شناسهٔ خبر: 30699620 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

تشنگی خوزستان و چشمان نمناک عاشقانش

تهران - ایرنا - گذشت، آن زمان که در شب های تابستان اهواز، روی پشت بام خانه ها می خوابیدیم. اما الان جرات این کار را نداریم. اهواز، تابستان که می شود عین تنور، داغ داغ است.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرنگار اعزامی گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا به خوزستان، وقتی شبنم قنواتی زاده، فعال محیط زیست در اهواز این جملات را می گوید، سعی می کند گذشته را به خاطر بیاورد؛ اینکه آخرین باری که روی بام خانه اشان در شب های تابستان می خوابیدند به چه سالی باز می گردد. کمی فکر می کند و عددها را می شمرد. 97، 96، 95، 94، 93، ...، یک جایی روی انگشت ها توقف می کند و می گوید: 78. بلی تا سال 78، شب ها می شد روی پشت بام ها نیز خوابید.
شبنم،قلبش مثل هر عاشق محیط زیستی می تپد؛ برای خیلی چیزها در شهرش، در استانش. قلبش برای هورالعظیم، برای رودخانه های خوزستان، برای خاک و طبیعتی می تپد که این روزها حالشان خوب نیست.
این فعال محیط زیستی از تالاب هورالعظیم می گوید که روزگاری عین کولر آبی طبیعی برای منطقه کار می کرد، چون بالاخره تا حدودی رطوبت منطقه را تامین می کرد، اما الان چه؟ 'شهرمان، رطوبت از دست داده است، هیچ، پشت بند آن، صاحب درجه حرارت بالاتری به علت کمبود رطوبت شده است.'
قنواتی زاده می گوید: در مواقعی از سال، شرجی های مشخصی داشتیم که به آن «خرما پزان» هم می گفتند، اما الان تعداد روزهای دارای شرجی در منطقه کم شده است.
این روزها اگر به هر محیط زیستی بگوییم، دغدغه بزرگ زیست محیطی خوزستان چیست؟ احتمالا اول از همه به مواردی اشاره می کند مثل خشک شدن تالاب، کم آبی و ریزگرد. بعد هم انتقال آب به استان های بالادستی وسدسازی. البته ممکن است این اولویت ها را هر کدام پس و پیش بگوید اما زیاد پراکندگی ندارد و در فاصله ای نزدیک به هم است. این ها عین یک پازل می ماند. باید کنار هم قرار گیرد تا یک معنا را پیدا کند، پس به هم ربط دارند و یکی تکمیل کننده دیگری است. وقتی دوستاران محیط زیست می گویند در خوزستان مشکل ریزگرد دارند به خشکی و خشک شدن زمین باز می گردد و بعد هم که بشر می آید مثلا کاری برای طبیعت انجام دهد، اما معلوم نیست چه می شود؟! کسی نمی داند بهتر می شود یا بدتر؟
برای بسیاری از اهالی خوزستان عجیب است، وقتی در جایی مثل همین سرزمین جندی شاپور که می تواند قطب مهم کشاورزی کشور باشد و 70 درصد مایحتاج کشاورزی ایران را تامین کند، آب آن را به زمین های بالادستی که کویر است می برند تا به گلخانه ای برسانند که محصولات کشاورزی اش تشنه آب است!
از همین رو برخی ها می گویند، این دیگر چه کاری است! کویری که در بی آبی و کم آبی است چه لزومی دارد گلخانه ای کشاورزی داشته باشد! اصلا چه لزومی دارد که «صنایع آب بر» در دل کویر راه اندازی کنیم که آب بخواهد. به جای اینگونه نسخه پیچی ها، برویم این صنایع را کنار دریا تاسیس کنیم البته با حفظ شئونات محیط زیست که دیگر نیازی به تامین آب نداشته باشیم با یک سیستم آب شیرین کن حل می شود همه چیز.
این دیدگاه ها و برداشت ها در خوزستان هم از سوی فعالان محیط زیست و هم اهالی و شهروندان عادی مطرح می شود؛ شهرام ده کردی، یکی دیگر از فعالان محیط زیست خوزستانی است که اظهار می دارد: طبق کنوانسیون ها و معاهدات بین المللی و ملی برای رودخانه و تالاب، هر رودخانه و هر تالابی یک حقآبه برای خودش دارد که حقآبه ها رودخانه و تالاب در خوزستان، همچون قبل نیست.
البته این دیدگاه ها مربوط به یک سوی معادله است، در بالادستی که طرف دیگر معادله است، نیز نظراتی وجود دارد که در مجموع نظرات هر دو طرف بیش از آنکه نظراتی مبنی بر حل مساله باشد، دیدگاه ها و برداشت هایی منطقه ای و یک جانبه گرایانه است.
عسکری همچنان از ریزگردها می گوید که حدود 13 سالی می شود مردم منطقه را درگیر خودش کرده است و یکی از علل مهم این ریزگردها خشک شدن بخش زیادی از تالاب ها مثل تالاب هورالعظیم است. خیلی از جاهایی که کانون ریزگرد شده است زمانی تالاب بود و سرریز رودخانه ها و سیلاب ها در آنجا جمع می شد که هم باعث تلطیف هوای استان و هم باعث جلوگیری از بروز ریز گردها می شد. به همین دلیل است که کارشناسان زیست محیطی در خوزستان، در مباحثی مانند احداث سدهای بزرگ و بحث انتقال آب بیش از بقیه به ضرورت توجه به استانداردهای زیست محیطی اعتقاد دارند.

