مجموعه تاثیرگذار است؟
تصمیمگیری در فرهنگستان نیاز به تجربه دارد. تجربهای که ماحصل سالها تلاش و آموزش در عرصه هنر است. حال چطور میتوان انتظار داشت هنرمند جوانی که بدون جهانبینی و درک درست از واقعیتهای جامعه هنری فقط در کار خود صاحبنام است را در شورای تصمیمگیری فرهنگستان به عضویت درآورد. همانطور که میدانید شورا متشکل از گروههای تخصصی-هنری است که این افراد برای شروع میتوانند با عضویت در این گروهها به ارائه مشورت و اظهارنظر بپردازند. باید بگویم بنده هم 20 سال قبل با عضویت در کارگروه سینما و بدون هیچگونه چشمداشت مالی بهعنوان کارشناس ابتدا در مجموعه حضور داشتم و با حضور در جلساتی که هر چند ماه یکبار برگزار میشد در بحثهای مختلف به ارائه اظهارنظر میپرداختم و کمکم این فضا فراهم شد تا با عضویت پیوسته در تصمیمگیریهای کلانتر آن حضور داشته باشم.
لازم نیست فرهنگستان هنر دنبال برنامههای اجرایی باشد
صداقت جباری، متولد سال ۱۳۴۰ در اردبیل و از اعضای وابسته فرهنگستان هنر است؛ وی در هنر خوشنویسی یکی از سرآمدان این عرصه بهشمار میرود.
دارای درجه دکتری در رشته پژوهش هنر از پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران، درجه استادی از انجمن خوشنویسان ایران و عضو انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران است. وی تاکنون در نمایشگاهها و بیینالهای بسیاری شرکت داشته و کسب جایزه بزرگ و مدال طلا با اثر اسماءالحسنی از دوازدهمین بیینال بینالمللی بنگلادش (۲۰۰۶)، برنده جایزه ویژه دومین و سومین دوسالانه نقاشی بینالمللی جهان اسلام، کسب مقام اول و برنده سه جایزه (نستعلیق جلی، چلیپا و کتابت) در چهارمین دوره مسابقه بینالمللی خوشنویسی جهان اسلام (شیخ حمدالله) استانبول ترکیه (۱۹۹۸) و... بخشی از فعالیتهای هنری این هنرمند بهشمار میرود.
صداقت جباری ضمن بیاطلاعی از زمان انتخاب ریاست فرهنگستان هنر اینطور عنوان کرد: «بهعنوان عضو وابسته این مجموعه، تقریبا در این چند سال اخیر شاید بتوانم بگویم کمتر از دو تا سه جلسه را با ریاست مجموعه داشتیم و خیلی نسبت به حواشی مجموعه آگاه نیستم ولی همیشه بهعنوان یک عضو فعال دوست داشتم تا هرگونه خدمتی را برای پیشبرد فعالیتهای مجموعه در حد توانم انجام دهم.»
این خوشنویس در پاسخ به این سوال که با گذشت 20 سال از تاسیس فرهنگستان هنر، این مجموعه چقدر توانسته در حوزه فرهنگسازی و اعتلای هنر گام بردارد، اینطور گفت: «طبیعتا با توجه به رویکرد کلی و اساسنامه فرهنگستان باید در مقام کلی و تصمیمگیر ظاهر شویم و بالطبع در این مدت فعالیتهای جنبی بسیاری هم داشتیم ولی باید بگویم ما هم مثل سایر فرهنگستانها باید سعی کنیم بیشتر به تبیین سیاستهای کلی در عرصه هنر بپردازیم تا اینکه به عرصه اجرایی و برگزاری برنامههای فرهنگی و هنری و حمایت از هنرمندان مشغول شویم.»
مصوبات فرهنگستان هنر در حد شعار باقی میماند
محمود عزیزی را باید از آن دست بازیگرانی دانست که علاوهبر طی مدارج عالیه و تدریس در دانشگاه پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران، سابقه کاندیدا شدن در انتخابات مجلس دهم را نیز در کارنامه خودش دارد. این هنرمند سینما، تئاتر و تلویزیون که عضو پیوسته فرهنگستان هنر است، اعتقاد دارد بهدلیل تغییرات مدیریتی و سلیقهای عملکردن دستگاههای فرهنگی، خیلی نمیتوان انتظار داشت مصوبات فرهنگستان هنر درسطح جامعه هنری موفق شود. گفتوگویی را درمورد حال این روزهای فرهنگستان هنر با وی انجام دادیم که در ادامه میخوانید.
