گزارش یک
صاحبخبر - چرا از وجود کیروش سود نبردیم؟ حرف مورینیو، حرف این 8 سال امیر اسدی حدود 8 سال از نخستین حضور کارلوس کیروش روی نیمکت تیم ملی ایران میگذرد. در این مدت، اتفاقهای متعددی رخ داده و حرفهای بسیاری رد و بدل شده اما یک پرسش، هیچگاه پاسخی دریافت نکرده. بحث و پرسش ما ارتباطی به کارلوس کیروش ندارد. مخاطب اصلی فدراسیون فوتبال است و آنهایی که در این مدت روی صندلی ریاست نشستهاند. علی کفاشیان و مهدی تاج. مدیرانی که کیروش را آوردند و از وجود او کمترین بهره را برای فوتبال ایران بردند. ژوزه مورینیو حالا که به خاورمیانه آمده و در یک برنامه تلویزیونی، جام ملتهای آسیا را تحلیل کرده، حرفهای جالبی به زبان آورده. حرفهایی که همان مطالبه همیشگی ما از فدراسیون فوتبال است. مطالبهای منطقی که هیچگاه نه انجام شده و نه ارادهای برای انجام آن بوده. بارها منتقد فدراسیون فوتبال بودهایم. تنها در این مورد خاص، البته وسواس بسیاری هم به خرج دادهایم که چرا از وجود کیروش بهترین بهره را نمیبریم؟ چرا از او که کارهای فنیاش را قبول داریم، کمک نمیگیریم که مربیان ایرانی نیز پیشرفت کنند؟ چرا هرگز دنبال راهی نمیگردیم که او را کنار سایر مربیان بنشانیم و برای پیشرفت فوتبال ایران، نقطهنظرات را بشنویم؟ ژوزه مورینیو حرفی زده که هیچ کس به آن نپرداخته. او همان چیزی را گفته که سالهاست خواسته ما از فدراسیون فوتبال است. حرفهای مورینیو را بخوانید: «کارلوس کیروش یکی از بهترین مربیان پرتغالی تاریخ است. او مانند ژزوالدو فریرا مربی السد، یک معلم است، یک مربی بزرگ که جایگاه یک معلم را هم دارد. مربیان زیاد دیگری هم هستند، نه تنها در تیمهای ملی، بلکه در باشگاهها. آنها میتوانند بیشترین تاثیر را روی بازیکنان بومی داشته باشند، روی مربیان هم. فرقی ندارد در کلاس A باشید یا D، همه ما همکار هستیم. وقتی شما به یک کشور خارجی میروید، باید خودتان را در دسترس (بازیکنان و مربیان آنجا) قرار بدهید و از آنها کار بخواهید.» مورینیو: کیروش جایگاه یک معلم را دارد آیا فدراسیون فوتبال راهکاری اندیشیده که کیروش در دسترس مربیانی ایرانی باشد؟ آیا اگر فدراسیون فوتبال چنین خواستهای را با کارلوس کیروش مطرح میکرد، او پاسخ مثبت میداد؟ با مربیان ایرانی چطور؟ اینها حرفهایی منطقی است که از زبان مورینیو جاری شده. حرفهایی که میتوانیم- در صورت تمدید قرارداد کیروش یا حضور مربی خارجی جدید- آویزه گوشمان کنیم و از آن به بهترین شکل ممکن بهره ببریم. اما حرفهای بعدی ژوزه مورینیو: «یک مربی چه مدت کار میکند؟ زمانی در جلسات تمرینی سپری میشود و مدتی هم برای آمادهسازی جلسات و برنامهریزی و آنالیز تمرین. آن وقت یک دقیقه برای آموزش مربیان آن کشور وقت ندارد. این چیزی است که اتحادیهها و فدراسیون فوتبال باید به آن فکر کنند. آنها میآیند، پول شما را میگیرند و به خانه میروند؟ فکر میکنم آنها باید اینجا پول بیشتری بگیرند و مسوولیت بیشتری هم بپذیرند. آیا ما به خاطر اطلاعاتمان، به خاطر DNA مان یا چون در اروپا هستیم، باید این کار را بکنیم؟ نمیدانم اما همین است. فکر میکنم شما باید از مربیانی که اینجا میآیند، انتظارات بیشتری داشته باشید.» انتظار ما از فدراسیون فوتبال، ایجاد کارگاههای آموزشی و البته تربیت و پرورش مربیان جوان اما مستعد بود. کسی که بیاید، کنار کارلوس کیروش کار کند و بعد از او خیال ما را از داشتن مربی بزرگ آسوده. اگر از علی کریمی و جواد نکونام که هر یک مدتی کوتاه مربی تیم ملی بودند و سپس مسیر جدایی را طی کردند فاکتور بگیریم، چه بهرهای از دانش کیروش بردیم؟ جز اینکه مارکار آقاجانیان را همیشه روی نیمکت دیدیم و امید نمازی که در ذوبآهن نشان داد در چه حد و حدودی است. آیا اگر از کیروش و تجارب او برای ساخت یک مربی بزرگ استفاده میکردیم، با آسودگی خاطر به دوران پس از او نمیاندیشیدیم؟ پاسخ این پرسش را باید رییس فدراسیون فوتبال بدهد که شیفته فقط یک صندلی است∎
نظر شما