شناسهٔ خبر: 30640430 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: ایران آنلاین | لینک خبر

تحلیلی از دکتر حسین شیخ رضایی (استاد فلسفه علم)

جامعه در چه مواقعی به «بی‌تفاوتی» و «دلسردی» اجتماعی مبتلا می‌شود؟

برای همه ما پیش آمده که در مواردی نتوانسته‌ایم در جامعه اثرگذار باشیم و حضور و عدم حضور ما تفاوتی را ایجاد نکرده است. «بی‌تفاوتی» می‌تواند در زمینه‌های اجتماعی، سیاسی، مدنی و... باشد که هر کدام دلایل متفاوتی دارد. اما در این بحث می‌خواهیم صرفاً بر علل «بی‌تفاوتی اجتماعی در ایران» متمرکز شویم هرچند که خاص جامعه ما نیست و در زمینه سیاسی و اجتماعی تقریباً یک پدیده فراگیر است. از این رو، جوامع مختلف همواره در تلاش بوده‌اند راه‌حل‌هایی برای آن بیابند

صاحب‌خبر -

.1 پرسش اساسی که در رابطه با «بی‌تفاوتی اجتماعی» مطرح می‌شود این است که بین دو قطب «بی‌تفاوتی» و «همدلی» کدام یک طبیعت ما است؟
در نیمه دوم قرن بیستم در حوزه عصب‌شناسی، مطالعاتی انجام شد و طی آن پدیده‌ای در مغز ما کشف شد که در اصطلاح به آن«نورون آیینه‌ای» می‌گویند که منحصر به انسان هم نیست و در پرندگان، شامپانزه‌ها و میمون‌ها هم وجود دارد هرچند که در انسان از سطح بالاتری برخوردار است.
وقتی انسان کاری انجام می‌دهد، بخشی از مغزش فعال می‌شود. اما کاری که «نورون آیینه‌ای» انجام می‌دهد این است که اگر ببیند موجود دیگری همان عمل را انجام داده در حالی که خودش به آن عمل اشتغال نداشته، باز هم همان بخش از مغزش فعال می‌شود. برای مثال، اگر به یک شیء داغ دست بزنیم و دستمان بسوزد یک بخشی از مغز فعال می‌شود و اگر ببینیم کسی دستش را به یک شیء داغ زد و دستش سوخت باز همان بخش از مغزمان فعال می‌شود، چنانکه گویی خودمان به آن دست زده‌ایم؛ به تعبیری، آنچه را که می‌بینیم مغز تقلید می‌کند.
بنابراین به نظر می‌رسد ما به لحاظ بیولوژیک مجهز به سخت ‌افزاری در مغزمان هستیم که به ما کمک می‌کند تا احساس دیگران را در مغزمان شبیه‌سازی کنیم و اگر بخواهیم به این پرسش پاسخ دهیم که «بی‌تفاوتی» یا «همدلی» کدام یک طبیعی است؟ باید گفت تاریخچه تکامل ما به صورتی است که ما با قدرت «همدردی» به دنیا می‌آییم. البته باید بدانیم که «همدردی» با «همدلی» تفاوت دارد و نقطه مقابل «بی‌تفاوتی»، «همدلی» است نه «همدردی». «همدلی» یعنی بتوانیم از آن احساس برآمده از «همدردی» فاصله گرفته و کاری برای طرف مقابل اعم از تسلی دادن و... انجام دهیم. «همدلی» داشتن انسان به این معنا نیست که ما به شکلی ناب از آن برخوردار هستیم؛ بلکه برای داشتن رفتاری همدلانه ما نیاز به آموزش داریم و در این فضا «فرهنگ» نقش تعیین کننده‌ای در تقویت یا تضعیف آن دارد.
 

بسیاری از جوامع برنامه‌هایی را برای تقویت حس «همدلی» در دستور کار خود قرار داده‌اند؛ به دو دلیل، نخست آنکه، اخلاق از جایی شروع می‌شود که ما با «دیگری» طرف می‌شویم و اخلاق هیچگاه برای انسان منفرد تعریف نمی‌شود و مهم‌ترین پایه اخلاق که از آن تحت عنوان «اصل زرین اخلاق» هم یاد می‌شود این است که «خود را در موقعیت دیگری بگذار و متناسب با حسی که در آن موقعیت‌ داری با دیگری برخورد کن» به نظر می‌رسد پایه این قاعده اخلاقی «همدلی» است. دوم اینکه، وقتی می‌توان نسبت به جامعه دغدغه‌مند بود که «مهارت همدلی» را یاد گرفته باشیم.
2
. از اموری که می‌تواند همدلی را در ما تقویت کند «ادبیات» و «تئاتر» است. ادبیات داستانی بهترین وسیله برای ورود به «جهان ذهن دیگری» است که جهان را از دید شخصیت‌های مختلف برای ما تصویر می‌کند. در تئاتر نیز ما این فرصت را داریم که به جای دیگری نقش بازی کنیم. اما متأسفانه در کشور ما، «ادبیات» و «نمایش» اموری لوکس پنداشته می‌شوند و چندان به آنها وقعی گذاشته نمی‌شود. بنابراین، اگر در نظام تعلیم و تربیت‌مان نمایش و ادبیات را حذف کنیم، محصول این نظام چیزی جز افراد بی‌تفاوت نیست چون ما همدلی را آموزش ندیده‌ایم.
.3
 متفکران بسیاری همچون هانا آرنت در خصوص چرایی «بی‌تفاوتی اجتماعی» اظهارنظر کرده‌اند. اما آسیب‌شناسی اینکه چرا در جامعه در برهه‌هایی خاص «بی‌تفاوتی اجتماعی» اوج می‌گیرد، را باید با توجه به بافت و ساختار جامعه بررسی کرد و این یک case study است در حالی که تقویت همدلی یک «امر عمومی» است.
اگر بپذیریم سطح بی‌تفاوتی اجتماعی در ایران زیاد است، مهم‌ترین عامل و ایجادکننده آن، نبود نهادهای حائل بین حکومت و توده مردم است. تقریباً تمام ما به شکلی کاملاً فردگرایانه و منفرد از دیگران زندگی می‌کنیم و خیلی خود را به جایی متعلق نمی‌دانیم. از این رو، مفهوم «طبقه» و «محله» از بین رفته است و کسی نمی‌تواند وضعیت اجتماعی را با مفاهیمی همچون طبقه بررسی کند شاید «سبک مصرف» امروزه ما به نوعی بتواند وضعیت اجتماعی افراد را نمایش دهد.
مفهوم سندیکا در کشور از کار افتاده و از آن مهمتر هر نوع سازمان مردم نهادی تضعیف شده است و پیش فرض این است که دولت باید بر این فضای حائل نظارت کند و همه چیز تحت نظارت او باشد. بدون این فضاهای حائل هیچ کدام از ما توانایی حل مسائل‌مان را نداریم و در نتیجه احساس درماندگی می‌کنیم. یکی از اثرات بی‌تفاوتی اجتماعی «درماندگی» و «دلزدگی» است که امروزه همه ما در سطح جامعه با آن روبه‌رو هستیم.
 

کلمات کلیدی

بی تفاوتی اجتماعی در ایران

حسین شیخ رضایی

دلسردی اجتماعی در ایران

نظر شما