وی یکی از دلایل طولانیشدن انتخاب ریاست فرهنگستان هنر را به اجماع نرسیدن اعضای شورای انقلاب فرهنگی روی فرد مورد نظر عنوان کرد و گفت: «مشکلی که اعضای فرهنگستان بهطور متفقالقول روی آن تاکید دارند این است که چرا باید در انتخاب رئیس این نهاد هنری، افرادی خارج از مجموعه تصمیمگیری کنند و آنطور که باید به اعضای بدنه فرهنگستان که خودشان تقریبا از هنرمندان مطرح رشتههای خود هستند، توجهی نمیشود.»
وی گلایههایی که نسبت به ماهیت و چیستی فرهنگستان هنر میشود را تنها تصورات اشتباهی دانست که توسط افرادی ناآگاه به فعالیتهای مجموعه مطرح میشود و اظهار داشت: «ساختار فرهنگستان هنر از بدو شکلگیری تا الان بر پایه پژوهش، تالیف، پیشنهاد سیاستگذاری برای حفظ و توسعه هنر، تشویق پژوهشهای بنیادی، تعیین شاخصهای توسعه هنری و... استوار بوده و اینکه اگر افرادی نسبت به مشهود نبودن کارهای اجرایی این نهاد، گلایهای دارند باید بگویم از ناآگاهی آنها نسبت به اساسنامه و ضوابط کلی حاکم بر این مجموعه است. چونکه این نهاد بیشتر از کارهای اجرایی باید در مقام برنامهریز و تنظیمکننده قواعد حاکم بر فضای هنری و بهنوعی نقش تبیینی داشته باشد.»
این بازیگر سینما و تلویزیون ادامه داد: «یادم میآید در گذشته که عضو کارگروه تئاتر فرهنگستان هنر بودم، فعالیتهای گستردهای را درخصوص برگزاری برنامههای هنری، نمایشگاهها و کارگاههای آموزشی داشتیم. حتی در آن زمان مصوبات بسیار خوبی ازجمله تشکیل موزۀ تئاتر، خانه نمایش، تشکیل پژوهشگاه تئاتر را با رویکرد آیینهای سنتی و ملی داشتیم که به علت تغییرات مدیریتی و نادیده انگاشتن برنامههای مدیران قبلی خیلی راه به جایی نبرد درصورتیکه اگر همین ایده پژوهشگاه عملیاتی میشد، میتوان امیدوار بود که مرجع خوبی برای محققان و علاقهمندان به هنر تئاتر بود چون که درنظر داشتیم تا دستاورد مطالعاتی خوبی را از رهگذر آن به جامعه تئاتر ارائه دهیم.»
عزیزی یکی از مسائلی که باعث شده تا نقش فرهنگستان هنر از منظر بیرونی خیلی جلب توجه نکند را جدی نگرفتن آن میان مدیران و هنرمندان دانست و خاطرنشان کرد: «مصوبات فرهنگستان هنر باید در سطح جامعه هنری، دستگاهها و نهادهای مسئول مورد توجه قرار گیرد ولی در عمل میبینیم که بیشتر در حد شعار است و خیلی به آن توجهی نمیشود.»
این استاد دانشگاه در پاسخ به اینکه چرا رویکرد فرهنگستان هنر به سمت عضویت هنرمندان جوان در مجموعه نرفته است، اظهار کرد: «گاهی برای خیلی از افرادی که در بیرون از مجموعه حضور دارند این تصور پیش میآید که حتما اعضای فعلی خیلی تمایلی به حضور جوانها ندارند؛ درحالی که باید بگویم در تصمیمگیریهای کلان هنری نیازمند افرادی هستیم که از هر نظر تجربه داشته باشند، درحالی که اگر از یک جوان کمتجربه در این مجموعه که نقش حساسی در سیاستگذاریهای کلان هنر کشور دارد، استفاده کنیم چگونه میتوان امیدوار بود که به وظایف خود به درستی عمل کردهایم.»
نظر شما