مریم از یک نسبت عیسی عزیز
از سه نسبت حضرت زهرای عزیز
نور چشم رحمةً للعالمین
آن امام اولین و آخرین
آن که جان در پیکر گیتی دمید
روزگار تازه آیین آفرید
بانوی آن تاجدار(هل أتی)
مرتضی شیر خدا مشکل گشا
مادر آن مرکز پرگار عشق
مادر آن کاروانسالار عشق
نهضت بزرگ پیامبر خاتم حضرت محمد مصطفی(ص) که در محیط بدوی و خشن عربستان شکل گرفت، پر از شگفتی است. رسول مکرم اسلام معجزه خویش را در جامعه، که تمامی تفاخر آن در بیابان تازی و جنگ خلاصه میشد، کتاب قرار داد در محیطی که خبر پای نهادن نوزاد دختر به این جهان، تن بر پدر میلرزاند و او را زنده زنده در بستر سیاه خاک جای میداد و مرد بدون فرزند پسر همچون گوری بی سنگ میبود. که گذشت روزگاران آن را به دست نسیان میسپرد، پیامبر، در مقابل دشمنان جاهل خویش که او را ابتر میخواندند، به صدای بلند ندا در داد که: همانا شما ابترید ؛ زیرا دست تقدیر حضرت حق کوثر صفا و عفت و پارسایی (فاطمه) را به وی عطا کرده است. شیوه تربیتی پیامبر، به عنوان پدری که رسالتمدار وحی است، از صدیقه کبری فاطمه زهرا(س)، انسانی پرورد که شاخصه بزرگواری و عظمت است و سرمشق و معلم انسان به طور عام و زنان به گونهای خاص. پیامدار وحی، با توجه خویش به حضرت فاطمه(س) درس بزرگی به همه امت اسلام املا فرمود و آن این است که: عظمتهای روحی و شکفتگی فضایل انسانی و دوستداری حق و حقیقت در انحصار جنسیت خاصی نیست، و به همان میزان که مردان در این وادی امکان رشد فضایل انسانی دارند، زنان نیز از این سرشت خداوندی برخوردارند. زن، تا قبل از رسالت رحمةللمومنین، موجود نفرین شدهای بود که اسباب کامرانی مردان بود و بوستان فضیلتش، در عرصه تاخت و تاز عصبیتهای جاهلی امکان رشد و تعالی نمییافت. او طفیلی خلقت بود. اما رسول اکرم(ص) با تربیت فاطمه(س)، به انسان که الگوی راستین زن مسلمان باشد، به همه امت خویش آموخت که مجد و عظمت و بزرگواری روحی و معنوی را چگونه میتوان باور کرد. زهرای مرضیه(س) نیز با ذکاوت خدادادی خویش، سرّ اینهمه توجه و اهتمام رسول را دریافت. وی از مکتب پیام آور وحی آموخت که باید اسوه و نمونه کاملی باشد تا پس از وی زن مومن، هرگاه که در هنگامه تحولات و تبدیلات گرفتار آید، بتواند به وی تأسی کند. از همین رو، همه فضایلی که ممکن است زن مومن در عالیترین شکل آن کسب کند، در وجود مقدس او به بار نشست. از این روست که زن مسلمان امروز در تندباد حوادث، همواره الگویی نمونه و برجسته پیش چشم خویش دارد. دوستداری خاتمالانبیاء محمد مصطفی(ص)، فاطمه(س) را، تنها دوستداری پدری نسبت به فرزند محبوب خویش نیست، بلکه نگاهی بزرگوارانه است به شخصیت نیمی از پیکر اجتماع و هویت مستقل بخشیدن بدان. در این نگاه، زن، دارایی مرد محسوب نمیشود بلکه نیمهای از پیکر جامعه است که از حقوق اجتماعی، اقتصادی و سیاسی خاص خویش برخوردار است و هیچ ستمگر جابری حق تجاوز به حقوق انسانی وی را ندارد. زیرا کتب تعالی بخش اسلام برخورداری از این حقوق را برای وی تضمین کرده است.
کنیز بزک شده، که در جهان امروز، زر خرید جهان مصرف و سرمایه داری است و فضیلتهای انسانی وی در هجوم بی رحم عریانی و ثروت به نابودی کشیده میشود، پیش از همه روزگاران، به شناخت ابعاد وجودی خویش محتاج است تا همچون بازیچه ملعبه دست گردانندگان بازیهای مبتذل و بی روح فرهنگ امروز – که بیشتر دلالان قدرتند – نگردند.
فاطمه زهرا(س) کوکب درخشانی است که وجود مقدسش روشنی بخش شب حیات زن امروز است، آنکه مجاهدت و پارسایی، مسئولیت اجتماعی، وظایف مادرانه و… همه را یکجا در وجود خویش جمع کرده است و برای کسی که در جستجوی انسان کامل در سراسر تاریخ انسانی باشد، نمونه و اسوه است. از همین روست که خاتم نبوت و بزرگ پرچمدار آزادی انسان، رضایت خویش را به رضایت زهرای اطهر(س) و غضب خویش را به غضب او پیوند زده است. پیام مؤمنین به رسالت او، سخن شیوای معماری تمدن اسلامی اقبال لاهوری است که خطاب به مقدرات اسلام میفرماید:
آب بند نخل جمعیت تویی
حافظ سرمایه ملت تویی
از سر سود و زیان سودا مزن
گام جز بر جاده آبا مزن
هوشیار از دستبرد روزگار
گیر فرزندان خود را در کنار
این چمن زادان که پر نگشادهاند
ز آشیان خویش دور افتادهاند
فطرت تو جذبهها دارد بلند
چشم هوش از اسوه زهرا مبند
تا حسین شاخ تو بار آورد
موسم پیشین به گلزار آورد
نظر شما