شبکه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)-|| جهاني شدن فرايند کنش متقابل و يکپارچگي مردم، شرکتها و دولتها در سراسر جهان است. جهاني شدن به علت پيشرفت فناوري و حمل و نقل رشد کرد. افزايش کنش متقابل جهاني، رشد تجارت، ايدهها و فرهنگ بينالمللي را بههمراه دارد. جهاني شدن بيشتر يک فرايند يکپارچگي و کنش متقابل اقتصادي است که با جنبههاي فرهنگي و اجتماعي پيوند خورده است. اگرچه درگيري و ديپلماسي همواره بخشي از تاريخ جهاني شدن - به ويژه جهاني شدن مدرن - بودهاست.
طبق برخي ديدگاههاي موافق با جهاني شدن، اين اتفاق در صورت انسجام ميتواند سبب گسترش پيوندها و ارتباطات متقابل فراتر از حد دولتها شود و اهميت محلات و قوميتگرايي را به حداقل برساند.[1] يکجهاني شدن در حقيقت از پيامدهاي نوزايي تمدن صنعتي و انقلاب تکنولوژي و گسترش سرمايهداري است که در صورت تحقق دور از فساد و نقص ميتواند به موجب فرايندهاي پيچيده، جوامع مدني را جايگزين دولتشهرهاي سنتي کرده و در تعاملي برابر به صورتي متوازن باعث توسعه همگاني گردد.[2]
تعريف
جهاني شدن در زبان فارسي معادل «Globalization» در زبان انگليسي درنظر گرفته شدهاست. در زبان عربي نيز کلمات «العولمة» و «الکوکبة» معادل جهاني شدن يا جهان گرايي ترجمه شدهاند که عمدتاً کلمه «العولمة» مورد استفاده قرار ميگيرد.[3]
در رابطه با ارائه تعريفي جامع و مانع از پديدهٔ جهاني شدن ميان صاحبنظران و انديشمندان اجماع نظر حاصل نشده و هر دسته از آنان به تناسب برداشتي که از اين پديده دارند و پيش زمينههاي ذهني و ايدئولوژي سياسي که بدان تعلق دارند تعريف خاصي از اين پديده ارائه دادهاند. در برخي از اين تعاريف، جنبه اقتصادي جهاني شدن غلبه دارد و در برخي ديگر ابعاد سياسي، فرهنگي يا ارتباطي آن بيشتر مدنظر قرار ميگيرد.[4]
رابرتسون جهاني شدن را مفهومي ميداند که محصول فشرده شدن جهان و تشديد آگاهي جهاني است و فرايندي است که وابستگي متقابل افزايش آگاهي مردم از کيفيت جهان به عنوان يک کليت يکپارچه در قرن بيست و يکم را بهمراه داشتهاست. پراتسون[چه کسي؟] جهاني شدن را پديدهاي چند وجهي تعريف کردهاست به گونهاي که به بافتهاي گوناگون کنش اجتماعي، اقتصادي، سياسي، فرهنگي، نظامي، فناوري و محيط زيست راه پيدا کردهاست.[5]
در تعريفي ديگر مارتين آلبرو جهاني شدن را فرايندي دانستهاست که براساس آن مردم جهان در يک جامعه واحد و فراگير جهاني به يکديگر ميپيوندند.
امانوئل ريشتر: جهاني شدن شکلگيري شبکهاي است که طي آن اجتماعاتي که پيش از اين در کره خاکي، دور افتاده و منزوي بودند در وابستگي متقابل و وحدت جهاني ادغام ميشوند.[6]
صندوق بينالمللي پول جهاني شدن را ادغام وسيع تر و عميقتر تعريف ميکند. به عبارت ديگر، جهاني شدن را رشد وابستگي متقابل اقتصادي کشورها در سراسر جهان از طريق حجم و تنوع مبادلات کالا و خدمات و جريان سرمايه در ماوراي مرزها و همچنين از طريق پخش گستردهتر و وسيع تر تکنولوژي ميداند. (IMF،1993)
لستر تارو: اقتصاد جهاني بنا به تعريف اقتصادي است که در آن عوامل توليد، منابع طبيعي، سرمايه، دانش فني، نيروي کار ونيز کالاها و خدمات در سراسر جهان جابهجا ميشوند.[7]
با توجه به تعاريف فوق ميتوان جهاني شدن را فرايندي در نظر گرفت که در آن مرزهاي اقتصادي ميان کشورها هر روز کمرنگ تر و تحرک روزافزون منابع، تکنولوژي، کالا، خدمات و سرمايه و حتي نيروي انساني در ماوراي مرزها سهل تر صورت ميگيرد و در نتيجه به افزايش توليد و مصرف در کشورها ميانجامد.[8]
نکتهاي که درتعريف جهاني شدن بايستي مدنظر قرار گيرد پرهيز از يکسان انگاري معاني جهاني شدن با مفاهيم مترادف يا بهتر بگوييم مشابه است. جهان گرايي، بينالمللي شدن، جهان شمولي، يکپارچگي جهاني، جهان گردي و يکسانسازي از جمله مفاهيمي هستند که بعضاً مترادف با پديده جهاني شدن به کار گرفته ميشوند در صورتي که هر يک از آنها داراي بار معنايي و مفهومي خاص خود هستند که استفاده از آنها به جاي «جهاني شدن» موجب تقليل در معنا و فضاي مفهومي اين پديده خواهد شد.[4]