**نهال کاری برای مقابله با ریزگردها!
برای اینکه ریزگردهای ناشی از خشک شدن تالاب تشکیل نشود برای تثبت کانون های ریزگرد، در خوزستان، نهال از نوع «کهور» کاشته شده است. مساله ای که مهم است و از دید فعالان محیط زیست دور نمی شود این است که چرا از گونه کهور برای نهال کاری استفاده شده است؟!
قنواتی زاده به سال 95 و هجوم ریزگردها به اهواز اشاره می کند که مردم اعتراضاتی برای حل این مشکل داشتند. بر اثر هجوم ریزگردها، آب و برق برای حداقل یک روز قطع شده بود و استخراج دستکم 700 هزار بشکه به علت نبود برق، مختل شد. آن زمان منابع طبیعی بدون هیچ مطالعه ای، سریع نسخه ای پیچید و در بسترهای تالابی، نهال ها را کاشت در حالی که در بسترهای تالابی باید حقآبه تامین می شد.

**خاک تالاب مناسب نهال کاری نیست
از نگاه قنواتی زاده، اولا خاک تالاب مناسب نهال کاری نیست، همچنین نهال در این کم آبی به آب نیاز دارد. این نهال ها به دو شیوه آبیاری می شود. یک نوع آبیاری داریم که با کانال آبیاری می شود که غیر کارشناسی است و جهاد نصر آن را احداث کرد. عرض این کانال بین 30 تا 50 متر است و هر وقت یک مسئولی بازدید می کند دریچه آن را باز می کنند و آن را نمایش می دهند؛ نهر هایی به این کانال منتهی می شود، اطراف این نهر ها هر چه نهال کاشته شده است سبز است چون آب دارد، اما از این نهرها هر چه دور می شویم آبیاری را با تانکر انجام می دهند. آبیاری با تانکر را یک پیمانکار قبول کرده است که کارگرانش، یک خط در میان ، نهال ها را آب می دهند و احتمالا به این فکر نمی کنند یا شاید اهمیت نمی دهند که نهال ها خشک شود. بدین ترتیب خیلی از نهال های پیمانکاری که سمت بزرگراه خلیج فارس نهال کاری کرده بود، خشک شد. آن پیمانکار در این بزرگراه در حد یک کیلومتر در یک کیلومتر نخل هم کاشته و آب نداده بود و در نتیجه نخل ها نیز خشک شد.
قنواتی ادامه می دهد: من در سال گذشته گفتم که 70 درصد نهال ها خشک شد اما الان نمی دانم وضعیت آنها چگونه است و نمی توانم اظهار نظر کنم. این نهال ها قرار بود تثبیت کننده ریزگردها باشد اما آنقدر کوچک بود که وقتی ما گوشی موبایل را کنار یکی از آنها قراردادیم اندازه گوشی بزرگ تر از قد نهال بود.
فرض کنید نهالی کاشته ایم و این نهال بومی خوزستان نیست و به آب و مراقبت هم نیاز دارد و گفته می شود حداقل سه تا پنج سال طول می کشد تا نهال ها، خاک در کانون ریزگردها را تثبیت کند. مساله فقط این نیست، بلکه کاشت نامناسب و بعد از آن از بین رفتن حداقل 50 درصد این نهال ها هم داستانی است؛ کسانی که تخصص و سررشته ای در امر نهال کاری ندارند و صرفا بصورت نمادین نهال می کارند.
به گفته ده کردی، مساله این است که کاشت نهال در عرصه به آموزش نیاز دارد و دوستانی بوده اند که نهال می کاشتند اما هیچ تجربه ای نداشتند، به همین علت، خیلی از نهال هایی که از این طریق کاشته شد، یا از بین رفت یا اینکه آفت به آنها زد.
قنواتی زاده هم نکته ای دیگر در خصوص نهالکاری می گوید و آن این است که نهال هایی که فعالان محیط زیست کاشته اند به شرط نگهداری به میزان صد در صد می گیرد و خشک نمی شود.

