شناسهٔ خبر: 30680561 - سرویس استانی
نسخه قابل چاپ منبع: تسنیم | لینک خبر

۲۸ دی‌ماه ۶۵ غمناک‌ترین روز برای کردستانی‌ها؛ زخم‌هایی که هیچ‌وقت فراموش نمی‌شود‌

R7848/P/S6,66/CT7 / R7848/P1377/S6,66/CT7

۲۸ دی‌ماه ۶۵ یکی از غمناک‌ترین روزها برای مردم کردستان است که زخم‌های آن روز هیچ‌وقت فراموش نمی‌شود.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرگزاری تسنیم از سنندج، 28 دی‌ماه سال 65 یکی از غمناک‌ترین روزها برای مردم استان کردستان به‌خصوص سنندجی‌هاست؛ زخم‌هایی که با گذشت سال‌های سال هنوز برای مردم این دیار تازه‌ست و هیچ‌گاه فراموش نمی‌شود چراکه در آن روز دشمنان با بمباران هوایی، 18 نقطه شهر سنندج را که غالباً منطقه مسکونی و پرجمعیت بود مورد حملات هوایی خود قرار دادند و در 6 دقیقه بمباران بی‌امان، 220 نفر از مردم را به شهادت رساندند و 123 نفر را هم زخمی کردند.

" 28 دی ماه" روز مقاومت مردم سنندج است

مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان کردستان در این‌باره می‌گوید: عصر روز 28 دی‌ماه سال 65 نقاط مختلف شهر سنندج از جمله محله چهار باغ، میدان لشکر، آقا زمان و فرودگاه سنندج بمباران شد.

رضا نجفی افزود: در این بمباران 220 شهید و 123 نفر جانباز شدند اما هنوز مراسم تشیع و خاک سپاری شهدا تمام نشده بود که بلافاصله مردم به خیابان‌ها آمدند و دست از حمایت کردن از نظام جمهوری اسلامی نکشیدند.

وی با تاکید بر اهمیت زنده نگه‌داشتن یاد و خاطره شهدای 28 دی‌ماه سال 65 به بیانات رهبر فرزانه انقلاب اشاره و تصریح کرد: معظم‌له می‌فرمایند که زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا کمتر از شهادت نیست.

خاطرات تلخ 28 دی‌ماه 65 هیچ‌گاه از ذهنم پاک نمی‌شود

اسماعیل ورمزیاری یکی از دانش‌آموزان بازمانده بمباران هوایی سال 65 شهر سنندج نیز در این‌باره می‌گوید: در زمان جنگ، شهر سنندج و مناطق دیگری از استان چندین مرتبه مورد اصابت شدیدترین بمباران‌های رژیم بعثی قرار گرفتند.

وی گفت: روز 28 دی‌ماه سال 65 چندین منطقه از شهر سنندج از جمله مراکز حساس و جمعیتی و مناطق نظامی نظیر فرودگاه بمباران شد و 220 نفر شهید و تعداد زیادی هم مجروح و جانباز شدند.

ورمزیار افزود: در آن زمان من دانش‌آموز بودم؛ آن روز دبیرستانی که در آن تحصیل می‌کردم را بمباران کردند و تعدادی از نوجوانانی که در کوچه فوتبال بازی می‌کردند به شهادت رسیدند و همچنین آموزشگاهی در خیابان اکباتان نیز بمباران شد و دانش‌آموزان زیادی نیز در آنجا به شهادت رسیدند.

وی ادامه داد: ظهر آن روز بعد از خوردن نهار وسایلم را آماده کردم تا به مدرسه بروم، ناگهان در کوچه صدای وحشتناکی آمد که کمتر آن را تجربه کرده بودم، سپس چندین هواپیما در آسمان شهر سنندج ظاهر شدند و برای شناسایی شهر چندین دور زدند.

دانش‌آموزان بازمانده از بمباران هوایی سال 65 شهر سنندج یادآور شد: در آن روز با دوستانم به طرف کوه آبیدر حرکت کردیم و از تپه‌ای که مشرف به شهر بود بالا رفتیم و کل جریان بمباران را مشاهده کردیم؛ هواپیماها در ارتفاع پایینی نقاط حساس و پر جمعیت شهر را مورد هدف قرار دادند، بنده و دوستانم در آن لحظه به فکر مدرسه خودمان بودیم که مبادا بمباران شود.

وی تصریح کرد: نقاط زیادی از شهر سنندج بمباران و دود و آتش از برخی محله‌های شهر بلند شد؛ با چشمان خودم کامل مشاهده کردم که چگونه مردم بماران می‌شدند، بعد از اینکه بمباران تمام شد و هواپیماها رفتند صدای فریاد مردم و آژیر آمبولانس‌ها به گوش می‌رسید.

ورمزیار اضافه کرد: خانواده‌ای در سنندج پیدا نمی‌شد که یکی از فامیل‌هایش مصدوم یا شهید نشده باشد به نوعی همه درگیر این حادثه غم‌انگیز بودند، معمولاً مراسم ختم و تشیع جنازه‌ها به صورت دسته جمعی برگزار می‌شد و برخی خانواده‌ها چند تا شهید داشتند.

وی خاطرنشان کرد: در میدان نبوت شهر سنندج تنها کارگاه نیمه صنعتی پنبه‌زنی بمباران و همه دستگاه‌هایش متلاشی شده بود و در خیابان سید قطب سنندج بمبی که به خیابان اصابت کرده بود، سبب شد فرزند استادم به شهادت برسد.

ورمزیار گفت: آری در آن روز افراد بی‌گناه و بی‌دفاع زیادی به شهادت رسیدند و دشمنان چهره شهر زیبای سنندج را دودآلود و غبار آلود کردند؛ هرگاه تابلوی یاد بود این حادثه را بر سر درب باغ شهدای 28 دی آبیدر می‌بینم به یاد آن روز می‌افتم که دوستان و هم‌کلاسی‌هایم پرپر شدند و توپ‌های پلاستیکی جا مانده از گل کوچیک آنان بر روی دیدگانم ظاهر می‌شود و تکه‌های از جسمشان که بر دیوارها چسپیده بود، هیچ‌وقت از ذهنم پاک نمی‌شود.

با اشک‌هایم همیشه این شعر را می‌خوانم:

آن فرو ریخته گل‌های پریشان در باد

کز می جام شهادت همه مدهوشانند

نامشان زمزمه نیمه شب مستان باد

تا نگویند که از یاد فراموشانند

انتهای پیام/ش

نظر شما