تاريخچه
واژه جهاني شدن نخستين بار براي طرح تحولاتي که در عرصه اقتصادي پديد آمد به کار گرفته شد. پس از آن و بر سياق مباحث اقتصادي در موضوعات ديگري که دامن گير ملل متعددي بود، مثل قاچاق مواد مخدر و تروريسم به کار رفت.[9]
متعاقب تحولات شگرفي که در عرصه فناوري و تکنولوژي رخ داد، جرياني ايجاد شد که پيدايش بازار جهاني نخستين پيامد آن بود. در سالهاي پاياني 1960 ميلادي تحت تأثير انقلاب ارتباطات و تقسيم کار جهاني، دامنه جهاني شدن بر کليه عرصهها و حوزههاي فرهنگي، سياسي، اجتماعي و ديگر شئون زندگي ملل سرايت نمود و تمام اين حوزهها را متأثر از خود ساخت.[10]
ويژگيهاي جهاني شدن
رشد تجارت جهاني و تنوع معاملات بينالمللي
رشد بيسابقه سرمايهگذاري مستقيم خارجي (FDI)و افزايش جريان سرمايه بينالمللي
رشد تجارت پول و سرمايه
جريان آزادانه خدمات توليدي
توسعه صنعت گردشگري
انتقال سريع و رو به رشد گسترش فناوري
شکلگيري شرکتهاي بزرگ چند مليتي
تشديد گرايش و تمايل کشورها به عضويت در سازمانها و بلوکهاي اقتصادي منطقهاي
مهاجرت نيروي کار در سطح بينالمللي
گسترش ارتباطات و رسانهها و فرايندهاي تبادل اطلاعات در سراسر نقاط جهان و پديد آمدن دنياي مجازي ارتباطات و اطلاعات[1]
ادغام و تبادل شاخصهها و رفتارهاي فرهنگي
تغيير نگرشها، ايدئولوژيها، هنجارها و…
نازکتر شدن پوسته دولتها و ايجاد پيوندهاي ميان مردمي (ياسر پولايي)
تحولات رخ داده در سطح بينالمللي باظهور پديده جهاني شدن
تغيير تعريف در واژههاي کليدي اقتصاد
جابه جايي تدريجي قدرت از دولتهاي محلي به نهادهاي بينالمللي و شرکتهاي فرامليتي
تغيير نظريههاي حاکم بر اقتصاد
تغيير در تقسيم کار جهاني از شيوههاي خوشهاي به خطي
ظهور امپرياليسم جهاني در چارچوب جهاني سازي اقتصادي[1]
ابعاد جهاني شدن
جهاني شدن داراي ابعاد و لايههاي متعددي است که از ميان آنها پنج بعد داراي ماهيت متفاوت و اهميت ويژهاي است:
بعد اقتصادي
سازمان تجارت جهاني يکي از سازمانههايي است که بيانگر جهاني شدن اقتصاد در شرايط حاضر ميباشد. اين سازمان از جهاني شدن بازارهاي مالي و گسترش آنها و قراردادهاي الزامآور براي کشورها، جهاني شدن اقتصاد و تجارت آزاد و حرکت گسترده کالا در ميان مرزها را به وجود آوردهاست.[3]
يکي از اهداف بنيادي جهاني شدن در عرصهٔ اقتصاد، از ميان رفتن مرزهاي اقتصادي و حذف موانع حقوقي – قانوني در کشورهاست به گونهاي که سرمايهها به صورت آزاد در گردش درآيند.[11]
بعد فرهنگي
بسياري از روشنفکران و تحليل گران، پديدهٔ جهاني شدن را بيشتر با توجه به بعد فرهنگي و اثرات اجتماعي آن مورد توجه قرار دادهاند. از بعد فرهنگي، جهاني شدن بيشتر بر ناظر بر فشردگي زمان و مکان و پيدايش شرايط جديد براي جامعه جهاني و جهاني شدن فرهنگ است. اين بعد از جهاني شدن بر اقتصاد و سياست تفوق دارد و عمده توجه آن بر روي مشکلاتي تمرکز دارد که فرهنگ جهاني با بهرهگيري از رسانههاي جمعي براي هويت ملي و محلي به وجود ميآورد. مبناي تحليل طرفداران فرهنگ جهاني بر اين اصل مبتني است که رشد فزايندهٔ فناوري وسايل ارتباط جمعي، اينترنت و ماهواره موجب فشردگي زمان و مکان و نزديکي فرهنگي کشورها شده و از اين طريق يک فرهنگ مسلط در سطح جهاني تشکيل دادهاست.[12] يکي از ابعاد جهانيشدن زبان واحد و جهاني است، امروزه زبانهايي مانند زبان انگليسي اين کاربرد را دارند اما دانشمنداني در طول تاريخ زبانهايي را مختص به اين کار طراحي کردهاند. معروفترين و شناخته شدهترين زبان فراساخته به اين منظور زبان اسپرانتو است. زبان اسپرانتو زباني بسيار ساده، حتي بسيار سادهتر از انگليسي، منطقي و بيطرف است.