** اصلا چرا نهال در تالاب کاشته شد!؟
پرسشی که برای فعالان محیط زیست مطرح است اینکه اصلا چرا نهال کاشته شد؟! می توانستند به جای آن بوته بکارند مگر فرقی هم می کند؟ مگر هدف، مقابله با ریزگرد نیست؟ آنوقت چه فرقی می کند نهال بکاریم یا بوته؟
ده کردی در این خصوص می گوید: نهال کهور، بومی استان نیست و می توانستیم از گونه های بومی استفاده کنیم که هم آب کمتری و هم مراقبت کمتری لازم دارد.
نهال ها به گفته ده کردی، در جاده اهواز – سربندر کاشته شده است. نهال کاری، کار بیهوده ای است چیزی که مهم است این است که باید حقآبه تالاب را داد که با این حقآبه خیلی مسائل حل می شود و نیازی به نهال کاری نیست. نهال هایی که نه بومی استان است و احتمالا بدون مطالعه کاشته شده است.
او اضافه می کند: اگر قرار است روی نهالی مثل کهور کار کنیم که سه تا پنج سال آینده جواب دهد چرا روی بوته ای کار نکنیم که ممکن است همان سال اول به ما جواب دهد که اگر همان سال جواب ندهد سال دوم که صد در صد جواب می دهد! چرا دنبال کهوری باشیم که هم در آینده مشکلات زیست محیطی ممکن است ایجاد کند و هم اینکه سه تا پنج سال زمان می خواهد که به گفته مسئولان منابع طبیعی به عنوان تثبیت کننده خاک عمل کند! ضمن اینکه کانون های ریزگرد ما کانون هایی رسی است چون قبلا تالاب بود. کانون های شنی مساله اشان خیلی فرق دارد. خاک رس، خیلی سبک است و شوری بسیار بالایی هم دارد که یک مقدار تثبیت کردنش کار سختی است و هر نمونه درختی را نمی توان داخل کانون های رسی کاشت.
او می گوید: ما در حال حاضر، گیاهان بوته ای و درخت هایی داریم که بومی این منطقه است مثل درختی که به زبان محلی در جنوب و جنوب شرقی استان «رملک» نامیده شده است که خیلی ریز است و نیاز به آب ندارد. این درخت، درست است که خار دارد اما تنش آبی و گرما را تحمل می کند و محصول یا میوه هم دارد که از آن هم انسان ها و هم حیوانات استفاده می کنند وقتی ما این ها را داریم چرا برویم کهور بکاریم! گیاه بوته ای مثل خارشتر هم می توان در کانون ریزگرد کاشت که اتفاقا بومی استان نیز هست.
قنواتی زاده، هم اظهار می دارد: برای تثبیت ریزگردها خیلی خنده دار است که دست به دامن نهال کاری شویم. ریزگردهایی که در استان خوزستان طی این چند سال مردم را اذیت می کند برای این است که حق آبه تالاب ها تامین نمی شود. این شامل تالاب های فصلی و دایمی می شود.تالاب های فصلی که نوعی تثبیت کننده طبیعی بود که الان همین ها بر اثر عللی همچون افزایش برداشت های آب از سرشاخه های رودها، افزایش انتقالات آب و احداث سد بیش از توان رودخانه ها کم آب شده است.
این فعال محیط زیست از جنوب شرق اهواز یاد می کند که همیشه پر از آب بوده است و تالاب هایی مثل تالاب منصوری از جمله جاهایی است که پر آب بوده است اما الان که حقآبه های آنها تامین نشده، به همین علت به گستره های وسیعی از اراضی خشک تبدیل شده است.

**خاک کف تالاب خشک شده چه خاکی است؟
قنواتی زاده می گوید: تالاب که خشک شد، طبیعی است که خاک دارد و خاک کف تالاب چون پیوستگی لازم را ندارد، با یک وزش باد به راحتی بلند می شود. در آب کف برخی از این تالاب ها که مشخصا هورالعظیم را می گویم، عناصر رادیو اکتیو هست که سالیان سال به صورت طبیعی در کف آب حبس بوده است؛ آنوقت حق آبه وقتی تامین نشود خاک آن بلند می شود. بنابراین می توان حدس زد که جنس ریزگرد ناشی از کف تالاب با بقیه ریزگردها متفاوت است و بسیاری از میکروارگانیزم های بیماری زا را در کف داریم. باد وقتی این ها را جابجا می کند وارد سیستم تنفسی جانداران می شود. ریزگردها، بلای وحشتناکی برای محیط زیست است روی برگ درخت ها می نشیند منافذ برگ را می بندد و گیاه، نمی تواند فتوسنتز کند و رشد آن مختل می شود. دوستان زنبور داری دارم که می گویند در هر هجوم ریزگرد تعداد زیادی از زنبورهایش می میرد.

**متاسفانه سفره زیرزمینی نفت مشترک بین ایران و عراق کشف شد
وقتی جایی نفت، کشف می شود خیلی ها خوشحال می شوند. بالاخره نفت، منبعی بسیار مهم برای درآمد به شمار می آید. اما کار به جایی رسیده است که به نظر می رسد بسیاری از طرفداران محیط زیست نه تنها در ایران که در جهان دیگر از چنین کشفی، چندان خوشحال نمی شوند. نفت و صنعت که بیاید باید قید خیلی چیزها در محیط زیست را زد و بعد هم دردسرهای تخریب محیط زیست که دامن همه را می گیرد.
قنواتی زاده در این خصوص می گوید: در تالاب هورالعظیم و شادگان به ویژه هورالعظیم، متاسفانه یک سفره زیرزمینی نفت مشترک بین ایران وعراق کشف شد و دولت به خاطر اینکه تجربه حوزه مشترک نفتی ایران و قطر را نداشته باشد، عجله کرد تا سریع تر نفت استخراج کند و از رقیب خود که عراق است، پیشی بگیرد. از طرفی هزینه برداشت در خشکی یک چهارم قیمت برداشت در محیط آب یعنی در محیط تالابی است. آنوقت چه می شود؟ دولت ترجیح می دهد، ورودی تالاب را کنترل، خشک و جاده کشی کند. پرسش این است کدام تالاب را در جهان سراغ دارید که وسط آن جاده کشی شده باشد! یکی از دلایل خشک شدن برخی نقاط هورالعظیم هم همین است. بومی های این منطقه می گویند، آبی که الان در هور العظیم موجود است کمتر از 40 درصد سال های پیش است.
او خاطرنشان می کند: نفت که آمد، تجهیزات و عملیات حفاری هم در پی آن آمد و به خاطر اینکه قیمت استخراج کاسته شود، تالاب را خشک کردند!
خب ، تا اینجا نفت که آمد به عقیده زیست محیطی ها ، کار دوچندان خراب شد، اما چه باید کرد؟ آیا می توان از این ثروت ملی که یک سوی آن همسایه نشسته و سرگرم برداشت از آن است، گذشت؟