بعد اجتماعي-سياسي
اين بعد از جهاني شدن موجب ميشود که افراد و گروهها قدرتمند شده و بتوانند به عنوان گروههاي ذينفوذ بر روي دولتها تأثير بگذارند و آنها را تحت تأثير تصميمات، برنامهها و خواستههاي خود قرار دهند. در اين بعد از جهاني شدن پرسش از نقش دولت و حکومت در فرايند جهاني شدن است.[13]
بعد علمي و فناوري
يکي ديگر از ابعاد مهم جهاني شدن است. از اين منظر جهاني شدن با انقلاب علمي و دانستههاي جديد مرتبط است. انقلاب علمي، دانش فني، ارتباطات و نيروي انساني نه تنها محرکه اصلي جهاني شدن هستند بلکه جهاني شدن وانقلاب علمي و جهش دانش فني دوروي جدايي نا پذير يک سکه محسوب ميشوند. جهاني شدن به واسطه انقلاب علمي و اطلاعات راه را براي رسيدن به خدمات اطلاعرساني سريع به همهٔ مناطق از طريق تجارت و مبادله آزاد اطلاعات و آموزش همراه ساختهاست.[3]
منابع
زيرک، معصومه، «تحليل پيامدها و دستاوردهاي تجاري جهاني شدن، منطقه گرايي و الحاق ايران به سازمان تجارت جهاني»، ماهنامه بررسي مسايل و سياستهاي اقتصادي-شمارههاي 83و84، مهر و آبان 1387
جناني، افشين -ضيائي فر، منيژه، «اجلاس داووس براي جهاني شدن و راهکارهاي جهاني شدن اقتصاد ايران»، ماهنامه بررسي مسائل و سياستهاي اقتصادي.
الحمادي، عبدالله، «ماو مظاهر جهاني شدن»، ترجمه عبدالله نکونام قديمي، همشهري، شماره 2243، سال هفتم، شهريور81
مير محمدي، داوود، «جهاني شدن، ابعاد و رويکردها»، فصلنامه مطالعات ملي، شماره11، سال سوم، بهار 81
کياني، داوود، «فرهنگ جهاني؛ اسطوره يا واقعيت»، فصلنامه مطالعات ملي، شماره10، سال سوم، زمستان1380
صداقت، پرويز، «سرشت جهاني شدن و زمينههاي آن»، مجله بورس، سال1379
لستر تارو، «آينده سرمايهداري»، ترجمه عزيز کياوند، مؤسسه انشارات آگاه، سال1376
بهکيش، محمد مهدي، «اقتصاد يران در بستر جهاني شدن» ،(1380)، نشر ني: تهران
تهرانيان، مجيد وديگران، «جهاني شدن-چالشها ناامنيها»، به اهتمام اصغر افتخاري، تهران: پژوهشکدهٔ مطالعات راهبردي، سال1380
توسلي، غلام عباس، «جهاني شدن و تأثير آن در ايران»
البرو، مارتين، «عصر جهاني، جامعهشناسي پديده جهاني شدن»، ترجمه نادر سالار زاده احمدي، سال 1381، نشر آزاد انديشان: تهران
پيشگاه هاديان، حميد، «جايگاه دولتها در روند جهاني شدن (با تأ کيد بر جايگاه ايران)»
از ويکيپديا
|
مقالات گفتگو گزارش آموزش جهان روابط عمومي مديريت رويدادها روابط عمومي ايران کتابخانه |
تازه هاي شبکه آخرين رويدادها فن آوري هاي نو تبليغات و بازاريابي ايده هاي برتر بادپخش صوتي گزارش تصويري پيشنهادهاي کاربران اخبار بانک و بيمه |
نيازمندي ها خدمات خبرنگار افتخاري بخش اعضا دانلود کتاب پيوندها جستجوي پيشرفته موبايل آر اس اس |
بخشنامه ها پيشکسوتان لوح هاي سپاس پيام هاي تسليت مناسبت ها جملات حکيمانه پايان نامه ها درباره شارا تماس با ما |
Shara English Public Relation Social Media Marketing Events Mobile Content Iran Pr About Us - Contact US - Search |
استفاده از مطالب اين سايت با درج منبع مجاز است تمام حقوق مادي و معنوي اين سايت متعلق به شارا است info@shara.ir |
|
نظر شما