**آیا صنعت و طبیعت می تواند همزیستی مسالمت آمیز داشته باشند؟
به گزارش خبرنگار ایرنا که بازدیدی نیز از منطقه غربی هورالعظیم داشته است این موضوع کاملا هویدا است. جای جای هورالعظیم تاسیسات نفتی و شعله های سربه فلک کشیده شده دیده می شود. یک جایی پر از انواع فولاد و آهن، کنار پرندگان مهاجر! آیا صنعت و طبیعت می توانند با هم همزیستی مسالمت آمیز داشته باشند؟
شهریار عسگری، مدیر روابط عمومی سازمان حفاظت محیط زیست خوزستان جواب منفی می دهد و می گوید: صنعت از دید یک محیط زیستی مساوی است با آلودگی و هیچ وقت صد در صد یک صنعت پاک نداریم. چیزی که برای یک محیط زیستی از صنعت مهم است این است که خروجی صنعت در انتهای کار و آن هم در دل طبیعت چیست؟ ممکن است از دید صنعت و صنعتگران این توجیه باشد که مثلا با راه اندازی فلان صنعت، چندین هزار شغل ایجاد می کنند اما برای ما محیط زیستی ها مهم این است که خروجی طبیعت بابت این صنعت چه خواهد بود؟ آیا با هم سازگاری دارند یا اینکه طبیعت فدای صنعت می شود؟
عسگری در خصوص استخراج نفت در دل هورالعظیم اظهار می دارد: از همان اول به عنوان فعال محیط زیست با تغییر اقلیم و خشک کردن تالاب مخالف بودیم. مسئولان صنعت نفت در جاهایی که توجیه اقتصادی داشت وبه خاطر مصالح ملی گفتند که در این منطقه، حتما باید در زمین خشک نفت استخراج شود و راه آب را بستند و بعد که بحث خشکی و ریزگردها شد یکی از برنامه های در اولویت، احیای تالاب هور العظیم شد. به عبارت دیگر آنها هم در زمان حاضر توجیه شده اند که باید حتما تالاب، حفظ شود.
مدیر روابط عمومی سازمان حفاظت محیط زیست زمان آغاز آزاد شدن فعالیت های نفتی در هورالعظیم را از دهه 80 بیان می کند.
او خاطرنشان می کند: تالاب، باید حتما صد در صد احیا شود، با اینحال، مساله فقط نفت و تاسیسات نفتی نیست ؛ گویا در بالادست به دلیل برداشت سنتی آب برای کشاورزی و عدم رعایت حقآبه برای تالاب مشکل ایجاد می شود.
عسکری ایجاد گرد و غبار ناشی از تالاب را دارای کارکرد مثبت ارزیابی کرد چرا که اگر این گرد و غبارها یا همین ریزگردها ایجاد نمی شد خیلی ها به ارزش اکوسیستم هور العظیم و نیازی که بشر و تمام جانداران به این تالاب دارند هرگز حس نمی شد.
این محیط زیستی اظهار می دارد: پارسال که خشکسالی شدیدی داشتیم نگذاشتیم که بیش از 50 درصد تالاب خشک شود. امسال هم به خاطر بارندگی هایی که داریم خوشبین هستیم که این تالاب از 85 تا 90 درصد آب دار شود.الان تالاب بیش از 75 درصد آب دارد.
به گفته عسگری، تالاب، مجموعه ای است که در آن عمق آب از 10 سانت تا 6 متر باشد.

** طبیعت وام بلاعوض نمی دهد
تالاب ها مثل تالاب هورالعظیم، شادگان و دیگر تالاب های زیبای خوزستان، همه و همه از دست بشر در امان نمانده است. آنقدر خشک شده است که گاهی خودسوزی می کند. مثل تابستان امسال که در بخش عراقی هورالعظیم آتش به جان این تالاب افتاد. کار به جایی رسید که بالگردهای کشورمان بیش از 2 میلیون لیتر را روی این آتش ریختند. این را عسگری می گفت.
سال ها پیش، استادی می گفت: طبیعت به هیچ موجود زنده ای به ویژه انسان، وام بلاعوض نمی دهد. مواظب باشید که از آن بیش از حد، بهره نکشید که بد، انتقامی می گیرد.
لیلا خطیب زاده
پژوهشم ** 1776

نظر شما